سیدهادی برهانی، استاد مطالعات اسرائیل تشریح کرد:
معنای سقوط نتانیاهو برای تهران چیست؟ حرکت حساب شده ایران میتواند راه را بر خرابکاریهای اسرائیل ببندد / مهمترین دلیل سقوط نتانیاهو، آمدن بایدن بود / نتانیاهو در دوره ترامپ هرچه خواست، گرفت؛ اکنون خاورمیانه دیگری در حال شکل گیری است
سیدهادی برهانی، استاد مطالعات اسرائیل درمورد تحول اخیر و سقوط نتانیاهو گفت: تحول بسیار مهمی است و بر خاورمیانه تاثیر خواهد گذاشت. احتمالا پس از سقوط ترامپ این مهمترین تحولی است که خاورمیانه در ماههای اخیر تجربه کرده است.
اعتمادآنلاین| سیدهادی برهانی، استاد مطالعات اسرائیل در دانشگاه تهران معتقد است آنچه که تحول اخیر و سقوط نتانیاهو را رقم زده است، ریاست جمهوری بایدن است. به گفته او، در زمان ترامپ، نتانیاهو تقریبا هر چه خواست گرفت. سفارت آمریکا به بیت المقدس منتقل شد. الحاق جولان به اسرائیل و شهرک سازی در کرانه باختری مورد تایید آمریکا قرار گرفت و حتی با طرح معامله قرن زمینه انضمام بخش اعظم کرانه باختری به اسرائیل فراهم شد.
گفت و گوی «انتخاب» با سیدهادی برهانی، استاد مطالعات اسرائیل در دانشگاه تهران پیش روی شماست.
*ارزیابی شما از تحولات اسرائیل و سقوط نتانیاهو چیست؟
تحول بسیار مهمی است و بر خاورمیانه تاثیر خواهد گذاشت. احتمالا پس از سقوط ترامپ این مهمترین تحولی است که خاورمیانه در ماههای اخیر تجربه کرده است.
*مهمترین دلایل این سقوط را چه میدانید؟
عوامل مختلفی تاثیرگذار بوده اند. نتانیاهو شخصیتی خودرای و دیکتاتورمسلک بود و نخبگان اسرائیل را از خود بیزار کرده بود. همه آنها، از طیفهای مختلف، دست به دست هم دادند تا او را به زیر بکشند. چنین ائتلافی برای به زیر کشیدن یک سیاستمدار در اسرائیل سابقه نداشته است. همه جناحها از چپ و راست و میانه و حتی اعراب به هم نزدیک شده اند تا مانع ادامه بقای نتانیاهو در راس هرم قدرت در اسرائیل شوند. اسرائیل هیچگاه شاهد چنین اتفاقی نبوده است؛ که در یک ائتلاف هم راست گراترین احزاب و هم چپ گراترین و هم حزبی عربی متحد شوند. البته این یک عامل به حساب میآید.
*سایر عوامل چیست؟ مهمترین عامل را کدام میدانید؟
عوامل دیگری هم موثر بودند، اما مهمترین عامل از نظر بنده آمدن بایدن است. سایر عوامل مانند نارضایتی نخبگان از نتانیاهو قبلا در سالهای گذشته نیز وجود داشت، اما آنچه که تحول اخیر و سقوط نتانیاهو را رقم زده است، ریاست جمهوری بایدن است. این موضوع قبل از انتخابات اخیر آمریکا نیز قابل پیش بینی بود و در مصاحبه با انتخاب مطرح شد. عرض شد اگر بایدن سرکار بیاید نتانیاهو در معرض سقوط قرار خواهد گرفت.
*دلایل شما برای این پیش بینی چه بود؟
نتانیاهو به رغم نارضایتیهای داخلی، از نظر افکار عمومی اسرائیل، سیاست فلسطینی و منطقهای و کلا سیاست خارجی موفق و پردستاوردی داشت. کارهایی را که هیچ نخست وزیری در اسرائیل نتوانسته بود انجام دهد انجام داده بود. ایده تشکیل کشور فلسطین را تا مرز نابودی برد. راه حل دو دولت و تشکیل دولت فلسطینی را کنار گذاشت. راه انضمام کرانه باختری به اسرائیل را هموار کرد. بیشترین فشار را به فلسطین و حقوق فلسطینیها وارد کرد و در همان حال روابط اسرائیل با منطقه و کشورهای عربی را متحول نمود. عادی سازی روابط کشورهای عربی در این دوره به اوج رسید و چهار کشور عربی با اسرائیل صلح کردند. بقیه نیز مواضع قبلی ضداسرائیلی خود را عمدتا کنار گذاشتند. در این دوره نتانیاهو به مرد اول و قدرت اول خاورمیانه تبدیل شد. به قول خود او رهبران منطقه هر شب با او تماس داشتند. اسرائیل در خاورمیانه دست بازی برای عملیات پیدا کرد. در سوریه، در عراق و علیه ایران هر زمان که لازم بود عملیات کرد. در صحنه بین المللی هم قدرت زیادی داشت. به رغم اینکه اتحادیه اروپا و برخی کشورها از سیاستهای افراطی و نقض قوانین بین المللی توسط دولت نتانیاهو ناراضی بودند، اما
با او درگیر نمیشدند. رهبران جهان به او به چشم رهبر قدرتمندی که باید با او ساخت، نگاه میکردند. این امر شامل رهبران کشورهای قدرتمندی، چون روسیه و چین و هند نیز میشد. بخش عمده این احترام و توجه از نفوذ او در کاخ سفید میآمد. در زمان ترامپ، نتانیاهو تقریبا هر چه خواست گرفت. سفارت آمریکا به بیت المقدس منتقل شد. الحاق جولان به اسرائیل و شهرک سازی در کرانه باختری مورد تایید آمریکا قرار گرفت و حتی با طرح معامله قرن زمینه انضمام بخش اعظم کرانه باختری به اسرائیل فراهم شد. این انضمام چیزی برای تشکیل یک کشور فلسطینی مستقل (حتی در محدوده کرانه باختری) باقی نمیگذاشت. نفوذ نتانیاهو در کاخ سفید برای او در دنیا و منطقه اعتبار و قدرت بسیاری به همراه آورده بود که سیاستمدار مجرب و تیزهوشی مانند بی بی میتوانست به خوبی از آن استفاده کند. این دستاوردهای بزرگ موجب شده بود، او برغم خودکامگی در اسرائیل، رای و اعتبار داشته باشد و مانع قدرت گیری مخالفانش شود.
*همه اینها و روی کار آمدن بایدن چگونه به سقوط نتانیاهو انجامید؟
با سقوط ترامپ در انتخابات اخیر، نتانیاهو همه این حمایتها و اعتبار را از دست داد. نه تنها از دست داد بلکه کاخ سفید در دوران بایدن سیاست متفاوت و متضادی در پیش گرفت. این سیاست نه تنها امتیازی برای نتانیاهو در جهان و منطقه نداشت بلکه امتیاز منفی بشمار میرفت و لذا در این دوره نتانیاهو نتوانست دستاوردهای گذشته را تکرار کند. حقوق فلسطینیها و راه حل دو دولت دوباره مورد تاکید قرار گرفت و مسئله فلسطین که در دوران ترامپ و نتانیاهو مرده بود، زنده شد. سیاستهای افراطی نتانیاهو مورد مخالفت قرار گفت و نهایتا فشار بایدن برای پایان جنگ اخیر غزه تیر خلاصی بر اعتبار داخلی او بود. رهبران منطقه و جهان نیاز دریافتند نتانیاهو اعتبار سابق را در کاخ سفید ندارد و نمیتواند در صحنه بین المللی و صحنه آمریکا تاثیرگذار باشد. در این شرایط جدید سایر رهبران جهان مانند پوتین و مودی نیز حاضر به اعطای امتیازی به او (مانند سابق) نبودند. سکه نتانیاهو در دوران بایدن از رونق افتاد و کارش به سقوط کشیده شد.
*آینده نتانیاهو پس از سقوط را چگونه پیش بینی میکنید؟
بعید میدانم بتواند به زودی به سیاست برگردد. احتمالا کار نتانیاهو در سیاست اسرائیل تمام شده است. البته نتانیاهو سیاستمدار زیرک و جاه طلبی است و حتما برای بازگشت به سیاست برنامه ریزی و تلاش خواهد کرد. اما آنچه او در این دوره طولانی نخست وزیری و زمامداری انجام داده است احتمالا نگذارد او به سیاست برگردد. در این دوره نتانیاهو مرتکب مفاسد و زد و بندهای زیادی شده است و تخلفات زیادی داشت. برای ماندن در قدرت هر کاری کرد و زمانی که چنین شخصی از قدرت کنار رود همه این تخلفات و جرایم بر سر او خراب خواهد شد و بعید است بتواند از دست دادگاه و ناراضیان و شاکیان بگریزد. احتمالا سر و کارش به زندان خواهد انجامید.
*سقوط نتانیاهو برای اسرائیل چه ارمغانی خواهد داشت؟
سقوط نتانیاهو اسرائیل را با وضعیت مبهمی روبرو خواهد کرد. اسرائیل نسل رهبران بزرگ خود را از دست داده است و با خلا رهبری روبروست. نتانیاهو توانست با زیرکی و قلدری این خلا را پر کند و موقعیت اسرائیل در منطقه و جهان را نه تنها حفظ کند بلکه بهبود ببخشد. فقدان او در رهبری اسرائیل احساس خواهد شد. رهبران رقیب مانند بنت و لاپید هیچ کدام تجربه و توانمندی او را ندارند و بعید است بتوانند اسرائیل را به شکل موثری رهبری کنند. این مسئله به موقعیت بین المللی و منطقهای اسرائیل لطمه خواهد زد.
*سقوط نتانیاهو برای منطقه خاورمیانه چه معنایی خواهد داشت؟
این سقوط برای خاورمیانه نیز بسیار مهم است. نتانیاهو یکی از رهبران مهم و موثر خاورمیانه بود و در سالهای اخیر در سایه حمایت ترامپ و تفرقه کشورهای اسلامی موقعیت درجه اولی را در خاورمیانه به دست آورده بود. هیچ گاه در تاریخ منطقه یک زمامدار اسرائیل این اندازه در منطقه قدرت نگرفته بود. نتانیاهو شاید در مراحلی قدرت اول خاورمیانه و قدرتمندترین زمامدار آن شده بود. این دوران اینک سپری شده است. موقعیت اسرائیل در منطقه در حال افول است و این افول شتاب زیادی گرفته است. آشتی کشورهای اسلامی و حل و فصل اختلافات کشورهای منطقه به ویژه ایران وعربستان این افول را تسریع خواهد کرد. سیاست خاورمیانهای بایدن نیز عنصر بسیار کارسازی است. این سیاست باید در خاورمیانه به ویژه ایران به خوبی شناخته شود و رویکرد مناسبی برای تعامل با آن و استفاده از آن طراحی گردد. مخالفت متعصبانه و حساب نشده با سیاست خاورمیانهای بایدن میتواند به نفع اسرائیل تمام شود. سیاست خاورمیانهای بایدن در زمینههای متعددی موافق منافع ایران و کشورهای اسلامی است و همچنین این سیاست در زمینههای زیادی با منافع منطقهای اسرائیل تعارض دارد. اما تبدیل این زمینه مناسب
به تحولات واقعی به نفع منطقه و به ضرر اسرائیل محتاج موضع گیری مناسب کشورهای منطقه به ویژه جمهوری اسلامی ایران است. دشمنی میان ایران و آمریکا مانع بهره گیری ایران از شرایط جدید منطقهای و مطلوب اسرائیل است.
*سقوط نتانیاهو برای ایران چه معنا و مفهومی دارد؟
سقوط نتانیاهو مانند سقوط ترامپ تحول بسیار مهمی برای ایران است. نتانیاهو احتمالا ضد ایرانیترین زمامدار جهان بود. همچنین او احتمالا ضدایرانیترین سیاستمداری است که اسرائیل تاکنون به خود دیده است. نتانیاهو سیاست ضدایرانی اسرائیل را به اولویت اول دولت این رژیم بدل کرد و در عمل نیز اسرائیل در دوره نتانیاهو به مهمترین دشمن ایران در جهان تبدیل شد. مهمترین مخالف برجام و توافق ایران و کشورهای غربی بود و نهایتا نیز در دوران ترامپ این توافق را نابود کرد. مهمترین دشمن روابط قدرتهای جهانی با ایران بود و در توسعه روابط ایران با قدرتهای غربی خرابکاری و اخلال میکرد. حتی بر روابط ایران و مسکو تاثیرگذار بود و با اجازه مسکو دست بازی برای عملیات علیه پایگاههای نیروهای ایرانی و هم پیمانان ایران در سوریه داشت. روابط ایران و کشورهای عربی را تخریب کرد و با استفاده از اختلافات ایران و کشورهای عربی منطقه، این کشورها را به سوی خود کشید و جبهه مشترکی علیه ایران در منطقه تشکیل داد و منازعه عربی اسرائیلی منطقه را به منازعه عربی ایرانی تبدیل کرد. ایران را به عنوان دشمن اول منطقه معرفی کرد. همچنین دوره حکومت نتانیاهو دوره ورود
اسرائیل به خاک ایران و انجام عملیات در ایران و علیه ایران بود. ترور دانشمندان هسته ای، خرابکاری در سایت اتمی نطنز، سرقت اسناد هسته ای، حمله به کشتیهای ایران در آبهای بین الملل و ... در همین دوره صورت گرفت. علاوه بر این پایگاههای ایران و یا هم پیمانان ایران بارها در سوریه وعراق مورد حمله قرار گرفت. حتی ترور شهید حاج قاسم سلیمانی را که ظاهرا توسط آمریکا انجام شد باید از چشم نتانیاهو و سیاست ضدایرانی او دید. نتانیاهو به خوبی توانست از باگها و مشکلات موجود در سیاست فلسطینی و سیاست منطقهای ایران استفاده کند و حملات خود به ایران را توجیه نموده و مشروع جلوه دهد. او خود را قهرمان مبارزه با ایران معرفی میکرد و از این راه اعتباری در اسرائیل و کشورهای عربی به دست آورده بود.
*آیا با رفتن نتانیاهو سیاست ضدایرانی او نیز دستخوش تغییر میشود؟
حتما در معرض تغییر قرار میگیرد، اما بنت و لاپید هم ضدایرانی هستند و کلا در زمان حکومت راستها و نتانیاهو مقابله و مبارزه با ایران به یک اولویت ملی و مهم در اسرائیل تبدیل شده است که به آسانی تغییر نمیکند. اما ایران میتواند میدان عمل حکومت جدید را محدود نماید. شعارها و مواضع کشور در قبال مسئله فلسطین و اسرائیل باید از این چشم انداز مورد بازنگری قرار گیرد. مواضعی که مورد استفاده اسرائیل قرار میگیرد و زمینه ایران هراسی و ایران ستیزی را فراهم میکند و بهانه لازم را برای دشمنی اسرائیل علیه ایران و حمله به منافع و تاسیسات کشور فراهم مینماید، میتواند شناساسی و مشخص شود. حرکت حساب شده ایران میتواند راه را بر دشمنی اسرائیل و خرابکاریهای آن ببندد. میتوان زمینه سیاسی و بین المللی و منطقهای دشمنی با ایران را محدود نمود. مواضعی که برای کشور هزینه ایجاد کند و برای اسرائیل فرصت و سرمایه بسازد، باید شناسایی شود. اگر کارشناسی و پالایش خوبی در این زمینه صورت بگیرد زمینه تحول مثبتی رقم خواهد خورد که دست و پای اسرائیل را برای تداوم دشمنی علیه ایران میبندد. با چنین رویکردی میتوان از دوران پسانتانیاهو به نفع کشور و
امنیت آن و منافع آن استفاده کرد.
دیدگاه تان را بنویسید