کد خبر: 415016
|
۱۳۹۹/۰۴/۰۷ ۰۸:۰۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» بررسی می‌کند:

عراق| سود و زیان گفت‌وگوی راهبردی بغداد و واشینگتن چیست؟

در  اوج توجه جهانی به شیوع ویروس کرونا و کم رنگ شدن حساسیت رسانه های جهان به رخدادهای منطقه ای و بین المللی واشینگتن و بغداد اولین دور از مذاکرات راهبردی خود را به انجام رساندند.

عراق| سود و زیان گفت‌وگوی راهبردی بغداد و واشینگتن چیست؟
کد خبر: 415016
|
۱۳۹۹/۰۴/۰۷ ۰۸:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| سیدعماد حسینی- عراق این روزها در آستانه اتفاقات تازه‌ای قرار دارد. در اوج توجه جهانی به شیوع ویروس کرونا و کم رنگ شدن حساسیت رسانه‌های جهان به رخدادهای منطقه‌ای و بین‌المللی، واشینگتن و بغداد اولین دور از مذاکرات راهبردی خود را به انجام رساندند.

به طور حتم در سایه روابط متشنجی که بسیاری از گروه‌های عراقی با حضور نظامیان آمریکایی در خاک این کشور دارند و بعد از ترور ابومهدی المهندس به عنوان فرمانده اصلی نیروهای حشد شعبی عراق، دامنه‌ مخالفت‌ها هم به شدت افزایش پیدا کرده، چنین مذاکراتی بدون حاشیه نخواهد بود.

با این حال این پرسش مطرح می‌شود که آیا مذاکرات انجام گرفته بین بغداد و واشینگتن و با توجه به مؤلفه‌های آن، می‌توانند برای عراق راهگشا باشند؟

در ماهیت این مساله که از سال 2003 آمریکا به عنوان یک کشور اشغالگر اقدام به سرنگونی رژیم حاکم بر عراق کرده و برای مدت‌ها خود حاکم سیاسی و نظامی این کشور بود، شکی نیست. حتی هواداران افراطی همکاری دولت عراق با ایالات متحده نیز بر این امر صحه می‌گذارند که دولت جورج بوش پسر به عنوان یک اشغالگر وارد عراق شد و این اقدام با هر توجیهی که انجام گرفته باشد به طور حتم کسی در تقبیح اشغالگری شک و تردیدی به دل راه نمی‌دهد.

از آن تاریخ تا امروز، ارتش آمریکا که تحت عنوان نجات‌بخش مردم عراق، وارد این کشور شده بود، کارنامه چندان درخشانی در حفظ حقوق مردم عراق از خود به جای نگذاشته است؛ از قتل عام مردم عادی به بهانه تجمع مخالفان گرفته تا رسوایی زندان ابوغریب و بعد از آن اخبار منتشر شده در رابطه دخالت نیروهای آمریکایی در حمایت از گروه‌های تروریستی. از سوی دیگر نقش ایالات متحده در قدرت گرفتن داعش در عراق تا ترور سردار سلیمانی و ابو مهدی المهندس برخی از کارنامه اقدامات آمریکا در عراق است که مسایل سیاسی و اقتصادی از آن فاکتور گرفته شده است.

این در حالی است که به اعتراف اکثر قریب به اتفاق تحلیل‌گران، به رغم حضور نظامی آمریکا برای مبارزه با داعش که از دوره نخست‌وزیری حیدرالعبادی آغاز شد، این نیروها نه تنها کار چندان خاصی را در مبارزه علیه این گروه تروریستی انجام ندادند بلکه بر عکس بارها نیز با هدف قرار دادن نیروهای حشد شعبی عراق تلفات قابل توجهی را به نیروهای در حال جنگ علیه داعش وارد کردند. همه این مسائل در شرایطی رخ داده که اخباری نیز در مورد عملیات آمریکا در نجات رهبران گروه داعش از حلقه محاصره در نقاط مختلف عراق و سوریه منتشر شده است.

صرف نظر از تاریخچه نه چندان قابل اعتماد دولت آمریکا در قبال متحدان استراتژیک خود، از جمله بی‌تفاوتی نسبت به توافق سابق انجام گرفته با دولت مالکی در روزهای اولیه اشغال موصل، اما بخش پر لیوان واقعیت‌های این رخداد را هم باید دید و به آن هم توجه ویژه داشت.

به اعتقاد حامیان این نوع مذاکرات، دولت عراق بیش از هر چیز خود را در فاصله یکسان نسبت به تمامی قطب‌بندی‌های منطقه‌ای قرار داده و نه تنها نمی‌خواهد صحنه تقابل آنها شود، بلکه با گفتگو و شنیدن سخنان تمامی طرف‌ها، می‌تواند از نقطه‌ای مشکل‌زا به صحنه‌ای برای حل مشکلات منطقه‌ای تبدیل شود.

در اوج بی‌اعتمادی موجود به عملکرد دولت آمریکا در عراق، باز هم صاحب‌نظران بر این باورند که صرف برگزاری نشست رو در روی مسئولین آمریکایی - که تا چند سال پیش حاکم مطلق عراق محسوب می‌شدند- با عراقی‌ها، به معنای بازگشت حداقل حاکمیت سیاسی و رسانه‌ای عراق به جایگاه یک کشور کامل است و آمریکا دیگر نظام سیاسی عراق را به عنوان یک کشور مستقل با تمامیت ارضی کامل، پذیرفته و برای حضور خود در این کشور -چه جدی و چه رسانه‌ای و نمایشی- پای میز مذاکره نشسته است.

به اعتقاد کارشناسان بیش از آن که عراق نیازمند حمایت دولت آمریکا باشد، این آمریکاست که امروز برای ادامه حضور خود در منطقه نفت‌خیز خاورمیانه به عراق نیازمند بوده و برای آن دست و پا می‌زند. این همان فرصتی است که حاکمیت عراق باید کمال استفاده را از آن ببرد.

در سایه تحولات منطقه‌ای و افزایش نقش‌ محوری عراق در مرتبط کردن بحران‌ها از یک سو و تبدیل شدن به بستری برای حل آن از سوی دیگر، واشینگتن بیش از هر زمان دیگری خود را نیازمند این حضور حس خواهد کرد.

ترامپ بر خلاف عملکردی که در قبال کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و یا حتی کره‌جنوبی و آلمان از خود نشان می‌دهد، نه تنها قصدی برای خروج از عراق ندارد بلکه خود را ملزم به بقا در آن به هر شکل ممکن می‌بیند.

وقتی مسئولین و کارشناسان ارشد آمریکایی جسته و گریخته تلاش می‌کنند تا تاثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران را تهدیدی برای حضور نظامی آنها در عراق ندانند و این مسئله را بارها و بارها در رسانه‌ها تکرار می‌کنند، بیش از آن که این نوع نگراش رفتاری برای ابراز اطیمنان باشد به عنوان یک عقب‌نشینی تاکتیکی از سوی کاخ سفید برای حفظ بقا به هر بهایی در عراق در مقابل فشارهای گسترده جامعه این کشور جهت ترک خاک کشورشان تفسیر شده است.

دولت مصطفی الکاظمی با اجرایی کردن توافقات دولت عادل عبدالمهدی، اولین گام را در مسیر صحیحی برداشته اما هنوز مشخص نیست گذرگاهی که از میان میدان مین بزرگ تشنجات داخلی و منطقه‌ای برایش باز شده، عاری از تله باشد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها