سید رسول موسوی، دستیار وزیر امور خارجه ایران:
مشروعیت بینالمللی طالبان با مذاکرات سیاسی حاصل میشود
دستیار وزیر امور خارجه ایران گفت: طالبان با تجربهای که از گذشته دارد، متوجه است که با قدرت نظامی لزوماً نمیتواند مشروعیت بینالمللی به دست آورد؛ بلکه مشروعیت بینالمللی با مذاکرات سیاسی حاصل میشود.
اعتمادآنلاین| دستیار وزیر و مدیرکل آسیای جنوبی وزارت امور خارجه با بیان اینکه نشست گروههای بینالافغانی در تهران موفقیت ویژهای داشت، گفت: طالبان با تجربهای که از گذشته دارد، متوجه است که با قدرت نظامی لزوماً نمیتواند مشروعیت بینالمللی به دست آورد؛ بلکه مشروعیت بینالمللی با مذاکرات سیاسی حاصل میشود.
به گزارش خبرآنلاین، سید رسول موسوی در گفتوگو با سایت شورای راهبردی روابط خارجی با بیان اینکه برگزاری نشست بینالافغانی در تهران موضوعی ناگهانی نبود و سابقه طولانی دارد، گفت: سال 95، زمانی که آقای حنیف اتمر، وزیر خارجه فعلی افغانستان، مشاور امنیت ملی این کشور بود، به تهران سفری داشت و درخواست مساعدت ایران برای گفتوگو با طالبان را مطرح کرد.
وی افزود: آن زمان بنا به خواست طرف افغان، ایران تماسهایی با طالبان برقرار کرد و آنها راضی به مذاکرات برای صلح شدند. پساز آن آقای شمخانی سفری به کابل داشت و با آقای حمدالله محب که در آن مقطع مشاور امنیت ملی افغانستان شده بود، گفتگوهایی انجام داد و اعلام آمادگی طالبان برای گفتوگو را منتقل کرد. در آن سفر قرار شد دولت افغانستان ما را از تصمیمش برای انجام مذاکرات باخبر کند، اما متأسفانه پیگیری نشد.
این دیپلمات ارشد کشورمان گفت: بر اساس اطلاعاتی که داریم، آمریکا مانع از شکلگیری این مذاکرات بینالافغانی شد؛ در آن مقطع آمریکاییها تصور دیگری از صحنه واقعیتهای افغانستان داشتند و در پی پیمان استراتژیکی که با دولت افغانستان داشتند، تصور میکردند بر سرنوشت افغانستان حاکم شدهاند و اجازه هیچ کاری را که مخالف منافعشان بود به دولت افغانستان نمیدادند.
وی با بیان اینکه در آن زمان آمریکا مذاکره صلح بین طالبان و دولت را به زیان خود تصور میکرد، ادامه داد: این در حالی بود که ایران میخواست با این مذاکرات کمکی به هر دو طرف داشته باشد.
موسوی یادآور شد: بنابراین ایده مذاکرات بینالافغانی ایده جدیدی نیست و مبنای آن خواست طرف افغان است؛ اما متأسفانه آمریکاییها با اقداماتی که انجام دادند مانع از شکلگیری این مذاکرات در آن سالها شدند. اگر در آن مقطع این مذاکرات شکل میگرفت، شاهد این همه کشتار و خشونت نبودیم. ضمن اینکه سطح خواستههای طالبان در آن زمان محدودتر از امروز بود و متأسفانه فرصتی که پیش آمده بود، از دست رفت.
وی در خصوص چشمانداز مذاکرات بینالافغانی در تهران با وجود پیچیدگیهای وضعیت فعلی افغانستان، تصریح کرد: در خصوص وضعیت افغانستان، چند روند مطرح شده است؛ آمریکاییها روند دوحه را پیش میبرند، روند مسکو هم در قالب 1+3 وجود دارد. ابتکاری هم قرار بود در استانبول شکل بگیرد که شکل نگرفت. سازمان ملل هم در قالب 2+6 ابتکار دیگری دارد که سرنوشت روشنی ندارد.
موسوی، غیر از ابتکار تهران، مطرح ترین طرحی را که فعلاً برای پیگیری صلح در افغانستان وجود دارد، طرح آمریکایی عنوان کرد و درعینحال گفت: آنچه ما در خصوص طرح آمریکایی میبینیم، این است که وضعیتی که در شرایط فعلی در افغانستان ایجاد شده، ناشی از اجرا شدن طرح آمریکا است. آنها به دنبال صلح نبودند؛ بلکه بیتوجه به اتفاقاتی که ممکن است در افغانستان رخ دهد، تنها خواهان خروج خود از جنگ بودند!
وی با تأکید بر اینکه ایران همواره متذکر شده که خروج اشغالگران از افغانستان باید مسئولانه باشد و نباید خروج ناگهانی، خلأ قدرت ایجاد کند، ادامه داد: باید ساختارهایی ایجاد میشد که بتواند نظم امنیتی کشور را حفظ کند. علاوه بر این قرار بود آنها گفتوگوهای بینالافغانی را شکل دهند که آن گفتوگوها در کنار ساختارهای ایجاد شده، شرایط را بهصورت صلحآمیز حلوفصل کند.
وی اضافه کرد: اما آمریکاییها و اشغالگران این مسائل را نادیده گرفتند و در نتیجه، وضعیت فعلی در افغانستان ایجاد شد. در شرایطی که چنین وضعیتی ایجاد شده، ابتکاری به نام «ابتکار تهران» هم مطرح شد و با توجه به سابقهای که داشت، عملیاتی شد.
موسوی به بیانیه 6 مادهای نشست بینالافغانی تهران اشاره و تأکید کرد: طالبان و نمایندگان جمهوریت در تهران جمع شدند و در کنار هم به این جمعبندی رسیدند که جنگ راهحل نیست و حتماً باید راهحل سیاسی یافت. با هم خشونت و حمله به خانهها، اماکن عمومی، بیمارستانها و مساجد را محکوم کردند و به این نتیجه رسیدند که باید در مشورتی کلیتر و جامعتر برای آینده نظام سیاسی افغانستان راهحلی بیابند. اینها مؤید این نکته است که اجلاس تهران موفقیت ویژهای داشت.
وی یادآور شد: البته در سند منتشر شده اعلام کردند قرار است مذاکرات را بعد از مشورت با افراد در سطوح بالا، مجدداً در تهران برگزار کنند؛ بنابراین اجلاس تهران را نشستی پایان یافته نمیبینیم، بلکه روندی است که میتواند اگر صیانت شود، ممکن است مشکلات افغانستان را حل کند.
این دیپلمات ارشد ایران با بیان اینکه افغانستان مشکلات بسیار پیچیدهای دارد و روشن نیست که چگونه برای آن راهحلی خواهند یافت، بر اهمیت وضعیت افغانستان برای ایران تأکید کرد و گفت: در هرحال آنچه برای ما به عنوان همسایه افغانستان اهمیت دارد، صلح و آرامش در این کشور است. امنیت، آرامش و صلح در افغانستان مستقیماً بر امنیت ملی ما اثر دارد و حتماً باید تلاش کنیم تا مانع از شکلگیری جنگ داخلی جدید در این کشور شویم و نقش خود را برای صلح، ثبات و آرامش آن ایفا کنیم.
موسوی درباره برخی تحلیلها مبنی بر تلاش طالبان برای امتیازگیری از آمریکا با هر بار سفر به تهران و ابراز تردیدها نسبت به نتیجهبخش بودن گفتگوها، تصریح کرد: آنها که چنین مسائلی را مطرح میکنند، باید در نظر بگیرند در این شرایط چهکارهایی میتوان انجام داد؟ عدهای انتظار دارند حالا که آمریکا از افغانستان خارجشده، ایران مثلاً به دفاع از عدهای وارد عرصه افغانستان شود! درحالیکه این مسیر درستی نیست. آنها که همهچیز را نقد میکنند، بگویند چه گزینهای دارند؟ اگر تصور شود نشستهای صلح بیاثر است، پس باید چه اقدامی صورت داد؟ باید جنگید؟! جنگ حتماً راهحل نیست.
وی گفت: اینکه نشستی برگزار کنیم و طرفین در آن تأکید کنند جنگ راهحل نیست و فقط باید از طرق سیاسی به نتیجه رسید، موفقیت است. قطعا یک جنگ 40 ساله را نمی توان با نشستی یک روزه حلوفصل کرد.
موسوی در رابطه با انگیزه طالبان برای ادامه مذاکرات در تهران باوجود پیشرویها و اقدامات نظامی که در افغانستان دنبال میکند، گفت: بههرحال باید امیدوار بود. طالبان به جهت قدرت نظامی مشکلی ندارد و میتواند خیلی از شهرها را تصرف کند و احتمالا وارد کابل شود، اما مسئله طالبان، موضوع «شناسایی» است.
وی توضیح داد: سالهای 75 تا 80 هم طالبان کنترل بیش از 95 درصد افغانستان را در اختیار گرفت، اما مورد شناسایی قرار نگرفت. تنها سه کشور عربستان، امارات و پاکستان طالبان را مورد شناسایی قرار دادند؛ بنابراین، این بار طالبان باتجربهای که از گذشته دارد، متوجه است که با قدرت نظامی میتواند جغرافیا و شهرها را تصرف کند، اما لزوماً نمیتواند مشروعیت بینالمللی به دست بیاورد.
موسوی تأکید کرد: مشروعیت بینالمللی از درون مذاکرات سیاسی بیرون میآید. خواه این مذاکرات در تهران باشد یا در مسکو و یا هر جای دیگر؛ بههرحال با دستیابی به یک موافقتنامه سیاسی است که صلح و آرامش در افغانستان مستقر میشود. طالبان هم میداند که بالاخره باید از طریق راهحل سیاسی منازعه چندین ساله به پایان برسد. اگر امروز از فرصت گفتگوهای تهران استفاده شود، بهتر خواهد بود، در غیر این صورت بعد از مدتی جنگ ناچارند مجددا به گفتوگو متوسل شوند. همه جنگها باید از طریق مذاکرات سیاسی به پایان برسد.
این دیپلمات ارشد کشورمان درباره امکان توقف جنگ و درگیری در شرایط مذاکره بینالافغانی، گفت: تا زمانی که آتشبس اعلام نشود، جنگ ادامه دارد. برای اعلام آتشبس باید دو طرف درباره اصولی به توافق برسند. آنچه فعلاً در تهران مطرح شد، این بود که آنها قبول کردند برای رسیدن به آن اصول با هم گفتوگو کنند. این تصمیم گام بزرگی است.
موسوی همچنین در بخش دیگری از این گفتوگو در خصوص تسری درگیریهای داخلی در افغانستان به مرز با ایران و طرح نگرانیهای ایران نسبت به امنیت مرزها با مقامات افغانستان، اظهار داشت: ما در نشست تهران وارد بحث و مذاکره نشدیم و تنها فضایی آماده کردیم تا طرفها با یکدیگر بحث و گفتوگو کنند، اما در رابطه با امنیت ملی خودمان خطوط قرمزی داریم که همواره در مناسبتهای مختلف مطرح کردهایم.
وی تأکید کرد: ما در خصوص مباحث مربوط به امنیت مرزها، دولت افغانستان را بهعنوان دولت رسمی مسئول میدانیم و اگر اتفاقاتی در مرزها رخ دهد، باید از طریق سازوکارهای محلی و منطقهای و بر اساس اصول و حقوق بینالملل حلوفصل شود.
دیدگاه تان را بنویسید