«اعتمادآنلاین» از مرگ یکی از قدیمیترین رهبران مبارزه با تبعیض نژادی در آمریکا گزارش میدهد:
میراث جان لوئیس و رهایی آمریکا
حتماً لحظاتی بوده که جان لوئیس وسوسه شده تا تسلیم شود و دست بکشد. اما برجستهترین بعد شخصیت او این بود که با چشمانی باز در مقابل یأس و ناامیدی ایستاد. او به تاریکترین صفحات تاریخ آمریکا واقف بود، با وجود این، تاکید میکرد که تغییر همیشه ممکن است.
اعتمادآنلاین| منیژه موذن- جان لوئیس، یکی از رهبران جنبش مدنی آمریکا و از همراهان مارتین لوترکینگ، روز جمعه در سن 80 سالگی درگذشت. دیوید رمنیک در «نیویورکر» شرح کوتاهی بر زندگی و فعالیت مدنی این چهره نمادین جنبش ضدنژادپرستی آمریکا نوشته است.
***
جان رابرت لوئیس در سال 1940 در شهر تروی ایالت آلاباما به دنیا آمد. پدر و مادر لوئیس کارگر مزرعه بودند و او در حالی بزرگ شد که یکشنبهها را با پدر پدربزرگش میگذراند. کسی که متولد دوران بردهداری بود. در آن زمان لینچ کردن (شکنجه و قتل وحشیانه برای تنبیه و ترساندن) سیاهپوستان به دست مردم در آن منطقه یک اتفاق عادی محسوب میشد.
تاریخ طولانی تبعیض
وقتی لوئیس چندماهه بود رئیس یک مرغداری به نام جسی تورنتون در 20 مایلی محل زندگی آنها در شهر لورن لینچ شد. جرم او صدا زدن یک افسر پلیس با نام کوچک و نه با عنوان «آقا» بود. جمعیتی از اهالی تورنتون او را با سنگ و شلیک گلوله کشتند و جسدش را به یک باتلاق انداختند. جنازه او یک هفته بعد در حالی پیدا شد که کرکسها دورش را گرفته بودند.
مبارزه به روش لوئیس
حوادثی از این دست به همراه واقعیت تبعیض نژادی دوران اجرای قانون «جیم کرو» (قوانین ایالتی و محلی که طی سالهای 1876 و 1965 در ایالات متحده به تصویب رسید. آنان به طور دوژور دستور جداسازی نژادی در همهه تاسیسات عمومی ایالات جنوبی مؤتلفهه سابق را با وضعیت «جدا ولی مساوی» برای سیاهان آمریکا، از 1890 به بعد، صادر میکردند) لوئیس را ترغیب کرد که یک مخالف سیاسی آمریکایی شود. بنابراین غرقشده در آموزههای کلیسا و خطابههای رادیویی مارتین لوترکینگ، خانه را به مقصد نشویل ترک کرد تا الهیات و تاکتیکهای مقاومت بدون خشونت را بیاموزد.
کینگ به شوخی او را «پسری از تروی» خطاب میکرد؛ جوانترین چهره خط مقدم جنبش مدنی.
یکشنبه خونین
لوئیس در دوران طولانی فعالیتش 45 بار دستگیر شد و بارها به دست پلیس و سفیدپوستان تندرو کتک خورد. معروفترین آنها هفتم مارس 1965 در سلما اتفاق افتاد: روز یکشنبه خونین.
آن روز او تظاهراتی 600نفره برای حق رأی را رهبری میکرد؛ زمانی که تظاهراتکنندگان به پل رسیدند نظامیان آلاباما با گاز اشکآور، باتوم و شلاق حمله کردند. در درگیری بین معترضان و نظامیان لوئیس بیهوش شد و جمجمهاش آسیب دید. او بعدها در این باره گفت: «فکر میکردم میمیرم. در این کشور بسیار پیش آمده که پس از هر پیشرفت یک عقبگرد رخ دهد. یکشنبه خونین تاثیر مستقیمی بر مسیر مطالبه حق رأی گذاشت.»
با وجود این، حتی امروز هم سرکوب رأی سیاهپوستان یکی از ارکان استراتژی حزب جمهوریخواه است. پس از انتخاب اولین رئیسجمهور آفریقاییتبار آمریکا یک متعصب کوتهفکر به ریاستجمهوری رسید و حالا در فضایی ملتهب از نژادپرستی و مقاومت در برابر آن، برای انتخاب دوباره تلاش میکند.
پژواک قتل جسی تورنتون در قتل جورج فلوید، بریانا تیلور و بسیاری دیگر به گوش میرسد و تا امروز پلی که لوئیس بر آن تا پای مرگ رفت، به نام ادموند پتوس سناتور عضو کنفدراسیون و یکی از بزرگترین اعضای گروه کوکلاکس کلانهای آلاباماست.
حتماً لحظاتی بوده که جان لوئیس وسوسه شده تا تسلیم شود و دست بکشد. اما برجستهترین بعد شخصیت او این بود که با چشمانی باز در مقابل یأس و ناامیدی ایستاد. او به تاریکترین صفحات تاریخ آمریکا واقف بود، با وجود این، تاکید میکرد که تغییر همیشه ممکن است. اخیراً لوئیس در گردهمایی مجازی با باراک اوباما و تعدادی از فعالان آمریکایی گفت که به شدت تحت تاثیر هفتهها تظاهرات برای عدالت نژادی در کشور قرار گرفته است. او گفت: «معترضان به تبعیض نژادی روح آمریکا را دوباره زنده کردهاند و به خلق جامعهای در صلح نزدیکتر شدهاند.»
دیدگاه تان را بنویسید