«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
سمتوسوی روابط واشینگتن-ریاض در سال 1400 چگونه است؟
قدمت روابط عربستان و ایالات متحده به اواسط قرن میلادی گذشته بازمیگردد، اما بسیاری از کارشناسان دوره ریاستجمهوری ترامپ را دوره رنسانس این روابط نام گذاشتهاند.
اعتمادآنلاین| سید عماد حسینی- قدمت روابط عربستان و ایالات متحده به اواسط قرن میلادی گذشته بازمیگردد، اما بسیاری از کارشناسان دوره ریاستجمهوری ترامپ را دوره رنسانس این روابط نام گذاشتهاند.
به اعتقاد کارشناسان، ایستادگی دونالد ترامپ در پشتیبانی از دولت سعودی به هر شکل ممکن و در هر شرایطی کاخی از رویاها را در ذهن ساکنان کاخ یمامه بنا کرده بود و از همین رو بود که در این دوره زمانی بیش از هر زمان دیگری در توهم تاثیر ارزش دلارهای نفتی خود بر جهت دادن به تصمیمات کلان جهانی و کاخ سفید به سر میبردند.
همین توهم باعث شد تا شاهزاده جوان، کمتجربه اما به شدت جاهطلب سعودی در دام اشتباه بزرگی گرفتار شود و تمام تخممرغهای روابط خود با جهان را به طور اعم و ایالات متحده را به طور اخص در سبد رابطه با دونالد ترامپ قرار دهد، و دقیقاً به همین خاطر بود که بعد از شکست ترامپ حاشیه مانور سعودی به شدت محدود شد.
این اشتباه به حدی بزرگ و کشنده بود که وقتی بایدن فوریه گذشته از توقف حمایت آمریکا از تهاجم عربستان به یمن سخن گفت و تاکید کرد در صدد بازنگری در نوع تعامل و روابط خود با عربستان سعودی است، محمد بن سلمان راهی جز تسلیم شدن در مقابل این خواسته (بخوانید پرداخت هزینه اشتباه خود از طریق دلارهای نفتی) پیدا نکرد.
کمااینکه ظاهراً خیلی فوری هم این هزینهها را پرداخت و به همان سرعت هم اثربخش شد؛ بدین ترتیب که چند روز بعد رئیسجمهور جدید آمریکا از 2 استثنای بزرگ در این امر سخن گفت و اعلام کرد از امنیت عربستان سعودی در مقابل حملات موشکی و پهپادی و دیگر تهدیدهای امنیتی محافظت میکند و در عین حال دست عربستان را از ادامه جنگ در یمن علیه گروههای القاعده و داعش (بدون مشخص کردن نحوه تشخیص این گروهها در حملات هوایی و موشکی عربستان) کوتاه خواهد کرد.
به گفته کارشناسان، در مقابل خط مشی کاملاً شفاف دولت ترامپ در برداشت حداکثری از عابربانک سعودی که کاملاً علنی و حتی به شکلی اهانتآمیز انجام میگرفت، دولت بایدن در یک تناقض بزرگ گرفتار شده است.
از یک سو مشکلات مالی و وخامت شدید اوضاع اقتصادی آمریکا که ناشی از سیاستهای غلط ترامپ و نیز شیوع ویروس کروناست کاخ سفید را به سوی واقعگرایی پیش میبرد و دولت بایدن را بر آن میدارد تا همچنان از این منبع کاملاً در دسترس بیشترین بهره را به نفع اقتصاد منقبضشده ایالات متحده ببرد.
اما از سوی دیگر خط مشی و ژست سنتی دموکراتها در حمایت از حقوق بشر به نوعی این کشور را در تنگنای محکومیت اقدامات ریاض علیه فعالان مخالف به ویژه قتل روزنامهنگار مشهور این کشور و زندانی کردن فعالان سیاسی از جمله فعالان مدافع حقوق زنان قرار داده است.
بنا بر پیشبینی صاحبنظران، تصور نمیشود جو بایدن طی سال 1400 بخواهد یا دستکم بتواند تغییر بنیادینی در روابط خود با عربستان صورت دهد و حداکثر شاهد نوعی توازن بین رویکرد حفظ منافع آمریکا و رویکرد سنتی حزب خواهیم بود.
نماد این رویکرد چندی پیش در دستور کاخ سفید مبنی بر انتشار گزارش اطلاعاتی مربوط به قتل خاشقچی دیده شد که در عین انتشار این گزارش، تحریمهای حاشیهای و کماثری بر شماری از مسئولان سعودی اعمال شد، این در حالی است که در گزارش اشارهای به مسئول مستقیم این جنایت یعنی محمد بن سلمان نشد و در این خصوص این بهانه آورده شد که دولت آمریکا رهبران کشورهایی را که با آنها روابط دیپلماتیک دارد محاکمه نمیکند.
به عبارتی دیگر، سال 1400 سال بازی واشینگتن با متغیرهای روابط با ریاض خواهد بود و خبری از تغییرات بنیادین در آن حداقل طی 6ماهه اول سال نخواهد بود، و تا زمان کنترل شیوع کرونا در این کشور احتمالاً سایه سنگین منافع ژئوپلیتیک آمریکا یا همان دلارهای نفتی تزریقشده به اقتصاد کشور بر مقولههای دیگری همچون دموکراسی و حقوق بشر باقی خواهد ماند.
دیدگاه تان را بنویسید