استراتژی مادورو برای عبور از بحران چیست؟
ونزوئلا در بنبست
در حال حاضر ونزوئلا به یک مساله استراتژیک در نیمکره جنوبی تبدیل شده است. علت آن هم شناسایی خوان گوایدو به عنوان رییس جمهور خود خوانده است.
اعتمادآنلاین| هادی اعلمی فریمان- اگر بنا باشد ماهیت حکومت در ونزوئلا را مورد مطالعه قرار دهیم، این کشور از زمان به قدرت رسیدن هوگو چاوز در سال 1998 تا کنون از روندی دموکراتیک و با استناد به آرای مردمی تبدیل به یک حکومت اقتدارگرای کامل شده است. هوگو چاوز با یک روند دموکراتیک به قدرت رسید اما جانشین او یعنی نیکولاس مادورو این روند را در یک مبارزه فرسایشی با اپوزیسیون داخلی به یک روند اقتدار گرا با تکیه بر نیروهای مسلح تبدیل کرد. دگرگونی که در ساختار نیروهای مسلح از زمان هوگو چاوز و تغییر ساختار فرماندهی نظامیان انجام شد این نهاد را تبدیل به یکی از وفادارترین نیروهایی تبدیل کرد که حافظ سنت سوسیالیستی در ونزوئلا شدند. در حال حاضر ونزوئلا به یک مساله استراتژیک در نیمکره جنوبی تبدیل شده است. علت آن هم شناسایی خوان گوایدو به عنوان رییس جمهور خود خوانده است.
تا زمانی که بحران در ونزوئلا داخلی بود و ماهیت مبارزات درونی به حساب میآمد، امکان داشت که گوایدو موفقیت بیشتری را در استمرار مبارزه با مادورو داشته باشد و از اقبال مردمی بیشتری برخوردار شود. اما با توجه به بینالمللی شدن مساله گوایدو و شناسایی او توسط امریکا و تعدادی از کشورهای اروپایی، اکنون موضوع ونزوئلا در سالهای 2018،2019 و در حال حاضر 2020 به عنوان یک مساله بین المللی در رقابتهای استراتژیک مطرح شده است.
از سوی دیگر این رقابتهای استراتژیک بین روسیه و چین در یک طرف ماجرا و ایالات متحده در سوی دیگر جریان دارد. تنها تفاوتی که این رقابت با دوران جنگ سرد دارد این است که مسایل ایدئولوژیک حذف شده و تنها رقابت بر سر منابع باقی مانده است. در حال حاضر دو طیف این بحران رقابت بر سر کنترل منابع طبیعی را تشدید کردند که مهمترین آن بحث انرژی و نفت است. از ابتدا با توجه به اینکه خوان گوایدو خود را به عنوان رییس جمهور منتخب معرفی کرد در ماههای ابتدایی با توجه به دو قطبی شدن فضای کشور از اقبال عمومی زیادی برخوردار شد. استراتژی نیکولاس مادورو از ابتدا بر محدودسازی اپوزیسیون متمرکز بود. با توجه به شناسایی گوایدو از سوی امریکا و تعدادی از کشورهای اروپایی، مادورو با احتیاط و بسیار حساب شده با پدیده اپوزیسیون برخورد کرد. در ماههای اولیه شناسایی گوایدو، مادورو در موضع ضعف قرار گرفت. ولی با ورود و حمایت همه جانبه روسیه و چین، نقطه ضعف مادورو کمی ترمیم پیدا کرد. مادورو در این دوران دو سیاست همزمان را دنبال کرد.
در گام اول پیشنهاد مذاکره با ایالات متحده را داد که با توجه به حضور جان بولتون و جنگ طلبان این سیاست به شدت رد شد. سپس با اوج گیری بحران سعی در محدودسازی شدید اپوزیسیون کرد و در گامهای بعدی به شدت هواداران اپوزیسیون و اجتماعات مردمی را در سراسر ونزوئلا سرکوب کرد. همزمان پیشنهاد مذاکره با اپوزیسیون در نروژ را داد. با توجه به اینکه اپوزیسیون از مذاکره و روند آن انصراف داد، عملا مذاکرات نروژ به شکست انجامید. در قدمهای بعدی هیچ یک از میانجیگریهای مختلف در سراسر جهان نه از سوی مادورو و نه از سوی اپوزیسیون مورد پذیرش قرار نگرفت. در نیمه دوم سال 2019 مادورو حملات شدید خود علیه گوایدو را تشدید کرد و او را خائن به وطن و همدست با قاچاقچیان خواند و وی را مورد پیگرد قرار داد و عملا او را یک شورشی خطاب کرد. اما مهمترین عاملی که مانع برخورد و تشدید اقدامات علیه گوایدو از طرف مادورو شده هشدارهای مکرری است که کاخ سفید به مادورو درباره اقدامات احتمالی علیه گوایدو داده است. در حال حاضر استراتژی مادورو سه محور مهم دارد.
نخست سرکوب و تفرقه افکنی میان اپوزیسیون است که از ابتدا دنبال شده و عملا مخالفان را در همه ابعاد ناکام گذاشته است.
گام بعدی فشار بر نزدیکان گوایدو است که به نحوی او را مجبور کنند از روند تخاصم با دولت دست بردارد.
سوم نیز پیشنهاد مذاکرهای است که آقای مادورو به دونالد ترامپ که آن را بارها ارایه داده است.
اما موضوعی که در این بین وجود دارد بحث تحریمها است. در ششماهه اخیر شاهد تحول چندانی میان ایالات متحده و ونزوئلا نبودیم. این به دلیل خروج جان بولتون از سمت مشاور امنیت ملی ریاست جمهوری امریکا است. به واقع جان بولتون یکی از طراحان اصلی فشار بر ونزوئلا در ایالات متحده بود. اما اکنون شاهد یک نقطه عطف مهم در مساله ونزوئلا در سال 2020 بودیم که با دیدار خوان گوایدو و دونالد ترامپ در کاخ سفید و حضور گوایدو در نطق سالانه رییس جمهور امریکا در کنگره رقم خورد. که این مساله نشانگر آن است که ایالات متحده مصمم بر سیاست تغییر رژیم در ونزوئلا است و با توجه به اینکه ترامپ مکررا در سخنرانیهای خود سیستم سوسیالیستی ونزوئلا و مادورو را فاسد و دیکتاتور خطاب کرده مشخص است که این دیدار مبنایی بر ادامه و استمرار این سیاست در سال 2020 است. مهمترین جنبه عملی و اجرایی که این سیاست دنبال کرده در تحریم شرکت «نفت روس» به عنوان یک شرکت ثانوی برای فروش نفت ونزوئلا بوده است. راههای تامین بودجه ونزوئلا نیز عمدتا از طریق استخراج طلا ، ارزهای مجازی و مساله فروش نفت از طریق چین و روسیه بوده است که امریکا با تحریم شرکت نفت روس عملا وارد یک منازعه جدی و کامل با ونزوئلا شده است.
به نظر میرسد فشار اقتصادی بر این کشور طی ماههای آینده تشدید شود و با توجه به اینکه ساختار اقتصادی دولت ونزوئلا بر پایه فروش نفت بنا نهاده شده و سیستم کاملا تک محصولی دارد، فشارها بیش از گذشته تشدید شود و موجب اعتراضات و استمرار فشار اقتصادی بر مردم خواهد شد. قطعا تحریم نفتی که وزارت خزانه داری علیه شرکت نفت روس اعمال کرده تاثیرات بسیار مهمی را در ساختار اقتصادی خواهد داشت و کاهش درآمدهای نفتی نیز بر بدنه هواداران آقای مادورو تاثیر بسیار زیاد و منفی خواهد داشت. یکی از مهمترین تاثیراتی که بر بدنه هواداران حکومت مادورو خواهد گذاشت اثر آن بر هیئت های بولیواری است. در ونزوئلا حدود 20 هیئت بولیواری در دوره چاوز تشکیل شد که کماکان در دوره مادورو فعال هستند که از جمله آن میتوان به هیئت بولیواری سواد آموزی، خدمات عمومی و توزیع رایگان مواد غذایی اشاره کرد که این هیئت ها به نظر میرسد که با کاهش درآمدهای نفتی عملا با مشکل مواجه میشود. چرا که هزینه این هیئت ها از درآمدهای نفتی تامین میشد که اکنون همه اینها برای مادورو مشکلاتی را در پی خواهد داشت.
منبع: سالنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید