«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
قطریها در رویای بزرگی در خاورمیانه
رقابت سه جوان که هر یک زمام امور را در یکی از کشورهای ثروتمند شورای همکاری خلیج فارس به دست دارند وارد فاز جدیدی شده است.
اعتمادآنلاین| سید عماد حسینی- رقابت سه جوان که هر یک زمام امور را در یکی از کشورهای ثروتمند شورای همکاری خلیج فارس به دست دارند وارد فاز جدیدی شده است.
باید این حقیقت را پذیرفت که بعد از مرگ سلطان قابوس و شیخ جابر الاحمد الصباح شخصیتهای نسل دوم و سوم قدرت را در نفتخیزترین منطقه جهان به دست گرفته و به تبع آن سیاستگذاران این منطقه از رویکردهای کیاستآمیز رهبران سابق آن و دستکم حفظ ظاهر آن نیز بیبهره هستند.
به زعم کارشناسان، به جز شیخ تمیم بن حمد که در حال حاضر به صورت بالفعل و رسمی امیر قطر است، محمد بن زاید از یک سو و محمد بن سلمان از سوی دیگر رهبرانی هستند که گرچه به طور بالقوه و در عین حال روی زمین، حاکمان فعلی کشورهایشان به شمار میروند، اما برای رسمیت بخشیدن به این رهبری راه پرپیچ و خمی به ویژه در داخل دالانهای دربار خود پیش رو دارند.
برخی از تحلیلگران حتی دستکم بخشی از ضدیت و بحرانآفرینی پیشآمده بین امارات و عربستان و البته چند کشور اقماری دیگر با قطر را به این رقابت مرتبط میدانند.
با این حال هر قدر که محمد بن سلمان و محمد بن زاید از روشهای تهاجمی چه در بعد برونمرزی و چه داخلی برای اثبات جایگاه خود و به رخ کشیدن توانمندیهایشان استفاده کردهاند، قطر به تبعیت از رویکرد سابق امیر سابق و نخستوزیر اسبقش رویکردی زیرکانه را برای ایستادن در فاصلهای مساوی میان قطبهای متضاد فعال در منطقه پیشه کرده است.
از جمله دلایل این مدعا میتوان گفت، با وجود روابط بسیار حسنهای که دوحه حتی پیش از به قدرت رسیدن تمیم با اسرائیل داشته اکنون بزرگترین حامی حماس در غزه محسوب میشود و گرچه روابط گسترده نظامی و سیاسیاش با آمریکا زبانزد است، از پایگاه نظامی ترکیه آن هم در اوج بحران با واشینگتن میزبانی کرده و حاضر به برهم زدن این توافق نیست.
امروز تمیم که خودش را پیروز رویارویی با رهبران همسن و سال خود در شورای همکاری مییابد رویای پررنگتر کردن حضور منطقهای خود را در سر میپروراند.
شاید شایعات مربوط به نقل و انتقال پیامها و برخی از میانجیگریهای شکلگرفته در بعد منطقهای و حتی بینالمللی نیز زاییده همین هدفگذاری باشد.
گرچه از دیدگاه بسیاری از تحلیلگران، رهبر دولت قطر هنوز آن جایگاه سیاسی و منطقهای درخوری را پیدا نکرده که بتواند در قامت رهبرانی همچون سلطان قابوس، شیخ جابر الصباح یا حتی شیخ زاید ظاهر شود، اما او تلاش خود را برای تحقق این رویا همچنان ادامه میدهد.
و در نهایت، از دیدگاه دوحه، در این وانفسای مشکلات اقتصادی در منطقه و جهان هر مشکلی که با پول حل نشود با پول بیشتر حل خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید