دستاوردهای ملی فناوری هستهای در گفت وگو با «حسن بهشتیپور» تبیین شد؛
تحریمها روی دانش هستهای ایران تاثیر نداشته است
حسن بهشتیپور کارشناس مسایل بینالملل در گفت وگو با ایرنا اظهار داشت: آمریکایی ها اذعان می کنند که تحریمها روی دانش هستهای ایران تاثیر نداشته زیرا دانش هسته ای در ایران بومی شده است و بدون اینکه به قدرتهای خارجی متکی باشند، آنها خودشان این دانش را طراحی، اجرا و بهرهبرداری کردند.
اعتمادآنلاین| در 20 فروردین 1385 خورشیدی دانشمندان ایرانی موفق به تولید چرخه کامل سوخت هستهای در مقیاس آزمایشگاهی شدند و خبر دستیابی ایران به فناوری غنیسازی اورانیوم و راه اندازی یک زنجیره کامل غنی سازی توسط سانتریفیوژهای ساخت ایران اعلام شد.
به گزارش ایرنا، در پی این موفقیت ایران در زمره کشورهای صاحب تکنولوژی در غنیسازی اورانیوم محسوب شد و به کشورهای عضو باشگاه اتمی پیوست.
پس از آن با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی، به پاس قدردانی از تلاشهای افتخار آفرین دانشمندان جوان ایرانی در دستیابی کشور به فناوری صلح آمیز هسته ای، 20 فروردین در تقویم رسمی ایرانیان «روز ملی فناوری هسته ای» نام گرفت. در حقیقت این روز یادآور غرور ملی ایرانیان در دستیابی به قدرت هستهای باوجود تحریمهای ظالمانه است.
دستیابی ایران به قدرت تولید سوخت هستهای و قرار گرفتن ایران در شمار کشورهای قدرتمند هستهای جهان موجب حیرت همگان شد و آمریکا و اروپا که میخواستند این قدرت را در انحصار خود نگهدارند؛ به بهانه های مختلف سعی در کوتاه کردن دست دانشمندان ایرانی از پیشرفت این علم شدند.
در حال حاضر این میراث ارزشمند به خون دانشمندان بزرگی مانند مسعود علی محمدی، مجید شهریاری، مصطفی احمدی روشن، داریوش رضایینژاد، رضا قشقایی و شهید فخریزاده آغشته شده و باید برای نسلهای آینده به یادگار بماند.
در این خصوص با حسن بهشتیپور کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو پرداختیم که در ادامه متن آمده است:
*به نظر شما، چرا غنیسازی اورانیوم در داخل کشور همواره مورد تاکید جمهوری اسلامی ایران بوده است و این اصرار با چه هدفی صورت میگیرد؟
استفاده صلح آمیز از فناوری هسته ای موجب ارتقا این دانش در ایران شد، چون فناوری هسته ای شامل مجموعه ای از علوم های مختلف چون فیزیک، فیزیک هسته ای، فیزیک پلاسما، شیمی، الکترونیک، کامپیوتر و ... است و خلاصه همه علوم در زمینه ها مختلف آن به کار گرفته می شوند تا یک فناوری پیشرفته بتواند از مواد هسته ای انرژی برق تولید کند یا در زمینه کشاورزی یا تولید دارویی و غیره استفاده شود.
جمهوری اسلامی تاکیدش بر غنی سازی به خاطر این است که این بخشی مهم از دانش هسته ای است، یعنی مجموعه کارهای که انجام می شود و به آن چرخه سوخت هسته ای می گویند از صفر تا صد تولید سوخت هسته ای بحث غنی سازی است. البته برخی در ایران بر این باور هستند که این تولید سوخت هسته ای در ایران جنبه بازدارندگی هستهای را دارد یعنی ایران را تا آستانه تولید بمب هسته ای پیش می برد اما این مساله، هرگز در دکترین هسته ای ایران وجود نداشته و ندارد، موضوعی که به ابزار و اهرم فشاری برای تحریم های ظالمانه بدل شده است.
هم اکنون ایران بالقوه دانش فنی این موضوع را دارد و اجرا هم می کند، مساله ای که موقعیت و جایگاه برتری را برای کشور وجود آورده است، ژاپن در حال حاضر مراحل غنی سازی اورانیوم و چرخه سوخت هسته ای را انجام می دهد اما بمب هسته ای تولید نمی کند، چون اهداف نظامی ندارد و بیشتر اهداف صلح آمیز دارد.
حالا ما چه آن جنبه بازدارندگی قبول داشته باشیم یا مانند اینجانب نداشته باشیم چراکه من معتقد نیستم که این موضوع برای ایران بازدارندگی ایجاد می کند، چون اصولاً قدرت های غربی به این توجه نمی کنند که ما تا چه اندازه ذخایر اورانیوم داریم، آنچه برای آنها اهمیت دارد، این است که ایران به لحاظ توان ملی اعم از قدرت اقتصادی، تولید علم در چه جایگاهی است و سهم ما در تجارت جهانی، تولید جهانی، قدرت نظامی و صادرات و واردات چقدر است.
اینکه ما چقدر ذخایر هسته ای داریم، عاملی تاثیرگذار روی بازدارندگی نیست اما با این وجود افراد بسیاری وجود دارند که مانند اینجانب بر این باور هستند که غنی سازی دانش ایران ارتقا می بخشد و سطوح علوم در سطح بین الملل را بالا می برد یا معتقد به جنبه بازدارندگی سوخت هسته ای هستند اما منتقدان این نظر، افرادی هستند که می گویند هزینه ای که ایران بابت این جریان پرداخت می کند، بیشتر از دستاوردهای آن است.
این درحالی است که تمام قراین و شواهد به دور از شعار و فضا سازی مطبوعاتی و رسانه ای می تواند به این واقعیت واقف شود که ارتقا دانش در ایران هزینه دارد و این هزینه در مقابل پیشرفته ها قابل توجه نیست و می تواند به عنوان عامل بسیار مهمی برای تداوم اقتدار، توسعه و سیاست های کشور باشد.
*بیش از 15 سال از نامگذاری روز ملی فناوری هستهای میگذرد، به نظر شما مهمترین دستاورد آن تا امروز چه بوده است؟
مهمترین دستاورد این مساله، باور به موضوع ما می توانیم بوده است. چون دشمنان همواره به دنبال این بوده اند که به ایرانیان القا کنند که شما قادر نیستید که کار تیمی انجام دهید و آن را مدیریت کنید و مستقل باشید. این دانش هسته ای در ایران در 15 سال گذشته ثابت کرد که ایرانیان توانستند و آژانس با حیرت این موفقیت ها را تایید کرد و این امر با مشارکت خود ایرانیان به دست آمد البته این بدان معنا نیست که روسیه با چین نقش نداشته باشند اما خود ایرانیان، تمام کار یعنی سه مرحله را به تنهایی به دست گرفتند: نخست طراحی، دوم تیمی که طراحی را اجرا کرد و تیم سومی که بهرهبرداری کرد، هر سه گروه هم از جان خود در این راه گذشتند.
این بسیار با اهمیت است که این سه گروه بدنه واحد ایجاد کردند و توانستند با موفقیت این کار را به سرانجام برسانند به همین دلیل است که آمریکایی ها اذعان می کنند که تحریم ها روی دانش هسته ای ایران تاثیر نداشته است زیرا دانش هسته ای در ایران بومی شده است.
البته روی اقتصاد ایران تاثیر داشته اما روی دانش فنی و فلج کردن توان هسته ای ایران تاثیر نگذاشته برای اینکه اینها وارداتی نبود یعنی افرادی نبودند که به قدرت های خارجی متکی باشند، آنها خودشان توانستند طراحی، اجرا و بهره برداری کنند بنابراین به طور خلاصه بزرگترین دستاورد فناوری هسته ای برای ایران، باور به ما می توانیم بود و این ما می توانیم ارزش ملی دارد و توان ملی ایران را نشان می دهد و موجب می شود در دیگر کارها هم ما درست برنامه ریزی و اجرا کنیم و به نتایج خیلی خوب هم برسیم.
*به نظر شما هدف اصلی از ترور دانشمندان هستهای چیست؟ آیا این ترورها تاثیری در پیشبرد اهداف جمهوری اسلامی خواهد داشت؟
هدف دشمنان از این ترورها این بود که افراد موثری که در این زمینه کار کرده و پروژه های مهمی را با موفقیت انجام انجام داده اند، حذف کنند و اینکه بگوییم تاثیر نگذاشته درست نیست، چون تاثیر داشته است و شهادت دانشمندانی مانند مجید شهریاری، مسعود علیمحمدی و شهید محسن فخریزاده که از نظر علمی نقش تعیین کننده ای در پیشرفت انرژی هسته ای ایران داشتند، ضربه سختی به روند علمی این دانش در ایران وارد ساخت اما چون این افراد توانسته بودند که شاگردان ممتازی را تربیت کنند، بی اثر مانده است.
این جوانها که بیشتر آنها جوان هستند، توانسته اند در این عرصه حضور موثری داشته باشند به گونه ای که استعداد و توانایی چنین جوان های شایسته ای، بازرسان آژانس را به تعجب واداشته اند که چگونه آنها پروژههای به این بزرگی را مدیریت می کنند. بنابراین با وجود این جوانان روند فناوری هسته ای متوقف نخواهد شد.
*با نگاهی به آینده، وضعیت برجام و روابط ایران و آمریکا را چگونه پیشبینی میکنید؟
برجام به دلیل کارشکنی های ترامپ و تیم وی ضربات مهمی خورد و می توان گفت به کما رفت از طرفی اروپایی ها در عمل نشان دادند، نمی توانند در مقابل هژمونی مالی آمریکا کاری انجام دهند البته از نظر سیاسی و در قطعنامهها شورای امنیت در مقابل آمریکا ایستادند و اجازه ندادند مکانیسم ماشه از طرف آمریکا از سر گرفته شود و همچنین از تصویب قطعنامه ای که میخواست برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران تصویب شود، پیشگیری کردند و حداقل در این 2 مورد با آمریکا همراهی نکردند اما در بخش اقتصادی عملاً کاری انجام ندادند. با روی کار آمدن دولت بایدن دور جدید مذاکرات به شکل غیر مستقیم شروع شده است.
بنابراین شاید شرایطی فراهم شود که آمریکا روند بازگشت به برجام را به گونه ای طراحی کند که بتواند عملاً این توافق را از حالت کما خارج کند. به طور دقیق آینده آن را نمی توان پیش بینی کرد، چون هم در داخل و بیرون از کشور و بخصوص در آمریکا عده ای از جمهوری خواهان و دموکرات ها به شدت مخالف برجام هستند از طرفی دیگر عربستان و رژیم صهیونیستی با همه امکانات رسانه ای و امکانات اقتصادی که در دست دارند، تلاش می کنند که جلوی هر نوع توافقی در این زمینه را بگیرند.
رژیم صهیونیستی حتی تا تهدید به اقدامات نظامی پیش رفته است و دسیسه های بی شماری از جمله حمله به کشتی را درست در زمانی که مذاکرات در نقطه آغاز بود، انجام داد. هدف رژیم صهیونیستی از این اقدامات و تحریکات این است که عملاً مانع توافق احتمالی شود.
*به نظر شما طرح اقدام در برابر اقدام برای پیشبرد برجام کارساز خواهد بود؟
یک رویکرد به نام گام به گام مطرح است که بر اساس آن ایران و آمریکا درباره نقشه راه کلی به توافق برسند مانند آن چیزی که در ژنو به توافق رسیدند و بعد اجرای آن را گام به گام انجام دهند.
یک طرح دیگر هم مطرح است که حتی روسیه هم موافق آن است به این ترتیب که اقدام در برابر اقدام باشد. این همان نظری است که آقای روحانی هم پیشتر مطرح کرده بود. به این معنا که امریکا بخشی از تحریمها را لغو یا تعلیق کند و وقتی ایران مطلع و مطمئن شد که این اقدام فقط در روی کاغذ نبوده و اجرایی شده است، خودش هم بخشی از تعهدات برجامیاش را که کاهش داده بود، دوباره اجرا کند.
در همین چارچوب دو طرف میتوانند وارد مرحله بعدی شوند. به این ترتیب که امریکا دوباره اقداماتی را انجام دهد و سپس ایران در مقابل اقدامات دوم، اقدامات جدیدی را انجام دهد. این یک رویکرد گام به گام در چارچوب یک نقشه کلی نیست، بلکه هر یک از طرفین برای اعتمادسازی اول اجرا میکند و وقتی اجرا شد، به مرحله بعد میروند.
این رویکرد را میتوان اقدام در برابر اقدام نامید. تفاوت این روش با رویکرد گام به گام در این است که بعد از عملیاتی شدن و راستیآزمایی هر مرحله، 2 کشور وارد اجرای مرحله بعدی میشوند. این راهکار عملاً موجب اعتمادسازی میشود و ثابت میکند که مواضع هر دو طرف از روی کاغذ فراتر رفته است.
این اقدام بهویژه در شرایط کنونی که بی اعتمادی به بالاترین سطح ممکن رسیده است، میتواند روزنههای خوبی را برای بنبستشکنی از برجام به وجود آورد.
دیدگاه تان را بنویسید