قاسم محبعلی، تحلیلگر مسائل بینالملل، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
مردم ذهنیت خوبی از دوگانگی در عرصه سیاست خارجی ندارند
قاسم محبعلی گفت: مشکل اصلی و اساسی این است که اعتماد مردم از دست رفته و به همین دلیل حالت اعتراضی میگیرند. به هر حال مردم به خاطر برجام و FATF ذهنیت خوبی از موازیکاری و دوگانگی در عرصه سیاست خارجی ندارند و مشخص است که در چنین شرایطی شک و گمانها زیاد میشود.
اعتمادآنلاین| امصای تفاهنامه 25ساله ایران و چین در روزهای ابتدایی سال موجی از واکنشها و سوالهای بیجواب در افکار عمومی ایجاد کرده است. قاسم محبعلی دیپلمات پیشین و تحلیلگر مسائل بینالملل به پرسشهای اعتمادآنلاین در این باره پاسخ میگوید.
***
*سکوت مسئولان در قبال حرف و حدیثهای پیرامون تفاهنامه 25 ساله ایران و چین را چطور ارزیابی میکنید؟
تا زمانی که مسئولان متن عهدنامه را منتشر نکنند، مردم همچنان نسبت به این رویداد بدبین میمانند. واقعیت این است که اعتماد مردم به سیستم به دلایلی از بین رفته است و تبلیغات رسانههای بیگانه هم مزید بر علت شده تا وضعیت نامناسب و نگرانکنندهای در نگاه افکار عمومی به سیستم به وجود بیاید. بنابراین مردم به خود اجازه اعتراض میدهند و قرارداد با چین را زیر سوال میبرند آن هم در شرایطی که قول و قرار فعلی ایران و چین، طبق توضیحات مقامات، یک یادداشت تفاهم بیشتر نیست و هیچ کدام از طرفین ملزم به انجام کاری نشدهاند. از سویی روابط خارجی ایران متوازن نیست و چون ایران و چین میخواهند از این معاهده علیه آمریکا استفاده کنند، وضعیت خاصی به وجود آمده و نگرانیهای جامعه بیشتر شده است.
*سیستم چگونه میتواند از این موقعیت هزینهساز عبور کند؟
مشکل اصلی و اساسی این است که اعتماد مردم از دست رفته و به همین دلیل حالت اعتراضی میگیرند. مخصوصاً اینکه آقای حسن روحانی به عنوان رئیس دولت در قبال این موضوع تا امروز سکوت کرده است تا سوال و ابهام مردم بیشتر شود به هر حال مردم به خاطر برجام و FATF ذهنیت خوبی از موازیکاری و دوگانگی در عرصه سیاست خارجی ندارند و مشخص است که در چنین شرایطی شک و گمانها زیاد میشود. از طرفی آقای ظریف در گفتوگویی که در کلاب هاوس داشت سعی کرد این قرارداد را کماهمیت جلوه دهد و حتی گفت اگر برجام و FATF اجرا نشود، این قرارداد خنثی خواهد شد. این مسائل نشان میدهد «دیگران»ی که در کشور غیرمسئولاند و پاسخگو نیستند چنین سیاستهایی را پیشه میکنند که طبیعتاً مردم نگران میشوند و واکنشهای مختلفی نشان میدهند.
*با چه راهی میتوان تصوراتی همچون «ایران زیر بار استعمار چین میرود» را از ذهن مردم پاک کرد؟
معلوم است که چنین چیزی محال است و مطرح شدنش هم اغراقی است که از سوی دشمنان شنیده میشود. اما باید پذیرفت بیاعتمادی ناشی از برخی ندانمکاریها و رواج فساد موجب شده است مردم حتی نگران باشند که کشورشان در برابر کشور دیگری تسلیم محض شود! اما واقعیت این است که چنین احتمالی محال است. البته برای چینیها که دارای حکومت دیکتاتوری هستند، عدم شفافیت و پنهانکاری امری رایج است و به روزنامهها و مخالفان فرصت حرف زدن نمیدهند. آنها در حالی از انتشار مفاد قرارداد جلوگیری میکنند که ایرانیها چنین مسالهای را برنمیتابند. درباره استعمار هم باید توضیح داد، چین هم شرایطی ندارد که ایران را تحت سلطه خود قرار دهد؛ یعنی به خوبی میداند ایران مثل ونزوئلا یا پاکستان نیست که کشورها بتوانند بر آن تسلط داشته باشند. با این حال مشخصاً باید گفت به دلیل سیاستهای نامتوازن در دیپلماسی، ایران وضعیت نگرانکنندهای دارد و مردم نسبت به تصمیمگیریها امیدی ندارند. ایرانیها هیچ نوع همراهیای با کشوری مثل چین را قبول ندارند و دوست دارند کشورشان با کشورهای آبروداری چون ژاپن، آلمان یا فرانسه وارد مناسبات جدی شود و حتی تنش با آمریکا را حتیالمقدور کمتر کند.
*میتوان گفت چین ایران را به شکل مهره شطرنجی میبیند که میتواند در راستای تحقق اهدافش به او کمک کند؟
دقیقاً. همین که چینیها با انتشار مفاد قرارداد مخالفاند نشان میدهد میخواهند در چانهزنیهایشان با آمریکا، کشورهای اروپایی و حتی عربستان و اسرائیل از آن به نفع خودشان بهرهبرداری کنند. ببینید، وقتی کشوری مثل ایران به دلایل مختلف وضعیت نامطلوبی را به چشم میبیند و با بخش اعظمی از دنیا وارد فضای مجادله میشود، چین از فرصت بهره لازم را میبرد. مناسبات دنیا که بر اساس اخلاق و معرفت برنامهریزی نمیشود و کشورها برای کسب منافع از بحرانهای دیگران سوءاستفاده میکنند؛ به عنوان مثال برای چین رابطه با آمریکا و حتی اسرائیل و عربستان از ایران مهمتر است، اما باز هم برای رسیدن به هدف با ایران وارد گفتوگو شده و قرارداد هم منعقد میکند.
لازم است توضیح دهم که طرح اصطلاح نامأنوسی چون کشورفروشی بیجاست. ایران شرایط خوبی ندارد و برخی از ندانمکاریها موانعی پیش روی توسعه و در نتیجه آرامش و رضایتمندی عمومی قرار داده است. بالاخره وقتی کشوری ضعیف میشود، سایر کشورها سعیشان را برای سوءاستفاده میکنند تا به منافعشان برسند. مشکل کشور ما عدم پاسخگویی است تا کسانی که پرونده کشور را به شورای امنیت بردند و تحریمها را به مردم تحمیل کردند الان ادعای طلبکاری کنند و همچنین آنهایی که جلوی پیوستن ایران به FATF را میگیرند هم در کورتر شدن گرهها نقش و سهم زیادی دارند و به جای عذرخواهی و پاسخگویی به اقدامات هزینهسازشان ادامه میدهند.
دیدگاه تان را بنویسید