کد خبر: 446820
|
۱۳۹۹/۰۹/۰۲ ۰۸:۰۰:۰۰
| |

عزیز حکیمی، خبرنگار افغان و سردبیر مجله «نبشت»، در گفت‌وگو با «اعتمادآنلاین»:

خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان موضوع تازه‌ای نیست / جامعه جهانی به این نتیجه رسیده‌ که حفاظت از ارزش‌های دموکراتیک در افغانستان وظیفه آنها نیست / تقریباً ناممکن است که بایدن سیاست آمریکا در برابر طالبان را تغییر دهد

عزیز حکیمی، سردبیر مجله «نبشت»، در گفت‌وگوی اختصاصی با «اعتمادآنلاین» می‌گوید اساساً نفس قبول مذاکره با طالبان از سوی آمریکایی‌ها باعث «تشجیع طالبان و افزایش انتظارات آنها» شده است.

خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان موضوع تازه‌ای نیست / جامعه جهانی به این نتیجه رسیده‌ که حفاظت از ارزش‌های دموکراتیک در افغانستان وظیفه آنها نیست / تقریباً ناممکن است که بایدن سیاست آمریکا در برابر طالبان را تغییر دهد
کد خبر: 446820
|
۱۳۹۹/۰۹/۰۲ ۰۸:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| منیژه موذن- روز سه‌شنبه هفته گذشته پنتاگون اعلام کرد تعداد نیروهای آمریکایی در افغانستان به 2500 نفر کاهش پیدا خواهد کرد. خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان البته دور از انتظار نبود. دونالد ترامپ بارها گفته بود که قصد دارد سربازان آمریکایی را به خانه برگرداند، اما با توجه به شرایط فعلی افغانستان در میانه مذاکرات صلح و شدت گرفتن حملات طالبان خروج آمریکایی‌ها بدون برنامه روشن برای آینده این کشور، افغانستان را در وضعیت حساسی قرار می‌دهد.

عزیز حکیمی، خبرنگار افغان و سردبیر مجله «نبشت»، در گفت‌وگوی اختصاصی با اعتمادآنلاین می‌گوید اساساً نفس قبول مذاکره با طالبان از سوی آمریکایی‌ها باعث «تشجیع طالبان و افزایش انتظارات آنها» شده است.

***

*پنتاگون رسماً اعلام کرد تعداد نیروهای آمریکایی در افغانستان کاهش پیدا می‌کند. به نظر شما تاثیر کاهش نیروهای آمریکایی در شرایط فعلی بر مذاکرات صلح و شرایط افغانستان چه خواهد بود؟

مسلماً این مساله موضع طالبان را در مذاکرات بیش از پیش تقویت خواهد کرد. اساساً نفس قبول مذاکره با طالبان از سوی آمریکایی‌ها باعث تشجیع طالبان و افزایش انتظارات آنها شد، به ویژه‌ اینکه آمریکایی‌ها برای گفت‌وگو با طالبان دولت افغانستان را عملاً دور زدند و توافقنامه‌ای که اوایل امسال بین آمریکایی‌ها به نمایندگی زلمی خلیل‌زاد و طالبان در دوحه امضا شد، در واقع به خواسته‌های دیرینه طالبان مشروعیت داد.

برخلاف دولت افغانستان، ناتو، جامعه بین‌المللی و آمریکایی‌ها که در 19 سال گذشته هیچ موضع روشن و راهبرد مشخصی در برابر طالبان نداشتند، این گروه از سال‌های 2003 و 2004 که دوباره به صحنه بازگشت همواره 2 خواست اساسی و روشن داشته: اینکه دولت افغانستان را به رسمیت نمی‌شناسد و اگر مذاکره‌ای لازم باشد با آمریکایی‌ها خواهد بود و دوم اینکه جنگ آنها تا خروج نیروهای خارجی از افغانستان ادامه خواهد یافت.

حالا ورق طوری به نفع طالبان برگشته که حتی فراتر از انتظار خودشان است؛ به این معنی که آمریکایی‌ها و به تبع آن جامعه جهانی عملاً در کنار طالبان قرار گرفته‌اند و با هرگونه موضع دولت افغانستان که روند جاری صلح را به چالش بکشد مخالفت می‌کنند. در زمینه آزادی بازداشتی‌های طالبان، به نظر می‌رسید فشار آمریکایی‌ها و جامعه جهانی بر دولت افغانستان برای قبول آزادی اسیران طالبان حتی بیشتر از فشار گروه طالبان است.

کاهش نیروهای امریکایی در افغانستان خود به خود سرآغاز کاهش تمام نیروهای خارجی در افغانستان خواهد بود؛ حتی با اینکه ظاهراً ناتو گفته که برنامه خروج نیروهای این سازمان تابع برنامه‌ آمریکایی‌ها نخواهد بود ولی واقعیت این است که آمریکا مهم‌ترین عضو سازمان ناتو است و بیشترین هزینه این سازمان را تامین می‌کند. بنابراین، بدون آمریکا، کشورهای اروپایی احتمالاً علاقه چندانی به حضور در افغانستان نخواهند داشت. در واقع سیاست‌های غلط دولت افغانستان، آمریکایی‌ها و جامعه بین‌المللی در ترکیب با فساد گسترده در تاروپود دولت افغانستان باعث شد که ماموریت بین‌المللی در افغانستان شکست بخورد و طالبان پیروز شوند. جالب اینکه گروه طالبان نه تنها به هر 2 خواسته خود رسیده‌ بلکه آمریکایی‌ها هم عملاً در کنار آنها ایستاده‌اند

طالبان

*آیا با روی کار آمدن دولت جدید در آمریکا سیاست‌های این کشور در قبال افغانستان تغییر خواهد کرد؟

از نظر بسیاری از تحلیلگران، سیاست دولت بایدن در قبال افغانستان ممکن است تفاوت‌هایی با دولت ترامپ داشته باشد ولی پیامدهای آن برای افغانستان یکی است؛ و چه بسا بایدن حتی زودتر از ترامپ بخواهد مساله افغانستان را حل و نیروهای آمریکایی را خارج کند. مشکل اصلی زمانی به وجود آمد که آمریکایی‌ها و جامعه جهانی به این نتیجه رسیدند که به اهداف بلندپروازانه اولیه‌شان، مثل تقویت دموکراسی و حقوق بشر و به طور کل شکل‌دهی به یک افغانستان مدرن، نخواهند رسید. دلیل ناامیدی‌شان اول فساد گسترده و ناکامی مطلق سیاستمداران افغان بود و دوم سیاست‌های ناسنجیده خود غربی‌ها. همین ناامیدی سبب شد اهداف‌شان را به مرور زمان تقلیل بدهند به اهدافی کوچک‌‌تر و دست‌یافتنی‌تر.

بنابراین، مساله خروج از افغانستان موضوع تازه‌ای نیست؛ از سال‌های 2014 امریکایی‌ها به دنبال راهی برای خروج بوده‌اند ولی ترجیح می‌دادند ترک افغانستان، شکست ماموریت جهانی تلقی نشود. وقتی که وضعیت سال به سال بدتر شد، آمریکایی‌ها به این راضی شدند که فقط کافی است از خاک افغانستان تهدیدی متوجه امنیت آنها نباشد. اینکه طالبان به قدرت بازخواهد گشت و تمام منابع و نیرویی که صرف دستیابی به ارزش‌های دموکراتیک و برپایی یک دولت و پارلمان شد به هدر خواهد رفت، دیگر دغدغه آنها نیست. هرچند مهم‌ترین دغدغه امروز مردم افغانستان است. بنابراین، مساله خروج، هرچند ترامپ روی آن خیلی مانور می‌داد، اما موضوعی قدیمی است و بایدن نیز همین مسیر را تعقیب خواهد کرد. چون این مسیر منافع و اهداف آمریکا را برآورده می‌کند و همین برایشان کافی است.

برای مردم افغانستان تنها تغییر معنادار جامعه جهانی و آمریکایی‌ها می‌تواند مقابله با تروریسم و افراط‌گرایی طالبان باشد. هرگونه تغییر دیگری، اگر مانع از به قدرت رسیدن دوباره طالبان و تفکر طالبانیسم در افغانستان نشود، روی زندگی مردم هیچ تاثیری نخواهد گذاشت. تقریباً ناممکن است که بایدن سیاست امریکا در برابر طالبان را به این شکل تغییر دهد.

afghan people

*به نظر شما رویکرد دولت بایدن در قبال طالبان چه خواهد بود؟

من فکر می‌کنم ادامه همان مسیر مذاکره و توافق برای خروج است، هرچند ممکن است به شکلی متفاوت این کار را بکند. بایدن همین چند ماه پیش در مصاحبه‌ای گفت که نیروهای آمریکایی در افغانستان قرار نیست حافظ مثلاً حقوق زنان باشند؛ مساله هم دقیقاً همین‌جاست. آمریکایی‌ها و در کل جامعه جهانی به این نتیجه رسیده‌اند که محافظت از ارزش‌های دموکراتیک مثل حقوق بشر یا حقوق زنان، انتخابات، نظام جمهوری، آزادی رسانه‌ها و غیره مسئولیت آنها نیست. از یک نظر حرف‌شان درست است.

اینها ارزش‌هایی است که مردم باید از آن حفاظت کنند. ولی 2 مشکل اساسی اینجا وجود دارد؛ یکی اینکه جامعه جهانی و امریکایی‌ها عملاً دارند ارزش‌های دموکراتیک را به طالبان باج می‌دهند. دولت افغانستان که به هر حال یک دولت شکست‌خورده به معنای کامل است و مطلقاً نه توانایی حفظ این ارزش‌ها را دارد و نه تمایلی به آن دارد. در واقع برای دولت و سیاستمداران افغانستان مساله اصلی صرفاً چپاول هرچه بیشتر منابع ملی و کمک‌های جهانی در فرصت باقی‌مانده تا بازگشت طالبان است.

مردم هم در این وضعیت نمی‌توانند از این ارزش‌ها دفاع کنند. حتی گاهی ابتکارات و برنامه‌های جامعه مدنی و سازمان‌های مردم‌نهاد برای حفظ این ارزش‌ها از سوی همین بازیگران اصلی به چالش کشیدن روند صلح حساب می‌شود و از آن حمایتی نمی‌شود. حتی بدتر عملاً جامعه جهانی از جمله آمریکایی‌ها و دولت افغانستان ارزش‌های دموکراتیک را به طالبان باج می‌دهند تا به اهداف کوتاه‌مدت خودشان برسند. بنابراین دولت بایدن ممکن است روشی متفاوت در قبال طالبان پیشه کند ولی خروجی سیاستش برای مردم افغانستان چیزی را تغییر نخواهد داد.

*مذاکرات صلح در چه مرحله‌ای قرار دارد؟

مذاکرات صلح عملاً متوقف شده است. هم طالبان و هم دولت منتظرند ببینند بایدن چه سیاستی در پیش خواهد گرفت. به نظر نمی‌رسد تا آن زمان مذاکرات صلح به جایی برسد. اما آن‌طور که پیداست،‌طالبان برای اینکه بتوانند امتیاز بیشتری روی میز مذاکره به دست آورد خشونت‌ها را افزایش داده‌ است. دولت افغانستان هم تقریباً به این نتیجه رسیده که فقط یک معجزه می‌تواند از سقوطش جلوگیری کند. در واقع اشرف غنی، رئیس‌جمهور، صرفاً با پذیرش مذاکره با طالبان توافق فروپاشی دولتش را امضا کرد.

مذاکرات با این شکل و ساختار منطقاً 2 نتیجه می‌تواند داشته باشد: اول، در صورت توافق دولت افغانستان و به تبع آن قانون اساسی و دموکراسی و انتخابات و پارلمان و حقوق شهروندی فرو می‌ریزد و گروه طالبان عمارت‌شان را برپا می‌کنند؛ دوم، دولت افغانستان با طالبان توافق نمی‌کند و جنگ ادامه خواهد یافت و پس از مدتی مقاومت در مقابل طالبان فرو خواهد پاشید. چون در شرایط فعلی به نظر نمی‌رسد که جامعه جهانی از موافقت نکردن دولت با طالبان حمایت کند.

*اهرم‌های فشار دولت افغانستان برای پیشبرد مذاکرات صلح با کاهش نیروهای آمریکایی در افغانستان کمتر خواهند شد؟

دولت افغانستان همین حالا هم اهرمی در مقابل طالبان ندارد. فراموش نکنیم که مذاکره اصلی را طالبان با آمریکایی‌ها انجام داده و توافقنامه‌ای هم امضا کرده‌اند. مذاکرات فعلی در بهترین حالت صرفا آمادگی گرفتن برای تسلیم دولت و قدرت به طالبان است. کاهش نیروهای آمریکایی وضعیت را حتی بدتر می‌کند.

*نظر مردم افغانستان و فعالان اجتماعی و سیاسی در مورد کاهش نیروهای آمریکایی و مذاکرات صلح چیست؟

مردم افغانستان ترجیح می‌دادند که مذاکره با طالبان از موضع برتر انجام شود. مسلماً دستیابی به یک توافق صلح راه‌حل درستی برای پایان دادن به خشونت‌ها در افغانستان است. ولی با اشتباهات بزرگی که غرب و دولت افغانستان در 2 دهه گذشته در برابر طالبان مرتکب شدند، در ترکیب با ناکامی تفکر و راهبرد سیاسی در حکومت افغانستان طالبان عملاً در موضعی برتر قرار دارند. بنابراین حتی اگر شمار نیروهای آمریکایی کاهش پیدا نمی‌کرد، موازنه فعلی خیلی متفاوت نبود.

به عبارتی، موضع طالبان در مذاکرات بسیار برتر و قدرتمندتر از آن است که عدم کاهش نیروهای آمریکایی خیلی روی آن تاثیر بگذارد. گذشته از آن، خروج این نیروها بخشی از توافق آمریکایی‌ها و طالبان است؛ درست است که آمریکایی‌ها دارند عجله می‌کنند ولی در نهایت، برای آمریکایی‌ها منافع خودشان اهمیت دارد. مردم و فعالان اجتماعی و سیاسی موافق خروج شتابزده آمریکایی‌ها نیستند ولی خارج نشدن این نیروها اشتباهات بسیار بزرگ‌تر خارجی‌ها در قبال طالبان را جبران نمی‌کند.

افغانستان

*به نظر شما در شرایط فعلی با شدت گرفتن حملات طالبان در افغانستان آیا ادامه مذاکرات نتیجه مثبتی در پی خواهد داشت؟

بستگی به این دارد که نتیجه مثبت را چطور تعریف کنیم. اگر صرفاً پایان جنگ و خونریزی مد نظر ما باشد، دستیابی به یک توافق بالقوه (اما نه لزوماً) می‌تواند به پایان جنگ حداقل میان طالبان و دولت بینجامد و دلیلش هم این است که نتیجه چنان مذاکراتی حذف دولت از معادله خواهد بود. هرچند این صرفاً یک خوش‌بینی است. افغانستان تا رسیدن به آرامش راهی بسیار طولانی در پیش دارد.

*دولت و مردم افغانستان از رئیس‌جمهور جدید آمریکا چه انتظاراتی دارند؟

برداشت من این است که مردم افغانستان احساس نمی‌کنند که در فرایند تصمیم‌گیری‌های آمریکا و جامعه جهانی و حتی دولت افغانستان، اصلاً در نظر گرفته می‌شوند چه رسد به اینکه حس مشارکت داشته باشند، بنابراین می‌دانند انتظاری هم داشته باشند برآورده نمی‌شوند. وضعیت افغانستان پیچیدگی‌های زیادی دارد؛ مثلاً ممکن است انتظار بخشی از جامعه این باشد که آمریکایی‌ها به جای باج دادن به طالبان از نیروهای امنیتی افغانستان در ایجاد فشار نظامی بر طالبان حمایت کنند و گروه طالبان را به این شکل وا دارند که دست از خشونت بردارند و صلح کنند، ولی چون سیاست و قومیت در افغانستان در هم تنیده است دولت افغانستان حاضر نیست در مقابل طالبان دست به اقدام نظامی جدی بزند.

فراموش نکنیم که نه اشرف غنی، رئیس‌جمهور فعلی و نه حامد کرزی، رئیس‌جمهور قبلی، هیچ‌کدام حتی حاضر نبودند در بیانیه‌های خود در محکومیت حملات تروریستی اذعان کنند که گروه طالبان پشت این حملات است. سیاستمداران پشتون به هیچ وجه نمی‌خواهند طالبان شکست بخورد چون این گروه را بخشی از هویت پشتون‌ها می‌دانند. حتی اگر به وب‌سایت ریاست‌جمهوری افغانستان مراجعه کنید، خواهید دید که تا قبل از توافق آمریکایی‌ها و طالبان، آقای غنی تقریباً در هیچ بیانیه‌ای نام طالبان را به عنوان گروهی که پشت حملات تروریستی در افغانستان است نمی‌برد. بعد از آنکه طالبان با آمریکایی‌ها به نحوی به توافق رسیدند- که برای دولت غنی یک توهین به تمام معنا بود- موضع دولت در قبال طالبان هم تغییر کرد و این‌ روزها از این گروه به عنوان یک گروه تروریستی و از حملات‌شان به عنوان اقدام یا حمله تروریستی نام می‌برد.

مردم افغانستان مدت‌هاست پذیرفته‌اند که نقشی در فرایندهای سیاسی در افغانستان ندارند و انتظار داشتن از آمریکا و جامعه جهانی و حتی دولت خودشان را بیهوده می‌دانند.

چکیده گفت‌گو با عزیز حکیمی، سردبیر مجله نبشت افغانستان

-کاهش نیروهای آمریکایی در افغانستان خود به خود سرآغاز کاهش تمام نیروهای خارجی در افغانستان خواهد بود

-ماموریت بین‌المللی در افغانستان شکست خورده و طالبان پیروز شده است

-مردم افغانستان مدت‌هاست پذیرفته‌اند که نقشی در فرایندهای سیاسی در افغانستان ندارند

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها