کد خبر: 486949
|
۱۴۰۰/۰۲/۲۸ ۰۸:۲۶:۲۶
| |

سکوت روسیه در خصوص درگیری‌های غزه/مسکو دوست ندارد تلاشی را آغاز کند که پایانش شکست باشد

کرملین به لحاظ سیاسی و نظامی در سوریه و لیبی حضور دارد. سال گذشته در درگیری‌ ناگورنو- قره‌باغ نقش میانجی را بازی کرد. اخیر در گفت‌وگوها درباره آینده افغانستان حضور داشته و علاوه بر همه این تجربیات روابط خوبی با تل‌آویو و با حماس دارد. جالب اینجاست که مسکو برخلاف امریکا و اتحادیه اروپا حماس را گروه تروریستی نمی‌داند. اما به رغم همه آنچه ذکر شد، کرملین به شکل غیرمعمولی در خصوص درگیری‌های اخیر غزه سکوت کرده است. اما چرا؟

سکوت روسیه در خصوص درگیری‌های غزه/مسکو دوست ندارد تلاشی را آغاز کند که پایانش شکست باشد
کد خبر: 486949
|
۱۴۰۰/۰۲/۲۸ ۰۸:۲۶:۲۶

اعتمادآنلاین| فلسطینی‌ها و نیروهای رژیم صهیونیستی در میانه یکی از شدیدترین درگیری‌ها در سال‌های اخیر هستند و کمی آن طرف‌تر یکی از قدرت‌های بزرگ جهان قرار دارد که اگر بخواهد، می‌تواند درگیری‌ها را متوقف کند و آن قدرت بزرگ، روسیه است. اما کرملین تاکنون سکوت کرده است.

به گزارش روزنامه اعتماد، این در حالی است که مسکو طی مدت اخیر در برخی از تحولات منطقه نقش‌آفرینی کرده و میانجی برقراری آتش‌بس در خصوص چند رویارویی نیز شده است. کرملین به لحاظ سیاسی و نظامی در سوریه و لیبی حضور دارد. سال گذشته در درگیری‌ ناگورنو- قره‌باغ نقش میانجی را بازی کرد. اخیر در گفت‌وگوها درباره آینده افغانستان حضور داشته و علاوه بر همه این تجربیات روابط خوبی با تل‌آویو و با حماس دارد. جالب اینجاست که مسکو برخلاف امریکا و اتحادیه اروپا حماس را گروه تروریستی نمی‌داند. اما به رغم همه آنچه ذکر شد، کرملین به شکل غیرمعمولی در خصوص درگیری‌های اخیر غزه سکوت کرده است. اما چرا؟

روسیه به لحاظ تاریخی همواره حجم گسترده‌ای از نفوذ خود را در خاورمیانه به نمایش گذاشته است. حتی بعد از جنگ جهانی دوم روسیه نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری نقشه خاورمیانه داشته. در سال 1947 مسکو از قطعنامه 181 سازمان ملل که فلسطین را به دو بخش عرب و یهودی تقسیم می‌کرد، حمایت کرد و در ماه مه سال 1948 بعد از انتشار اعلامیه تاسیس رژیم صهیونیستی، روسیه یکی از نخستین کشورهایی بود که اسراییل را به رسمیت شناخت و روابط دیپلماتیک با تل‌آویو برقرار کرد. اما سال‌ها بعد این مسکو بود که با کمک چکسلواکی در جنگ 6 روزه اعراب و اسراییل، اعراب را به سلاح‌های روسی مجهز کرد. اما وقتی این جنگ به پایان رسید، روابط روسیه با برخی کشورهای عربی نظیر مصر مخدوش شد.


امروز اما روسیه معتقد است که بیت‌المقدس شرقی باید پایتخت کشور فلسطینی در آینده باشد و بیت‌المقدس غربی هم باید به اسراییل تعلق داشته باشد. روسیه به جای آنکه تلاش کند حماس و اسراییل را دور میز مذاکره بنشاند، درخواست تشکیل جلسه گروه چهار خاورمیانه را با حضور وزرای خارجه، مطرح کرده است. این گروه شامل روسیه، امریکا، سازمان ملل و اتحادیه اروپا می‌شود.


به نظر می‌رسد روسیه از قدم نهادن به آتش جنگ حماس و تل‌آویو و بازی کردن نقش میانجی بیم دارد. روسیه می‌داند که اگر در میانه این بحران قدمی به اشتباه بردارد ممکن است روابطش با غرب دستخوش بحران شود چراکه اولویت غرب در خصوص این بحران، حمایت بی‌چون و چرا از اسراییل است. از سوی دیگر اقتصاد روسیه وابستگی زیادی به صادرات کالاهای روسی به اروپا و وارد شدن ارز دارد. بنابراین مسکو قصد ندارد بهانه‌ای به غرب بدهد تا دور جدیدی از تحریم‌ها را علیه‌اش اعمال کند.


از سوی دیگر چنانچه روسیه وارد نقش‌آفرینی در تحولات غزه شود و چنانچه در جانب اسراییل بایستد، روابطش با ترکیه تیره خواهد شد. ترکیه اخیرا بابت روابط نزدیکش با روسیه هزینه زیادی پرداخت کرده و غرب در چارچوب سازمان پیمان آتلانتیک شمالی به آنکارا فشار وارد می‌کند. نکته دیگری که از دید روس‌های فرصت‌طلب دور نمانده این است که هر گونه درگیری در خاورمیانه می‌تواند هم موجب افزایش قیمت نفت شود و هم تقاضا برای خرید سلاح از مسکو را افزایش دهد.


یکی دیگر از ملاحظات روسیه در خصوص درگیری‌های اخیر غزه این است که با توجه به تلاش‌های شکست‌خورده قبلی برای حل بحران اسراییل و فلسطین مسکو دوست ندارد تلاشی را آغاز کند که پایانش شکست باشد. البته موضع روسیه در خصوص این مساله روشن است. این کشور عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل همچنین عضو گروه چهار خاورمیانه است. این کشور از طرح دو کشوری حمایت می‌کند. اما در عین حال می‌داند ورودش به روند میانجی‌گری میان اسراییل و فلسطین شرط بستن روی اسب بازنده است. بنابراین ترجیح می‌دهد، سرمایه سیاسی خود را هدر ندهد و در عوض نهادهایی نظیر شورای امنیت سازمان ملل متحد و گروه چهار خاورمیانه را جلو بیندازد. در چنین شرایطی روسیه می‌تواند از خطر شکست خوردن در روند میانجی‌گری ایمن باشد.


و اما نکته دیگر در خصوص دلیل سکوت روسیه، دکترین سیاست خارجی روسیه است که چند سال پیش ولادیمیر پوتین آن را بازنگری کرد. براساس این دکترین، روسیه صرفا در خصوص تحولاتی وارد عمل می‌شود که آن تحولات، تهدیدی جدی برای منافع روسیه محسوب شوند یا اینکه در مجاورت منافع روسیه در حال وقوع باشند. کاملا واضح است که سرزمین‌های اشغالی هزاران مایل از مرزهای روسیه فاصله دارند.


آنچه که بیشتر از غزه، پوتین را نگران می‌کند مناطقی است که در مرزهای جنوبی روسیه واقع شده‌اند. مناطق مرزی قفقاز اکثرا مسلمان‌نشین هستند بنابراین به ‌طور طبیعی در جریان درگیری‌های غزه در ماه رمضان در جانب فلسطین می‌ایستند و اقدامات اسراییل را غیرقانونی قلمداد می‌کنند.


برای مثال رمضان قدیروف، رییس‌جمهوری چچن به تازگی از اسراییل خواسته به خاطر خشونت‌هایی که صورت گرفته از فلسطینی‌ها عذرخواهی کند. او گفته اقدامات اسراییل به تمام معنا خشن بوده و قصد داشته مسلمانان فلسطین را به قانون‌شکنی ترغیب کند. مسکو به خوبی می‌داند که تعداد مسلمانان در روسیه در حال افزایش است. این روند به خصوص در شمال قفقاز که نرخ رشد جمعیت و مهاجرت بیشتری دارد بسیار سریع‌تر از آسیای مرکزی است. در 7 منطقه چچن، اینگوشتیا، داغستان، جمهوری کاباردینو- بالکاریا، قره‌چای، باشقیرستان و تاتارستان، مسلمانان اکثریت جمعیت را شکل می‌دهند.


این احتمال وجود دارد که مسلمانان این مناطق در حمایت از مردم فلسطین به خیابان‌ها بریزند. مسکو در سال 2017 تجربه‌ای تقریبا مشابه داشته است. در آن سال مسلمانان در گروزنی، مخاچ‌قلعه پایتخت داغستان و دیگر شهرهای قفقاز شمالی در حمایت از مردم روهینگیا در میانمار به خیابان‌ها ریختند. بنابراین در فقره اخیر درگیری‌های غزه هر گونه چرخش احتمالی روسیه به نفع اسراییل ممکن است با واکنش منفی مردم این مناطق روبه‌رو شود و این واکنش منفی می‌تواند به اعتراضات گسترده نه تنها علیه اسراییل بلکه علیه مسکو ختم شود. روسیه تمایلی ندارد بهانه‌ای برای بروز اعتراضات در این منطقه استراتژیک که در میانه اروپا و آسیا قرار گرفته‌، بدهد.


پیش از هر چیزی، روسیه تمایل دارد روابط خوب خود را با اسراییل و جهان عرب حفظ کند و در عین حال به هیچ‌وجه تمایل ندارد، کیفیت روابطش با مسلمانان همسایه خود را مخدوش کند. به همین دلیل است که روسیه ترجیح می‌دهد همه اقدامات خود را از کانال گروه چهار خاورمیانه انجام دهد چه اینکه به این وسیله روسیه از آسیب خطراتی که پیش‌تر ذکر شد در امان می‌ماند.


منابع:
Chatham house
Foreign Policy
Reuters


نکته دیگر در خصوص دلیل سکوت روسیه، دکترین سیاست خارجی روسیه است که چند سال پیش ولادیمیر پوتین آن را بازنگری کرد. براساس این دکترین، روسیه صرفا در خصوص تحولاتی وارد عمل می‌شود که آن تحولات، تهدیدی جدی برای منافع روسیه محسوب شوند یا اینکه در مجاورت منافع روسیه در حال وقوع باشند. کاملا واضح است که سرزمین‌های اشغالی هزاران مایل از مرزهای روسیه فاصله دارند.


آنچه که بیشتر از غزه پوتین را نگران می‌کند، مناطقی است که در مرزهای جنوبی روسیه واقع شده‌اند. مناطق مرزی قفقاز اکثرا مسلمان‌نشین هستند بنابراین به ‌طور طبیعی در جریان درگیری‌های غزه در ماه رمضان در جانب فلسطین می‌ایستند و اقدامات اسراییل را غیرقانونی قلمداد می‌کنند. برای مثال رمضان قدیروف، رییس‌جمهوری چچن به تازگی از اسراییل خواسته به خاطر خشونت‌هایی که صورت گرفته از فلسطینی‌ها عذرخواهی کند. او گفته اقدامات اسراییل به تمام معنا خشن بوده و قصد داشته مسلمانان فلسطین را به قانون‌شکنی ترغیب کند. مسکو به خوبی می‌داند که تعداد مسلمانان در روسیه در حال افزایش است. این روند به خصوص در شمال قفقاز که نرخ رشد جمعیت و مهاجرت بیشتری دارد بسیار سریع‌تر از آسیای مرکزی است.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها