کد خبر: 460477
|
۱۳۹۹/۱۱/۰۵ ۱۰:۰۰:۰۰
| |

«اعتمادآنلاین» بررسی می‌کند:

باد تغییرات کاخ سفید چگونه در خاورمیانه خواهد وزید؟

آمریکا و به تبع آن سیاست خارجی این کشور از ظهر روز 20 ژانویه 2021 تحت سلطه جو بایدن قرار گرفت؛ فردی که گفته می‌شود نگاهش به مسائل منطقه خاورمیانه با دیگر رؤسای جمهوری آمریکا در شیوه اجرا (و نه اهداف) تفاوت دارد.

باد تغییرات کاخ سفید چگونه در خاورمیانه خواهد وزید؟
کد خبر: 460477
|
۱۳۹۹/۱۱/۰۵ ۱۰:۰۰:۰۰

اعتمادآنلاین| سید عماد حسینی- آمریکا و به تبع آن سیاست خارجی این کشور از ظهر روز 20 ژانویه 2021 تحت سلطه جو بایدن قرار گرفت؛ فردی که گفته می‌شود نگاهش به مسائل منطقه خاورمیانه با دیگر رؤسای جمهوری آمریکا در شیوه اجرا (و نه اهداف) تفاوت دارد.

از بایدن به عنوان یکی از مخالفان جنگ اول خلیج فارس نام می‌برند که در آستانه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق و در اوج قدرت‌نمایی جرج بوش پدر به وقوع پیوست.

او با گرایش جرج بوش پسر به جنگ دوم خلیج فارس در اوج برنامه‌های کشورگشایی واشینگتن نیز مخالفت کرد. بایدن با وجود حاکم شدن جو حمایت از دخالت به بهانه دفاع از حقوق بشر باز هم حاضر به حمایت از دخالت آمریکا در لیبی نشد. چنین شخصیتی در حال حاضر این فرصت را پیدا کرده است تا تصمیم‌گیرنده اصلی در رابطه با سیاست‌های کشور خود باشد.

به اعتقاد کارشناسان، گرچه سیاست‌های کلان آمریکا در قبال منطقه خاورمیانه به طور اخص و سیاست خارجی آمریکا به طور اعم قابلیت تغییرپذیری چندانی در کوتاه‌مدت (حداقل یک دوره چهارساله از ریاست‌جمهوری) ندارد، اما به طور حتم نحوه به‌کارگیری ابزارهای تحقق و پیشبرد این سیاست‌ها در اختیار رئیس‌جمهور آمریکا خواهد بود.

همچنین در حالی که گفته می‌شود مهم‌ترین دغدغه چند ماه اول ریاست‌جمهوری بایدن مشکلات داخلی به ویژه شیوع ویروس کرونا و تبعات آن است، احتمال نمی‌رود تغییر محسوسی در سیاست‌های خارجی آمریکا در قبال مسائل خاورمیانه- دست‌کم تا فراغت کاخ سفید از آواربرداری ویرانه‌های داخلی به‌جامانده از سیاست‌های دولت دونالد ترامپ- رخ دهد.

با وجود این، برخی از کارشناسان حتی پیش از حضور بایدن در کاخ سفید نیز نقشه راه صدروزه جو بایدن را برای منطقه خاورمیانه تهیه و اولویت‌های دولتش را در بعد سیاست خارجی ترسیم کرده بودند.

به عنوان مثال، متخصصان پایگاه تحلیلی «نشنال اینترست» اولویت‌های سیاست خارجی بایدن را چنین برشمردند: بازگشت به توافقنامه مهار تسلیحاتی با روسیه، بازگشت به توافقنامه آب‌وهوای پاریس، آرام کردن اوضاع متشنج با ایران، خروج از یمن و تدوین جدول زمان‌بندی خروج نظامی از افغانستان.

در مقابل کارشناسان منطقه‌ای معتقدند در مورد مسائل مربوط به خاورمیانه، نه در صد روز بلکه در 365 روز اول دولت بایدن نیز، امید چندانی به تحقق این برنامه‌ها و حتی ورود به آنها نخواهد بود.

با این حال، به زعم کاشناسان غربی، شاخص و قطب‌نمای سیاست‌های دولت بایدن در قبال منطقه خاورمیانه را نه روند صلح خاورمیانه مشخص خواهد کرد و نه نوع تعامل با برنامه‌های هسته‌ای ایران، بلکه نوع رفتار کاخ سفید با بحران یمن و فاجعه انسانی‌ای که در این کشور لحظه به لحظه گسترش بیشتری پیدا می‌کند معیار اصلی سنجش این سمت‌وسو خواهد بود.

بر کسی پوشیده نیست که دونالد ترامپ به خواست محمد بن سلمان، حضور آمریکا در بحران یمن را گسترش داد و حتی تا آخرین روزهای کار خود نیز با قرار دادن نام گروه انصارالله یمن در لیست گروه‌های تروریستی آخرین هدیه را پیش از خروج از کاخ سفید به محمد بن سلمان تقدیم کرد.

حال موضع دولت بایدن در قبال این مساله، به ویژه نسبت به تروریست نامیده شدن انصارالله، می‌تواند به طور کلی روشن‌کننده نوع تعامل دولت بایدن با لیست بسیار طویل شخصیت‌ها و نهادهای تحریم‌شده در دولت ترامپ باشد.

در بعد خاص‌تر، این موضع‌گیری می‌تواند شاخصی برای نحوه تعامل مورد انتظار از دولت بایدن با عربستان و محور همسو با این کشور نیز تلقی شود.

به بیانی روشن‌تر، نوع موضع کاخ سفید در قبال مساله یمن می‌تواند حاوی این پیام برای منطقه خاورمیانه باشد که آیا بایدن در صدد پیروی از رویکرد اوباما در منطقه خاورمیانه و بی‌اعتنایی به عربستان و... است یا اینکه کماکان راه ترامپ را ادامه خواهد داد؟

به گمان کارشناسان، در صورت حل بحران یمن، بایدن می‌تواند چند هدف را همزمان محقق سازد؛ اولین هدف کسب وجهه انسان‌دوستانه و حقوق بشری است که می‌تواند از آن به مثابه سنگ بنای تحقق دیگر سیاست‌هایش در منطقه سود ببرد.

دوم خط و نشان کشیدن برای کشورهای ائتلاف عربی به رهبری عربستان است تا این پیام را به آنها برساند که دوره ترامپ تمام شده و آنان مجبورند در حین انتقال تخم‌مرغ‌های خود از سبد ترامپ و جمهوری‌خواهان به سبد دموکرات‌ها و بایدن، پذیرای تلفات جانبی این کار هم باشند.

به گفته صاحب‌نظران، این 2 دست͏اورد می‌تواند برای کاخ سفید برگ برنده‌ای در فرایند بازسازی اعتماد ازدست‌رفته خود با تهران محسوب شود. اعتمادسازی‌ای که پیش‌نیاز مطرح شدن خواسته‌های واشینگتن از تهران - که احتمالاً به صورت پلکانی و به تدریج مطرح خواهد شد - به شمار می‌رود.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها