ایرج مسجدی؛ سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق:
ترور سردار سلیمانی تعدی به ساحت عراقیها بود
ایرج مسجدی؛ سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق گفت:برای عراقیها مساله فقط ترور شهید سلیمانی نیست، اقدام امریکا چندین تعدی همزمان به ساحت عراقیها بود.
اعتمادآنلاین| ایرج مسجدی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در بغداد، نخستین دیپلمات ارشد ایرانی بود که در پی اقدام تروریستی امریکا علیه فرماندهان نبرد علیه داعش، در محله حادثه حضور یافت و با مقامهای عراقی در مورد عواقب و آثار این اقدام گفتوگو و رایزنی کرد.
مسجدی میگوید که تا دو ماه بعد از اقدام امریکا، هر روز مقامهای عراقی از اقوام و مذاهب و جناحهای مختلف به محل سفارت ایران مراجعه کردند تا محکومیت این اقدام و همدردی با ایران را ابراز کنند.
مسجدی نقش بستن تصویر شهدای مقاومت بر خیابانها و میادین عراقی، از روزهای قبل از سالگرد این عملیات تروریستی را نشانه عمق احترام و علاقه مردم عراق به شهید سلیمانی و شاهدی بر دروغ بودن ادعای امریکا مبنی بر خوشحالی یا همراهی مردم عراق با اقدام تروریستیاش میداند.
در آستانه سالروز شهادت شهید سلیمانی، از سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق، در مورد احساسات مردم عراق نسبت به این واقعه و واکنش مقامهای عراقی نسبت به عملیات امریکا پرسیدیم. متن کامل مصاحبه ما را با ایرج مسجدی، سفیر جمهوری اسلامی ایران در ادامه مطالعه کنید.
*در روز ترور سردار شهید سلیمانی شما در بغداد بودید، نخستین واکنشهای رهبران عراقی به این اقدام چه بود؟
نیمههای شب جمعه بود که اتفاق رخ داد و من زمانی که مطلع شدم، همکارانمان را به محل اعزام کردیم و شاهد بقایای صحنه عملیات تروریستی بودند. مدت کوتاهی بعد، در نخستین ساعات بامداد با آقای دکتر عادل عبدالمهدی، نخستوزیر عراق دیدار کردم.
نخستوزیر عراق قرار بود که برای صرف صبحانه از شهید سردار سلیمانی و برای گفتوگو از ایشان پذیرایی کنند. تاثر، ناراحتی و بهت در چهره ایشان کاملا واضح بود. به شدت نسبت به جنایتی که توسط امریکاییها انجام شده بود، ناراحت بود. بعد از صحبتهایی که با هم کردیم برنامهای برای تشییع پیکر شهدا در خاک عراق و سپس اعزام آنها به ایران انجام شد.
*امریکاییها چطور؟ آرایش امنیتی و اقدامات آنها در روزهای نخست بعد از عملیات تروریستی چگونه بود؟
آنچه مسلم بود، در روزهای اول امریکاییها به نوعی مترصد این بودند که از سوی جمهوری اسلامی ایران، اقدامی ردالفعل علیه آنها صورت بگیرد. گزارشها و اخباری که در بغداد داشتیم، این بود که امریکاییها پیامد جرم و جنایتی را که مرتکب شده بودند، پیشبینی میکردند و انتظار مقابله به مثل داشتند. اما ناآگاهی از برنامه ما، آنها را دچار اضطراب کرده بود.
*ساعاتی بعد از عملیات ترور، مایک پمپئو، وزیر خارجه ایالات متحده امریکا ویدیویی در شبکههای اجتماعی با توضیح خوشحالی شهروندان عراقی در پی با خبر شدن از ترور سردار سلیمانی منتشر کرد. فکر میکنید هدف این اقدام تروریستی توسط امریکاییها جلب حمایت در میان افکار عمومی عراق بود؟
هدف اصلی امریکاییها حذف سردار سلیمانی بود. به دلیل نقش موثر سردار شهید سلیمانی در تقویت جبهه مقاومت در منطقه، در مبارزه با داعش و در پیگیری سیاستها و اقدامات ضد استکباری که داشتند، امریکاییها مدتها بود که در پی از میان برداشتن شهید سلیمانی بودند.
واکنش مردم عراق را همه جهان دیدند، مردم عراق اعتقاد و احترام خودشان را به عملکرد و شخصیت سردار سلیمانی از همان روز نخست پس از شهادت ایشان به نمایش گذاشتند. تشییع جنازههایی که برای سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس در عراق برگزار شد، درست به اندازه ایران باشکوه و گسترده بود.
در کاظمین، در کربلا، در نجف، جمعیت بسیار عظیمی در مراسم تشییع مشارکت کردند، جمعیت به حدی زیاد بود که واقعا امکان تردد را کاملا سلب کرده بود. ازدحام در کاظمین به حدی زیاد بود که جنازهها را نتوانستند درون حرم ببرند. مردم عراق به شدت نسبت به این اقدام امریکاییها ناراحت و خشمناک بودند، شعارهای ضد امریکایی میدادند. تشییع پیکر این شهدا بسیار شکوهمند در عراق برگزار شد. مردم واقعا اشک میریختند برای شهدایی که اینچنین به دست امریکاییها جنایتکارانه ترور شدند.
ادعایی که امریکاییها مطرح کردند و هنوز هم ممکن است حرفهایی بزنند و موضوعی که از وزیر خارجه امریکا نقل کردید، دروغ واضح است. اساسا چنین ادعایی از بنیان کذب است، در سراسر عراق شهید سلیمانی را سمبل مبارزه با تروریسم، نماد مبارزه با داعش بر میشمردند و عاملی موثر برای ایجاد امنیت در عراق تلقی میکردند. شکست داعش، پاکسازی مناطقی که توسط داعش تصرف شده بود، بازگرداندن مردم به خانهها و سرزمینهای خودشان بعد از سرنگونی خلافت خودخوانده داعش، همه مردم عراق میدانستند که شهید سلیمانی نقش بسزایی در همه این اقدامات داشت و مرهون مجاهدت، همکاری و کمک آقای سلیمانی بود. با چنین تصویری که در عراق از شهید سلیمانی وجود داشت، چطور ممکن بود کسی خوشحال بشود از شهادت ایشان؟
هم مسوولان، هم مقامها و هم مردم عراق واقعا نسبت به این حادثه متاثر شدند و از این اقدام امریکاییها خشمگین شدند. یکسال بعد از آن واقعه هم اگر نگاه کنیم، میبینیم که از هفتههای قبل از سالروز این ترور، مراسم بزرگداشت این شهدا شروع شده بود. در این یک سال، من در عراق از نزدیک میبینم، کمتر جایی میبینی که عکسی از سردار سلیمانی نصب نشده باشد، منظورم درون خانههاست، مردم خودشان عکس ایشان را به عنوان یک قهرمان محبوب در خانههایشان نصب کردهاند. هر صحبتی در این مورد از سوی مقامهای امریکایی مطرح شود، دروغ محض است، بر در و دیوار و میادین و خانههای عراق هر جا بروید تمثال شهدای عزیز را مشاهده میکنید. این نشاندهنده علاقه مردم و محبوبیت این شهید در میان عراقیهاست.
*قبل از این اقدام تروریستی ما شاهد شکلگیری نوعی احساسات ضدایرانی در عراق بودیم، حوادثی مانند به آتش کشیدن کنسولگری بصره، تجمعهایی که در حاشیه منطقه سبز انجام میشد و شعارهایی که جمهوری اسلامی ایران را مقصر مشکلات عراق معرفی میکرد، در میان برخی جریانهای معترض در عراق رایج شده بود. فکر میکنید این اقدام امریکاییها تاثیری در تغییر آن موج داشت؟
تاثیر بسیار زیادی داشت. این اقدام امریکاییها عملا صحنه سیاسی و اجتماعی عراق را متحول کرد. عملیات تروریستی امریکاییها به نوعی مهر تایید بر حقانیت عملکرد و سیاستهای جمهوری اسلامی ایران بود. شهید عزیز ما، آقای سلیمانی و ابومهدی المهندس، همواره در کنار یکدیگر بودند.
عکسها و فیلمهایی که بعد از شهادت این دو منتشر شده، موید نزدیکی و همراهی دو نفر بود. همین که یک فرمانده ایرانی در کنار فرمانده عراقی ترور میشود، هر گونه تردیدی را از ذهن عراقیها پاک کرد که آن که در کنار عراقیهاست، چه کسی است و آن که برای هلاکت آنها برنامه میریزد، چه کسی است. خون این شهدا عملا باعث آگاهیبخشی عمومی در اجتماع عراق شد که نشان بدهد ایران یار و پشتیبان عراقیهاست. نه تنها در طول سالها جنگ علیه داعش، ایرانیان برای مبارزه با تروریسم در عراق شهید دادند، بلکه در راس آنها فرمانده ما هم در خاک عراق، در کنار همراه و همپای عراقیاش به شهادت رسید.
مگر غیر از این است که شهید سلیمانی برای کمک به مردم عراق به این کشور آمده بود؟ شهادت این دو عزیز، پیوند میان دو ملت را بسیار مستحکمتر و علاقه مردم عراق به جمهوری اسلامی ایران و نسبت به شهید سلیمانی را دوچندان کرد.
*شما به کمکهای شهید سلیمانی و جمهوری اسلامی ایران به عراق برای مبارزه با تروریسم اشاره میکنید، میخواستم ببینم حذف فیزیکی فرمانده ایرانی تا چه اندازه در میان مقامها و نخبگان سیاسی عراق به قول شما باعث آگاهیبخشی شد؟ آیا فکر میکنید آنها اهمیت کمکهای همسایه شرقی را درک کردهاند و نگران از دست رفتن آن هستند یا نه؟
نخستین عکسالعملی که در عراق اتفاق افتاد، مصوبه پارلمان عراق بود. نمایندگان پارلمان عراق، نمایندگان رای مستقیم مردم عراق و مسوول انتخاب رییسجمهور و نخستوزیر هستند. مجلس ملی عراق عصاره رای مردم عراق و رای آن به معنای سیاست کلی کشور و جهتگیری نخبگان سیاسی عراقی است. نخستین اقدام در واکنش به ترور شهید سلیمانی مصوبه خروج امریکاییها از عراق بود.
تمام مسوولان، تمام مقامها در سطوح مختلف، از هر مذهب و قومیتی نسبت به شهید سلیمانی علاقه داشتند، چراکه همگی ایشان را میشناختند و از نقش موثر ایشان در پیروزی عراق علیه تروریسم خبر داشتند. همه مقامهای عراقی از اتفاقی که افتاد و شهادت آقای سلیمانی متاثر و ناراحت بودند. اینکه بعضی از مسوولان عراقی نسبت به جمهوری اسلامی ایران، سیاستهای ما، عملکردهای ما، نظرات مختلف داشته باشند، اختلاف سلیقه داشته باشند، مخالفت و انتقاد داشتند، دارند یا خواهند داشت، یک امر طبیعی است. اما این اختلاف سلایق و نظرها و چنین اختلافاتی اساسا مربوط به شهید سلیمانی نیست.
مثلا برخی مسوولان عراقی در مورد نوع همکاریهای دو کشور، حالا در زمینههای مختلف، دیدگاههای مختلفی داشته باشند.
شاید اصلا بعضی مواضع سیاسی ما را نپسندند. برخی مواضع را از ما انتظار داشته باشند، یا اینکه موضعگیریهایی داشته باشند که مورد پسند ما نباشد. به هر حال مسائل دوجانبه سیاسی و اقتصادی و حتی امنیتی و نظامی، میان دو کشور وجود داشت، هنوز هم وجود دارد و در آینده هم وجود خواهد داشت. اما بهطور اخص در مورد فعالیتهای شهید سلیمانی من هیچ مقام و مسوول عراقی را ندیدهام که نسبت به شهید سلیمانی ادای علاقه و احترام نداشته باشد و بعد از شهادت ایشان ناراحت و بهتزده نباشد که چرا چنین جنایتی توسط امریکا اتفاق افتاده است. من در عراق هیچ مقامی را ندیدهام که از امریکاییها در این قضیه حمایت کرده باشد، هیچکس.
در سطوح مختلف سیاسی، در طوایف مختلف، در قبایل مختلف، در مذاهب مختلف، در میان اکراد، در میان شیعیان، در میان اهل سنت، در میان اقلیتهای دینی و مذهبی دیگر، همه و همه نسبت به این اقدام مجرمانه و ترور جنایتکارانهای که توسط آقای ترامپ انجام شد، واقعا موضع بسیار بسیار واضح و روشنی در حمایت از جمهوری اسلامی داشتند.
برای عراقیها مساله فقط ترور شهید سلیمانی نیست، اقدام امریکا چندین تعدی همزمان به ساحت عراقیها بود، مهمان آنها را در خانهشان ترور کردهاند، کسی را که تا این اندازه به آنها کمک کرده است را به شهادت رساندهاند، یک نظام خارجی در خانه عراقیها اقدام تروریستی و جنایتکارانه انجام داده است و آن هم به این شکل و شمایل. جنبههای غیرقابل قبول این اقدام به قدری متنوع و وسیع است که هر شخصی را با هر گرایشی در عراق ناراحت میکند. در مورد تشییع جنازه هم که عرض کردم، نه تنها مردم عراق، بلکه در هر شهری، آحاد مسوولان کشوری و لشکری و روسای اقوام و قبایل در مراسم تشییع و بزرگداشت شهدا مشارکت کردند.
من یک مورد دیگر را هم در مورد واکنش مقامهای مسوول عراقی عرض کنم، تا دو ماه بعد از شهادت شهید سلیمانی ما شاهد مراجعه حضور بیوقفه و مستمر مسوولان عراقی بودیم که یک به یک به سفارت جمهوری اسلامی ایران در عراق میآمدند، اظهار همدردی میکردند، اقدام امریکا را محکوم و نسبت به شهید سلیمانی ادای احترام میکردند.
*این نگرانی برای عراقیها ایجاد نشد که ممکن است ایران به حدی ناراحت بشود که پشتیبانی و همکاری خود با عراق را قطع کند؟
نه، واقعا آنها مطلع بودند که جمهوری اسلامی تقصیر را متوجه عراقیها نمیداند. میدانستند که مسوولیت اقدام بر عهده امریکاییهاست، به اضافه اینکه عراقیها خودشان هم قربانی داشتند در این عملیات تروریستی، فرمانده ارشد خودشان هم به شهادت رسید. همراه شهید سلیمانی، شهید ابومهدی هم بود و همراه این دو فرمانده عزیز ما 8 نفر دیگر از نیروهای و همکاران آنها شهید شدند.
عراقیها هم مسوولیت این اقدام را بر عهده امریکاییها میدانستند و مطلع بودند که ناراحتی ما هم از امریکاییهاست. از سوی عراقیها که خودشان آسیب دیده بودند، این احساس وجود نداشت که ایران ممکن است همکاریاش را کم کند و دیدگاه تقابلی نسبت به عراق داشته باشد.
در این یکسال هم شاهد بودیم که چنین اتفاقی نیفتاد و موضعگیری رسمی جمهوری اسلامی ایران هم این بود که ما مقصر و مجرم این جنایت را امریکاییها، آقای ترامپ و دولت امریکا میدانیم.
*به هر حال در همان دوران شایعات و احساساتی در مورد دولت عراق و برخی مقامهای بلندپایه عراقی چه مقامهای وقت و چه مقامهای کنونی مطرح شد و هنوز هم برخی مطالب مطرح میشود.
جمهوری اسلامی ایران موضع خودش را به سرعت مشخص کرد، ما گفتیم کسی را که مقصر میشناسیم، امریکاییها هستند. این موضع کمک کرد که به هر حال چنین احساساتی گسترده نشود، چون همانگونه که عرض کردم، دولت و مردم عراق هم خودشان از این اقدام آسیب دیده و قربانی جنایت امریکاییها بودند.
*مدتی پیش در یکی از سخنرانیهایتان فرموده بودید که عراقیها رژیم اسراییل را بزرگترین دشمن خود میدانند، اما امکان نقل به مضمون میکنم که امکان قطع همکاری و رابطه میان عراق و امریکا وجود ندارد…
بگذارید من این نکته را مشخص کنم، حالا دقیقا به یاد ندارم شما به کدام صحبتها اشاره میکنید، اما اگر چیزی من گفتهام به این معناست که شرایط رابطه عراق با امریکا با شرایط رابطه ما با امریکا کاملا متفاوت است.
ما چهل سال است که با امریکاییها مشکل داریم، آنها را دشمن خود میدانیم و عملا رابطه رسمی با هم نداریم. اما این موضوع باعث نمیشود که انتظار و توقع داشته باشیم که دولت عراق یا کشور عراق هم عینا مثل ما بخواهد وارد درگیری با امریکاییها شود یا روابط سیاسیاش را با امریکا قطع کند یا منازعهای با امریکا داشته باشد.
چنین موضوعی بستگی به سیاستها، دیدگاهها و نظرات خود مسوولان و مقامهای عراقی و نمایندگان مردم این کشور دارد. ما واقعا در این زمینه دخالتی نمیکنیم.
*سوالم این بود که ما در مرزهای غربی عراق شاهد نزدیک شدن رژیم اسراییل از طریق خاک سوریه به مرزهای عراق هستیم. به یاد دارم که سلسلهوقایعی که به ترور شهید سلیمانی منجر شد، از عملیات هوایی امریکا علیه نیروهای حشدالشعبی در گذرگاه مرزی قائم بین عراق و سوریه آغاز شد. به نظر میرسد که نوعی همکاری میان امریکا و اسراییل برای سلب حاکمیت یا تضعیف قدرت در این گذرگاه میان سوریه و عراق در جریان است. عراقیها تا چه اندازه نسبت به نزدیک شدن عملیات اسراییل به خاک خودشان نگرانی دارند؟
امریکاییها و اسراییلیها به شدت از اینکه یک ارتباط ترانزیتی میان عراق و سوریه ایجاد شود و مسیری زمینی میان ایران، عراق، سوریه و لبنان شکل بگیرد، به شدت نگران هستند. تلاششان این است که چنین مسیری ایجاد نشود.
خواست امریکاییها در جهت خواست و منافع کشورهای منطقه نیست. نگرانی آنها امنیت عراق یا سوریه نیست، کار آنها ایجاد دشمنی و تفرقه و اختلاف است، میخواهند کشورهای منطقه را از هم دور کنند. در نتیجه هر راهی را برای اتصال کشورهای منطقه به یکدیگر خلاف منافع خود میدانند.
روی این نقطه مرزی خاص، در مرز عراق و سوریه، از آنجا که یک مسیر ارتباط زمینی میان عراق و سوریه است که تحت کنترل نیروهای عراقی و دولت سوریه قرار دارد و میتواند یک مسیر ارتباطی میان ایران، عراق، سوریه و لبنان باشد، طبیعتا حساسیت زیادی نشان میدهند و نمیخواهند اجازه دهند که چنین اتفاقی رخ دهد. اما نهایتا ملتهای منطقه، مصالح و منافع خودشان را خودشان تشخیص میدهند، گشایش این مسیر میان کشورها، مساله دولتها و ملتهاست و هیچ ربطی به امریکا و اسراییل ندارد. مردم این چهار کشور اگر تشخیص میدهند که تجارت و آمد و شد از این نقطه مرزی به سود منافع ملی کشورهاست، خودشان تشخیص میدهند که از این گذرگاه مرزی چگونه استفاده کنند.
رژیم صهیونیستی مسلما با هرگونه ایجاد ارتباط، وحدت، همبستگی و روابط صمیمی میان کشورهای منطقه غرب آسیا که حاکم باشد، مخالف است. آنها نمیخواهند صلح و دوستی میان کشورهای منطقه به ویژه در همین چهار کشوری که اشاره کردم، وجود داشته باشد. اسراییلیها دنبال منافع صهیونیستی خودشان هستند.
ما باید در منطقه تلاش کنیم که برای روابط و منافع خودمان تلاش کنیم. چه در این گذرگاه مرزی که میان عراق و سوریه است و ما هم به عنوان یک کشور دوست با هر دو کشور، میتوانیم از رونق و توسعه آن منفعت ببریم، چه همه مرزهای دیگر میان ما و همسایگانمان و کشورهای منطقه، باید مرزهای دوستی و تعامل و همکاری باشد.
ایران و کشورهای منطقه، همگی به هم نیاز دارند، باید با همدیگر همکاری و تلاش کنند و قطعا از اینکه سیاستهای صهیونیستی در این منطقه شکل بگیرد، جلوگیری کنند.
*در آستانه سالگرد ترور شهید سلیمانی، شاهد حملاتی به منطقه سبز بغداد و اتهامزنیها و تهدیدهایی از سوی دولت امریکا به ایران بودیم. فکر میکنید آیا امریکاییها با این اتهامزنیها بار دیگر دنبال بحرانآفرینی تازه و اقدام ضد ایرانی جدیدی در عراق هستند؟
هدف امریکا از مطرح کردن این اتهامها یک برنامه تبلیغاتی است. آنها میخواهند این ادعا را جا بیندازند که تنها مخالف آنها در منطقه ایرانیها هستند و اگر کسی اقدامی خصمانه علیه امریکاییها انجام میدهد، بیتردید عامل آن جز جمهوری اسلامی ایران کسی نیست. من عرض میکنم که این تبلیغات دروغ است.
امریکاییها دشمنان و مخالفان زیادی دارند و روز به روز هم به تعداد آنها اضافه میکنند. چه در عراق و چه در جاهای دیگر دنیا دشمنان زیادی دارند. اینکه ایران با گروهی از این مخالفان سیاستهای امریکا هم عقیده است یا همکاری میکند یا نمیکند، اساسا مساله ثانویه است.
مساله اصلی امریکاییها این است که در اقصی نقاط دنیا، ملتها، جریانهای آزادیبخش، جریانهای مقاومت و حتی برخی دولتها، مقامهای رسمی، جریانهای رسانهای و رسانههای معتبر، شخصیتهای مستقل با سیاستها و عملکردهای امریکاییها مخالفند و این مخالفتها در دوره آقای ترامپ به شدت فراگیرتر و گستردهتر شده است؛ در همه جای جهان. اینکه امریکاییها میخواهند خودشان را در قالب قلدر جهان برای همه جهانیان نشان دهند و سیاستهای خودشان را دیکته کنند، برای بسیاری از جریانها، گروهها، دولتها و افراد مستقل و آزاداندیش در دنیا غیر قابل قبول است.
اینکه هر مخالفتی با سیاستهای امریکا در گوشه و کنار جهان را بخواهند به جمهوری اسلامی ایران وصل کنند، یک دروغ آشکار است که دیگر اساسا کسی این دروغ کهنه و نخنما را باور نمیکند.
*پس ادعای امریکا در مورد دخالت ایران در این حملات، به ویژه به منطقه سبز و سفارت امریکا را تکذیب میکنید؟
در مورد اتفاقهایی که در عراق افتاده است، چیزی که من دیدهام، این است که جریانهای مردمی، گروههای مقاومت، حشدالشعبی و گروههای سیاسی بعد از اقدام تروریستی علیه شهید سلیمانی و شهید ابومهدی به شدت نسبت به امریکاییها خشمگین بودند. واقعا اگر این مصوبه پارلمان برای خروج نظامیان امریکاییها از خاک عراق نبود که باعث کنترل این احساسات شد، معلوم نبود چه اتفاقاتی در این کشور رخ میداد.
به عقیده من، این مسائل بیشتر مسائل داخلی عراق است، چندان هم به جمهوری اسلامی ایران ربطی ندارد. مردم عراق به شدت با سیاستهای امریکا مخالف هستند. ممکن است اتفاقات در عراق بیفتد یا نیفتد که ما اساسا از آن بیخبر باشیم و ارتباطی هم با ما ندارد. چیزی که ما میخواهیم این است که در عراق امنیت و آرامش باشد، مشکلی برای عراق پیش نیاید.
ما معتقدیم که اماکن دیپلماتیک باید کامل در امنیت باشند. جمهوری اسلامی ایران به هیچوجه موافق اقداماتی که علیه سفارت امریکا در عراق یا جاهای دیگر میشود، نیست. این موضوع را به صورت رسمی و آشکار چندین بار اعلام کردهایم.
اما باز هم عرض میکنم، اینکه در عراق امریکاییها مخالفان و منتقدانی دارند و دشمنان جدی برای خودشان درست کردهاند، اصلا قابل تردید نیست، این اساسا ارتباطی هم به جمهوری اسلامی ایران ندارد. همین مخالفتها در دیگر کشورهای جهان هم وجود دارد.
*پس از اقدام به ترور شهید سلیمانی، ایران با یک اقدام نظامی به آن عکسالعمل نشان داد، با این حال گروههای عراقی گفتهاند که انتقام شهادت شهید ابومهدی المهندس را جداگانه میگیرند. با توجه به گذشت یک سال از این اتفاق، با توجه به مشاهداتتان در عراق، امریکاییها نسبت به این تهدید چقدر نگران هستند؟ آیا هنوز هم انتظار اقداماتی از سوی ایران را دارند؟
امریکاییها از هر دو طرف مضطرب و نگران هستند. هم از طرف گروههای مقاومت عراقی و هم از طرف جمهوری اسلامی. البته روشن کنم که نظام جمهوری اسلامی بعد از اقدام علیه عینالاسد، رسما اعلام کرد که قصد اقدام نظامی دیگری ندارد. مگر اینکه امریکاییها دست به اقدام مجرمانه یا تحریکآمیز دیگری بزنند که قطعا با ردالفعل قاطع جمهوری اسلامی مواجه خواهند شد. اما از طرف جریانهای مقاومتی و گروههای عراقی، خودشان تصمیم میگیرند که چه بکنند و اگر تصمیم بگیرند که اقدامی انجام بدهند یا ندهند، من به شما عرض میکنم که ارتباطی به جمهوری اسلامی ندارد.
*دستورات دولت ترامپ برای کاهش نیروهای امریکایی در عراق را چگونه ارزیابی میکنید؟ برخی کارشناسان معتقدند که امریکاییها همزمان با کاهش کمی نیروهایشان، کیفیت سلاحها و فناوریهای نظامی را افزایش میدهند و در واقع در حال تغییر آرایش هستند، نه عقبنشینی. آیا امریکا واقعا عزم خروج کامل از عراق را دارد؟
آنچه مقامها و مسوولان رسمی عراق به ما اعلام کردهاند، این است در مذاکراتی که با دولت امریکا داشتند، امریکاییها اعلام کردهاند که قصد دارند عراق را ترک کنند و پایگاههایشان را جمع میکنند. امریکاییها به بغداد اعلام کردهاند که خودشان را ملزم به اجرای مصوبه پارلمان عراق میدانند. اما اینکه در واقع چه اتفاقی بیفتد، باید منتظر تحولات آینده و شاهد باشیم که در عمل چه رخ خواهد داد. اما موضع رسمی دولت عراق این است که خود را ملزم به اجرای قانون میداند و در مذاکره با امریکاییها این وعده را از آنها گرفته است که پایگاههای خود را از خاک عراق جمع خواهند کرد.
منبع: روزنامه اعتماد
دیدگاه تان را بنویسید