کد خبر: 422268
|
۱۳۹۹/۰۵/۰۶ ۱۲:۰۴:۲۱
| |

پیر محمد ملازهی:

سند راهبردی تهران و کابل یک قرارداد برد-برد است

تحلیل‌گر مسائل شبه‌ قاره با اشاره به سفر عراقچی به افغانستان به تحلیل زوایای مختلف و پیوندهای دو کشور در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی پرداخت.

سند راهبردی تهران و کابل یک قرارداد برد-برد است
کد خبر: 422268
|
۱۳۹۹/۰۵/۰۶ ۱۲:۰۴:۲۱

اعتمادآنلاین| عباس عراقچی دیپلمات ارشد ایرانی اخیرا سفری به افعانستان داشت و در این سفر بر پیوندهای میان ایران بر انعقاد سند راهبردی میان دو کشور تاکید شد.

«پیر محمد ملازهی» تحلیل‌‌گر مسائل شبه قاره درباره تلاش ایران برای بهبود روابط با همسایگان خود به ویژه افغانستان و اینکه آیا استراتژی ایران حذف آمریکا از منطقه است، گفت:‌ دیدگاه‌های ایران درباره حضور آمریکا در افغانستان روشن است، ایران از همان ابتدا و در سال 2001 که آمریکایی‌ها در افغانستان دخالت کرده و نیروی نظامی خود را در این کشور پیاده کردند، موضع خودش را روشن بیان کرد و گفت که مخالف حضور کشورهای دیگر در افغانستان است و آن را به نوعی اشغال‌گری تلقی کرد.

وی با بیان اینکه این گزاره که ایران تلاش دارد از حضور آمریکا در افغانستان جلوگیری کند، واقع‌بینانه نیست، اظهار داشت: دیدگاه ایران اساساً برای حل و فصل مشکلات افغانستان از زاویه کم‌کاری منطقه‌ای است، یعنی ایران معتقد است که کشورهای منطقه از جمله کشورهای همسایه افغانستان مثل هند و حتی کشورهایی که دورترند اما صاحب نفوذ هستند، مانند ترکیه و عربستان بنشینند و خارج از دخالت‌های خارجی مشکل این کشور را حل کنند. از این زاویه است که ایران آمادگی پیدا کرده یک پیمان استراتژیک با افغانستان امضا کند اما این موضوع نیز درست است که ابتکار پیمان‌های استراتژیک اساساً زمانی مطرح می‌شود که ضرورت‌های سیاسی و امنیتی پیش می‌آید.

این تحلیل‌گر مسائل جنوب آسیا با بیان اینکه افغانستان در حال حاضر با بسیاری از کشورهای دیگر از جمله هندوستان و آمریکا پیمان‌های استراتژیک امضا کرده است، تصریح کرد: ایران خیلی دیر در مورد این مساله اقدام کرده است در حالی که می‌توانست زودتر این کار را انجام دهد؛ چراکه هر اتفاقی چه مثبت و چه منفی در افغانستان بیفتد، تاثیرات خودش را بر ایران می‌گذارد؛ به این معنا که اگر افغانستان به صلح و ثبات برسد و راه توسعه آن باز شود، صلح و ثبات ایران نیز تامین می‌شود و اگر جنگ و ناامنی در افغانستان باشد، از کانال‌های مختلف می‌تواند این جنگ و ناامنی را به ایران سرایت دهد.

وی ادامه داد: تنها ایران نیست بلکه کل کشوهایی که در همسایگی افغانستان هستند، از جمله، ازبکستان، ترکمنستان و پاکستان نیز همین وضعیت را دارند، بنابراین اگر از این زاویه سفر عراقچی به افغانستان مورد توجه قرار گیرد، هر دو کشور این آمادگی را پیدا کرده‌اند که مناسبات خودشان را گسترش دهند.

ملازهی با بیان اینکه افغانستان در حوزه فرهنگی و تمدنی ایران است و هیچ کشوری به اندازه افغانستان به لحاظ فرهنگی و تمدنی به ایران نزدیک نیست، اضافه کرد: اما با مسائل سیاسی پیش آمده و تحولات چهل سال گذشته افغانستان از جمله رژیم‌های متفاوتی که بر این کشور حاکم شده‌ و شکست خورده‌اند، بحث‌هایی که از شکل‌گیری ساختار جدیدی در افغانستان خبر می‌دهند و از سویی مذاکراتی که آمریکایی‌ها با طالبان کرده‌ و زمینه‌ خروج اکثر نیروهای آمریکایی از افغانستان مهیا آمده، شرایط برای توسعه مناسبات ایران و افغانستان بیش از گذشته فراهم شده است.

وی درباره آثار این سفر و همکاری بر روابط منطقه‌ای ایران، خاطرنشان کرد: منظومه‌های امنیتی متفاوتی در افغانستان عمل می‌کنند. افغانستان بخشی از آسیای مرکزی است از این زاویه می‌توان گفت در حوزه امنیتی روسیه، چین و پیمان شانگهای و کشورهای آسیای مرکزی قرار می‌گیرد، از یک سو افغانستان در حوزه امنیتی جنوب آسیا قرار دارد، یعنی اگر محور هند را برای امنیت منطقه‌ای در نظر بگیریم مناسبات افغانستان و هندوستان بسیار نزدیک است و در آن منظومه نیز قرار می‌گیرد؛ از طرف دیگر ارتباط افغانستان با منطقه خاورمیانه و دنیای عرب از طریق ایران شکل می‌گیرد، این نیز خودش محور دیگری است که به لحاظ امنیتی روی تحولات افغانستان اثرگذار است.

وی تصریح کرد: با این نگاه اگر به افغانستان توجه کنیم، واقعاً یک سند راهبردی قابل‌ قبول دو طرف که به امنیت منجر شود و راه توسعه افغانستان را باز کند، به سود هر دو کشور خواهد بود.

این کارشناس مسائل سیاست خارجه با بیان اینکه باید از نگاه مثبت و جنبه برد_برد به قضیه نگاه کرد که البته موانعی هم وجود دارد و اینگونه نیست که ایران و افغانستان در شرایطی قرار بگیرند که همه مشکلات برطرف شود، خاطرنشان کرد: قاچاق مواد مخدر و امنیت مرزی و دیگر مشکلات افغانستان بر ایران اثر می‌گذارد، بنابراین سند راهبردی ایران و افغانستان یک قرارداد برد-برد برای دو طرف است، چرا که مشکلات افغانستان باید از طریق منطقه، کشورهای همسایه و کشورهای صاحب نفوذ در منطقه حل شود و آنها به افغانستان کمک کنند؛ چراکه این کشور به تنهایی نمی‌تواند به صلح و اثبات برسد.

وی اضافه کرد: دیدگاه‌های متفاوت، تضاد درونی و مسائل قومی درون افغانستان و همچنین رقابت کشورهای منطقه در افغانستان وجود دارد؛ همه اینها را اگر در نظر بگیریم، باید با نگاه بازتری به مسئله افغانستان توجه شود تا مناسبات دوستانه را تقویت کنیم، به همین دلیل سفر عراقچی از اهمیت خاصی برخوردار است.

ملازهی درباره اختلاف دیرینه دو کشور بر سر آب هیرمند، گفت: مسئله هیرمند یک مسئله قدیمی است و حیات سیستان و بلوچستان به هیرمند وابسته است به طوریکه اگر آب قطع شود، سیستانی وجود نخواهد داشت، به ویژه در حال حاضر که آب شرب زاهدان از چاه نیمه سیستان تامین می‌شود؛ بنابراین به طور کلی حیات سیستان و بلوچستان با آب هیرمند پیوند خورده است.

وی با اشاره به قرارداد هیرمند که در دوره «محمد ظاهر» توسط «هویدا» و «شفیق» نخست وزیران دو کشور امضا شد، اظهار داشت: بر اساس این قرارداد قرار بوده که حدود 26 متر مربع در ثانیه سهم ایران باشد اما محمد ظاهرشاه دو متر مکعب دیگر اضافه کرد و سهم آب ایران از هیرمند 28 مترمکعب بر ثانیه شد. اما مشکل اینجاست که در افغانستان به دلیل جنگ‌های طولانی نه حاکمیتش زیر بار این موضوع رفته و نه شرایط ایجاد شده است، به ویژه اینکه در آن مناطق اتفاق‌های دیگری نیز افتاده است یعنی بخشی از آب هیرمند تحت کنترل نیست هر چند که ظرفیت سد «طحال خان» که به کمک ترکیه و آمریکایی‌ها در حال تکمیل است به اندازه‌ای کافی است که سهم ایران را تامین کند، اما در این مسیر با توجه به تکنولوژی جدیدی که افغان‌ها نیز به آن دسترسی دارند، پمپ‌های موتور از آب برداشت می‌کنند و بخش عمده‌ای از این آب صرف سطح زیر کشت مواد مخدر در منطقه هیرمند می‌شود.

کارشناس مسائل افغانستان با بیان اینکه در گذشته سدهای گلی وجود داشتند اما سیستم به گونه‌ای طراحی شده بودند که همه روستاها حتی تا داخل ایران از این سدها استفاده می‌کردند و هیچ مشکل آبی وجود نداشت، گفت: اما سیستم سنتی به هم خورده و همچنین انگیزه‌ای توسط دولت افغانستان وجود ندارد که این قرارداد را عملیاتی کند از سویی، ایران نیز در این زمینه کم‌کاری کرده است.

وی اظهار کرد: زمانی که ارتباطات افغانستان با ایران از طریق چابهار مطرح شد گفتم که بهترین زمان است برای اینکه‌ موضوع چابهار را با آب هیرمند پیوند بزنیم اما فرصت از دست رفت. یعنی در چابهار به افغانستان امتیاز دادیم بدون اینکه هیچ امتیازی از هیرمند بگیریم. اکنون باید کاری کنیم که این تلقی افغان‌ها که می‌گویند 800 میلیون متر مکعب در سال آب به ایران می‌دهیم مشخص شود، به طوریکه بدانیم این قرارداد مربوط به زمان خشکسالی یا فصل بهار است که آب زیاد می‌شود و آنها مجبورند آب سد را باز کنند.

ملازهی با بیان اینکه ایران و افغانستان باید به این تفاهم برسند که در طول سال سهمیه ایران از آب هیرمند را بدهند به ویژه در فصل‌های خشک نه در فصل‌های پر آب که مجبورند آب را باز کنند، تاکید کرد: باید به دنبال قرارداد هیرمند رفت و آن را اجرایی کرد، دولت فعلی افغانستان نیز آمادگی اجرای آن را دارد مشروط به اینکه دو طرف بنشینند و صادقانه صحبت کنند و همچنین دولت ایران بتواند پیوندی بین چابهار و هیرمند برقرار کند اما تاکنون در این زمینه ضعیف عمل کرده است.

منبع: ایلنا

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها