«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
لبنان | چرا همه چیز در لبنان حول محور نظریه توطئه میچرخد؟
با اعلام آمادگی سعد حریری برای بازگشت به نخستوزیری، آن هم حدود یک سال و اندی پس از آنکه به تمامی درخواستها و التماسهای دوستان و رقبا برای ماندن در پست نخستوزیری پاسخ منفی داده بود، ابهامها و پرسشهای جدیدی در مورد چرایی آن اصرار برای خروج از قدرت و این دلدادگی برای بازگشت مطرح میشود.
اعتمادآنلاین| سید عماد حسینی- با اعلام آمادگی سعد حریری برای بازگشت به نخستوزیری، آن هم حدود یک سال و اندی پس از آنکه به تمامی درخواستها و التماسهای دوستان و رقبا برای ماندن در پست نخستوزیری پاسخ منفی داده بود، ابهامها و پرسشهای جدیدی در مورد چرایی آن اصرار برای خروج از قدرت و این دلدادگی برای بازگشت مطرح میشود.
گرچه دهههای متمادی است که لبنان حتی در آرامترین روزهایش هم صحنهای همواره پر تنش و پر التهاب بود اما با این وجود باید اذعان کرد حتی در دوره جنگ خانگی دایر بین گروههای مختلف لبنانی هم مرزبندی خاکریزها بین طرفهای درگیر مشخص بود، در حالی که امروز خبری از این شرایط نیست.
امروز شخصیتها، احزاب و جریانهای سیاسی لبنان در حالی با هم دور یک میز نشستهاند و یکدیگر را میستایند که هوادرانشان در چند خیابان آن سوتر یا رسانههای وابسته به آنها شدیدترین هجمهها را علیه طرف مقابل انجام میدهند.
سخنان روز جمعه سعد حریری در رابطه با احتمال نامزد شدن مجددش برای تشکیل کابینه نه تنها بسیاری از کارشناسان لبنانی را غافلگیر نکرد، بلکه برخی از آنان را بر آن داشت تا چرایی دیر اعلام شدن این آمادگی را تفسیر کنند.
به اعتقاد برخی از تحلیلگران باید با ژرفنگری به رخدادهای حدود 2 سال اخیر لبنان بنگریم؛ از لشگرکشیهای خیابانی که با فرایند استعفای سعد حریری به نقطه اوج خود رسید تا جنگ بزرگ اقتصادی و به زیر کشیدن لیره لبنان که موجب ثبت پایینترین ارزش واحد پول لبنان بعد از پایان جنگ داخلی این کشور شد. از سوی دیگر جنگ انرژی و ایجاد بحران سوخت در این کشور را هم باید در راستای همین فرایند قرار داد تا دست آخر به انفجار بیروت برسیم. اتفاقی که طومار دولت حسان دیاب، جانشینِ سعد حریری، با آن پیچیده شود.
در این فرایند باید اعلام آمادگی بیروت برای مذاکره غیرمستقیم با اسرائیل برای ترسیم مرزها (نباید فراموش کرد به غیر از مسئله مرز دریایی مسئله کشتزارهای شبعا هم وجود دارد) را هم در نظر گرفته و سکوت معنیدار آمریکا در مقابل این تحولات و بی تفاوتی (شاید تحمیلی) سعودیها نسبت به خروج متحد اصلی ریاض - سعد حریری - از قدرت را هم مد نظر قرار دهیم.
در همین راستا ورود قدرتمندانه و فاتحانه امانوئل مکرون رئیسجمهور فرانسه را در ابتدای وقوع انفجار بیروت که تا هفتههای اول بعد از وقوع انفجار هم ادامه پیدا کرد، گرچه با هدف تغییر اوضاع سیاسی در لبنان اعلام شد اما دیری نپایید که این قدرتنمایی پاریس همانند یک کوه یخی در برابر پیچیدگیهای غیرقابل انعطاف صحنه سیاسی لبنان متلاشی شد تا رؤیای مصطفی ادیب برای حضور در سرای حکومتی لبنان حداقل برای کوتاهمدت آینده راهی به سوی حقیقت پیدا نکنند.
به اعتقاد کارشناسان اعتراف ادیب به شکست در تشکیل کابینه میتواند نمادی از شکلگیری پازل جدید لبنان باشد.
به اعتقاد برخی از تحلیلگران همه آن بلبشوی سیاسی، امنیتی، اقتصادی و حتی فرهنگی که مدتهاست گریبان لبنان را گرفته در واقع بخشهای ناهمگون پازلی است که اگر به شکل بدبینانهای به آن نگاه کنیم، طرح هرج و مرج سازنده را در بخش لبنانیاش یک گام به جلو برده است.
در این بین، حتی اگر حضور ماه گذشته امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه، در لبنان و گرفتن تعهد از طرفهای سیاسی لبنان جهت تشکیل کابینه به شکل خودجوش هم انجام گرفته باشد، باز هم رد پای اقدامات پشت پرده منطقهای و بینالمللی در پیشبرد طرحی حسابشده جهت تغییر نه چندان نرم صحنه سیاسی شبه سنتی این کشور دیده میشود.
به بیانی واضحتر هر چه طرح جایگزینی سعد حریری با شخصیتهای دیگر، چه قدیمی و چه جدید، با شکست مواجه شوند، تبدیل شدن وی به منجی بلامنازع لبنان هم
سهلالوصولتر میشود، امری که ظاهرا حریری را بر آن داشت برای مدتی از قدرت دوری بجوید.
این مسئله به وضوح از اظهارنظر اخیر حریری و تکاپوی رسانههای همفکر او در توصیف وی به عنوان منجی لبنان قابل لمس است، تصوری که تلاش میشود به صورت یک اعتقاد به ذهن افکار عمومی نه تنها لبنان بلکه منطقه تزریق شود.
جالبتر این که سعد حریری در حالی خود را نامزد تصدی این پست معرفی کرده که با استناد به تظاهرات ضد دولتی اکتبر سال گذشته، وی نه تنها یکی از عوامل فروپاشی ساختار سیاسی فعلی لبنان، بلکه ساختارهای اقتصادی و اجتماعی این کشور محسوب میشود.
این نتیجهگیری مختص منتقدین وی نبوده بلکه او خود نیز در همان گفتوگویی که از سودای بازگشتش به قدرت سخت گفت، عمدا یا سهوا به شبکه امتیوی لبنان خبر داد که کشورش چند دهه است در بحران اقتصادی گرفتار شده. سعد حریری در حالی این جمله را به زبان آورد که او و پدرش بشترین دوره نخستوزیری را طی چند دهه اخیر در لبنان داشتهاند و مواد منفجر شده در 4 اوت گذشته در بندر بیروت هم در دوره نخست وزیری وی به این بندر رسیدند.
انتخاب مجدد سعد حریری برای تشکیل کابینه در پنجشنبه آینده امری حتمی به نظر میرسد، اما آن چه که قابل پیشبینی نیست این نکته است که ماموریت مجدد حریری چه از لحاظ برون مرزی (طرفهایی که او را بر آن داشتند تا در این زمانبندی خاص مجددا وارد صحنه شود و البته قدرتهایی که به دنبال خنثی کردن این طرح هستند) و چه در بعد داخلی چگونه خواهد بود. با توجه به صفبندی متحدان حریری و نوع و روش تشکیل کابینه توسط او، در وضعیت صفآرایی منتقدان و مخالفان در جریانهای سیاسی لبنان، وی به چه سمت وسویی خواهد رفت؟
آیا در راستای وحدتبخشی به لبنان خواهد بود یا آن که راه ضربه زدن به ساختار مقاومت را این بار علنیتر در پیش خواهد گرفت؟ نگاه واقعبینانه، احتمال دوم را قویتر میداند چون همه چیز در لبنان به سوی تحقق نظریه توطئه پیش میرود.
دیدگاه تان را بنویسید