حسن بهشتیپور:
آمریکا دیگر نمیتواند هژمونی مالی خود را در سیاست و دیپلماسی به کار گیرد
تحلیلگر مسائل سیاست خارجی ضمن بررسی فضای اخیر دیپلماسی ایران در عرصه بینالملل به آثار و پیامدهای آنچه در انتظار ایران است، پرداخت.
اعتمادآنلاین| علیرغم همه تلاشهای ایالات متحده برای تصویب قطعنامهای جهت تحت فشار قرار دادن بیشتر ایران، اغلب قریب به اتفاق اعضای شورای امنیت نظری خلاف آن را مطرح کردند، بسیاری از کارشناسان این ناکامیهای پیدر پی آمریکا که ذیل برجام رقم میخورد را بعد از هژمونی آمریکا در فضای پس از جنگ جهانی دوم بیسابقه میدانند.
«حسن بهشتی پور» تحلیلگر مسائل بینالملل، درباره آثار ناکامیهای اخیر آمریکا و دیپلماسی فعال ایران در جوامع بینالملل درباره اینکه آیا آمریکا میتواند مکانیسم ماشه را فعال کند و چه فضایی در چند ماه آینده تا انتخابات آمریکا پیش روی ایران است، اظهار داشت: آمریکا یک برداشت منفی از برجام برایش به وجود آمده که عمدتاً تحت تاثیر تحلیلهای اسرائیلیها بوده است، بنابراین تصمیم گرفتند در اردیبهشت ماه 1397 از برجام خارج شوند اما این محاسبه را نکرده بودند که خروج از برجام، دسترسی برای اقدامات بعدی آنها در چارچوب این توافقنامه را میبندد، به همین دلیل به قطعنامه 2231 متوسل شدهاند و سعی کردند که بین برجام و این قطعنامه تفاوت و تفکیک قائل شوند.
وی تصریح کرد: این در حالی است که از نظر حقوقی این دو سند پیوسته به یکدیگر هستند و برجام عیناً در ذیل سند 2231 آمده است تا به برجام یک سندیت بینالمللی دهند.
آمریکا که به این قطعنامه رای داده است، اکنون میخواهد ایران را به عنوان ناقض برجام معرفی کند و تحریمها را علیه ایران بازگرداند. اکنون سوال دنیا از آمریکا این است که وقتی از برجام خارج شده و اولین ناقض این توافقنامه هستید و تعهدات را در برنامه اجرا نکردهاید، چگونه میخواهید ایران را ناقض برجام معرفی کنید؟. چراکه ایران طبق گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی هستهای تعهدات خودش را اجرا کرده است و فقط در 5 گام در برخی از موارد ذکر شده از تعهداتش کاسته است که البته نقض حقوقی تعهداتش نیست و از نظر کمیسیون حقوقی برجام نقض فاحش نیست.
این تحلیلگر مسائل سیاست خارجی اضافه کرد: باید نقض فاحش برجام صورت گیرد تا آنها بتوانند قطعنامهها را برگردانند، بنابراین این سیاست آمریکا عملاً به بنبست خورد؛ تصور آمریکا این بود که میتواند این تفکیک را انجام داده و جنبههایی که در قطعنامه به زیانش است را نادیده بگیرد و جنبههای سودآور آن را مدنظر قرار دهد؛ اما دید که 13 عضو شورای امنیت علاوه بر اینکه با این اقدام مخالفت کردند، نامه رسمی به رئیس دورهای شورای امنیت ارسال کردند که از نظر آنها نقض فاحش توسط ایران صورت نگرفته و آمریکا با خروج از برجام نمیتواند درخواست «به کارگیری ترتیبات اجرایی بازگشت قطعنامههای تحریمی» که در اصطلاح به آن «مکانیزم ماشه» میگویند را اجرایی کند.
وی با بیان اینکه آمریکا هم اکنون در انزوا قرار گرفته است، اظهار داشت: آنها تصور میکردند مثل تحریمهای اقتصادی و مالی که به دلیل قدرتی که آمریکا در بازارها و اقتصاد دنیا دارد و از سال 97 کشورهای دنیا را با خودش همراه و مجبور کرده است ایران را تحریم کنند، در این مورد هم میتواند کشورهای جهان را با خودش همراه کند، اما دید در عرصه سیاست و دیپلماسی آنگونه نیست، بلکه کشورهای دیگر، حتی کشورهای اروپایی که متحد آمریکا محسوب میشوند هم عملاً در مقابل یکجانبهگرایی آمریکا ایستادند.
پیام کشورهای اروپایی صریح بود؛ به این صورت که رای مثبت به نفع آمریکا ندادند و همچنین رای منفی هم به ایران ندادند اما در عین حال نامهای به رئیس شورای امنیت دادند که آمریکا نتواند مکانیزم ماشه را به کار گیرد و عملاً فضایی را به وجود آمد که آمریکا نمیتواند هژمونی مالی خودش را در سیاست و دیپلماسی به کار گیرد.
این کارشناس مسائل سیاست خارجه با بیان اینکه سوءتفاهم پیش آمده میان ایران و آژانس میتوانست بهانهای باشد که آمریکاییها و اسرائیلیها از آن استفاده کنند و کشورهای دیگر را به موضعگیری علیه ایران ترغیب کنند، اظهار داشت: ایران با هوشمندی به سمت این رفت که در همکاری خودش با آژانس به تعریف جدیدی برسد که در سفر آقای گروسی به تهران به دست آمد و چارچوب توافقی در این سفر شکل گرفت که قطعاً بر این اثر دارد که بهانه از آمریکا و اسرائیلیها گرفته شود.
وی تصریح کرد: موضوع بسیار مهم دیگر این است که در کشور یک سیاست را دنبال کنیم و یک پیوستگی در سیاست خارجی ایجاد شود؛ اگر قرار است در برابر آمریکا در این موضوع بایستیم همه باید در داخل کشور همصدا شوند نه اینکه با زیر سوال بردن یکسری از مسائل که بچهگانه هستند، حرفهایی بزنیم که عملاً به آمریکا و اهدافش کمک کند؛ بنابراین اگر میخواهیم در ادامه مسیر، آمریکا در موضع انفعال وانزوای قرار گیرد، باید همبستگی داخلی را در برابر این فشارها تقویت کنیم.
بهشتیپور درباره اینکه آیا آمریکا میتواند به تنهایی قطعنامهها و تحریمها را علیه ایران اجرایی کند، گفت: در حوزه اقتصادی این شرکتها بودند که باید با ایالات متحده همکاری میکردند، اما دولتها در عرصه دیپلماسی و سیاست مانند شرکتها نیستند، و دولتها نیز نظر خودشان را اعلام کردهاند و اقدامات آمریکا را قبول ندارند، بنابراین آمریکا باید به تنهایی قطعنامهها را اجرایی کند که نمیتواند، مگر اینکه متوسل به زور شود که آن هم برای آمریکا هزینههای بسیار زیادی به همراه دارد.
وی تصریح کرد: بنابراین چند ماهی که تا انتخابات آمریکا مانده است، همه طرفها کجدار و مریز کنشگری میکنند. آمریکا ادعا کرده که مکانیسم ماشه را فعال کرده و 30 روز بعد از آن تحریمها بازمیگردند، اما طرفهای مقابل یعنی ایران، روسیه، چین، آلمان، انگلیس و فرانسه معتقد هستند که این مکانیسم اجرایی نمیشود و هیچ کشوری و حتی اعضای شورای امنیت آن را قبول ندارند و اجرای قطعنامهها را نمیپذیرند مگر این که آمریکا بخواهد متوسل به زور شود که در این شرایط بعید است، آمریکا چنین سیاستی را انجام دهد.
این کارشناس مسائل آمریکا گفت: بنابراین سیاست کجدار مریز تا انتخابات آمریکا دنبال میشود اما پس از انتخابات دو مسیر جداگانه پیش رو خواهد بود؛ ترامپ انتخاب شود (که بسیار فاجعهآمیز است) یا اینکه بایدن پیروز شود، باید دید چه سیاستی را اعمال خواهند کرد؛ هرچند بازگشت به برجام در دوره بایدن قطعی است اما کیفیت و چگونگی آن میماند که مشخص نیست میخواهد چه کاری انجام دهد.
منبع: ایلنا
دیدگاه تان را بنویسید