کد خبر: 501917
|
۱۴۰۰/۰۴/۱۵ ۰۸:۵۱:۰۰
| |

جاوید قربان‌اوغلی، دیپلمات سابق و تحلیلگر مسائل بین‌المللی:

تصمیم سیاسی لازم باید در تهران اتخاذ شود/بایدن عجله‌ای برای دستیابی سریع به توافق ندارند و عدم دستیابی به توافق هم بیشتر ایران را متضرر می‌کند/ایران خواسته‌هایی دارد که در برخی موارد تقریبا غیر ممکن است/مسائلی هم در داخل کشور وجود دارد که در به نتیجه نرسی

پیروزی جو بایدن در انتخابات ریاست‌جمهوری و وعده او مبنی بر احیای توافق هسته‌ای باعث شده بود امیدها برای از سرگیری دوباره اجرای برجام بیشتر شود. با این وجود، تأخیر چند ماهه ایالات متحده در شروع مذاکرات برای احیای برنامه جامع اقدام مشترک، متوقف شدن پیشرفت مذاکرات پس از 6 دور و نامعلوم بودن تاریخ آغاز دور هفتم باعث شده بسیاری از کارشناسان با دیده تردید به مساله احیای برجام نگاه کنند.

تصمیم سیاسی لازم باید در تهران اتخاذ شود/بایدن عجله‌ای برای دستیابی سریع به توافق ندارند و عدم دستیابی به توافق هم بیشتر ایران را متضرر می‌کند/ایران خواسته‌هایی دارد که در برخی موارد تقریبا غیر ممکن است/مسائلی هم در داخل کشور وجود دارد که در به نتیجه نرسی
کد خبر: 501917
|
۱۴۰۰/۰۴/۱۵ ۰۸:۵۱:۰۰

اعتمادآنلاین| «اعتماد» در گفت‌وگو با جاوید قربان‌اوغلی، دیپلمات سابق و تحلیلگر مسائل بین‌المللی به بررسی چالش‌ها و مواردی که در توقف پیشرفت مذاکرات موثر بوده پرداخته است. او می‌گوید تصمیم سیاسی لازم باید در تهران اتخاذ شود چرا که امریکایی‌ها و جو بایدن عجله‌ای برای دستیابی سریع به توافق ندارند و عدم دستیابی به توافق هم بیشتر ایران را متضرر می‌کند. این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

*در شروع مذاکرات امید زیادی برای به نتیجه رسیدن آن و احیای برجام پس از پنج الی شش دور مذاکره وجود داشت اما اکنون در آستانه آغاز دور هفتم شرایط سخت و احیای برجام دور از دسترس به نظر می‌رسد. دلیل این تغییر وضعیت چیست؟

دلیل اصلی آن را خواسته‌های حداکثری از سوی دو طرف می‌دانم. امریکایی‌ها همانطور که گفتید هم از طریق کانال‌های دیپلماتیک و اعلان صریح و هم با انتخاب افراد و به خصوص رییس تیم مذاکره، آمادگی برای توافق با ایران را اعلام کردند. در ایران نیز همه شواهد نمایانگر آمادگی برای دستیابی به توافق، احیای برجام و طبعا لغو تحریم‌ها بود. خصوصا اینکه از زبان رهبری شنیدیم که اگر بتوان یک روز و یا یک ساعت زودتر تحریم‌ها را لغو کرد، نباید در آن تعللی صورت گیرد. آقای عراقچی چند بار به صراحت اعلام کرد که در حال نگارش متن هستیم. با این حال اکنون و در پایان دور ششم، احیای برجام در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته است.

دلیل این مساله به نظرم خواسته‌های حداکثری طرفین است که متاسفانه به رغم شکست تابوی مذاکره مستقیم، اکنون از طریق 1+4 با امریکا مذاکره می‌کنند .ایران خواسته‌هایی دارد که در برخی موارد تقریبا غیر ممکن است. طرف امریکایی هم از ابتدا مطالباتی نظیر توسعه برجام به موارد دیگر را مطرح می‌کرد که چون با موضع قوی ایران روبرو شد، ترجیح داد آن را عملا در مذاکرات تامین کند و نه در دستور کار مذاکرات. البته نمی‌توان نقش عناصر مخالف برجام در هر دو طرف در کند کردن روند مذاکرات و تاثیر آن بر موضع دو طرف را نادیده گرفت.

*همانطور که اشاره داشتید موارد اختلاف بسیاری میان ایران و ایالات متحده وجود دارد اما کدام یک از این عوامل را می‌توان دلیل اصلی شکل‌گیری بن‌بست کنونی و عدم پیشرفت در مذاکرات ارزیابی کرد؟


به‌طور قاطع نمی‌توان در این خصوص اظهارنظر کرد؛ چرا که از سوی ایران اطلاعات به صورت قطره‌چکانی در اختیار رسانه‌ها و کارشناسان قرار می‌گیرد و نمی‌توان تنها با اطلاعاتی که از سوی امریکایی‌ها منتشر می‌شود به صورت یکجانبه به قاضی رفت. با این حال آنچه مشخص است ایران خواسته‌هایی در حوزه تحریم‌ها دارد که گویا از سوی ایالات متحده مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد. ایران می‌خواهد همه تحریم‌هایی که پس از خروج دونالد ترامپ از برجام وضع شده به صورت یکجا لغو شود و هیچ شخص یا نهادی که پس از برجام به دلایل و بهانه‌های مختلف تحریم شده‌، در لیست تحریم‌ها باقی نماند. یعنی آن طور که روشن شده و مقامات ایران نیز به آن اذعان داشته‌اند اختلاف نظری در خصوص تحریم‌های اصلی یعنی تحریم‌های مربوط به مسائل بانکی، مالی، نفتی، کشتیرانی، بیمه و سایر موارد از این دست وجود ندارد و طرفین تا مرحله نگارش متن پیش رفته‌اند اما در خصوص برخی نهادها و افراد همچنان اختلاف وجود دارد. امریکایی‌ها می‌گویند برخی از این موارد به خاطر ساختار و قوانین داخلی ایالات متحده قابل لغو از سوی رییس‌جمهور نیست. این یکی از مسائلی است که باعث شده پیشرفت در مذاکرات عملا متوقف شود. یکی دیگر از موارد خواسته‌ای است که در خصوص ارایه تضمین از سوی امریکا وجود دارد.

اگر منظور تبدیل شدن توافق برجام به معاهده است، باید گفت چنین امری نیاز به رأی دوسوم کنگره دارد و در این شرایط کنونی عملا دستیابی به چنین رأیی محال است. چرا که برجام هم در میان دموکرات‌ها و هم در میان جمهوری‌خواهان مخالفانی جدی دارد. موضوع دیگری که باعث مشکل شده مطالبه لغو اسنپ بک است. اسنپ بک که از ابتدا در برجام وجود داشته و خوب یا بد ما در برنامه جامع اقدام مشترک آن را پذیرفته‌ایم. نمونه آنها مطالبه مذاکرات گسترده‌تر را مطرح می‌کنند که مشخصا منظورشان گفت‌وگوهای منطقه‌ای و موشکی است. ایران در ابتدا موضع خیلی سفت و سختی در این خصوص گرفت اما در عمل در مسیر کاهش تنش‌های منطقه‌ای از طریق گفت‌وگو با عربستان و تلاش برای حل و فصل مساله یمن گام برداشت. در مساله موشکی نیز اصرار ایران باعث شد ایالات متحده تغییر روش دهد و بخواهد با ابزار لغو مرحله به مرحله تحریم‌ها به هدف خود دست پیدا کند که این موضوع نیز به نتیجه نرسید. مسائلی هم در داخل کشور وجود دارد که در به نتیجه نرسیدن مذاکرات موثر بوده.

*مشخصا کدام مسائل داخلی در به نتیجه نرسیدن مذاکرات موثر بوده؟


در داخل کشور ما عده‌ای صراحتا با برجام مخالف بودند. آن طور هم که از شرایط و اخبار برمی‌آید پرونده هسته‌ای به یک شکلی از اختیار وزارت خارجه خارج شده و هر چند نه به صورت رسمی اما در عمل شورای عالی امنیت ملی تصمیم‌گیر اصلی است. کمیته‌ای هم که برای تطبیق برجام با توافق وین مشخص شده، دیدگاه‌های متفاوتی نسبت به وزارت خارجه دارد و اعضای آن نظیر دو نفری که از مجلس می‌آیند از مخالفان توافق هسته‌ای بوده‌اند. این از جمله دلایلی است که باعث شده احیای برجام با دست‌اندازهایی مواجه شود. از سوی دیگر آقای عراقچی، به عنوان رییس هیات مذاکره‌کننده ایرانی به‌شدت در داخل تحت فشار است. پس از انتخابات و پیروزی جریانی با نگاهی مشخص، این فشارها تشدید شد.

*ایران می‌گوید ایالات متحده باید تصمیم سیاسی لازم را بگیرد و امریکا، تهران را مقصر اصلی عدم موفقیت مذاکرات تاکنون می‌داند. از نگاه شما اصرار طرفین بر مواضعی ثابت و به دور از انعطاف در مرحله فعلی، چه نتیجه‌ای در پی خواهد داشت؟

من تصور نمی‌کنم نتیجه خوبی داشته باشد. با رویکردی که از سوی دو طرف اتخاذ شده، آینده بسیار مبهم می‌نماید و قابل پیش‌بینی نیست. مگر اینکه تصمیم سیاسی جدی اتخاذ شود و وضعیت تغییر کند. به اعتقاد من این تصمیم سیاسی هم باید در تهران اتخاذ شود چرا که امریکایی‌ها و آقای بایدن عجله‌ای برای دستیابی سریع به توافق ندارند و عدم دستیابی به توافق هم بیشتر ایران را متضرر می‌کند. علاوه بر این در حال حاضر اولویت اصلی بایدن مشکلات داخلی امریکاست. او توانسته با واکسیناسیون سریع تا حد ممکن در مقابله با کرونا موفق باشد، در حوزه اقتصاد نیز پیشرفت‌هایی اتفاق افتاده و توانسته تا جای ممکن به وعده‌هایش عمل کند. او برای اینکه بتواند اختلافات درون کنگره را مدیریت کند و تشدید اختلافات به تشدید فشارها بر دولتش منجر نشود، در موضوعاتی نظیر برجام، موضعی متزلزل‌تر نسبت به باراک اوباما، رییس‌جمهور پیشین دموکرات‌ها دارد. آنها کشور قدرتمندی هستند که منافعشان را پیش می‌برند و حتما خواهان توافق با ایران هستند اما عجله‌ای برای این کار ندارند. در ایران اما شرایط فرق می‌کند. ما مدام بیشتر متضرر می‌شویم. همه‌چیز ما گروگان برجام شده؛ ممکن است بعضی‌ها شعار دهند که نباید همه‌چیز در گرو برجام باشد اما چه بخواهیم چه نخواهیم وضعیت اینگونه شده و هیچ کاری هم نمی‌توانیم بکنیم. نفت بخواهیم بفروشیم باید برجام باشد، آزاد شدن پول‌هایمان وابسته به برجام است، می‌خواهیم واکسن بخریم هم نمی‌توانیم از منابع مالی خود در خارج از کشور استفاده کنیم و به‌طور کلی تک‌تک صنایع ما تحت تأثیر این توافق و تحریم‌ها قرار دارند. اینکه کسانی در دولت جدید شعار می‌دهند که ما بدون برجام باید برنامه‌ریزی کنیم و معیشت مردم را بهتر کنیم، اشتباه است چرا که امکان چنین چیزی وجود ندارد. سیستم اقتصاد ما وابسته به نفت است و ما نیاز داریم برای بهبود وضعیت اقتصادی با جهان تعامل داشته باشیم. این وضعیت باعث می‌شود تهران خیلی بیشتر از واشنگتن متضرر شود و از همین روست که تأکید دارم تهران باید تصمیم سیاسی لازم را بگیرد. مساله هم فقط برجام نیست؛ ما برای اصلاح روابط با جهان در بسیاری از حوزه‌ها نیازمند تصمیم‌گیری فوری هستیم.

*در چه حوزه‌هایی منظورتان است؟


مثلا همین مساله FATF. این موضوع ارتباط مستقیمی به برجام ندارد، بسیاری از کشورهای جهان نظیر چین و روسیه با FATF همکاری می‌کنند و ما ساز خود را می‌زنیم. شما برای بهره‌مندی از مزایای نظام بانکداری بین‌المللی نیاز دارید خواسته‌های این گروه ویژه اقدام مالی را بپذیرید. یا مساله دیگر مساله تعیین تکلیف درباره کاهش تنش و درگیری با ایالات متحده است. این به معنای برقراری رابطه با امریکا نیست منظور کاهش تنش است. در زمان اوباما امریکا در این خصوص ابراز تمایل کرد و الان هم نشانه‌هایی وجود دارد که ایالات متحده بی‌تمایل نیست که از مشکلاتش در حوزه خاورمیانه کاسته شود. دولت بایدن تلاش دارد به جنگ یمن پایان دهد، صادرات تسلیحات به عربستان را محدود کرد، پافشاری زیادی روی مساله روشنگری درباره پشت پرده قتل جمال خاشقجی نشان داد که ما می‌توانستیم از این موضوع بهره ببریم یا اینکه نیروهای نظامی خود را از افغانستان و عراق خارج می‌کند همه نشانه‌هایی است از تمایل امریکا به پایان دادن به مشکلاتش در خاورمیانه. مگر ما مدام نمی‌گفتیم از منطقه بروید؟ آنها اولویت‌های دیگری در حوزه بین‌المللی برای خودشان در نظر گرفته‌اند که ما می‌توانیم از آن نهایت استفاده را ببریم. چرا به جای بهره‌مندی از فضای به وجود آمده و استفاده از فرصت‌ها فقط زمان را از دست می‌دهیم.

*یکی از مواردی که می‌تواند در تصمیم‌گیری سیاسی بسیار موثر باشد موضوع تاب‌آوری اقتصادی است. آیا واقعا ایران تاب تداوم وضعیت موجود را دارد؟ آیا مردم می‌توانند همچنان فشارهای اقتصادی ناشی از سیاست خارجی را تحمل کنند؟

من که اقتصاددادن نیستم بخواهم به این سوال پاسخ دهم اما زمانی که به صحبت‌های کاندیداهای ریاست‌جمهوری در مناظرات نگاه می‌کنم، زمانی که مقالات خارجی در این خصوص را می‌خوانم یا زمانی که به صحبت‌های مسوولان فعلی دولت گوش می‌دهم، به این باور می‌رسم که اقتصاد ما تاب‌آوری تداوم تحریم‌ها را ندارد. تحریم تأثیرات بسیار مخربی بر کشور دارد و وقتی رهبری می‌گوید اگر بتوانیم تحریم‌ها را لغو کنیم حتی یک روز هم نباید در این خصوص تأخیر کرد یعنی مقامات ارشد کشور نیز همین دیدگاه را دارند که تحریم مخرب است. اثر تحریم فقط روی اقتصاد نیست. تحریم نارضایتی عمومی را افزایش می‌دهد، ما را در برقراری روابط با همسایگان و دیگر کشورهای جهان دچار مشکل می‌کند و مانع از توسعه کشور می‌شود.

*کمی پیشتر هم به مساله تضمین به عنوان یکی از مواردی که باعث توقف پیشرفت مذاکرات شده اشاره کردید. چه تضمینی می‌تواند مانع از نقض دوباره برجام از سوی ایالات متحده شود؟ اساسا ارایه چنین تضمینی ممکن است؟

دنیای امروز دنیای منافع است. تفاهمات همه حباب‌هایی روی آب هستند. مگر ما با عراق معاهده الجزایر را امضا نکرده بودیم؟ صدام آن را پاره و به ایران حمله کرد. یا همین امریکا مگر از معاهدات بین‌المللی خود در دوره ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ خارج نشد؟ از این موارد در دنیا زیاد داریم و فقط هم در امریکا نیست. همه این‌ها به ابزارهای قدرت و میزان تأثیرگذاری در جهان باز می‌گردد و کشورها با استفاده از این ابزارها منافعشان را پیش خواهند برد. از نظر من هیچ تضمینی حتی مکتوب برای هیچ معاهده یا توافقی نمی‌تواند وجود داشته باشد. برخی اصول اخلاقی در سیاست وجود دارد که بر ضرورت پایبندی به تعهدات بین‌المللی تأکید می‌کند اما آیا همه به این اصول پایبند هستند؟ ثانیا در شرایط فعلی حتی امکان تبدیل این توافق به معاهده از سوی امریکا هم واقعا وجود ندارد. آقای بایدن نمی‌تواند دوسوم کنگره را قانع کند که با برجام موافقت کنند.

*فشارهای بیرونی نظیر لابی اسراییل تلاش زیادی داشت تا به هر نحو ممکن جلوی احیای برجام گرفته شود. نقش این فشارها را چگونه می‌بینید؟

این فشارها قطعا موثر است. اسراییلی‌ها یکی از تأثیرگذارترین بازیگران در تعیین سیاست‌های ایالات متحده هستند. آنها لابی بسیار نیرومندی دارند و روی تصمیم‌گیری‌ها در هر دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه تأثیرگذارند. نمی‌گویم اسراییل صحنه‌گردان اصلی است، اما آنها لابی بسیار نیرومندی دارند که نمی‌توان تأثیر آن را نادیده گرفت. به خصوص اینکه در موضوع ایران، آنها به اطلاعات بسیار دقیقی دسترسی دارند که حاصل نفوذ گسترده آنهاست و نمود آن را می‌توان در سرقت اسناد هسته‌ای و عملیات‌های خرابکارانه‌شان دید. حالا که نتانیاهو رفته و نفتالی بنت آمده نباید تصور کرد فعالیت‌های اسراییل علیه برجام کاهش می‌یابد. در مورد عربستان مساله کمی متفاوت است، آنها در ابتدا اصرار داشتند که بخشی از مذاکرات هسته‌ای باشند و به عنوان یکی از طرف‌ها به رسمیت شناخته شود اما این اتفاق نیفتاد. مخالفت آنها هم قابل درک بود چرا که اگر برجام به نتیجه می‌رسید ایران انرژی خود را آزاد شده می‌یافت، کشورها برای تجارت و تعامل با ایران پیشگام می‌شدند و در مجموع قدرت ایران افزایش پیدا می‌کرد. آنها هنوز هم مخالفند امریکا آنها را مهار کرده و عربستان مجبور به عقب‌نشینی شده. حرف من این است که بله فشارهای بیرونی بر مذاکرات تأثیرگذار است و ما نمی‌توانیم کار زیادی در این خصوص انجام دهیم اما داخل را که می‌توانیم مدیریت کنیم و با اتخاذ تصمیمات درست کار را پیش ببریم. رویکرد ما اهمیت دارد، تیم مذاکره‌کننده ما اهمیت دارد. نمی‌توانیم بگوییم تصمیمات جای دیگری اتخاذ می‌شود و با تغییر تیم مذاکره‌کننده یا بستن دست آنها شرایط را سخت کنیم. ما در دوره آقای جلیلی سال‌ها مذاکره بی‌حاصل، بی‌هدف و ویرانگر داشتیم که منجر به تحمیل 6 قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه کشور شد. نمی‌توانیم تأثیر رویکرد دولت‌ها را نادیده بگیریم و بگوییم تیم مذاکره‌کننده اهمیتی ندارد. الان متاسفانه نقش آقای ظریف پس از اتفاقاتی که افتاد به محاق رفته، آقای روحانی هم با مجموعه‌ای از بحران‌های داخلی نظیر کرونا روبرو است و همزمان باید با عده‌ای مقابله کند که نمی‌خواهند احیای برجام به نام دولت دوازدهم ثبت شود.

فکر می‌کنید عدم احیای برجام، فارغ از تأثیر اقتصادی ناشی از تحریم‌ها چه تبعات سیاسی برای ایران در پی خواهد داشت؟
به نظر من اتفاقی که پیش از توافق برجام رخ داد تکرار می‌شود. یعنی طرف مقابل سعی می‌کند با اجماع‌سازی کار را به شورای امنیت بکشاند و قطعنامه‌های پیشین را دوباره فعال کند. این بسیار خطرناک است. همین الان هم ما در یک وضعیت گرگ و میش هستیم؛ به آن معنا که دولت‌ها از نظر سیاسی به خاطر فشار امریکا به دنبال تعامل با ایران نیستند و هم از نظر اقتصادی تحریم‌ها نمی‌گذارد تجارت و روابط اقتصادی ایران با دیگر کشورها گسترش یابد. شما به وضعیت امروز روابط ما با همسایگان نگاه کنید؛ همین عراق از ما برق می‌خرد اما پولش را نمی‌دهد. این خیلی برای ما سنگین است. همین وضعیت در خصوص کره‌جنوبی و ژاپن و بسیاری دیگر از شرکای اقتصادی ما وجود دارد. زمانی که تحریم سازمان ملل بازگردد از نظر سیاسی هم کم‌کم به این سمت و سو خواهیم رفت که هزینه برقراری روابط سیاسی و تعامل با ایران زیاد خواهد شد. ما باید هرچه سریع‌تر از این گردنه عبور کنیم و به شرایط نرمال سیاسی در روابط با دنیا برسیم. آقای رییسی همین صحبت‌ها را در مناظرات مطرح می‌کرد که باید تعامل سازنده داشته باشیم. برقراری تعامل سازنده با دنیا شرط و شروطی دارد. اگر قصد تعامل داریم باید رفتار متناسب با قصد و نیت‌مان داشته باشیم.

*اگر فرض را بر احیای برجام بگذاریم، تجربه برجام نشان داد توافق محدود در یک حوزه مشخص نمی‌تواند در بلندمدت پایدار باشد و یکی از خواسته‌های طرف مقابل در مذاکرات نیز گفت‌وگوهای گسترده‌تر پس از احیای برجام است. ارزیابی شما از این مساله چیست؟

این گزاره درستی است که توافق هسته‌ای به تنهایی راهگشا نخواهد بود. امریکایی‌ها این را فهمیدند و خود ما هم این را می‌دانیم. منتها پروسه تصمیم‌گیری در ایران دچار چالش و ابهام است.

همین برجام، همین FATF؛ ما همه اینها را می‌پذیریم اما زمانی که دیر شده و چندین برابر متحمل هزینه شده‌ایم. باید واقع‌بین باشیم و توجه کنیم که ارزش عمل سیاسی به اجرای آن در زمان درست است. زمان که بگذرد ارزش عمل سیاسی از دست می‌رود.

اسراییل صحنه‌گردان اصلی نیست، اما لابی نیرومندی دارد
امریکا عجله‌ای ندارد چون این ایران است که بیشتر متضرر می‌شود


دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات، خواسته‌های حداکثری طرفین است که متاسفانه به رغم شکست تابوی مذاکره مستقیم، اکنون از طریق 1 +4 با امریکا مذاکره می‌کنند.ایران خواسته‌هایی دارد که در برخی موارد تقریبا غیر ممکن است. طرف امریکایی هم از ابتدا مطالباتی نظیر توسعه برجام به موارد دیگر را مطرح می‌کرد که چون با موضع قوی ایران روبرو شد، ترجیح داد آن را عملا در مذاکرات تامین کند و نه در دستور کار مذاکرات.


با رویکردی که از سوی دو طرف اتخاذ شده، آینده بسیار مبهم می‌نماید و قابل پیش‌بینی نیست. مگر اینکه تصمیم سیاسی جدی اتخاذ شود و وضعیت تغییر کند. به اعتقاد من این تصمیم سیاسی هم باید در تهران اتخاذ شود چرا که امریکایی‌ها و آقای بایدنعجله‌ای برای دستیابی سریع به توافق ندارند و عدم دستیابی به توافق هم بیشتر ایران را متضرر می‌کند.


نشانه‌هایی وجود دارد که ایالات متحده بی‌تمایل نیست که از مشکلاتش در حوزه خاورمیانه کاسته شود. دولت بایدن تلاش دارد به جنگ یمن پایان دهد، صادرات تسلیحات به عربستان را محدود کرد، پافشاری زیادی روی مساله روشنگری درباره پشت پرده قتل جمال خاشقجی نشان داد که ما می‌توانستیم از این موضوع بهره ببریم یا اینکه نیروهای نظامی خود را از افغانستان و عراق خارج می‌کند همه نشانه‌هایی است از تمایل امریکا به پایان دادن به مشکلاتش در خاورمیانه.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها