ایران و جنگ دوم قرهباغ
منافع ایران در ثبات و آرامش همه کشورهای همسایه است
سید عباس موسوی، سفیر ایران در آذربایجان، نوشت: منافع ایران در ثبات و آرامش همه کشورهای همسایه با رعایت حقوق و احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی یکدیگر و ایجاد سازوکارهای مشترک همکاری با حضور همه کشورها - حتی کشورهایی که از گذشته در خصومت بودهاند - برای ایجاد منطقهای قوی، امن، باثبات و پررونق است.
اعتمادآنلاین| سید عباس موسوی، سفیر ایران در آذربایجان، در یادداشتی در سالنامه اعتماد نوشت: خوانندگان محترم «اعتماد» حتما با ریشهها، علل و عوامل بحران قرهباغ چه قبل از فروپاشی شوروی و چه در حین فروپاشی اتحاد جمهوریها و چه بعد از فروپاشی آن و تشکیل کشورهای مستقل، آشنا هستند و نگارنده قصد تصدیع و تطویل ندارد.
آنچه مسلم است منطقه قرهباغ فارغ از تنوع قومی و دینی ساکنان آن در دل خاک آذربایجان قرار دارد و مناقشههای فراوان پیرامون آن و ادعای استقلال بر پایه مسائل قومی و دینی و جنگهایی که دو کشور همسایه ما در قفقاز در طول سه دهه گذشته پشت سر گذاشتند، همگی حکایت از وجود یکی از پیچیدهترین بحرانهای منطقهای داشته و دارد.
جدای از سرنوشت منطقه قرهباغ که در جای خود باید با رعایت عدل و انصاف و حقوق طرفین و اصل حفظ تمامیت ارضی کشورها حل و فصل و نهایی شود و از ادعاهای واهی و اقداماتی که بوی تجزیهطلبی و تعرض به تمامیت ارضی کشورها میدهد اجتناب شود، مسالهای که در ذهن مردم و حتی تحلیلگران تا حدود زیاد مغفول مانده بود، موضوع اشغال 7 شهر در منطقه عمومی قرهباغ آذربایجان بود که متاسفانه به رغم چهار قطعنامه شورای امنیت و بیانیهها، اخطارها و هشدارهای سازمانهای بینالمللی و منطقهای و کشورهای دلسوز در منطقه و جهان حدود 28 سال در اشغال ارامنه باقی ماند. شهرهایی که با جنگ، خونریزی و آوارگی بیش از یک میلیون تن از ساکنان اصلی آن مناطق، اشغال شدند و سرخوردگی مردم مسلمان جمهوری آذربایجان را باعث شدند. به نظر میرسد چنانچه در طول سالیان دراز اخیر راهحلهایی که برای پایان خصومتها ارایه میشد به حق و عدالت نزدیک میبود و تا قبل از تعیین تکلیف نهایی مشکل مزمن قرهباغ و تعیین سرنوشت ساکنان آن، در مرحله اول موجبات رفع اشغال نهایی 7 شهر متعلق به جمهوری آذربایجان را فراهم میکرد، چندین جنگ و خونریزیهای متعاقب آن از جمله جنگ 44 روزه اخیر بهوقوع نمیپیوست.
آنچه برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور بزرگ و قدرتمند همسایه قفقاز مهم است، حفظ صلح و ثبات و بازگشت آرامش دایمی به منطقه و جلوگیری خونریزی و احترام به حاکمیت ملی، حفظ تمامیت ارضی و رعایت حقوق اقلیتهاست. این اصول چه در دوران پس از استقلال و شروع مناقشه و چه اکنون همچنان لایتغیر باقی ماندهاند.
طرح صلحی که فرستاده ویژه رییسجمهور کشورمان (دکتر عراقچی) در بحبوحه جنگ اخیر به باکو و ایروان ارایه کرد و نیز موضع قاطع مقام معظم رهبری در بیانات 17 ربیعالاول امسال اتخاذ شد همگی در چارچوب همین راهبرد بوده است.
اگر چه برخی تحلیلگران در ایران، روسیه، ارمنستان و سایر مناطق که واقعیتهای منطقه را بدون نظر داشت حقیقتهای آن دنبال کردهاند و به وضع موجود قبل از جنگ اخیر عادت کرده و چارچوبهای ذهنی خود را بر نظم جا افتاده موجود تنظیم کردهاند، حفظ «وضع موجود (یعنی عدم تعیین تکلیف نهایی سرنوشت قرهباغ و در کنار آن تداوم اشغال اراضی آذربایجان توسط ارمنستان و تداوم خصومت بین دو کشور همسایه» را میپسندیدند و بازپسگیری مناطق اشغالی توسط جمهوری آذربایجان را نوعی اخلال در نظم موجود منطقهای میدیدند، اما واقع بینانه باید دانست که «نظم ژئوپولیتیکی مبتنی بر اشغال و تجاوز» قابل دوام نیست و هیچ کشور عاقلی نباید روی گسلهایی سرمایهگذاری کند که میداند دیر یا زود منشأ زلزلهای عظیم است. منافع ایران در امنیت قفقاز و آشتی دو کشور همسایه ماست نه تداوم تنش؛ پرواضح بود وضعیت قبلی قابل دوام نیست.
زمانی ارامنه با پشتیبانیهای خاص دست برتر را داشته و علاوه بر منطقه مورد مناقشه قرهباغ کوهستانی، 7 شهر اطراف آن را اشغال کردند و شد آنچه نباید میشد. کشتار مردم و اشغال سرزمینهای قطعی آذربایجان و وقع ننهادن به چندین قطعنامه شورای امنیت برای باز پس دادن شهرهای اشغالی که مورد مناقشه هم نبودند باعث شدند تا دولت و مردم آذربایجان برای رفع اشغال اقدام نمایند و پس از سالها تحمل تحقیر شکست و اشغال و با قدرتگیری اقتصادی و نظامی خود، علاوه بر اعاده حیثیت به فکر آزاد سازی سرزمینهای متعلق به خود برآیند. اگر برخی نیروها در کشورهای منطقه در این مدت روی شکاف و اختلاف میان این دو کشور سرمایهگذاری کردند و منافعی زودگذر را حسب اقتضای شرایط دیدند، نباید به امید دایمی ماندن این دعوا تحلیلهای فضایی ارایه کنند.
اشتباه محاسباتی آنان نباید اشتباه محاسباتی ایران یا روسیه و دیگران تعبیر شود و پشت آن سنگر بگیرند و به سیاستهای عاقلانه، قاطع و شفاف بتازند. طبیعی است وقتی اختلافی نباشد کسانی نتوانند به اصطلاح منافع آن را ببرند. بنابراین باید برای وضعیتهای مختلف آماده میبودند و برنامه میداشتند. آنهایی که هیچ برنامهای نداشتند و روی دشمنی دایمی این دو همسایه خوب و عزیز ما حساب ویژه باز کرده بودند، اشتباه کردند. تمام این داد و قالهای به ظاهر آکادمیک و استراتژیک در ایران، روسیه، ارمنستان و حتی محافلی در جمهوری آذربایجان که حتی از وضع جدید هم اظهار ناخرسندی میکنند برای آن است که تصور میکردند این وضعیت ابدی است و اکنون با تحولات تازه و واقعیات جدید روبرو شده و به اصطلاح «مایند ست» شان بهم ریخته و حتی برای وضع جدید هم با نگاه گذشته نسخه میپیچند. آری؛ وضعیت تغییر کرده و در وضعیت جدید مانند هر پدیدهای در آن سود و زیانهایی برای طرفین دعوا و کشورهای پیرامونی وجود دارد.
کسی نمیتواند به تصمیمگیران و مسوولان که با درک توامان واقعیات و حقایق، مواضعی اصولی اتخاذ کردند خرده گرفته و به نادیده گرفتن منافع ناشی از نظم گذشته که مبتنی بر اختلاف بود، متهم کند. کشورهای هوشمند منافعشان را نه روی گسلها و اختلافات همسایگان بلکه در وضعیت صلح، دوستی و آرامش میان آنها تعریف میکنند که قطعا نتیجهای بهتر از زمان خصومتها عایدشان خواهد کرد. منافع ایران در ثبات و آرامش همه کشورهای همسایه با رعایت حقوق و احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی یکدیگر و ایجاد سازوکارهای مشترک همکاری با حضور همه کشورها - حتی کشورهایی که از گذشته در خصومت بودهاند - برای ایجاد منطقهای قوی، امن، باثبات و پررونق است.
دیدگاه تان را بنویسید