کد خبر: 420538
|
۱۳۹۹/۰۴/۳۰ ۱۰:۴۱:۴۵
| |

چرا هند در نبرد با چین پیروز نخواهد شد؟

درگیری پانزدهم ژوئن میان دو کشور موجب کشته شدن 20 سرباز هندی و تعداد نامشخصی از سربازان چینی شد و موجی از خشم عمومی در میان مردم هند به راه انداخت. ژنرال‌های بازنشسته هندی با حضور در تلویزیون خواستار حمله به چین شدند و موضوع تحریم کالاهای چینی نیز بر سر زبان‌ مردم افتاد، اما هیچ‌یک از این گزینه‌ها برای هند خوب نیست. 

چرا هند در نبرد با چین پیروز نخواهد شد؟
کد خبر: 420538
|
۱۳۹۹/۰۴/۳۰ ۱۰:۴۱:۴۵

اعتمادآنلاین| درگیری نظامی با چین برای هند بسیار هزینه‌بر است، اما دهلی‌نو می‌تواند با اتخاذ تصمیمات درست در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی علاوه بر ایجاد امنیت بیشتر برای خود، پکن را نیز تحت فشار قرار دهد. درگیری پانزدهم ژوئن میان دو کشور موجب کشته شدن 20 سرباز هندی و تعداد نامشخصی از سربازان چینی شد و موجی از خشم عمومی در میان مردم هند به راه انداخت. ژنرال‌های بازنشسته هندی با حضور در تلویزیون خواستار حمله به چین شدند (با این ادعا که ارتش کشورشان قدرت لازم برای انجام چنین کاری را دارد) و موضوع تحریم کالاهای چینی نیز بر سر زبان‌ مردم افتاد، اما هیچ‌یک از این گزینه‌ها برای هند خوب نیست.


به گزارش پایگاه تحلیلی «نشنال اینترست»، جنگ برای هند بسیار هزینه‌بر خواهد بود و بعید است که این کشور بتواند با چنین روشی به اهداف استراتژیک خود دست پیدا کند. در عوض دهلی‌نو می‌تواند با اتخاذ تصمیمات درست در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی علاوه بر ایجاد امنیت بیشتر برای خود، پکن را نیز تحت فشار قرار دهد.

چرا جنگ گزینه مناسبی نیست


در حالی که شیپور جنگ علیه چین در هند نواخته شده است به نظر می‌رسد که پکن سعی دارد موضوع را کم‌اهمیت جلوه دهد اما جنگ نظامی به حل مشکل امنیتی دو کشور کمکی نخواهد کرد. شیوع ویروس کرونا و رکود اقتصادی که به دنبال از رده خارج کردن پول ملی هند به وجود آمده است اگر با هزینه‌های گزاف جنگ همراه شود، می‌تواند منجر به مشکلات اقتصادی شدیدتری شود. مشکل زمانی پیچیده‌تر می‌شود که متوجه می‌شویم بر‌خلاف جمعیت رو به پیری اروپا، هند کشوری جوان بوده و میانگین سنی جمعیت آن تنها بیست و هفت سال است، بنابراین موضوع اشتغال اهمیت ویژه‌ای در جلوگیری از ناآرامی‌های بزرگ داشته و جنگی که اقتصاد این کشور را بیش از پیش تضعیف کند کمکی به حل این معضل نخواهد کرد.


از سوی دیگر، هند در مورد توان نظامی بالای خود در مرز دو کشور درست می‌گوید، بنابراین به سختی می‌توان آنها را از تصمیم‌شان منصرف کرد. دهلی‌نو اطمینان دارد که این جنگ مانند جنگ سال 1962 نخواهد بود، جنگی که در آن چین به مواضع هند حمله کرد و تقریبا تا دل قلمرو این کشور پیش رفت. با این حال، چین خواهان جنگی مانند جنگ 1962 نیست و در عوض برای تحمیل تلفات، تمرکز خود را روی تحرکات بیشتر و توان تسلیحاتی بالاتر قرار می‌دهد. در این صورت ممکن است هند با صرف هزینه‌های گزاف اقتصادی تا حدودی به اهداف خود دست یابد یا شکست خورده و چیزی برایش حاصل نشود. هیچ‌کس در هند باور ندارد که ارتش این کشور بتواند اراضی‌ای را که در جنگ 1962 با چین از دست داد، دوباره به دست آورد.


علاوه بر این، اقتصاد 14 تریلیون دلاری چین در مقایسه با اقتصاد 2.9 تریلیون دلاری هند به پکن کمک می‌کند تا مدت بیشتری در جنگ دوام بیاورد. هند با خوشبینی فکر می‌کند این جنگ تنها چند هفته طول کشیده و سپس از سوی جامعه بین‌الملل مداخله دیپلماتیک صورت خواهد گرفت. اما ممکن است همه‌چیز براساس محاسبات هند پیش نرود و حتی در مورد اینکه این کشور تا چه مدت می‌تواند در جنگ دوام بیاورد تردید وجود دارد. براساس گزارش سال 2017 دیوان محاسبات هند، این کشور تنها مهمات کافی برای یک جنگ 10 روزه را دراختیار دارد و با وجود اینکه نیروهای مسلح مطمئنا منابع مورد‌نیاز خود را برای شرایط بحرانی ذخیره کرده‌اند، اما دقیقا مشخص نیست این ذخایر تا چه زمانی بتوانند در این درگیری طولانی دوام بیاورند، بنابراین اصلا چرا باید برای دستیابی به اهداف محدود، جنگی را آغاز کرد که موجب سقوط اقتصادی شود؟


نکته قابل تامل اینجاست که جامعه بین‌الملل نه تنها تصمیمی برای حمایت از هند ندارد بلکه احتمالا در چنین جنگی بی‌طرف باقی خواهد ماند خصوصا اکنون که چین موجب ایجاد وابستگی‌های اقتصادی متقابل میان کشورهای جهان شده است و این موضوع باعث می‌شود تا دیگر کشورها تمایلی به مخالفت با رویکردها و اقدامات این کشور در امور جهانی نداشته باشند. به‌طور مثال، یونان بندر پیرئاس خود را به چین فروخت و در مقابل بیانیه اتحادیه اروپا را در انتقاد از نقض حقوق بشر در چین رد کرد. باقی کشورهای عضو اتحادیه اروپا نیز به این موضوع می‌اندیشند که آیا باید به چین اجازه داد تا شبکه ارتباطی نسل 5 را در قاره اروپا راه‌اندازی کند یا خیر؛ بنابراین حمایت دیپلماتیک چندانی از دهلی‌نو نخواهند کرد.


به همین ترتیب، به‌رغم حدود سه دهه سیاست «نگاه به شرق» حاکم در هند، کشورهای آسه‌آن اکنون به ‌شدت از لحاظ اقتصادی به چین وابسته‌اند. این کشورها امسال جایگاه اتحادیه اروپا را به عنوان مهم‌ترین شریک تجاری چین تصاحب کرده‌اند. در نتیجه بعید است کشورهای عضو آسه‌آن در تنش میان پکن و دهلی‌نو طرف هند را بگیرند و بخواهند با این کار مرغ تخم طلای تجارت با چین را بکشند.


نکته بعدی اینکه دیپلمات‌ها، اساتید و روزنامه‌نگاران هندی تمام تمرکز خود را روی گفت‌وگوهای چهارجانبه هند با امریکا، ژاپن و استرالیا در قالب مذاکرات موسوم به «کواد» قرار داده‌اند، در حالی که درکی از محدودیت‌های این مذاکرات ندارند. مساله اصلی این است که استرالیا قادر نیست وابستگی اقتصادی خود به چین را قطع کند. صادرات اصلی استرالیا شامل کالا، آموزش، گردشگری، کشاورزی و خدمات است. چهار مورد از این درآمدهای ارزی به رابطه اقتصادی مستمر و رو به رشد با چین بستگی دارد: استرالیا مقادیر زیادی سنگ‌آهن و مس به چین صادر می‌کند و فروش همین مواد معدنی بود که باعث ایجاد رونق اقتصادی در این کشور شد؛ رونقی که تا امسال نیز ادامه یافته است. چین از استرالیا 63 میلیارد دلار سنگ‌آهن، 16 میلیارد گاز طبیعی و 14.6 میلیارد دلار زغال‌سنگ وارد می‌کند. تعداد بسیار زیادی از دانشجویان چینی در دانشگاه‌های استرالیا مشغول تحصیل بوده و 12 میلیارد دلار به نظام آموزشی این کشور کمک می‌کنند.

گردشگران چینی نیز نقشی حیاتی در رونق صنعت گردشگری استرالیا ایفا می‌کنند. آمارها نشان می‌دهند سالانه 8.5 میلیون نفر از استرالیا بازدید می‌کنند که 1.4 میلیون نفر از آنها از کشور چین هستند. علاوه بر این، درآمد کانبرا از صنعت گردشگری خود حدود 44 میلیارد دلار استرالیاست که 12 میلیارد دلار آن مستقیما از گردشگران چینی تامین می‌شود. پکن در حوزه کشاورزی و خدمات نیز سهم قابل‌توجهی در اقتصاد استرالیا دارد. اگر هند آن‌قدر از نظر اقتصادی جذاب نباشد تا دیگر کشورها حاضر شوند روابط خود با پکن را به خاطر آن قطع کرده یا کاهش دهند، در آن صورت دهلی‌نو برای عبور از مشکل امنیتی جدید خود چه گزینه‌ای پیش رو خواهد داشت؟

گزینه‌های هند


گزینه‌های پیش روی هند در دو حوزه قابل بررسی است؛ اقتصاد و سیاست خارجی. در حوزه بین‌الملل دهلی‌نو باید تغییرات گسترده و انقلابی در سیاست خارجی خود به وجود بیاورد. در حوزه اقتصاد نیز لازم است هند رویکرد خود را در قبال اقتصاد بین‌الملل و سرمایه‌گذاری خارجی تغییر دهد. از نظر اقتصادی هندی‌ها نمی‌توانند در ارایه زنجیره خرید جایگزین به تولید‌کنندگان غربی با چین رقابت کنند، اما می‌توانند امتیازی را به غرب بدهند که برای آنها قابل رد کردن نباشد؛ ارایه امتیاز راه‌اندازی شبکه نسل 5 به شرکت‌های غربی. اگر دهلی‌نو به جای عقد قرارداد با شرکت‌های چینی نظیر هواوی، این امتیاز را به شرکت‌های غربی واگذار کند، این پیام را به چین می‌دهد که گزینه‌های اقتصادی دیگری نیز دراختیار دارد و برای رشد اقتصاد و فناوری خود محتاج پکن نیست.


از زمان استقلال هند در سال 1947 دهلی‌نو سیاست عدم تعهد را در پیش گرفته است؛ سیاستی که غربی‌ها به اشتباه آن را به بی‌طرفی تعبیر کرده‌اند. عدم تعهد بدان معناست که کشور از هر دو بلوک شرق و غرب فاصله گرفته و تعامل خود با ابر‌قدرت‌ها را برمبنای منافع و امتیازات خود در این رابطه بنا کند. در جریان جنگ 1962 با چین، دهلی‌نو سیاست عدم تعهد را کنار گذاشت و نهرو، نخست‌وزیر وقت از کندی، رییس‌جمهور وقت امریکا برای تسلیح و تجهیز قوای نظامی کشورش درخواست کمک اضطراری کرد. بعدها در سال 1971 در جریان بحران بنگلادش نیز، هند و شوروی توافق صلح و دوستی امضا کردند تا با این کار از حجم فشار چین و امریکا بر دهلی‌نو کم کنند، بنابراین کمتر کشوری در جهان سیاست عدم تعهد هند را جدی گرفته است. از زمان پایان جنگ سرد، هند سیاست عدم تعهد خود را حفظ کرده است، اما اکنون با اوج گرفتن چین و به‌ویژه پس از درگیری‌های اخیر در دره گالوان، هند باید در این سیاست خود تجدید‌نظر کند و با یکی از قدرت‌های جهانی متحد شود؛ این به معنای روابط نزدیک‌تر با ایالات‌متحده خواهد بود. برای این کار هند یا باید در سواحل خود پایگاهی راهبردی به نیروی دریایی امریکا اختصاص دهد یا اینکه به این کشور اجازه دهد در جزایر آندامان و نیکوبار پایگاه نظامی تاسیس کند تا بدین‌وسیله نفوذ خود بر تنگه مالاکا را افزایش دهد.


نزدیک شدن به امریکا به‌ویژه باتوجه به تهدیدی که هند از دو سو با آن مواجه است، می‌تواند منافع زیادی برای دهلی‌نو داشته باشد. ارتش هند خود را برای جنگ با چین و پاکستان آماده می‌کند، اما چنین جنگی می‌تواند قوای نظامی هند را به‌ شدت تضعیف کرده و ضربه اقتصادی عظیمی به این کشور بزند، چراکه دهلی‌نو مجبور است بودجه نظامی‌ خود را افزایش دهد و قوای خود را بازسازی کند. با این حال اگر امریکا پایگاهی در خاک هند داشته باشد هزینه اقدام نظامی برای پاکستان و چین بالا خواهد رفت، زیرا چنین جنگی می‌تواند خشم واشنگتن را به دنبال داشته باشد و این چیزی است که اسلام‌آباد به هیچ‌وجه به دنبال آن نیست و پکن نیز ترجیح می‌دهد استراتژی خود را تغییر دهد.

منبع: روزنامه اعتماد

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها