«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
اظهارات تازه محمد بن سلمان درباره ایران چقدر باورپذیر است؟
چند روز پیش محمد بن سلمان در گفتوگویی با رسانههای سعودی نظرات خود را در مورد مسائل مختلف اعلام کرد که در این میان بخشی از اظهارات او حول روابط عربستان با جمهوری اسلامی ایران به شدت خبرساز شد.
اعتمادآنلاین| سید عماد حسینی- چند روز پیش محمد بن سلمان در گفتوگویی با رسانههای سعودی نظرات خود را در مورد مسائل مختلف اعلام کرد که در این میان بخشی از اظهارات او حول روابط عربستان با جمهوری اسلامی ایران به شدت خبرساز شد.
گرچه گزینش بخشی از سخنان ولیعهد عربستان درباره جمهوری اسلامی ایران و نادیده گرفتن بخشهای دیگر اظهاراتش که حاوی انتقادات تندی نسبت به تهران بود خواسته یا ناخواسته به این جنجال رسانهای دامن زد، اما حتی در صورت همنوایی با این موج بهراهافتاده در رابطه با گردش مواضع محمد بن سلمان هم باز این مساله ابهامات و پرسشهای زیادی به همراه دارد.
حدود چهار سال پیش بود که محمد بن سلمان در گفتوگو با همین رسانههای سعودی از جمله العربیه از کشاندن جنگ به عمق خاک ایران سخن گفت و به آن هم بسنده نکرد و به گواه کشفیات و دستگیریهای صورتگرفته، بسیاری از اقدامات تروریستیای که در خاک کشورمان عملیاتی شده یا خنثی شده تحت حمایت سعودیها به انجام رسیده است، این در حالی است که هیچ کسی نمیتواند منکر نقش سعودیها به عنوان اسپانسر اصلی گروهک منافقین باشد.
به هر روی هرچند این موضع محمد بن سلمان به شدت توجه رسانهها را به خود جلب کرده، اما برخی از تحلیلگران را بر آن داشته تا در سایه رفتارهای سابق شاهزاده سعودی، در واقعبینانهترین حالت با دیدی مبهم به این امر بنگرند و پرسشهای گوناگونی در این باره مطرح کنند.
ارتباط این گردش (اگر آن را بپذیریم) با تغییر مواضع کاخ سفید در قبال تعامل با پرونده ایران چیست؟
شکست مذاکرات شخصیتهای ارشد اسرائیل در واشینگتن برای متقاعد کردن دولت بایدن به ادامه فشار حداکثری بر ایران تا چه حد در این اظهارنظر نقش داشته است؟
رقابت بین عربستان سعودی و امارات متحده عربی و پیشی گرفتن محمد بن زاید از محمد بن سلمان در رقابتهای منطقهای تا چه حد ولیعهد تنهامانده سعودی را به صرافت انجام این کار انداخته است؟
آیا بیان این سخنان یکی از شروط ادامه مذاکرات امنیتی سعودی-ایرانی در بغداد برای خلاصی سعودیها از باتلاق یمن بود؟
چرا هیچ یک از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (به جز قطر) برخلاف روال معمول راجع به این صحبتهای جنجالی اظهارنظری نکرده و تقریباً سکوت اختیار کردهاند؟
بیتردید تنشزدایی و برقراری روابط حسنه بین همسایگان و کشورهای منطقه منافع مستقیمی برای کل منطقه به همراه دارد و تهران همواره بر آن تاکید کرده و میکند، اما آیا تحقق چنین امری در سایه شرایط حاکم بر آن و رفتار سعودیها امکانپذیر و باورپذیر است؟
به گفته منابع عربی، تلاشها برای میسر شدن این امر مدتهاست که آغاز شده و نشست امنیتی 9 آوریل مسئولان امنیتی ایرانی و سعودی در بغداد تنها یکی از نشستها بوده و بغداد قبل از آن میزبان تعداد قابل توجهی نشست بوده است.
برخی از رسانههای عربی سفر منطقهای محمدجواد ظریف به کشورهای همسایه را هم در راستای همین روند میدانند و ادعا میکنند یکسری نشستهای غیررسانهای نیز در این زمینه در بغداد برگزار شده است.
امروز تحلیلگران خوشبین به مواضع محمد بن سلمان بر این باورند که او برای خلاصی از باتلاق یمن دست به هر کاری میزند، اما برخی دیگر از تحلیلگران همچنان در پی یافتن این پرسشاند که در پشت پرده حل مشکل ریاض با انصارالله یمن چه اتفاقی در شرف وقوع است؟
آیا این تلاش سعودیها برای باج ندادنِ بیشتر به آمریکا و اسرائیل صورت گرفته یا آنچه میبینیم در واقع امتیازی است که از طرف آمریکا به طور غیرمستقیم به تهران اعطا میشود؟!
با تمام این اوصاف، باید این قاعده بدیهی در جهان دیپلماسی را هم پذیرفت که نه دوست دائم وجود دارد نه دشمن دائم؛ تنها منافع دائمی است.
دیدگاه تان را بنویسید