چرا ایران سیاست چرخش به شرق را در دستورکار خود قرار داد؟
سیدحسین موسویان در مقالهای نوشت: استمرار سیاست فشار آمریکا علیه چین ـ روسیه و ایران؛ به عنوان مهمترین مزاحم شکلگیری اتحاد استراتژیک این سه کشور است. در عین حال سرنوشت این اتحاد استراتژیک تاثیر مهمی بر روابط بینالملل و معادلات خاورمیانه خواهد داشت.
اعتمادآنلاین| سیدحسین موسویان، دیپلمات در مقالهای در مجله دیپلمات آمریکا نوشت: ایران در ماههای اخیر با چین و روسیه جهت دستیابی به توافق جامع سیاسی ـ اقتصادی و امنیتی گفتوگو کرده که نهایی شدن آن میتواند موجب صدها میلیارد دلار سرمایه گذاری در اقتصاد ایران شود. سیاستمداران ایران چنین توافقی را برای مقابله با سلطه طلبی و خصومت ورزیهای آمریکا ضروری میدانند. خروج احمقانه ترامپ از برجام و اتخاذ سیاست "فشار حداکثری"، ضرورت سیاست چرخش به شرق توسط سیاستمداران ایران را مسجل ساخت.
سیاست جدید "چرخش به شرق" ایران که هدف آن روابط قوی سیاسی ـ اقتصادی و امنیتی ـ نظامی با شرق به ویژه با چین و روسیه است، دارای دلایل متعددی از جمله موارد زیر است:
1-برجام یک توافق چند جانبه بین المللی بود که به تصویب شورای امنیت سازمان ملل رسید. با وجودی که ایران به تعهداتش عمل کرد، آمریکا از آن خارج شد و اروپا به تعهدات اقتصادی خود در چاچوب برجام، پشت کرد و سخت ترین تحریمهای تاریخ 40 ساله بعد از انقلاب علیه ایران اعمال شد. این واقعیت باعث شد سیاست خفته نگاه به شرق ایران بیدار و فعال شود چون ایرانیها به این نتیجه رسیدند که غرب قابل اعتماد نیست حتی در صورت حسن نیت و انجام تعهدات حداکثری توسط ایران.
2-تهران، مسکو و پکن همیشه با سیاست های جنگ طلبانه و مداخله جویانه آمریکا مخالفت و با سلطه دلار بر اقتصاد جهان مقابله کرده اند. هرچند سرنوشت این مثلث اتحاد استراتزیک مشخص نیست، با این وجود هرسه پایتخت قدمهایی در این مسیر برداشته اند همچون مانور مشترک نظامی سه کشور در اقیانوس هند، امضاء 17 توافقنامه با چین جهت افزایش مبادلات به سطح 600 میلیارد دلارو مذاکرات تهران-مسکو جهت تمدید توافق 20 ساله.
3-ایران و چین منافع مشترک مهمی در امر انرژی دارند. تامین منابع انرژی پایدار برای اقتصاد چین از اهمیت زیادی برخوردار است. عمده کشورهای عربی تولید کننده نفت و گاز، تحت سلطه آمریکا هستند در حالی که ایران تحت نفوذ آمریکا نیست. از طرف دیگر سیاست فشار حداکثری آمریکا صادرات نفت ایران را به صفر نزدیک کرده است و واشینگتن کشورهای اروپایی را برای توقف واردات گاز از روسیه تحت فشار قرار داده است. این بخشی از مواردی است که منافع مشترک سه کشور در امر انرژی را اجتناب ناپذیر ساخته است.
4-شکست آمریکا در تهاجم نظامی به افغانستان و عراق و نیز شکست پروژه مشارکتی با عربستان سعودی در حمله نظامی به یمن، روشن ساخت که آمریکا دیگر قدرت مسلط برخاورمیانه نیست. علاوه بر آن، متحدین آمریکا در منطقه نیز در ضعف به سر میبرند. در خاورمیانه امروز خلاء قدرت وجود دارد. ایران یکی از قدرتهای منطقه خاورمیانه است که اساس استراتژی منطقه ایش مبتنی بر "مقاومت در مقابل سلطه طلبی آمریکا" بوده است. ایران در مسیر اجرای این استراتژی در مقابل انواع فشارهای آمریکا ایستادگی کرده و صدها میلیارد دلار خسارت اقتصادی را نیز تحمل و هزینه زیادی پرداخت کرده است. طبیعتا روسیه و چین این ایستادگی را یک فرصت تلقی میکنند زیرا شکست ایران، به معنی پیروزی آمریکا و متحدین منطقه ایش و به طور متقابل پیروزی ایران فاکتور تعیین کننده معادلات جدید خاورمیانه از جمله خروج آمریکا از این منطقه خواهد بود.
5-یک جانبه گرایی آمریکا و خروج از معاهدات متعدد بین المللی، مشروعیت این کشور به عنوان قدرت جهانی را زیر سوال برده است. بسیاری از کشورها به چین به عنوان جانشین آینده آمریکا در معادلات قدرت در جهان مینگرند.حتی مرکل صدراعظم آلمان گقت: ما اروپاییها باید اراده چین برای رهبری در صحنه بین المللی را به رسمیت بشناسیم. مسکو، پکن و تهران در امر مقابله با یک جانبه گرایی آمریکا دارای منافع مشترک بلند مدت هستند و درک میکنند که این امر بر آینده خاورمیانه تاثیر بسزایی خواهد داشت.
6-روسیه و چین با تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران توسط شورای امنیت مخالفت کردند. آمریکا بزرگترین صادرکننده تسلیحات به خاورمیانه است به طوری که حدود نیمی از سهم صادرات تسلیحات به منطقه را به خود اختصاص داده است. اروپا حدود 20 درصد و چین و روسیه مشترکا حدود 20 درصد از سهم صادرات تسلیحات به خاورمیانه را دارند. با وجودی که هنوز معلوم نیست آیا چین و روسیه صادرات تسلیحات به ایران را آغاز خواهند کرد یا خیر، ایران جزء نادر گزینه هایی است که میتواند صادرات تسلیحات بلوک شرق را با غرب به بالانس نزدیک کند.
خلاصه اینکه، استمرار سیاست فشار آمریکا علیه چین ـ روسیه و ایران؛ به عنوان مهمترین مزاحم شکل گیری اتحاد استراتژیک این سه کشور است. در عین حال سرنوشت این اتحاد استراتژیک تاثیر مهمی بر روابط بین الملل و معادلات خاورمیانه خواهد داشت. ایران از منابع عظیم ذخایر نفت و گاز برخوردار است. تعامل دو قدرت جهانی بلوک شرق، چین و روسیه، با ایران موجب میشود که توانمندی این دو کشور در برقراری بالانس قدرت درخاورمیانه بین ایران و متحدین آمریکا همچون عربستان و اسرائیل را افزایش دهد.
منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید