«اعتمادآنلاین» گزارش میدهد:
شورشگر کل قوا / دونالد ترامپ فقط چند روز از کسوف خود فاصله دارد
در زمانی شرمآور جو بایدن با وقار رفتار کرده است. او درباره اهمیت آنچه پیش روست واضح سخن گفته است: «کار ما در این لحظه و در چهار سال آینده باید بازگرداندن دموکراسی، نجابت، عزت، احترام و حاکمیت قانون باشد.»
اعتمادآنلاین| منیژه موذن- وقایع روز چهارشنبه در پایتخت آمریکا زنگ خطری بود که دونالد ترامپ چهار سال قبل با ورود به کاخ سفید مقدمات آن را فراهم کرد. تصاویر ورود گروههای راست افراطی به راهروهای بنایی که سنگ ثبات دموکراسی آمریکاست، مردم را شوکه کرده بود. هرچند جمهوری از دستهای کسی که قصد نداشت به قانون تن دهد، جان به در برده و قدیمیترین دموکراسی جهان بر بزرگترین زمینلرزه خود فائق آمده، اما شکافهای این زمینلرزه پس از رفتن ترامپ نیز پابرجا خواهد بود.
به گزارش اعتمادآنلاین ، دیوید رمنیک خبرنگار «نیویورکر» در مطلبی به نقش ترامپ در حوادث اخیر و تاثیر آن بر دموکراسی آمریکا پرداخته است.
سخنرانی لینکلن در کپیتال هیل
در 4 مارس 1861 آبراهام لینکلن برای اولین سخنرانی پس از مراسم تحلیف خود به رواق شرقی کپیتال هیل رسید.
ملت در حال فروپاشی بود و بردهداران ایالتهای جنوبی بر طبل جدایی میکوبیدند. شایعه توطئه ترور، لینکلن را مجبور کرد تا تحت محافظت نظامی به این مراسم برود. خود ساختمان کپیتال پوشیدهشده در داربستها، استعارهای ساده از جمهوری ناتمام بود. مجسمه برنز معروف به مجسمه آزادی هنوز روی گنبد قرار نگرفته بود و در حومه واشینگتن قرار داشت. لینکلن یک سوال مستقیم پرسید.
او گفت: «قبل از ورود به موضوعی به سنگینی نابودی تاروپود جامعه با تمام فواید، خاطرات و امیدهایش، آیا عاقلانه نیست که دقیقاً روشن کنیم چرا این کار را انجام میدهیم؟»
جنوب در تلاش برای حفظ بردهداری، ماه بعد زمانی که کنفدراسیون به روی فورت سامتر آتش گشود، پاسخ لینکلن را داد.
حتی با افزایش تعداد کشتههای جنگ داخلی، لینکلن دستور داد که کار روی گنبد کپیتال ادامه یابد: «اگر مردم ببینند که کپیتال به کارش ادامه میدهد، نشانهای دریافت خواهند کرد دال بر اینکه ما قصد داریم اتحادیه استمرار یابد.»
شورش هواداران آخرین رئیسجمهور جمهوریخواه
لینکلن اولین رئیسجمهور جمهوریخواه بود. آخرین آنها چهارشنبه گذشته با عصبانیت از خواب بیدار شد. قدرتش رو به کاهش میرفت. روانش در هم ریخته بود. دونالد ترامپ پیش از این کاخ سفید را از دست داده بود. اکنون نیز به رغم تلاشهای عوامفریبانه در جورجیا نتوانسته بود سنا را برای حزب جمهوریخواه حفظ کند.
جورجیا حالا توسط 2 دموکرات در سنا نمایندگی میشود: کشیش رافائل وارنوک و جان اوسوف. اولین آفریقایی-آمریکایی و نخستین یهودیای که از سوی شهروندان این ایالت به عنوان سناتور انتخاب میشوند.
در اواسط روز ترامپ در راهپیمایی طرفداران «ماگا» (آمریکا را دوباره با عظمت کنیم) که از آنها خواسته بود به او برای لغو نتیجه انتخابات آزاد و عادلانه کمک کنند، سخنرانی کرد. او از پشت تریبون گفت که رأی کنگره در مخالفت با او یک عمل جنایی است. او خطاب به جمعیت گفت: «اگر به سختی نجنگید، دیگر کشور خود را نخواهید داشت.»
ترامپ حدود یک ساعت به سان یک جانور زخمی خشمگین غرید. از حامیان خود برای «عشق خارقالعاده» تشکر کرد و آنها را تشویق کرد که به سمت کپیتال حرکت کنند: «من با شما آنجا خواهم بود.»
البته ترامپ در کنار آنها نماند. «سینسیناتوس» (اشاره به یکی از فرمانروایان روم باستان) به خانه رفت و از تلویزیون شورش را تماشا کرد.
یکی از حملهکنندگان به ساختمان کنگره لباسی پوشیده بود که روی آن نوشته شده بود: «اردوگاه آشویتس».
سپس نتیجه تحریک ترامپ رقم خورد: شکستن پنجرهها، حمله به نیروی پلیس اندک و رقتانگیز، برافراشتن پرچم کنفدراسیون و تصرف دفتر رئیس کنگره. یکی از شورشیان روی دری نوشته بود: «رسانهها را به قتل برسانید.»
پس از حمله به کنگره
این شورش چهار ساعت به طول انجامید و پنج کشته بر جا گذاشت.
پس از پاکسازی کپیتال سر دادن جملات اطمینانبخش «این کسی نیست که ما هستیم» آغاز شد. تلاش برای تسکین دادن به خود پس از چنین واقعه آسیبزایی قابل درک است، اما خیالی واهی است.
آیا وقایع شارلوتسویل آن چیزی نبود که ما هستیم؟ آیا بیش از 70 میلیون نفر به رئیسجمهور تحریککننده آشوب رأی ندادند؟ مطمئناً این وقایع بخشی از آنچه ما هستیم، بخشی از تصویر آمریکایی است.
نادیده گرفتن این بخش از ما، این بخش از چشمانداز ملی ما، به معنای ناتوانی در مواجهه با آن است.
بیدار شدن وجدان همراهان ترامپ
در حالی که کمتر از 2 هفته از ریاستجمهوری ترامپ باقی مانده برخی از پرشورترین حامیانش در حال بیداری اخلاقی هستند؛ در واقع عمل غریزی نجات دادن خود.
تاکنون چند نفر از اعضای کابینه و مقامات کاخ سفید استعفا کردهاند. همراهان سابق که پیشتر در خدمت به رئیسجمهور راسخ بودند، محکومیتهای سنگین صادر کردهاند.
سردبیران صفحه سرمقاله «والاستریت ژورنال» تشخیص دادند که اگرچه برکناری رئیسجمهور تحت متمم بیست و پنجم قانون اساسی- آنطور که رهبران کنگره خواسته بودند- غیرعاقلانه است، اما رئیسجمهور باید استعفا کند.
میلیونها آمریکایی که این ریاستجمهوری را از روز اول، به عنوان یک وضعیت اضطراری ملی، تهدیدی برای امنیت داخلی و جهانی تلقی کرده بودند، حق دارند کنجکاو باشند که چرا بسیاری اکنون، سه سال و 50 هفته بعد، به دنبال راه خروج اضطراری هستند.
تحریک اخیر ترامپ چقدر میتواند تعجبآور باشد وقتی او سالها الهامبخش افراطگرایانی بود که قصد داشتند بمبهای لولهای برای روزنامهنگاران ارسال کنند و فرماندار میشیگان را بدزدند؟
بزرگان حزب جمهوریخواه همیشه میدانستند ترامپ کیست
بزرگان G.O.P. (حزب جمهوریخواه) همیشه میدانستند ترامپ کیست- آنها از نخستین کسانی بودند که با خصوصیات بارز او مقابله میکردند.
در طول مبارزات انتخاباتی سال 2016، تد کروز ترامپ را «یک دروغگوی بیمار» و «یک ترسو» خواند. میچ مککانل با لحنی ادیبانه اظهار داشت که ترامپ «اطلاعات زیادی درباره مسائل ندارد» و لیندزی گراهام هشدار داد: «اگر ترامپ را نامزد حزب کنیم، نابود خواهیم شد.» و افزود: «و ما لیاقت آن نابودی را خواهیم داشت.»
معامله ایدئولوژیک حزب و ترامپ
وقتی ترامپ پیروز شد، تقریباً همه در تشکیلات جمهوریخواهان تسلیم شدند و به دنبال جایگاهی در قدرت بودند: کروز، کریستی، مککانل و گراهام؛ مایک پنس، ویلیام بار، بتسی دیویس، الین چائو، روپرت مرداک و بسیاری دیگر.
بخشی از این معامله ایدئولوژیک بود؛ اگر ترامپ از پس کاهش مالیات برای افراد ثروتمند و شرکتها و منصوب کردن قضات محافظهکار برآمد، پس فرومایهها میتوانند جذب شوند.
گراهام از شیوه حمله ترامپ به سوابق جنگِ دوست نزدیکش جان مککین چشمپوشی میکند، تا زمانی که میتواند با رئیسجمهور گلف بازی کند و به عنوان یک فرد از حلقه نزدیکانش شناخته شود.
کروز میتوانست حرفهای ترامپ در مورد دخالت پدرش در ترور جان افکندی را نادیده بگیرد به شرط اینکه در مبارزات انتخاباتی بعدی خود بتواند روی حمایت ترامپ حساب کند.
و پنس که برای ریاستجمهوری مشتاق بود، ظاهراً تصور میکرد میتواند به عنوان معاون رئیسجمهور از تحقیرهای روزمره جان به در ببرد، با این فرض که پاداشش نعمت ترامپ و پایگاه رأیدهندگان او باشد.
اما همانطور که شرکای تجاری ترامپ در نیویورک میدانستند، قراردادهای او بیارزش است و قیمت بلیت هرگز ثابت نیست.
دونالد ترامپ هنوز میلیونها طرفدار دارد، اما احتمالاً او به عنوان یک سیاستمدار نیرویی خرج شده است.
سخنرانی سهدقیقهای پنجشنبهشب او که طی آن خواستار انتقال مسالمتآمیز قدرت بود، همانقدر صادقانه بود که اعتراف گروگانی که اسلحه بر سرش گذاشتهاند.
در فاصله 2 قدمی از خروج، ترامپ هنوز ممکن است دوباره استیضاح شود. او میتواند به تلویزیون بازگردد، اما در آینده برجستهترین جایگاهش در زندگی اجتماعی به احتمال زیاد دادگاه است.
ترمیم تاروپود جامعه
در زمانی شرمآور، جو بایدن با وقار رفتار کرده است. او درباره اهمیت آنچه پیش روست واضح سخن گفته است: «کار ما در این لحظه و در چهار سال آینده باید بازگرداندن دموکراسی، نجابت، عزت، احترام و حاکمیت قانون باشد.»
اما به تعبیر لینکلن، ترمیم «تاروپود جامعه» تنها بخشی از آنچه است که در انتظار بایدن است.
بنابراین بسیاری از مسائل همچون فاجعه تغییرات اقلیمی، پاندمی کرونا و بحران نژادی تحمل تاخیر یا تغییرات صرفاً نمادین را ندارند. لحظه حواسپرتی را تحمل نخواهد کرد. دونالد ترامپ فقط چند روز از کسوف خود فاصله دارد. اتفاقی که بیصبرانه منتظرش هستیم.
دیدگاه تان را بنویسید