عبدالرضا فرجیراد، کارشناس مسائل ژئوپلیتیک، در گفتوگو با «اعتمادآنلاین»:
اگر نتوانیم در وین به نتیجه برسیم، نمیتوانیم حتی یک قدم برای ترمیم اقتصادی برداریم/ نفت در 10 سال آینده ارزش امروز را نخواهد داشت/ باید با چشم باز و دلِ گنده به همه کشورها نگاهی جدی داشت/ تکیه صد درصدی به رابطه با چین باعث میشود کشورهایی که با چینیها
عبدالرضا فرجیراد گفت: اگر مانعسازیها ادامه پیدا کند، به ما خسارتهای زیادی وارد خواهد کرد. اگر نتوانیم در وین به نتیجه برسیم، نمیتوانیم حتی یک قدم برای ترمیم اقتصادی برداریم.
اعتمادآنلاین| «خودنمایی گرههای اقتصادی چه علت یا عللی دارد؟»، «آیا میتوان دیپلماسی را مسبب شرایط بحرانی دانست؟»، «توجه به چه الزامهایی میتواند اقتصاد کدر را به شرایط سامان برساند؟» و... پرسشهایی است که این روزها به طور پررنگی در سطوح مختلف جامعه مطرح میشوند.
عبدالرضا فرجیراد، کارشناس مسائل ژئوپلیتیک، در گفتوگو با اعتمادآنلاین در این باره میگوید: «باید با بررسی شرایط ببینیم مشکلی که با فلان کشور داریم چقدر میتواند روی اقتصاد ما تاثیر منفی بگذارد؟ واقعاً اگر بینیم مشکلی به اقتصاد ما لطمه جدی میزند لازم است تلاش کنیم تا به نحوی آن مشکل یا اختلاف را حل کنیم. متاسفانه بعضی مواقع روی موارد جزئی بسیار تاکید میکنیم و اقدام تبلیغاتی منفی را در دستور کار میگذاریم که این کل جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد.» در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
***
*چطور میتوان با دیپلماسی اقتصاد را رونق بخشید؟
طبیعتاً امروز در دنیا دیپلماسی نه تنها در بخش اقتصاد بلکه در بخشهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هم نقشآفرینی میکند. در این شرایط مشخصاً ایران به دلیل نوع نگاهی که به مناسبات نظام بینالملل دارد، در طول 40 سال گذشته و به ویژه در 20 سال اخیر، اقتصادی فلجشده را تجربه کرده و مردم کشورمان مشکلات زیادی را به چشم دیدهاند. حتی میتوان گفت، شیرازه اقتصاد در ایران سست شده است. این مشکل که حلنشدنی به نظر میرسد، باعث خودنمایی تورم لجامگسیخته شده و در نتیجه، مردم روزبهروز فشار بیشتری متحمل میشوند و نارضایتیشان به اوج رسیده است.
*چاره چیست؟ نمیتوان نشست و بدتر شدن شرایط را دید!
قبل از پاسخ دادن به پرسش شما لازم میدانم بگویم که تحریمها واقعاً اثر عمیقی گذاشته است. مدیریت شرایط تحریمی کار سادهای نیست و به ابتکارات خاص و دلِ گنده نیاز دارد. همچنین باید به تفکری جامع برسیم تا بتوانیم موانع اقتصادی را از پیش رو برداریم. در واقع ما نمیتوانیم مشکل اقتصاد را با نکاتی که بعضی از دوستان و کاندیداها مطرح میکردند حل کنیم؛ یعنی ما نمیتوانیم با رابطه و داد و ستد با چهار همسایه مشکل اقتصاد را حل کنیم و به این امید باشیم که مبادلات منطقهای موانع اقتصادی را برطرف کنند.
در واقع مشکل اقتصاد ایران، مشکلی ریشهای است که بخشی از آن داخلی است؛ مسائلی مثل رانت، فساد گسترده، قاچاق و همچنین فقدان شرکتهای متعدد خصوصی که چشمانداز امیدوارکنندهای برای سرمایهگذاری داشته باشند و... که به طور مستقیم به دیپلماسی ربطی ندارند. اما آنچه که دیپلماسی میتواند در راستای توسعه اقتصادی انجام بدهد این است که در واقع ما باید به نحوی در سطح نظام بینالملل اعتمادسازی کنیم تا از این طریق بتوانیم کشورهای جهان را به خودمان نزدیک کنیم.
*با توجه به چه الزامهایی میتوانیم با کشورهای جهان همکاری اقتصادی داشته باشیم؟
اولین قدم برای تحقق این هدف مهم چیزی جز این نیست که مشکلات جلوی پایمان را که خروج آمریکا از برجام ایجاد کرده است، با مذاکره منطقی و واقعبینانه از پیش رو برداریم. اگر ما نتوانیم مساله برجام را حل کنیم، گرفتاریها بیشتر هم خواهد شد. در نتیجه هر روز که بگذرد با مشکلات کارگری، کارمندی، معیشتی و... بیشتری روبهرو خواهیم شد. میتوانیم نتیجهگیری کنیم که در قدم اول باید کاری کنیم تا دیپلماسیای که در وین به کار میبریم جواب بدهد. چطور؟ طبیعی است که راهکارهایی پیدا کنیم تا با آمریکا به تفاهمی برسیم که این تفاهم اجازه ندهد دوباره اتفاقهای گذشته بیفتد؛ یعنی اگر به تفاهم رسیدیم، این تفاهم را به نوعی تداوم بخشیم که طرفین نتوانند متوسل به اقدامی تنشزا شوند و آمریکا از دیگر کشورها نخواهد پروژههای ایران را کانلمیکن کنند. چراکه اگر مانعسازیها ادامه پیدا کند، به ما خسارتهای زیادی وارد خواهد کرد. توضیح دوباره میدهم، اگر نتوانیم در وین به نتیجه برسیم، نمیتوانیم حتی یک قدم برای ترمیم اقتصادی برداریم.
*میتوان گفت، تغییر در روابط استراتژی خارجی لازم است؟
قطعاً همینطور است. در واقع اگر میخواهیم با دنیا کار کنیم، باید در نگاه و روشمان به دنیا تغییراتی به وجود بیاوریم. یکی اینکه ما باید یک نگاه باز به کشورهای دنیا داشته باشیم و مهم است که اقتصاد را با سیاست درنیامیزیم. بنابراین ما چه با اروپا، چه با روسیه و چین و چه با آمریکای لاتین- که با بعضی از کشورهای این منطقه کار میکنیم- و البته چه با همسایهها باید مسائل اقتصادی را در اولویت قرار بدهیم. یعنی به اقثصاد به نوعی نگاه کنیم که هر 2 طرف بتوانند بهره ببرند. باید کاری کنیم اروپا هم مثل چین، اروپا هم مثل روسیه، روسیه هم مثل اروپا، چین هم مثل اروپا، ترکیه هم مثل عراق و عراق هم مثل ترکیه و بقیه بتوانند در اقتصاد ما فعال باشند. در واقع باید جلوی عوامل بازدارنده را در داخل کشور بگیریم و افرادی را بر سر کار بگذاریم که بتوانند دیپلماسی با جهان را به نحو مطلوبی پیش ببرند.
*کشورها علاقهای به برقراری رابطه تجاری با ایران دارند؟
صد درصد! کشورهای جهان همه دنبال این هستند تا از رابطه اقتصادی و سرمایهگذاری با ایران سود ببرند. هیچ کشوری نیست که از این مقوله دست بکشد. ما هم علاقهمندیم به کشورها صادرات داشته باشیم تا از این طریق به درآمد ارزی قابل توجهی برسیم. بنابراین باید طوری اعتمادسازی کنیم تا با هر کشوری که میتواند به ما در امر تجارت و به ویژه در امر سرمایهگذاری کمک کند همکاری کنیم.
*البته اگر سیاست اجازه بدهد!
طبیعی است که با بعضی از کشورها مشکلات سیاسی داشته باشیم، این مشکلات میتواند با اروپاییها یا برخی از همسایهها هم پیش آید. پس باید با بررسی شرایط ببینیم مشکلی که با فلان کشور داریم چقدر میتواند روی اقتصاد ما تاثیر منفی بگذارد. واقعاً اگر ببینیم مشکلی به اقتصاد ما لطمه جدی میزند لازم است تلاش کنیم تا به نحوی آن مشکل یا اختلاف را حل کنیم. متاسفانه بعضی مواقع روی موارد جزئی بسیار تاکید میکنیم و اقدام تبلیغاتی منفی را در دستور کار میگذاریم که این کل جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد؛ مثلاً اگر با فرانسه به مشکلی جزئی میخوریم، اینطور نباشد که روی سرمایهگذاری اثر بگذارد. پس باید مشکل را حل کنیم تا درآمدمان حیف و میل نشود.
در واقع دیپلماسی ما باید دیپلماسی جامع باشد و مثلاً نگاه ایران فقط به شرق نباشد. باید نگاهی جدی به رابطه با غرب داشته باشیم تا بتوانیم بهرهوری لازم را ببریم. همچنین تکیه صد درصدی به رابطه با چین باعث میشود کشورهایی که با چینیها رقابت ژئوپلیتیک دارند عزمشان را برای رویارویی با ایران جزم کنند. پس لازم است تنوع را در دیپلماسی اقتصادی جدی بگیریم و حتی با ایالات متحده هم داد و ستد کنیم تا از این طریق به عنوان مثال جلوی کنار گذاشتن دوباره برجام را از سوی آمریکا بگیریم. آنها میتوانند نفت و محصولات پتروشیمی بخرند و ما هم میتوانیم فرش، صنایع دستی، پسته و زعفران بفروشیم و در نتیجه آمریکاییها به ما به چشم یک شریک تجاری نگاه کنند.
بنابراین من معتقدم هر دستی را که به سمت ما در زمینه اقتصادی پس از به سرانجام رسیدن مذاکرات دراز میشود مورد بررسی قرار بدهیم و برای وارد شدن به فضای داد و ستد در جهان از هیچ فرصتی به سادگی نگذریم. برای رسیدن به این مهم نباید همه تخممرغهایمان را در یک سبد بگذاریم تا از اروپا، روسیه و کشورهای همسایه مشتری داشته باشیم. همچنین نباید شرق تنها بازار نفت ایران باشد. به ویژه اینکه تا میتوانیم باید نفت بفروشیم.
*اما عدهای در داخل میگویند نفت را باید برای نسلهای آینده نگه داریم.
این درست، اما تغییرهای جبری و محیطزیستی نشان از آن دارد که ارزش سوختهای فسیلی رو به کاهش است؛ مثلاً اتومبیلها برقی میشوند و سایر کشورهای پیشرفته هم از انرژیهای دیگر مثل بادی و... استفاده میکنند. بنابراین ارزش نفت در 10 سال آینده ارزش امروزی خودش را نخواهد داشت و به همین دلیل نفروختن نفت، آن هم در حالی که با دلارهای نفتی میتوانیم زیرساختها را درست کنیم، توجیهی ندارد.
*«یا باید سانتریفوژ داشته باشیم یا اقتصادی پویا» نظرتان در این باره چیست؟
این حرف بسیار اشتباهی است و همین شعار باعث شده متاسفانه نیمی از جمعیت کشور زیر خط فقر زندگی کنند. این هنر نیست که ما فقط روی سانتریفوژ تمرکز کنیم و حدود 50 درصد از جمعیت کشور به چهکنم چهکنم بیفتند. اگر شورای عالی امنیت ملی به این تصمیم میرسد که حتماً سانتریفوژ داشته باشیم، باید به نحوی عمل شود که به اقتصادمان لطمه نخورد. راه توسعه اقتصادی و آمایش سرزمینی در کشور ما همین است که باید با چشم باز و دلِ گنده به همه کشورها نگاهی جدی داشت. به ویژه که در ایران ظرفیتهای بسیار بالایی وجود دارد. در واقع اگر دهها سال سرمایهگذاری کنیم باز هم کم است. علتش هم این است که آن جاهایی که تولید میشد، همه دستگاهها کهنه شده است و باید دستگاههای نو خریداری شود تا بتوانیم میزان تولید را بالا ببریم.
همچنین نصف کشور ما خالی از سکنه است و به همین دلیل میتوانیم در جاهای خالی مردم را ساکن کنیم تا این پراکندگی هم سرمایهگذاری را رونق ببخشد و هم اشتغال به وجود بیاورد و در نتیجه مردم زندگی راحتتری با محیطزیست مطلوبتری داشته باشند.
چرا ما نمیتوانیم مثل دنیا مناطق قابل سکونت را از منطقه میانی به سمت شرق تا مرز بسازیم تا در جنوب کشور جمعیت زیادی را ببینیم و فشار جمعیتی را هم از شهرهای بزرگ برداریم؟ این بحث گسترش و توسعه مناطق شرقی و جنوبی کشور، به ویژه 2500 کیلومتر از گِوادر تا خرمشهر که اتفاقاً بیش از نیمی از ایران است، اگر از عدم توسعه به شرایط توسعه تغییر حالت بدهد، برای ما دستاوردهای شگرفی در پی خواهد داشت. این در حالی است که در جنوب خلیجفارس با آب و هوای بسیار بدتر میبینیم که چه توسعهای شکل گرفته و در دنیا زبانزد شدهاند. آن هم در شرایطی که بیابانهایشان بیشتر است و حتی آب شرب ندارند و آب دریا را با دستگاه شیرین میکنند و مردم خود را سیراب میکنند.
دیدگاه تان را بنویسید