کد خبر: 438312
|
۱۳۹۹/۰۷/۲۱ ۰۹:۰۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» از وضعیت بحرانی لبنان گزارش می‌دهد:

لبنان| هیچ امیدی باقی نمانده است

در سراسر لبنان نگرانی هر روز رو به افزایش است. ترموس می‌گوید: «شرایط باید به زودی تغییر کند وگرنه افراد بیشتری مجبور خواهند شد از طریق دریا فرار کنند. حقوق ماهانه من یک میلیون لیره است. یعنی کمتر از 150 دلار. به من بگویید چطور قرار است با این پول زندگی کنم؟ من به هیچ‌کدام از سیاستمداران اهمیت نمی‌دهم. من هر روز مردمی را می‌بینم که دیگر توانایی تهیه غذای خود را هم ندارند.»

لبنان| هیچ امیدی باقی نمانده است
کد خبر: 438312
|
۱۳۹۹/۰۷/۲۱ ۰۹:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| منیژه موذن - پس از جنگ داخلی، دهه‌ها فساد اقتصادی و سپس انفجاری که در همین تابستان بیروت را ویران کرد، به سختی می‌شد وضعیت بدتری برای لبنان تصور کرد، اما شرایط در این کشور وخیم‌تر شده است.

مبارزه جدید برای ترک لبنان

به گزارش اعتمادآنلاین ، به نقل از گاردین، در اولیل ماه سپتامبر محمد خلدون گردنبندی را که خواهرش به او داده بود فروخت و هرچه می‌توانست از دوستان و خانواده‌اش جمع کرد. او 400 دلار به یک قاچاقچی در طرابلس در شمال لبنان داد و به اتفاق 49 نفر دیگر با یک قایق زهوار در رفته راهی قبرس شدند.

خواهرش فاطیما می‌گوید: «او بدون خداحافظی رفت. قایق کوچک بود، قاچاقچی گفته بود این قایق فقط برای یک سفر 200 متری است و سپس آنها به یک کشتی بزرگ‌تر منتقل می‌شوند. اما او تمام غذا، آب و کیسه‌هایشان را برداشت و آنها را بدون هیچ چیز رها کرد.»

قایق خیلی زود غرق شد. مانند سرنوشت ده‌ها سفر مشابه دیگر از از سواحل کشورهای همسایه یعنی لیبی، مصر، سوریه و ترکیه. جایی که هزاران شهروند ناامید از سال 2015 تاکنون از کشورهای خود گریخته و در مدیترانه غرق شده‌اند.

h

اما لبنان قرار بود متفاوت باشد؛ پناهگاهی امن در منطقه‌ای در حال سقوط آزاد. جایی که مردم گزینه‌های بهتری از فرار به اقیانوس‌ها داشتند. حالا، در کشوری که سریع‌تر از هر نقطه‌ای از جهان در حال فروپاشی است، تعداد زیادی از لبنانی‌ها شاهد از دست رفتن این رویا هستند. مبارزه جدید آنها یافتن سریع‌ترین راه برای ترک کشور است.

لبنان در حال فروپاشی

هیچ چیز نمی‌توانست بیش از انفجار بندر بیروت در چهارم آگوست تبدیل لبنان به یک کشور شکست‌خورده را به رخ بکشد. 2750 گرم نیترات آمونیوم که به طور غیرقابل باوری سال‌ها در انباری در بندر بیروت نگهداری می‌شد آتش گرفت و انفجاری را رقم زد که به کشته شدن 200 نفر، مجروح شدن هزاران نفر و آسیب رسیدن به بیش از 70 هزار ساختمان انجامید.

l

ویرانی ناشی از انفجار بر خشم مردم عصبانی و خسته دامن زد. حسین ترموس 36ساله، اهل مارجیون در جنوب لبنان که حالا ساکن داهیه در بیروت است، می‌گوید: «باور کنید اگر برای هر کشوری در دنیا ویزا بگیرم، به سرعت از اینجا خواهم رفت. تنها چیزی که برایم مهم است این است که بتوانم مایحتاج روزمره‌ام را تامین کنم: غذا، آب و سیگار.»

«هیچ امیدی به تغییر وجود ندارد»

ربیعه خیرالدین یک موزیسین از جامعه دروزی می‌گوید: «مساله این است که هیچ امیدی به تغییر وجود ندارد. هفته‌های پس از انفجار این موضوع را به روشنی بیان کرده است. هر کسی که می‌شناسم می‌خواهد برود.»

پایان جنگ داخلی لبنان که از سال 1975 تا 1990 ادامه داشت اولین رویداد فاجعه‌بار در تاریخ معاصر این کشور بود. پس از آن اشغال از سوی اسرائیل و ادعای مالکیت سوریه رخ داد و بعد قتل‌های سیاسی موج جدیدی از بی‌ثباتی را به جریان انداخت. ترور نخست‌وزیر سابق لبنان برجسته‌ترین این قتل‌هاست. مرگ رفیق حریری در روز ولنتاین سال 2005 بی‌ثباتی‌ای به دنبال داشت که در نهایت منجر به عقب‌نشینی سوریه از خاک لبنان شد. یک عضو ارشد حزب‌الله در ماه جولای سال جاری از سوی دادگاه بین‌المللی به جرم برنامه‌ریزی برای قتل رفیق حریری محکوم شد.

در سال 2006 جنگ جدیدی با اسرائیل در گرفت و پس از آن با آغاز ناآرامی‌ها در سوریه لبنان شاهد ورود موج جدیدی از پناهندگان سوری بود. در این مدت انتخابات و جنبش‌های اعتراضی در لبنان صورت گرفته، اما اکتبر گذشته تعداد جمعیت حاضر در خیابان‌ها برای اعتراض بیش از هر زمان دیگری بود.

برخی گمان می‌کردند که سرانجام قدرت جاری در خیابان، شکنندگی اقتدار سیستم را آشکار کرده است.

l

در سراسر کشور در واکنش به اقدامات رهبران تجمعاتی شکل گرفت. قرار بود روحیه مدنی و ملی‌گرایی ورای فرقه‌گرایی از مرزهای شمالی با سوریه تا مرز با اسرائیل، نوید دورانی را بدهد که در آن لبنان و مردمش می‌توانند سرانجام و به طور جمعی سرنوشت خود را رقم بزنند. اما این امید به زودی جای خود را به چیزی معمولی‌تر از دولت پس از جنگ داخلی و حاکمان آن داد: فلج و سکون.

قیمت کالاهای اساسی در برخی مناطق 4 برابر شده است

با رد تقاضا برای اصلاحات اقتصادی و سیاسی، رهبران لبنان از سوی مردم خود متهم شدند که بر فروپاشی دامن می‌زنند. در هفته‌های اخیر در شمال لبنان صف‌های نان تشکیل شده، جایی که لبنانی‌ها برای اولین بار از زمان جنگ داخلی در سال 1990 برای دسترسی به مواد غذایی در طلب کمک هستند.

در طول سال گذشته قیمت کالاهای اساسی در برخی مناطق چهار برابر شده است. یارانه‌های دولتی برای آرد، دارو و روغن- که از ذخایر باقی‌مانده بانک مرکزی پرداخت می‌شود- در ماه‌های آینده به پایان خواهد رسید. نتیجه برای کشوری که در آن 70 درصد مردم نزدیک به خط فقر هستند می‌تواند فاجعه‌بار باشد.

12 ماه گذشته، پس از آغاز اعتراضات، حتی از بسیاری جهات، تاریک‌ترین روزهای درگیری‌های فرقه‌ای را که منجر به ویرانی کشور و کشته شدن نزدیک به 115 هزار نفر شده بود را تحت‌الشعاع قرار داده است.

نبیل حداد، یکی از سربازان جنگ داخلی که حالا در بیروت یک نانوایی را اداره می‌کند، می‌گوید: «دست‌کم آن زمان می‌دانستیم دشمن چه کسی است. غذا روی میز و پول در بانک‌ها بود. هر چقدر عجیب به نظر برسد، اما می‌توانستیم زندگی کنیم. می‌دانستیم که روزی به پایان می‌رسد. این بار نه.»

برای بسیاری از لبنانی‌ها بدترین قسمت سال گذشته سقوط ارزش پول ملی‌، از بین رفتن پس‌انداز زندگی به دلیل ورشکسته شدن بانک‌ها یا سهل‌انگاری جنایی در بندر شهر نبوده است؛ سارا ادریس معلمی در نزدیک صیدون در جنوب لبنان می‌گوید: «سخت‌ترین قسمت دانستن این است که راه‌حل‌هایی وجود دارد، اما افراد بیش از حد خودخواه و بیش از حد وابسته به منافع خارجی هستند تا بتوانند از آنها استفاده کنند.»

در منطقه Gemmayze، مجاور بندر بیروت، دیه سلیمان مشغول جمع‌آوری رنگ برای تعمیر آپارتمان خود است. او می‌گوید: «رئیس‌جمهور فرانسه برای کمک به اینجا آمد. او گفت فرانسه به ما کمک خواهد کرد اگر توجیه کمک به لبنان را برای مالیات‌دهندگانش آسان کنیم. تنها کاری که باید انجام می‌دادیم این بود که مانند یک کشور واقعی رفتار کنیم. این همان چیزی بود که خواسته شد و آنها از آن سرپیچی کردند.»

فرانسه از دوره پس از جنگ جهانی اول علاقه خود را نسبت به لبنان حفظ کرده است. در هفته‌های پس از انفجار، که توجه جهانی به اختلال در عملکرد دولت جلب شد، امانوئل مکرون 2 بار به لبنان سفر و از بندر و محله‌های اطراف آن بازدید کرد. جایی که رهبران لبنان جرات نمی‌کنند پا بگذارند.

مکرون

اصلاح سیستم سیاسی خواسته اصلی مکرون بود. این موضوع خواسته دیگر کشورها نیز بوده است. آنهایی که شاهد فروپاشی کشور بودند و با وجود بی‌صبری نسبت به سیاستمداران مایل بودند لبنان را نجات دهند.

پس از ناکامی مصطفی ادیب در تشکیل دولت جدید و انجام اصلاحات سیاسی که به نظر می‌رسید حزب‌الله یکی از موانع آن بوده است، مکرون خطاب به این گروه گفت: «حزب‌الله نمی‌تواند همزمان یک ارتش علیه اسرائیل، یک شبه‌نظامی علیه غیرنظامیان در سوریه و یک حزب سیاسی معتبر در لبنان باشد. نباید باور کند که از آنچه هست قوی‌تر است. باید نشان دهد که به همه لبنانی‌ها احترام می‌گذارد. حال آنکه این روزهای آخر به وضوح خلاف این را نشان داده است.»

«من هر روز مردمی را می‌بینم که دیگر توانایی تهیه غذای خود را هم ندارند»

در سراسر لبنان نگرانی هر روز رو به افزایش است. ترموس می‌گوید: «شرایط باید به زودی تغییر کند وگرنه افراد بیشتری مجبور خواهند شد از طریق دریا فرار کنند. حقوق ماهانه من یک میلیون لیره است. یعنی کمتر از 150 دلار. به من بگویید چطور قرار است با این پول زندگی کنم؟ من به هیچ‌کدام از سیاستمداران اهمیت نمی‌دهم. من هر روز مردمی را می‌بینم که دیگر توانایی تهیه غذای خود را هم ندارند. این یک فاجعه است. ببینید ما را به کجا رسانده‌اند و هنوز از ما انتظار حمایت دارند.»

f

فاطمه محمد هنوز از سرنوشت برادرش اطلاعی ندارد. با این حال در هفته‌های بعد از گم شدن او جزئیات بیشتری به دست آورده است: «آنها 14 ساعت در دریا گم شدند. سرانجام بنزین قایق تمام شده و یکی‌یکی در معرض مرگ قرار گرفتند. پسرعموی من و کودک نوپای او ابتدا رفتند. محمد بچه را در پارچه‌ای سفید پیچید و برای دفن مناسب او را کنار گذاشت. بدون غذا، بدون آب، بدون هیچ کمکی. او در آب پریده و به مسافران باقی‌مانده گفته: من می‌خواهم به دنبال کمک بروم. اگر برنگشتم مرا ببخشید، به این خاطر که من مرده‌ام.»

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها