آمریکا تا حدودی مسئول شدت گرفتن درگیری در غزه است
ایالات متحده تا حدودی مسئول شدت گرفتن درگیری در غزه است. انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به اورشلیم و به رسمیت شناختن شهر مقدس به عنوان پایتخت اسراییل با حکم دونالد ترامپ، حمایت بدون قید و شرط از سیاست ضدفلسطینی نتانیاهو بوده است.
اعتمادآنلاین| جنگ خونین اسراییل علیه حماس در طول یازده روز در حدود 230 کشته از جمله 65 کودک و بیش از 1700 زخمی به جا گذاشت و سرانجام با آتشبس پایان یافت. با وجود خاتمه درگیریها در غزه، درگیریهای جدیدی در محوطه حرم شریف در بیتالمقدس میان فلسطینیها و نیروهای امنیتی اسراییل رخ داد. این بدین معنی است که بدون تردید توافق حاصل تحت فشارهای بینالمللی دوام زیادی نخواهد داشت.
روزنامه اعتماد در یادداشتی نوشت: در واقع، هیچیک از عواملی که باعث شعلهور شدن درگیری بودند از میان برداشته نشده است. آیا نتانیاهو برای جاهطلبیهای شخصی خود به ویژه «فرار از عدالت» و رویای وسواسگونه «اسراییل بزرگ» حاضر به راه انداختن جنگ خواهد بود؟
در پاسخ به این سوال به نظر میرسد که نتانیاهو علاوه بر جنگ خارجی حاضر به پذیرش خطر جنگ داخلی نیز هست و سیاستهای تبعیضآمیز او علیه اعراب اسراییل محرک اصلی آن است. واکنشهای اعراب اسراییلی، دولت یهود و افراطیون راستگرای اسراییلی و ناظران بینالمللی را شگفتزده کرد.
آنان بر این باور بودند که آرمان فلسطین از میان رفته و دیگر مورد توجه کسی نیست. جهان عرب گسترش استعمار اسراییل در کرانه باختری و تحقیر فلسطینیان ساکن سرزمینهای اشغالی با در نظر گرفتن آنان به عنوان شهروندان درجه دو را نادیده میگرفت.
بیعلاقگی روزافزون جامعه جهانی از زمان شکست پیمان اسلو منعکسکننده ناامیدی فلسطینیان در مبارزه برای به دست آوردن سرزمینی بود که بهطور مشروع سزاوار آن هستند. اما چطور میتوان آنان را برای این حس رهاشدگی سرزنش کرد، در حالی که کشورهای عربی خاورمیانه از جمله عربستان سعودی به نام منافع استراتژیک خود بیش از پیش نسبت به سرنوشت آنان بیتفاوت بودند؟
این واقعیت که اعراب اسراییلی با خشونت ناامیدی خود را بروز میدهند بیانگر این است که روح سرکش آنان دست نخورده باقی مانده است. اشتباه نتانیاهو این بود که تصور میکرد آرمان فلسطین از میان رفته، در حالی که فقط آرامش قبل از توفان برقرار بود.
او خودش با شعارهای مبتنی بر توهمات همزیستی مسالمتآمیز یهودیان و اعراب اسراییلی و تسلیم و رضای آنان به عنوان اقلیت مورد تبعیض، آتش زیر خاکستر را شعلهور کرد.
آیا احتمال وقوع جنگ داخلی در اسراییل وجود دارد؟ یهودیان ارتدوکس تندرو و بخشی از از راستگرایان سنتی همسو با تفکرات موشه یلعون وزیر دفاع سابق نتانیاهو از قدیم بر این باور هستند که خطر اعراب اسراییلی که یکپنجم جمعیت اسراییل را تشکیل میدهند همانند یک بمب جمعیتی بسیار بیشتر از خطر تهدید حماس است.
این جمعیت افراطی بهطور فعالانه در تلاش هستند تا آنان را از ملیت اسراییلی خود محروم ساخته و از کشور بیرون برانند. تا زمانی که سیاست تبعیضآمیز اسراییل که اخیرا سازمان دیدبان حقوق بشر آن را آپارتاید نامیده علیه شهروندان عرب اسراییلی ادامه داشته باشد، آنان میتوانند تهدید بالقوهای به حساب بیایند.
واکنش به سیاستهای تبعیضآمیز منجر به عصبانیت فزاینده و در نهایت درگیریهای خونین داخلی میشود. سرکوبهای پلیس در الاقصی، سلب مالکیت فلسطینیان در بیتالمقدس شرقی و بمبگذاریهای اخیر در غزه باعث گسترش فقر و حاشیهنشینی شده بهطوریکه برای شهروندان قربانی قابل تحمل نیست.
در بسیاری از شهرهای دارای ترکیب قومیتی زیاد، تقابل میان اعراب و اسراییلیها خصوصا میان جوانان عرب و جوانان یهودی ارتدوکس افراطی رخ داده است. جوانان عرب خواستار برابری و حق بهرهمندی از یک زندگی مناسب و معقول هستند و از حاشیهنشینی امتناع میورزند.
دولتهای متوالی اسراییل به ویژه در دوران نتانیاهو این خواستهها را نادیده گرفتهاند. از زمان انتفاضه دوم وضعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی 1.5 میلیون عرب اسراییلی بهطور قابلتوجهی بدتر شده است. در مقایسه با پانزده درصد جمعیت یهودی اسراییل، بیش از نیمی از این جامعه زیر خط فقر زندگی میکنند. ایالات متحده تا حدودی مسوول شدت گرفتن درگیری در غزه است.
انتقال سفارت امریکا از تلآویو به اورشلیم و به رسمیت شناختن شهر مقدس به عنوان پایتخت اسراییل با حکم دونالد ترامپ، حمایت بدون قید و شرط از سیاست ضدفلسطینی نتانیاهو بوده است. «طرح صلح برای خاورمیانه» که بدون مشورت با فلسطینیها انجام شد، اصل استعمار در کرانه باختری را بیشرمانه تایید کرد و راه را برای گسترش شهرکهای اسراییلی هموار ساخت.
جو بایدن از زمان تحلیف خود بهطور محتاطانه از این موضوع پرهیز کرده است. عدم تعهد وی در این خصوص انتقادات زیادی از جمله در داخل حزب دموکرات به دنبال داشته است.
به نظر نمیرسد که در ایالات متحده در خصوص مساله اسراییل و فلسطین اتفاقنظر وجود داشته باشد و هر دو حزب خواهان آن هستند که جو بایدن موضع محکمی در قبال این مورد اتخاذ نماید.
در واقع تفکیک بین حمایت از اسراییل به عنوان یک کشور و حق انتقاد از سیاست دولت اسراییل و شخص نتانیاهو در هنگام نقض قوانین بینالمللی ضروری است. حمایت از اسراییل به معنای تایید سیاستی نیست که برای ثبات کشور عبری و خاورمیانه خطرناک باشد.
اگرچه دیپلماسی بهطور قطع راهگشای درگیری بین دولت یهود و حماس خواهد بود، اما از حلوفصل منازعات اجتماعی و قومی که دموکراسی اسراییلی را از درون آزار میدهد و بقای آن را بهشدت تهدید میکند ناتوان خواهد بود.
توافقات ابراهیم میان اسراییل و متحدان جدید خود در جهان عرب مسلمان یعنی بحرین و امارات متحده در اثر درگیریهای اخیر تضعیف شده است. اکنون ایالات متحده فرصت دارد با اتخاذ یک سیاست واقعا متعادل در قبال اسراییل به آرمانهای اعراب اسراییلی به ویژه جوانانی که از روی ناامیدی به خشونت کشیده شدهاند توجه بیشتری نشان دهد.
تا زمانی که درگیری اسراییل و فلسطین که بیشتر یک درگیری داخلی است حلوفصل نشود، دولت عبری بهطور مداوم در معرض تهدید بیثباتی و حتی فروپاشی قرار دارد.
دیدگاه تان را بنویسید