نیکولاس مادورو چطور تحریمها را شکست داد؟
ونزوئلا؛ از همکاری با ایران تا مدیریت درآمدهای نفتی
آگوست سال 2017 ونزوئلا در میانه یکی از بزرگترین اعتراضات مردمی در تاریخ معاصر خود قرار داشت؛ اعتراضاتی که رکوردی تاریخی از خود به جای گذاشته بود و 100 روز متوالی ادامه یافته بود.
اعتمادآنلاین| آگوست سال 2017 ونزوئلا در میانه یکی از بزرگترین اعتراضات مردمی در تاریخ معاصر خود قرار داشت؛ اعتراضاتی که رکوردی تاریخی از خود به جای گذاشته بود و 100 روز متوالی ادامه یافته بود. در آن زمان به رغم اینکه رژیم مادورو با خشونت دست به سرکوب اعتراضات میزد و تقریبا 100 نفر در جریان این سرکوب کشته شدند، باوری در سراسر ونزوئلا وجود داشت و آن اینکه جوانان کشور تا زمانی که دموکراسی بر ونزوئلا حاکم نشود به خانههایشان بازنخواهند گشت.
به گزارش روزنامه اعتماد، در آن سو اما دونالد ترامپ(رییسجمهور وقت ایالات متحده) در اقدامی درست برخلاف خواست جوانان ونزوئلا، رویکرد امریکا در قبال بحرانهای سیاسی و اقتصادی ونزوئلا را به شدت رادیکال کرد. ترامپ با هدف حمایت از معترضان، سیاست تهاجمی اعمال تحریمها علیه دولت مادورو را دنبال کرد چراکه باور داشت، تحریمها موجب خواهد شد دولت مادورو به لحاظ اقتصادی تحت فشار قرار گرفته و به این ترتیب روند انتقال قدرت از دولت مادورو به دولت مورد حمایت معترضان سریعتر انجام شود. اما بعد از گذشت 4 سال شرایط سیاسی در ونزوئلا کاملا خلاف خواست امریکا پیش رفته است.
امروز دولت نیکلاس مادورو قدرتمندتر از هر زمان دیگری است. در عین حال جامعه مدنی ونزوئلا زیر بار فشار سیاسی و اقتصادی کمر خم کرده و وضعیت به گونهای درآمده که از هر 10 نفر 8 نفرشان زیر خط فقر مطلق روزگار میگذرانند. این وضعیت باعث شده بیش از 6 میلیون نفر از جمعیت ونزوئلا به دیگر کشورها بگریزند. برآورد میشود که حدود 7 میلیون نفر از مردم ونزوئلا نیز به کمکهای بشردوستانهای نظیر دارو و درمان، سرپناه، برخورداری از امکانات بهداشتی و غذا نیاز داشته باشند. کوتاه سخن اینکه تحریمها نه تنها نتوانست موجب تغییر رژیم در ونزوئلا شود بلکه گویی موجب شد پایههای قدرت مادورو در این کشور مستحکمتر هم بشود. اما چرا؟
از سال 2006 به بعد ایالات متحده امریکا به بهانههایی از قبیل نقض حقوق بشر، پولشویی و ارتباط داشتن با رژیمهای دیکتاتوری و گروههای مخل نظم بینالمللی، تحریمهایی علیه ونزوئلا به اجرا گذاشت. جورج بوش در دوران ریاستجمهوری خود اعلام کرد، دولت هوگو چاوز در ونزوئلا آن طور که باید با امریکا در خصوص مباره با تروریسم همکاری نمیکند و در نتیجه فروش تسلیحات به ونزوئلا را ممنوع اعلام کرد. با این حال تا قبل از روی کار آمدن ترامپ و آغاز کمپین فشار حداکثری علیه ونزوئلا، سیاست امریکا حداقل در ظاهر، تغییر رژیم در کاراکاس نبود. هدف از کمپین فشار حداکثری این بود که هستههای اصلی ائتلاف قدرت در ونزوئلا از طریق اعمال فشار تحریمها در هم شکسته شوند. به خصوص اینکه سیاستگذاران این کمپین معتقد بودند، کمبود منابعی که به واسطه به اجرا گذاشته شدن این تحریمها ایجاد میشود، موجب خواهد شد مادورو کنترلش را بر بسیاری از گروهها و جریانات سیاسی حامی خود نظیر نخبگان سیاسی و نظامی از دست داده و علاوه بر این نتواند به شکل مفیدی از حمایتهای روسیه و چین استفاده کند. البته این نوع نگاه در خصوص کاربرد تحریمها از آن دسته موضوعاتی است که هنوز هم درباره صحتشان در محافل آکادمیک مورد بحث است. به هر حال دولت ترامپ معتقد بود فرصتی برای سرنگونی رژیم مادورو دست داده و باید از این فرصت استفاده کند.
دولت ترامپ برای سرنگونی دولت مادورو از 3 نوع تحریم متفاوت و قدرتمند استفاده کرد. نخستین دور تحریمها علیه ونزوئلا در آگوست سال 2017 آغاز شد. در این دور از تحریمها دسترسی دولت ونزوئلا به سیستم مالی امریکا قطع شد. تا پیش از این تحریمها، شرکت ملی نفت و گاز ونزوئلا به بازار اوراق قرضه امریکا و دیگر نهادهای مالی این کشور دسترسی داشت. برای مثال در سال 2017 گولدمن ساکس 2 میلیارد و 800 میلیون دلار از اوراق قرضه شرکت ملی نفت و گار ونزوئلا را خریداری کرده بود و به این ترتیب پول نقد فراوانی در اختیار این شرکت قرار داده بود. اما با این تصمیم ترامپ این گزینهها به طور کلی از روی میز برداشته شد. در سال 2019 ترامپ تصمیم گرفت، حسابهای بانکی دولت ونزوئلا در بانکهای امریکایی را مسدود کند. دولت ترامپ همچنین از همه نهادهای مالی امریکا خواست از انجام هر گونه تراکنش مالی با دولت مادورو خودداری و پیش از هر گونه تراکنش مالی ابتدا از دفتر کنترل داراییهای خارجی(اوفک) در وزارت خزانهداری مجوز دریافت کنند. دومین نوع تحریمهای ترامپ علیه ونزوئلا، سری تحریمهایی بود که با هدف فلج کردن فعالیت شرکت نفت و گاز ونزوئلا طراحی شده بود.
این تحریمها از ژانویه سال 2019 آغاز و به این ترتیب دسترسی ونزوئلا به داراییها و املاک و اموالش در امریکا قطع شد. برای مثال بعد از این تحریمها، شرکت ملی نفت و گاز ونزوئلا دیگر نتوانست به شرکت زیرمجموعهاش CITGO که در امریکا واقع شده است و مجموعهای از پالایشگاهها را اداره میکند، دسترسی داشته باشد. در همان ماه وزارت خزانهداری امریکا همه نهادهای مالی این کشور را از انجام هر گونه تراکنش مالی با شرکت ملی نفت ونزوئلا منع کرد و بعدها در همان سال 2019 وزارت خزانهداری امریکا همه شرکتها (چه خارجی و چه امریکایی) را از تجارت با شرکت ملی نفت ونزوئلا منع کرد. در نتیجه این تحریمها صادرات نفت ونزوئلا کاهش یافته و به سطحی رسید که در 100 ساله اخیر بیسابقه بود. ونزوئلا که زمانی روزانه یکونیم میلیون بشکه نفت صادر میکرد در ماه ژوئن سال 2020 تنها توانست 390 هزار بشکه نفت صادر کند.
و اما سومین نوع تحریمها علیه ونزوئلا، تحریم افراد و اشخاص بود. براساس این نوع از تحریمها حسابهای بانکی و داراییهای افراد نزدیک به مادورو مسدود و توقیف شدند. اگرچه امریکا پیشتر نیز افرادی را در ونزوئلا تحریم کرده بود اما در دولت ترامپ دامنه اجرای این نوع از تحریمها بسیار گستردهتر شد. تا آنجا که تا پایان دوره ریاستجمهوری ترامپ، وزارت خزانهداری امریکا بیش از 160 فرد در ونزوئلا نظیر شخص نیکلاس مادورو، برخی ژنرالهای ارتش و برخی قضات دادگاه عالی این کشور را در لیست تحریمهای خود قرار داد. اما واقعیت این است که تمام این تحریمها به لحاظ سیاسی کاملا بیاثر بودند. دولت مادورو نه تنها در قدرت باقی مانده بلکه این طور به نظر میرسد که در مقایسه با سال 2017 قدرت بیشتری نیز به دست آورده است.
از زمانی که دولت سوسیالیست در ونزوئلا به قدرت رسید همواره از درآمدهای نفتی خود برای اعمال کنترل بر گروههای حامی خود استفاده کرده است. دولت سوسیالیست هوگو چاوز از درآمدهای نفتی برای اجرای برنامههای کمک مالی به فقرا و در عین حال دادن برخی امتیازات مالی به طبقات بالادست استفاده میکرد. برای مثال در سال 2003 هوگو چاوز نوعی سیاست کنترل قیمت ارز را اعمال کرد که این سیاست موجب شد، تفاوت عمدهای میان نرخ رسمی ارز و ترم بازار ایجاد شود. نرخ رسمی ارز به پشتوانه درآمدهای نفتی تعیین میشد. در نتیجه این سیاست فساد در شرکت ملی نفت ونزوئلا شیوع یافت و بین سالهای 2003 تا 2011 بیش از 20 میلیارد دلار ارز از کشور خارج شد. کاهش چشمگیر صادرات نفت ونزوئلا قاعدتا باید تهدیدی بسیار جدی برای دولت مادورو محسوب میشد.
اما مادورو توانست با یافتن منابع جایگزین، درآمدهای دیگر داشته باشد تا بتواند مواجببگیرانش را راضی نگه دارد. براساس گزارش وزارت دادگستری امریکا یکی از روشهای مادورو، مشارکت دولتش در تجارتهای غیرقانونی نظیر معدنکاری غیرقانونی و تجارت موادمخدر بوده است. در عین حال مادورو سیاستی در ونزوئلا دنبال کرد که کارشناسان این سیاست را بسیار به آزادسازی اقتصادی به سبک اتحاد جماهیر شوروی شبیه میدانند. به این معنا که او بخشهایی از اقتصاد ونزوئلا نظیر بخش خدمات و بخش نفت را آزادسازی کرد با این هدف که مشاغل جدیدِ ایجاد شده توسط نخبگان کشور پر شود. در عین حال دولت کنترل خود را بر باقی اقتصاد کشور حفظ کرد. یکی از این مثالها را میتوان در شرکت ملی نفت ونزوئلا مشاهده کرد. مدتی است که دولت ونزوئلا اعلام کرده برای صنعت نفت و گاز خود از سرمایهگذاری سرمایهگذاران داخلی و خارجی استقبال میکند.
دولت مادورو علاوه بر تلاش برای یافتن منابع درآمدی جایگزین، تمام توان خود را در زمینه دور زدن تحریمهای دولت ترامپ به کار گرفت. به این معنا که ونزوئلا آموخت که چطور میتواند خارج از سیستم مالی امریکا فعالیت کرده و چطور میتواند بر تحریمها علیه فعالیتهای تجاری شرکت ملی نفت، فایق آید. مادورو برای این کار سعی کرد، روابط خود را با کشورهایی که تجربه زیادی در دور زدن تحریمهای امریکا اندوخته بودند، تقویت کند. برای مثال ممنوعیت جهانی تجارت با شرکت ملی نفت ونزوئلا موجب شد، صادرات نفت ونزوئلا به دیگر کشورها قطع و ونزوئلا نیز در تامین سوخت مورد نیاز خود دچار مشکل شود و این کمبود سوخت در سراسر کشور به یک مشکل تبدیل شد. مادورو برای حل این مشکل به ایران روی آورد و ایران نیز محمولههای بنزین را به ونزوئلا ارسال کرد. تانکرهای حامل بنزین ایران توانستند خود را به ونزوئلا برسانند چراکه آنها از مسیر شاخ آفریقا عازم ونزوئلا شدند و در طول مسیر نیز ردیاب تانکر را خاموش کردند و به این ترتیب سیستمهای دریاب نتوانستند مکان دقیق آنها را تشخیص دهند. در ازای این لطف ایران، ونزوئلا نیز کنترل برخی پالایشگاههای کلیدیاش را به ایران سپرد و در نتیجه نقشآفرینی ایران در اقتصاد ونزوئلا بیشتر از گذشته شد.
مادورو همچنین به پکن نیز روی آورده است و در حال حاضر چین یکی از بزرگترین خریداران نفت ونزوئلاست. این خرید ابتدا توسط شرکتهایی انجام میشود که جایی ثبت نشدهاند سپس این شرکتها با اجاره کردن تانکرهای نفتی ناشناس این محمولههای نفتی را از طریق شاخ آفریقا به چین میبرند؛ چیزی شبیه طرح ایران برای ارسال بنزین به ونزوئلا. با توجه به اینکه تا به اینجای کار مادورو در مقاومت در مقابل تحریمها موفق بوده است بنابراین پیشبینی میشود که او همچنان به دور زدن تحریمهای امریکا ادامه دهد و آنها را هر روز بیشتر از دیروز بیاثر کند. این نتایج احتمالا خیلیها را به یاد موضوع ایران میاندازد. اگرچه بعد از تحریمهای سال 2018 امریکا علیه ایران، صادرات نفت این کشور به طور اسمی قطع شد اما ایران توانسته از فوریه سال 2020 تا فوریه سال جاری میلادی روزانه بین 600 تا یک میلیون و هفتصد هزار بشکه نفت بفروشد.
جو بایدن، رییسجمهوری امریکا با یک انتخاب مواجه است. نخست اینکه ایالات متحده امریکا به همین رویه در اعمال تحریمها ادامه دهد که بعید به نظر میرسد موجب تغییر رژیم در ونزوئلا شود بلکه برعکس زمینه پروپاگاندای مادورو به نفع خودش را فراهم کرده و مادورو را بیش از گذشته در دامن دولتهای ضدامریکا میاندازد.
راه دوم این است که بایدن از تحریمهای به طور استراتژیک استفاده کند. دولت بایدن نباید به تحریمها به عنوان یک هدف نگاه کند بلکه باید از آنها به عنوان یک اهرم در مذاکره با رژیم مادورو درباره موضوعاتی نظیر حقوق بشر و آزادیهای اقتصادی استفاده کند.
مادورو سیاستی در ونزوئلا دنبال کرد که کارشناسان این سیاست را بسیار به آزادسازی اقتصادی به سبک اتحاد جماهیر شوروی شبیه میدانند. به این معنا که او بخشهایی از اقتصاد ونزوئلا نظیر بخش خدمات و بخش نفت را آزادسازی کرد با این هدف که مشاغل جدیدِ ایجاد شده توسط نخبگان کشور پر شود. در عین حال دولت کنترل خود را بر باقی اقتصاد کشور حفظ کرد. یکی از این مثالها را میتوان در شرکت ملی نفت ونزوئلا مشاهده کرد. مدتی است که دولت ونزوئلا اعلام کرده در صنعت نفت و گاز خود از سرمایهگذاری سرمایهگذاران داخلی و خارجی استقبال میکند.
ممنوعیت جهانی تجارت با شرکت ملی نفت ونزوئلا موجب شد صادرات نفت ونزوئلا به دیگر کشورها قطع شود و ونزوئلا نیز در تامین سوخت مورد نیاز خود دچار مشکل شود و این کمبود سوخت در سراسر کشور به یک مشکل تبدیل شد. مادورو برای حل این مشکل به ایران روی آورد و ایران نیز محمولههای بنزین را به ونزوئلا ارسال کرد. تانکرهای حامل بنزین ایران توانستند خود را به ونزوئلا برسانند چراکه آنها از مسیر شاخ آفریقا عازم ونزوئلا شدند و در طول مسیر نیز ردیاب تانکر را خاموش کردند و به این ترتیب سیستمهای ردیاب نتوانستند مکان دقیق آنها را تشخیص دهند. در ازای این لطف ایران، ونزوئلا نیز کنترل برخی پالایشگاههای کلیدیاش را به ایران سپرد و در نتیجه نقشآفرینی ایران در اقتصاد ونزوئلا بیشتر از گذشته شد.
با توجه به اینکه تا به اینجای کار مادورو در مقاومت در مقابل تحریمها موفق بوده است بنابراین پیشبینی میشود که او همچنان به دور زدن تحریمهای امریکا ادامه دهد و آنها را هر روز بیشتر از دیروز بیاثر کند. این نتایج احتمالا خیلیها را به یاد موضوع ایران میاندازد. اگرچه بعد از تحریمهای سال 2018 امریکا علیه ایران، صادرات نفت این کشور به طور اسمی قطع شد اما ایران توانسته از فوریه سال 2020 تا فوریه سال جاری میلادی روزانه بین 600 تا یک میلیون و هفتصد هزار بشکه نفت بفروشد.
منبع: Foreign Policy
نویسندگان: خورخه جریساتی/ وولف فونلائر
مترجم: آرمین منتظری
دیدگاه تان را بنویسید