کد خبر: 484074
|
۱۴۰۰/۰۲/۱۹ ۰۸:۱۵:۰۰
| |

متن و زمینه مذاکرات وین / کفه نشانه‌های مثبت سنگین‌تر است

اظهارنظرهای مقام‌های کشورهای مختلف عضو برجام و امریکا در شبکه‌های اجتماعی، مصاحبه‌های سرپرست هیات مذاکره‌کننده ایرانی در وین، سیدعباس عراقچی با رسانه‌های ایران و برخی از مواضعی که از سوی وزیر خارجه ایالات متحده امریکا اعلام شده است، در مجموع نشان می‌دهد که در توازن میان نشانه‌های مثبت و منفی، می‌توان گفت که کفه نشانه‌های مثبت سنگین‌تر است.

متن و زمینه مذاکرات وین / کفه نشانه‌های مثبت سنگین‌تر است
کد خبر: 484074
|
۱۴۰۰/۰۲/۱۹ ۰۸:۱۵:۰۰

اعتمادآنلاین| در طول روزهای اخیر با آغاز دور جدید نشست ایران و 1+4 در وین و مذاکرات 1+4 با امریکا، نشانه‌هایی که دیده می‌شود مجموعا مثبت به نظر می‌رسد.

به گزارش روزنامه اعتماد، اظهارنظرهای مقام‌های کشورهای مختلف عضو برجام و امریکا در شبکه‌های اجتماعی، مصاحبه‌های سرپرست هیات مذاکره‌کننده ایرانی در وین، سیدعباس عراقچی با رسانه‌های ایران و برخی از مواضعی که از سوی وزیر خارجه ایالات متحده امریکا اعلام شده است، در مجموع نشان می‌دهد که در توازن میان نشانه‌های مثبت و منفی، می‌توان گفت که کفه نشانه‌های مثبت سنگین‌تر است.

قصد و نیت مذاکره‌کنندگان این است که تا پیش از ضرب‌الاجل ایران به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای توقف ضبط و رصد دوربین‌های نظارتی آژانس در تاسیسات هسته‌ای ایران و کاهش قطعی همکاری‌ها با آژانس، بتوانند به یک جمع‌بندی کلی برای احیای تعهدات برجام و توافق برای بازگشت امریکا به برجام برسند. در مجموع به نظر می‌رسد که مذاکرات در مسیر درستی پیش می‌رود. اما آسیبی که در پی خروج امریکا از برجام به اجرای این توافق وارد شده است، به حدی سنگین است که نمی‌توان انتظار داشت طی دو، سه دور مذاکرات، همه مشکلات با سهولت و آسانی حل و فصل شود.

خیلی مسائل فنی و پیچیده وجود دارد که نیاز به بحث‌های دقیق و کارشناسی دارد. بحث تحقیق و توسعه در برنامه هسته‌ای ایران و نحوه بازگشت امریکا به برجام، از جمله چالش‌های عمده و پیچیده‌ای هستند که توافق در مورد آنها به سادگی ممکن نیست. نباید فراموش کنیم به اضافه شاکله پیچیده و در هم تنیده تحریم‌های ثانویه امریکا علیه ایران، در دوران دونالد ترامپ، رییس‌جمهور پیشین امریکا، تلاش‌های جدی برای مین‌گذاری و مانع‌سازی برای بازگشت امریکا به برجام انجام شد که این مسیر را بسیار سخت کند. مسائل و مشکلات فنی، حقوقی و سیاسی بسیار پیچیده‌ای در مقابل طرفین وجود دارد که

بتوانند تعهدات خود را به‌ طور کامل اجرا کنند.

یکی از احتمال‌هایی که وجود دارد این است که دوطرف بتوانند به الگویی مشابه آنچه پیش از امضای برجام طرفین در ژنو به آن دست یافتند، برسند. تجربه توافق موقت ژنو اجازه می‌داد که توافقی روی کلیات انجام شود و طرفین اعلام کنند که بخش اصلی راه را رفته‌اند و برای جزییات و هماهنگی‌های بیشتر زمان بیشتری را دو طرف به هم بدهند.


مجموع این مواضع و اعلامیه‌هایی که از سوی طرفین در روزهای اخیر منتشر شده است را باید در چارچوب چانه‌زنی‌های دیپلماتیک ارزیابی کرد. واقعیت این است که با استناد به متن موضع‌گیری‌های علنی، نمی‌توان ارزیابی واقعی از جریان مذاکرات داشت. کارشناسان، تحلیلگران و خبرنگاران، مستقیما به میز مذاکرات در وین دسترسی ندارند.

چه ایران و چه امریکا و چه طرف‌های مقابل در برجام، تیم‌هایی را از طرف وزارت خارجه و دستگاه سیاست خارجی خود به مذاکرات اعزام کرده‌اند که آنها در وین دعوای حقوقی، چانه‌زنی، مذاکره و گفت‌وگوی فنی انجام می‌دهند. پشت سر این مذاکرات مقام‌های ارشد و نهادهای بالادستی کشورها هستند که به نوعی بازی سطح دوم دیپلماتیک را پیش می‌برند.

باید مذاکرات جاری را به دو لایه تقسیم کرد: لایه نخست تکست یا متن مذاکرات که در وین اتفاق می‌افتد، لایه دوم کانتکست یا زمینه مذاکرات است که عناصر مختلفی دارد. کانتکست مذاکرات بسیار وسیع‌تر و ملموس‌تر از آن چیزی است که در متن مذاکرات رخ می‌دهد. این کانتکست و زمینه را می‌توان در اظهارات، موضع‌گیری‌ها و رویدادهایی گهگاه ظاهرا نامرتبط مشاهده کرد. برای مثال افشای فایل صوتی محمدجواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران، بخشی از کانتکست مذاکرات است. ممکن است اظهارات وزیر خارجه در این فایل صوتی در متن مذاکرات مستقیما تاثیری نداشته ‌باشد، اما در زمینه و کانتکست مذاکرات است که اتفاق می‌افتد. مواضع و اظهارات وزیر خارجه امریکا نیز که در مورد مذاکرات وین و ایران بیان شده است، بخشی از کانتکست مذاکرات محسوب می‌شود. یعنی اینکه شاید مستقیما بازتاب‌دهنده متن مذاکرات نباشد، اما نشان‌دهنده محیط عملیاتی است که مذاکرات در چارچوب آن در حال پیشرفت است.

تحلیل و ارزیابی اینکه این اظهارات با چه نیت و هدفی بیان می‌شوند، اگر مستقیما از متن مذاکرات با خبر نباشیم، به سادگی امکان‌پذیر نیست. وقتی وزیر خارجه ایالات متحده امریکا از عزم جدی امریکا برای بازگشت به برجام می‌گوید و همزمان عزم ایران را مورد تردید قرار می‌دهد، معلوم نیست که آیا این اظهارات واقعا بیانگر عزم جدی امریکا برای بازگشت به تعهداتش است یا زمینه‌سازی برای شکست مذاکرات و انداختن تقصیر به گردن ایران.


احیای برجام، مسوولیت بسیار پیچیده‌ای است و مثل یک جاده خاکی در میان میدان جنگ می‌ماند که مذاکره‌کنندگان در آن زیر آتش مخالفان داخلی و خارجی چه در ایران و چه در امریکا حرکت می‌کنند. در امریکا عوامل لابیگر که عمدتا از دولت‌های مخالف برجام در منطقه آسیای غربی و حاشیه خلیج‌فارس حمایت می‌شوند و در داخل ایران هم مخالفان برجام که نفوذ و قدرت زیادی دارند، به هر طریق از به شکست کشیده شدن این مذاکرات استقبال می‌کنند. چه شکل‌گیری و چه اجرا و چه احیای آن، مخالفان جدی در ایران و خارج از ایران دارد.

به گمان من، این تضارب آرا، مجادله، مناظره و مباحث مخالف و انتقادهایی که در مورد احیای برجام بیان می‌شود، چیز بدی نیست و یک فرصت برای کشور است. باید توجه داشت که نیروهای مخالف برجام در ایران، حین مذاکرات احیای برجام، به هر صورت از همه ابزارهای چه رسانه‌ای و چه غیررسانه‌ای خودشان کمال استفاده را می‌کنند تا اجندا یا دستورکار سیاسی خودشان را پیش ببرند و به خواسته‌های سیاسی خودشان نزدیک شوند. به ویژه باید توجه داشت که قوه مجریه جمهوری اسلامی ایران در ماه‌های پایانی دوره خودش قرار دارد و جبهه رقیب این اعتقاد را تبلیغ می‌کند که دولتی که به پایان کار خودش رسیده است و نمی‌تواند دیگر از کارت مذاکرات برای بازی‌های سیاسی و مبارزات انتخاباتی استفاده کند، طبیعی است که انتقادات خود را تندتر می‌کند. به اعتقاد من انتشار خبرهای منفی، انتقادهای تند و تیز و فضاسازی نامطلوب درخصوص مذاکرات وین از سوی مخالفان برجام در ایران، کاملا طبیعی و قابل پیش‌بینی است.


اما واقعیت این است که به هر تقدیر با آنچه امروز از مذاکرات وین به صورت جسته و گریخته می‌توان دریافت کرد، این است که امریکایی‌ها تا به امروز به اینجا رسیده‌اند که آمادگی دارند تحریم‌های موضوعی و بخشی که حوزه‌های مختلف اقتصاد ایران را هدف قرار داده‌اند، تعلیق کنند اما تحریم‌هایی که با برچسب‌های حقوق بشری و ضدتروریسم مجددا اعمال شده است، اکنون موضوع مذاکرات است. تصور من این است که فهرست افراد تحریم توسط امریکا و تحریم مجموعه‌های نظامی کشور مانند سپاه پاسداران، موضوع چانه‌زنی‌های نهایی در وین خواهد بود. اعتقاد من این است که براساس متن برجام تمام تحریم‌هایی که به نوعی مانع از عادی‌سازی روابط اقتصادی و تجاری ایران با جهان خارج می‌شود باید برداشته‌ شود.

استدلال طرف مقابل ممکن است این باشد که یک نهاد نظامی مانند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتباطی با عادی‌سازی روابط خارجی ندارد، در حالی که واقعا این‌گونه نیست و مجموعه‌های سپاه درهم تنیده با زیرساخت اقتصادی کشور هستند و اگر امریکا واقعا عزم بازگشت به تعهداتش در برجام دارد، موظف است که تحریم‌هایی را که به بهانه مبارزه با تروریسم علیه سپاه وضع کرده است، لغو کند.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها