العربی الجدید:
آیا رابطه آمریکا و اسرائیل شکراب میشود؟
وقتی تحلیلگر بزرگی با وزنه استفان والت، از چنین لحنی در انتقاد از اسرائیل استفاده می کند، طبیعی است که نتیجه بگیریم رابطه خاصی که اسرائیل را به ایالات متحده وصل می کند، در حال فروپاشی است.
اعتمادآنلاین| العربی الجدید در مطلبی به قلم حسن نافعه نوشت: از مدتها پیش، در خصوص رابطه بین ایالات متحده و اسرائیل نظریه هایی ارائه شده که از آن میان دو نظریه اهمیت بیشتری دارند، نظریه کاربردی و نظریه لابی صهیونیستی. نظریه اول معتقد است دلیل اصلی موجودیت اسرائیل، فصل و جدایی مشرق عربی از مغرب عربی و تشکیل مانعی در برابر ایجاد یک دولت عربی یا اسلامی بزرگ و متحد در این منطقه حیاتی جهان است. اما نظریه دوم، معتقد است لابی صهیونیستی از سیطره تقریبا مطلق اقتصادی، صنعتی، رسانه ای و فکری در ایالات متحده آمریکا برخوردار است که به دنبال تامین منافع اسرائیل بوده و در این مسیر به تعارض با منافع آمریکا توجهی ندارد.
به گزارش انتخاب، به نظر می رسد ما در برابر دو نظریه متناقض قرار داریم، یعنی در حالی که براساس نظریه کاربردی اسرائیل صرفا یک ابزار برای اجرای سیاستهای دولت آمریکاست، طبق نظریه لابی صهیونیستی، اسرائیل می تواند ظرفیت منابع آمریکا را به نفع خود به خدمت گیرد.
این نظریه ها عربی هستند، اما طرف آمریکایی چه گرایشی دارد؟ عقلانیت آمریکایی این مساله را چگونه تفسیر می کند؟ در طول چند دهه طولانی، تصویر اسرائیل در تفکر آمریکایی، تصویر یک دولت کوچک است که از هر سو با دشمنان احاطه شده است، همانطور که در ماجرای هلوکاست، یهودیان زیادی توسط نازیها کشته شدند. زمانی که اسرائیل توانست بر تعدادی از ارتش های عربی در سال 1967 غلبه یابد، آمریکایی ها آن را یک دولت شجاع و توانا خواندند که توانسته از محاصره اطرافش رهایی یابد. بنابراین، طی چند دهه، مواضع و سیاستهای آمریکا در دو سطح رسمی و مردمی، طرفداری از اسرائیل بود، به نحوی که می توان گفت حمایت از اسرائیل و منافع آن، بر تمام منافع حزبی در آمریکا مقدم شد. با این حال، به مرور نشانه هایی از تغییر موضع در حیات سیاسی آمریکا نسبت به اسرائیل در حال نمایان شدن است. این تحول در ابتدا از صداهای معدودی در امریکا شنیده می شد، اما به مرور تبدیل به جریانی شد که مخالف برخی سیاستهای لجوجانه اسرائیل هستند و این مهم، نتیجه دو مساله بود:
اول، فاش شدن تجاوزهای مکرر لابی صهیونیستی، در این رابطه می توانیم به نقشی که سناتور جمهوری خواه راحل، پل ویندلی و کتابش در مبارزه با این لابی ایفا کرد، اشاره کنیم. علاوه بر اینکه نقش دو استاد برجسته دانشگاه، استفان والت و جان میرشایمر، نیز بسیار مهم است، دو شخصیتی که وارد نبرد سختی با لابی صهیونیستی شده و مقالات طولانی در رابطه با انتقاد از آن منتشر کردند.
دوم، کنار رفتن نقابها از طبیعت دولت اسرائیل، بعنوان یک دولت متجاوز و سلطه جو که در برابر تلاشها برای حل عادلانه مساله فلسطین می ایستد و همچنین مشخص شدن تبعیض نژادی در نظام سیاسی اسرائیل.
در اینجا فرصت کافی برای اشاره به تمام نشانه های تحول چشم گیر در مزاج آمریکایی نسبت به اسرائیل و سیاستهای آن نیست، اما مهمترین این نشانه ها، مقاله ای است که پروفسور استفان والت در تاریخ 27 می گذشته یعنی پس از توقف جنگ اسرائیل علیه نوار غزه در فارین پالسی منتشر کرد، با این عنوان: «زمان پایان دادن به رابطه ویژه با اسرائیل فرارسیده است».
والت در این مقاله نوشت: « تجاوزهای اخیر اسرائیل به فلسطینی ها دلایل بیشتری را برای ضرورت توقف حمایت اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک غیر مشروط از اسرائیل نشان داد، چرا که فواید این سیاست برای آمریکا صفر و هزینه های آن، گزاف است. حوادث هفته های اخیر ثابت کرد که حمایت نامشروط از اسرائیل، ادعای ایالات متحده در مورد برتری اخلاقی در صحنه بین المللی را دشوارتر می کند».
والت در ادامه انتقادات شدیدی را متوجه موضع دولت بایدن در قبال اسرائیل در جریان جنگ غزه کرده و تصریح نمود: «حمایت بی قید و شرط از اسرائیل در طول چند دهه، منجر به افزایش خطرات تروریسم علیه ایالات متحده شده و مسئولان اسرائیلی به راه افتادن جنگ آمریکایی علیه عراق کمک کردند، در همین راستا، سازمان های لابی صهیونیستی در ایالات متحده ثقل خود را روی جناحی افکندند که این جنگ را تایید می کرد».
والت در پایان مقاله خود خواستار روشن شدن رابطه بین ایالات متحده و اسرائیل شده و می خواهد آمریکا در شرایطی قرار بگیرد که بتواند از نظام آپارتاید در اسرائیل در صورت لزوم انتقاد کند.
وقتی تحلیلگر بزرگی با وزنه استفان والت، از چنین لحنی در انتقاد از اسرائیل استفاده می کند، طبیعی است که نتیجه بگیریم رابطه خاصی که اسرائیل را به ایالات متحده وصل می کند، در حال فروپاشی است و برخورد بین سیاستهای دولتی که خواهان رهبری جهان آزاد و لیبرال است و سیاستهای دولت دیگری که به سمت آپارتاید و تبعیض نژادی می رود، امری حتمی و مساله وقت است.
دیدگاه تان را بنویسید