کد خبر: 415040
|
۱۳۹۹/۰۴/۰۷ ۰۸:۰۱:۰۰
| |

کتاب جان بولتون، قسمت دوم| جمع آدم‌های بیکار در اردوگاه ترامپ

در اینجا ترجمه کتاب «اتاقی که در آنجا اتفاق افتاد» نوشته جان بولتون به زبان فارسی را می‌خوانید.

کتاب جان بولتون، قسمت دوم| جمع آدم‌های بیکار در اردوگاه ترامپ
کد خبر: 415040
|
۱۳۹۹/۰۴/۰۷ ۰۸:۰۱:۰۰

اعتمادآنلاین| «پل لاکسالت» سناتور سابق ایالت نوادا که جزو مربیان من هم محسوب می‌شود همیشه می‌گفت: «در عالم سیاست از تصورات پاک و معصومانه خبری نیست.» این نوع نکته سنجی، نحوه انتصاب افراد در سمت‌های بالای اجرایی را به‌خوبی توضیح می‌دهد. باوجود جملات تکراری نظیر «وقتی فلان رئیس جمهوری از من دعوت کرد من بسیار متعجب شدم و...» که از سوی شخصیت‌های مختلف در رسانه‌ها مطرح می‌شود، باید گفت که چنین اظهار بی‌علاقگی (به پست و مقام) در اکثر مواقع نسبت چندانی با واقعیت ندارد. همچنین باید تأکید کنم که رقابت برای به دست آوردن پست‌های بالای حکومتی در هیچ زمانی به اندازه دوران انتقال قدرت از رئیس جمهوری قبلی به رئیس جمهوری جدید، شدید و فشرده نیست.


دوران انتقالی در واقع یک بدعت امریکایی است که در دهه‌های اخیر کاملاً به‌عنوان یک سنت، جا افتاده است. به‌نظر من تیم‌هایی که کارهای دوران انتقالی را انجام می‌دهند در واقع سوژه‌های خوبی برای مطالعات موردی دانشجویان دانشکده‌های بازرگانی و کارآفرینی هستند تا یاد بگیرند چگونه می‌توان کاری انجام نداد. این تیم‌ها برای یک دوره مشخص و زودگذر (از زمان انتخاب رئیس جمهوری جدید تا برگزاری مراسم تحلیف) شکل می‌گیرند و پس از آن برای همیشه ناپدید می‌شوند. آنها در این دوره کوتاه در معرض سیلی از داده‌ها و اطلاعات (و حتی اطلاعات نادرست) قرار می‌گیرند؛ اطلاعاتی که اغلب پیچیده و متناقض هستند.


تحلیل‌های مرتبط با سیاست‌ها و راهبردها از دیگر مواردی است که به سوی اعضای تیم انتقالی سرازیر می‌شود. بسیاری از این مطالب در واقع حاصل تصمیمات افراد شاغل در بوروکراسی دولتی و همچنین نظارت‌های رسانه‌ای و اعمال فشار گروه‌های منفعتی و گروه‌های ذی‌نفوذ است. نمی‌توان انکار کرد که فرآیند انتقال قدرت در برخی دوره‌ها بهتر از دوره‌های دیگر بوده است. نحوه بروز و ظهور عملکرد تیم‌های انتقالی در واقع شکل و شمایل دولت آتی را برای جامعه آشکار می‌کند.


انتقال قدرت به «ریچارد نیکسون» رئیس جمهوری جدید امریکا در دوره انتقالی 1969-1968 نخستین نمونه از انتقال امروزی و معاصر قدرت در امریکا به شمار می‌رود که طی آن هر یک از بخش‌ها و سازمان‌های اجرایی دولت با دقت تحلیل و بررسی شد. دوره انتقالی رونالد ریگان در 1981-1980نقطه عطفی بود در رسیدن به این اصل که «سیاست‌گذاری یعنی نیروی انسانی (وفادار)». تیم ریگان به‌طور عامدانه تلاش خود را بر انتخاب افرادی متمرکز کرد که به برنامه‌های انتخاباتی رئیس جمهوری منتخب پایبند و وفادار بودند. اما دوره انتقالی ترامپ در 2017-2016 دوره‌ای مختص خود ترامپ بود.


من شب انتخابات ریاست جمهوری 2016 (هشتم و نهم نوامبر) را در استودیوهای شبکه فاکس نیوز در منهتن نیویورک سپری کردم و منتظر بودم تا به‌طور زنده اولویت‌های سیاست خارجی رئیس جمهوری جدید را برای بینندگان این شبکه تحلیل کنم. همه منتظر بودیم تا ساعت 10شب (هشتم نوامبر) و بلافاصله با اعلام پیروزی هیلاری کلینتون، کار تحلیل و بررسی را شروع کنیم. اما من در نهایت ساعت سه بامداد روز بعد (نهم نوامبر) روی آنتن رفتم.


وقت زیادی صرف مقدمه چینی و آماده‌سازی نه تنها در ساختمان فاکس نیوز بلکه در اردوگاه رئیس جمهوری منتخب شده بود. تعداد معدودی از ناظران باور داشتند که ترامپ ممکن است پیروز انتخابات شود، همان گونه که در انتخابات سال 1996 کمپین انتخاباتی «رابرت (باب) دال» شکست را در برابر بیل کلینتون (شوهر هیلاری) تجربه کرده بود. سطح آماده سازی‌های پیشاانتخاباتی ترامپ متوسط و معمولی بود و همین می‌توانست از در پیش بودن سرنوشتی شوم برای اردوگاه وی حکایت کند. در مقابل فعالیت‌های انتخاباتی هیلاری گسترده و عظیم بود و چنین به نظر می‌رسید که یک لشکر بزرگ در حال حرکت به سمت تصاحب قدرت است.


به‌نظر می‌رسید فقط تعدادی افراد جان سخت و متعصب دور و بر ترامپ حضور دارند که از بیکاری وقت خود را به بطالت می‌گذرانند. به همین دلیل پیروزی دور از انتظار وی باعث شد که اردوگاه وی از آمادگی لازم برخوردار نباشد و بلافاصله درگیری‌های علنی با داوطلبانی که قرار بود در دوره انتقالی کار کنند بر سر حوزه و نفوذ قدرت آغاز شود که همین مسأله باعث شد تقریباً همه مقدمه چینی‌ها و حاصل کار تیم انتقالی از بین برود. با این اوصاف به سختی می‌توان گفت که شروع روز نهم نوامبر، شروعی فرخنده و میمون بود، بویژه که گروهی از مسئولان و کارکنان دوره انتقالی قدرت در واشنگتن مستقر بودند و ترامپ و نزدیک‌ترین دستیارانش در برج ترامپ در منهتن نیویورک به سر می‌بردند. ترامپ بخش اعظم کارهایی را که توسط دستگاه عظیم فدرال امریکا قبل از پیروزی وی در انتخابات انجام شده بود، درک نمی‌کرد. او حتی در دوره انتقالی هم آگاهی چندانی نسبت به این موضوعات پیدا نکرد که همین مسأله نشان داد عملکرد مدیریتی وی در کاخ سفید
مطلوب نبوده است.

منبع: روزنامه ایران، ترجمه مسعود میرزایی و بهجت عباسی

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها