کد خبر: 487905
|
۱۴۰۰/۰۲/۳۰ ۱۴:۲۸:۱۷
| |

الاخبار:

عماد مغنیه زنده؛ فرمانده «کتائب القسام» کیست؟

روزنامه لبنانی الاخبار، در گزارشی به معرفی فرمانده ناشناس کتائب القسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) پرداخت که ارتش اسرائیل طی چند روز گذشته در دو عملیات اطلاعاتی در ترور او ناکام ماند.

عماد مغنیه زنده؛ فرمانده «کتائب القسام» کیست؟
کد خبر: 487905
|
۱۴۰۰/۰۲/۳۰ ۱۴:۲۸:۱۷

اعتمادآنلاین| به‌رغم تلاش‌‌های چندباره تل‌آویو برای ترور فرمانده کل شاخه نظامی حماس؛ اما این رژیم هنوز نتوانسته یک تصویر جدید از او به دست بیاورد و با به بن‌بست رسیدن تمام این تلاش‌ها، او را «گربه‌ای با هفت‌ جان» لقب داده است.

به گزارش فارس، روزنامه لبنانی «الاخبار»، امروز (پنجشنبه)، در گزارشی به معرفی فرمانده ناشناس «کتائب القسام» شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) پرداخت که ارتش رژیم صهیونیستی طی چند روز گذشته در دو عملیات اطلاعاتی در ترور او ناکام ماند.

الاخبار درباره او نوشت که تا دیشب اسرائیلی‌ها به صراحت می‌گفتند که ارتش دو بار در تلاش بوده تا «محمد الضیف» فرمانده کل و فرمانده ستاد کل کتائب القسام را ترور کند که موفق نشدند. چند روز بعد، روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» به نقل از یک منبع در سازمان اطلاعات اسرائیل خبر داد که که «هشت بار اقداماتی نافرجام برای کشتن... الضیف انجام شده است»؛ اما هم‌اکنون سؤال اینجاست، این سایه که ترور آن برای اسرائیلی‌ها برابر با ترور «عماد مغنیه» فرمانده ارشد جنبش حزب‌الله است، کیست؟

طبق این گزارش، نام حقیقی او «محمد دیاب ابراهم المصری» معروف به «ابو خالد» است که در القسام به خاطر رفتن از خانه‌ای به خانه‌ای دیگر در جریان تعقیب‌و‌گریزهای دهه نود، «الضیف» یعنی مهمان خانه مردم لقب گرفته است.

وی سرشناس‌ترین فرمانده نظامی فعلی فلسطین پس از «یحیی عیاش» است که پس از توسعه ساختار و بنیان جنبش حماس، هم‌اکنون فرماندهی شاخه نظامی این جنبش و ستادکل آن را برعهده دارد.

این روزنامه لبنانی ادامه داد، او پس از پنج اقدام برای ترور پیش از درگیری‌‌های کنونی فلسطین، هم‌اکنون فرد شماره یکی است که تحت تعقیب اشغالگران قرار دارد.

بر اساس این گزارش، الضیف در سال 1965 در شهر خانیونس در جنوب نوار غزه در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود و پیش از اعلام «احمد یاسین» بنیان‌گذار حماس درباره تأسیس این جنبش به فعالیت در مسجد و دعوت‌گری مشغول بوده است.

او در جریان تحصیل در دانشگاه اسلامی (الجامعه الاسلامیه)، اقدامات جهادی خود را پس از پیوستن به شاخه دانشجویی «فراکسیون اسلامی» آغاز کرد و پس از آن، وارد گروه‌های تازه‌تأسیس مسلح حماس شد تا این‌گونه در میان غزه و کرانه باختری اشغالی دائم در گردش باشد. او به دستور «صلاح الشحاده» فرمانده اول کتائب القسام که در سال 2003 به دست اشغالگران ترور شد، چند گروه مسلح تشکیل داد.

الاخبار در ادامه نوشت که نیروهای اشغالگر در سال 1989 که در آن زمان نوار غزه را در دست داشتند، او را دستگیر کردند و الضیف به علت عدم اعتراف به عضویت در شاخه نظامی حماس، به مدت شانزده ماه بدون محاکمه زندانی بود.

بر اساس این گزارش، محمد الضیف در جریان جریان دستگیری‌اش با شهید شحاده و شهید «زکریا الشوربجی» بر سر سازماندهی گروهی برای به اسارت درآوردن نظامیان به توافق رسید؛ اما در یک دایره بسته و بدون ارتباط با سازمان یا دستوری مرکزی تا در صورت حمله امنیتی یا نظامی، به سازمان نفوذی صورت نگیرد.

پس از آزاد شدن فرمانده کنونی القسام از زندان، روند پنهان شدن و سطوح بالایی از احتیاط در ارتباطات و تشکیل گروه‌های نظامی مسلح سری در نوار غزه آغاز شد که پس از آن، الضیف به کرانه باختری رفت تا برای حماس یک شاخه نظامی در آنجا تأسیس کند.

محمد الضیف همان کسی بود که عملیات ربودن «نحشون فاکسمان» نظامی صهیونیست را در اراضی اشغالی به اجرا درآورد.

پس از ترور عیاش، محمد الضیف در سال 1996 فرماندهی عملیات «انتقام مقدس» را برای گرفتن انتقام خون رفیق راه خود برعهده گرفت؛ عملیاتی که در جریان آن، ده‌ها تن از نظامیان صهیونیست در ماه می سال 2000 به هلاکت رسیدند. چند ماه پیش از شعله‌ور شدن انتفاضه دوم، تشکیلات در غزه او را دستگیر کرد؛ اما او توانست با آغاز انتفاضه از زندان فرار کند و روند توسعه گسترده و پنهانی شاخه نظامی حماس را بی‌آنکه شکل و تصویر او شناخته شود، آغاز کرد و این‌گونه بود که تلاش‌های برای تعقیب و دست‌یابی به او بیشتر شد و القابی همچون «رأس الافعی» (سر افعی) و «ابن الموت» (پسر مرگ) به او داده شد.

تلاش برای ترور

الاخبار می‌نویسد، در طول سی سال تاکنون، الضیف پنجاه و شش ساله برای اشغالگران یکی از هدف‌های بزرگ به شمار می‌آید و آن‌ها او را مسئول و برنامه‌ریر عملیات‌هایی می‌دانند که به کشته شدن صدها نفر [نظامی صهیونیست] انجامیده و همچنان در تعقیب او هستند.

بر اساس این گزارش، در سال‌های 2001، 2002، 2003، 2006 و 2014 پنج بار برای ترور حتمی فرمانده فعلی القسام به‌خوبی برنامه‌ریزی شده بود، که تمام این عملیات‌ها ناکام ماند از این رو نظام امنیت تل‌آویو به او لقب «گربه‌ هفت‌جان»‌ را داد.

مشهورترین اقدام برای ترور او در اواخر سبتامبر سال 2002 انجام شد که تل‌آوی در آن زمان اذعان کرد او به‌طرز معجزه‌آسایی از حمله موشکی بالگردهای این رژیم در محله «الشیخ رضوان» غزه جان سالم به در برد و رسما و با پس گرفتن اعلام پیشین خود درباره ترور شدن او اذعان کرد که الضیف همچنان زنده است.

در سال 2006، تل‌آویو با هدف قرار دادن خانه «نبیل ابو سلیمه» یکی از فرماندهان حماس با سه موشک جنگنده‌های اف-16 در محله شیخ رضوان مدعی شد که الضیف در آن خانه ریاست یکی از نشست‌های فرماندهان القسام را برعهده داشته که در آن نشست، «احمد الجعبری» معاون او، «احمد الغندور» فرمانده تیپ شمال غزه و «رائد سعد» فرمانده تیپ شهر غزه نیز حضور داشتند و همه آن‌ها مجروح شده‌اند که القسام رسما این ادعا را تکذیب کرد.

به گفته الاخبار، در آخرین تلاش برای ترور الضیف در تابستان سال 2014، «وداد» همسر الضیف (در 27 سالگی) و فرزند او «علی» که تنها هفت ماه داشت و همچنین دختر او «ساره» در یک حمله هوایی که یک خانه را در محله شیخ رضوان هدف قرار داد، به شهادت رسیدند.

روزنامه آمریایکایی «نیویورک تایمز» به نقل از یک مقام فعلی و یک مقام سابق سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی، الضیف در تلاش‌های انجام شده برای ترور ادعا کرده است که او یک چشم و دست خود را از دست داده و بر اثر پخش شدن ترکش‌ها، دچار اختلالات عصبی شده و شنوایی‌اش ضعیف و دچار لنگیدن پا شده است.

مطابق با این گزارش، یک مقام اطلاعاتی بلندپایه اسرائیلی نیز مدعی شده است که زمان ورود او به غزه در سال 2014، «اسرائیل فرصتی برای کشتن او داشته؛ اما به علت وقوع جنگ از این اقدام خودداری کرده است»؛ این ادعا در حالی مطرح شد که یک گزارش اسرائیلی فاش کرده بود که او یک بار از کمین برنامه‌ریزی شده حین رفتن به مصر جان سالم به در برده است.

محمد الضیف رهبر جنگ

نام الضیف بار دیگر در آستانه درگیری‌های اخیر در فلسطین بر سر زبان‌ها افتاد و فلسطینی‌ها نام او را در تظاهراتشان چه در مسجدالاقصی چه در مناطق دیگری از محله قدیمی قدس اشغالی فریاد زدند.

در تظاهرات اخیر در قدس اشغالی و همچنین تظاهرات اهالی کرانه باختری و اراضی 1948، مردم شعار «ما مردان محمد الضیف» هستیم سر دادند و این شعار در میان برخی از افراد مسلح جنبش فتح نیز شنیده شد و این‌گونه بود که الضیف عملا به عنوان «فرمانده جنگ مقاومت» در یک فایل ویدئویی ظاهر شد چراکه گروه‌های مقاومت فلسطین به ضرب‌الاجل او درباره عدم حمله به تل‌‌آویو و مهلت چندساعته برای تخلیه مسجدالاقصی پایبند بودند که این خود بیانگر جایگاه او در میان شاخه نظامی گروه‌های مقاومت فلسطین است.

طبق این گزارش، این مرد که «سایه» لقب گرفته است در اماکن عمومی دیده نشده و حتی صهیونیست‌ها نیز که به دنبال او هستند یک عکس جدید از او ندارند و تا امروز نیز به گفته صهیونیست‌ها، او بیشتر از هر مسئول دیگری در تشکیلات و حماس کلید جنگ و صلح را در دستانش دارد تا جایی که برخی روزنامه‌نگاران صهیونیست سؤالاتی درباره موعدی که ابوخالد برای پایان جنگ اعلام می‌کند، پرسش‌هایی مطرح کرده‌اند.

وبگاه عبری‌‌زبان «والا» در این خصوص در یکی از گزار‌ش‌های خود نوشت که الضیف در «تحمیل معادله‌ای جدید علیه اسرائیل» موفق بوده است. در عین حال، «شمریت مئیر» نویسنده روزنامه عبری‌ «یدیعوت آحارانوت» نیز درباره او گفت: «اسرائیل هزینی سنگینی به خاطر دشمنی با الضیف پرداخت کرد».

بر اساس گزارش الاخبار، «آوی دیختر» فرمانده دستگاه امنیت و اطلاعات داخلی سابق رژیم صهیونیستی در غزه (شاباک) درباره او گفته است: «او حقیقتا از هر لحاظ مردمی نظامی است و شخصیتی است که همه به او گوش فرا می‌دهند».

طبق این گزارش، یکی دیگر از افسران شاباک و مسئول تعقیب او درباره او گفته است: «بسیار متواضع بود و به خاطر شناخت خوبش از خودش، توانمندی شخصی بالایی دارد که همه این‌ها باعث شده او پنهان باشد و [مأموریت] شاباک در رسیدن به او دشوار شده است».

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها