حسن کاظمیقمی، سفیر اسبق ایران در عراق، در گفتوگوی ویدئویی با «اعتمادآنلاین»:
سیاست خارجی رئیسی، تقویت جبهه مقاومت خواهد بود/ اولویت کنونی ما، ارتقای روابط با کشورهای همسایه مانند عربستان است/ ایران طالبان را بخشی از واقعیت افغانستان امروز میداند/ ما FATF را قبول نمیکنیم/ امضای برجام خطاست و نباید آن را امضا کنیم/ما نفت را براس
حسن کاظمیقمی، سفیر اسبق ایران در عراق، معتقد است امضای هر گونه توافقی تحت عنوان احیای برجام خطای محض است و ایران نباید آن را بپذیرد. وی همچنین تاکید میکند که پذیرش FATF نیز بر همین منوال است و ما 100 درصد آن را نباید بپذیریم. از دیدگاه این دیپلمات، دولت جدید باید جایگاه برجام را در سیاست خارجی جانمایی کند، چرا که تنها 15 درصد مشکلات کشور به واسطه اعمال تحریمهاست.
اعتمادآنلاین| سیده آمنه موسوی: تنشهای خاورمیانه را پایانی نیست. منطقهای که هیچگاه از آتش خشم و دشمنی و کدورت خالی نمیشود. منطقهای که یک روز در آن اعراب با اسرائیل میجنگند و یک روز همه با هم در جنگی پنهان در مقابل ایران صفآرایی میکنند. در این میان هم روی کارآمدن دولتی در تهران که دیدگاه کلی حامیانش تقویت جبهه مقاومت در منطقه است، اوضاع را اندکی دگرگون کرده است.
حسن کاظمیقمی، سفیر اسبق ایران در عراق و یکی از حامیان ریاستجمهوری سیدابراهیم رئیسی یکی از این افراد است.
او که سرپرستی هیات ایرانی در 2 دور اول مذاکرات هیاتهای ایرانی و آمریکایی پس از سقوط صدام در عراق را بر عهده داشته، معتقد است امضای هر گونه توافقی تحت عنوان احیای برجام خطای محض است و ایران نباید آن را بپذیرد. وی همچنین تاکید میکند که پذیرش FATF نیز بر همین منوال است و ما 100 درصد آن را نباید بپذیریم. از دیدگاه این دیپلمات، دولت جدید باید جایگاه برجام را در سیاست خارجی جانمایی کند، چرا که تنها 15 درصد مشکلات کشور به واسطه اعمال تحریمهاست.
وی همچنین در گفتوگو با اعتمادآنلاین از خواستههای هشتگانه آمریکاییها پس از پذیرش برجام و حل و فصل مشکلات منطقهای این کشور با ایران میگوید و میافزاید: «تعطیلی نهادهایی مانند سپاه پاسداران و شورای نگهبان و جایگزینی قوانین مدنی به جای قوانین اسلامی از جمله خواستههای واشنگتن از تهران است.» مشروح این گفتوگو را در ادامه بخوانید و ببینید.
***
باید یک نظم جدید امنیتی را با حضور تمامی کشورهای منطقه پایهگذاری کنیم
*نخستین سوال در رابطه با مناسبات ایران با مهمترین همسایه ما یعنی عربستان است. مذاکراتی با میانجیگری عراق در جریان است. این مذاکرات را چگونه ارزیابی میکنید؟ میتواند در دستیابی به اهداف ایران راهگشا باشدیا خیر؟ مشکل کجاست؟
مناسبات جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با کشورهای منطقه به ویژه همسایگان، در اولویت سیاستهای ما قرار دارد. این موضوع در حوزه تعامل و همکاری فیمابین با کشورهای اسلامی که دارای منافع مشترکی با ما هستند و پس از آن کشورهای فرامنطقهای و همپیمانان ما نیز صادق است. اصول حاکم بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال کشورهای همسایه و منطقه بر پایه رعایت حسن همجواری، ارتباط متقابل، عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر و رعایت مصالح و منافع مشترک است. این اصول بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران حاکم بوده و هست. ما همانطور که به دیگران اجازه مداخله در امور داخلی خود را نمیدهیم بالطبع خود نیز در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت نخواهیم کرد.
علاوه بر این، معتقد هستیم که باید یک نظم جدید امنیتی را با حضور تمامی کشورهای منطقه پایهگذاری کنیم و بر این گمان هستیم که نیروهای اشغالگر و خارجی نباید در مسائل امنیتی منطقه نقشآفرینی داشته باشند. متاسفانه آنچه تاکنون از رفتار و عملکرد نیروهای خارجی در منطقه شاهد بودهایم- چه در قالب حضور نظامی و اشغالگری در عراق و افغانستان و چه در قالب استقرار پایگاههایشان- همه و همه منجر به بروز تشنج و بحران، درگیریهای داخلی کشورهای منطقه، ترور و کودتا و شکلگیری گروههای تکفیری مانند داعش شده است؛ یعنی برآیند حضور کشورهای اشغالگری مانند آمریکا نه تنها موجب به خطر افتادن مقوله امنیت منطقه بلکه منجر به ایجاد بحرانهای داخلی در میان این کشورها شده است. روند بیستساله جنگ و درگیری در افغانستان یا وضعیت فعلی عراق که از سال 2003 و همزمان با اشغال عراق توسط آمریکا شروع شد به رشد تروریسم در این کشورها منجر شد.
اولویت کنونی ما، ارتقای روابط با کشورهای همسایه مانند عربستان است
*نگرش ایران نسبت به رابطه با عربستان به چه صورت است؟
اولویت کنونی ما، همانطور که گفتم ارتقای روابط با کشورهای همسایه مانند عربستان با ظرفیتهای فراوان و موقعیت حیاتی به عنوان سرزمین ظهور اسلام است. ما از 42 سال گذشته خواهان برخورداری از سیاست ثبات و آرامش در رابطه با تمامی همسایگانمان به ویژه سعودیها هستیم، اما به دلیل دخالت قدرتهای بزرگی مانند آمریکا و نفوذ و حضور آنها در کشورهای منطقه طبیعتاً سیاستهای این کشورها را تابع سیاستهای آمریکا قلمداد کرده و معتقدیم آنها در مناسباتشان مانند یک دولت مستقل عمل نمیکنند. حتی حالا هم عربستان با طرح موضوع تعامل و گفتوگوی سازنده با ایران، همین سیاست را دنبال میکند.
وضعیت فعلی کشورهایی مانند امارات، عربستان و بحرین، بخشی از سیاست آمریکا در شکلگیری خاورمیانه جدید است. این کشورها نظامهای مردمسالاری ندارند و در شرایطی که امروز همه کشورهای جهان از لزوم شکلگیری نظامهای سیاسی بر پایه دموکراسی سخن میگویند اما در منطقه ما، از این خبرها نیست و حکومتهای موروثی و پادشاهی همچنان بر سر کار هستند. جالب است که نظامهای سیاسی این کشورها با حمایت آمریکاییها که مدعی دموکراسی و حقوق بشر و انتخابات هستند، بر سر کارند.
آنچه حکومتهای ارتجاعی مانند عربستان در تجاوز به مردم بیدفاع و مظلوم یمن، انجام میدهند هم مجدداً با حمایتهای آمریکاییها انجام میشود، یا شکلگیری گروههای تروریستی مانند داعش که با حمایتهای مالی عربستان و با طراحیهای آمریکا صورت پذیرفت. میبینید که از این جهت سیاست آمریکا درست در نقطه مقابل سیاستهای جمهوری اسلامی قرار دارد که به دنبال استقرار نظامهای مردمسالار، ثبات منطقهای و همکاریهای جمعی با تمامی کشورهای این حوزه است.
بر همین اساس هم تلاش کرده تا با عبور از برخی مسائل تشنجزا و چالشی، تا حد امکان از فرصت ایجاد شده سود جسته و تعاملات فیمابین را بهبود ببخشد. نمونه آن در روابط ایران و عراق و رژیم بعث با محوریت صدام بود که جنگ هشتسالهای را به ایران تحمیل کرد، اما زمانی که صلاح جمهوری اسلامی و ثبات منطقه و مردم عراق و ایران در میان بود آتشبس را پذیرفت و روابط با رژیم صدام را آغاز کرد. ما باید مسائل حقوقی جنگ را که جزو حقوق مسلم مردم ایران بود دنبال میکردیم، بنابراین وارد تعامل با عراق شدیم.
عربستان هماکنون، روزانه 200 میلیون دلار برای جنگ یمن هزینه پرداخت میکند
*فکر میکنید گفتوگوهای ما با عربستان به سرانجامی برسد؟ مثلاً تا ماههای آینده یا برگزاری مراسم حج سال آتی این گفتوگوها نتیجهبخش باشد؟ ایران و عربستان در موضوعات منطقهای به رابطه با یکدیگر احتیاج دارند. بحث بازگشایی سفارتخانهها را چگونه ارزیابی میکنید؟
من سیاست جمهوری اسلامی را تشریح کردم. وضعیت عربستان و فضای حاکم سیاسی این کشور را هم گفتم. با این تفاسیر، ما از ماههای گذشته شاهد یک رویکرد جدید در رابطه با مذاکرات ایران و عربستان با میانجیگری آقای کاظمی، نخستوزیر عراق، بودیم. ما سه دور مذاکره را با سعودیها انجام دادهایم. جمهوری اسلامی ایران در مذاکراتش صادق است، اما موضوع این است که آیا ما در این مذاکرات به توافق میرسیم یا خیر.
آنچه از مذاکرات عیان شده، این است که عربستان بیشتر به دنبال حل مشکلات خود برای برونرفت از بحران یمن است. عربستان هماکنون، روزانه 200 میلیون دلار برای جنگ یمن هزینه پرداخت میکند.
قرار بود طی مدت 2 هفته، بنا بر ادعای مقامات سعودی، صنعا را تصرف و با گروه انصار به عنوان یک گروه تروریستی برخورد کنند، اما بعد از گذشت پنج سال انصارالله به عنوان یک مولفه مشروع، قدرتمند و سیاسی همهجانبه مطرح است. پنج سال عربستان با حمایت آمریکاییها و متحدین خود به یمن تجاوز کرد، اما نتیجه آن، تنها تبدیل شدن این تجاوز به بزرگترین چالش امروز عربستان و تهدیدات امنیتی است که از جانب مقاومت در رابطه با سعودیها مطرح است.
عربستان به دنبال آن است که از این چالش خارج شود و یکی از اقداماتش گفتوگو با جمهوری اسلامی است، خروج از چالشی که این کشور خود در شکلگیری آن نقش داشته است.
اما از دیدگاه جمهوری اسلامی ورود به این موضوع، پیش از مشخص شدن وضعیت روابط دوجانبه معنایی ندارد. شما اگر خواهان گفتوگو هستید در گام نخست باید روابط دوجانبهای که بیجهت قطع شده است را از سر بگیرید.
نکته بعد هم انتظاری که سعودیها از ایران در موضوع یمن دارند به این معناست که تهران نقش و نفوذ و یا حتی حضوری در صنعا دارد. بله، جمهوری اسلامی صراحتاً اعلام کرده است که از مردم مظلوم و بیدفاع یمن حمایت کرده و حرکت متجاوز را محکوم میکند. اما به همین میزان، البته بر این اعتقاد نیز هستیم که ادامه جنگ یمن به مصلحت هیچ طرفی نیست و منتفع اصلی شرایط حاضر را صهیونیسم و آمریکا قلمداد میکنیم.
ما بر این باوریم که خروج عربستان از این بحران هم کار مشکلی نیست. به چه دلیل میگویم کار مشکلی نیست؟ به این دلیل که سعودیها با آگاهی از خواستههای طرف یمنی راه چندان دشواری برای خروج از این بحران ندارند.
طرف یمنی میخواهد که آتشبس جامعالاطراف با عربستان داشته باشد؛ یعنی اینکه سعودیها نگویند آتشبس تنها در منطقه عملیاتی مأرب است؛ آتشبس باید فراگیر باشد که خواسته چندان بزرگی هم نیست. بعد هم به عنوان حسن نیت، تحریمهای ظالمانه و محاصرهای را که علیه مردم بیدفاع یمن اعمال شده است متوقف کنند.
دلیل بسته شدن فرودگاه صنعا چیست؟ به چه دلیل بندر حدیده در کنترل قرار گرفته است؟ یمنیها که هنوز درخواست محاکمه متجاوز را مطرح نکردهاند. آنچه در اظهارات سید بدرالدین رهبر انصارالله، این مرد مجاهد مطرح شد نیز تاکید بر همین موضوعات بود.
انصارالله از همان ابتدا نیز بر این اعتقاد بود که حل مشکل و بحران یمن نیازمند راهکار سیاسی است و نه نظامی. انصارالله کف خواستههایشان برای فرآیند صلح با سعودیها را مطرح کردهاند، خواستههایی که عمل به آنها مشکلی را برای سعودیها ایجاد نمیکند. سعودی اگر خواهان حل و فصل بحران یمن است باید این علاقهمندی را در عمل نشان دهد.
انصارالله با شرکت در چند دور مذاکرات سوئد، وین و کویت که یک دور از این مذاکرات 75 روز به طول انجامید نشان داد که خواستار آتشبس و صلح واقعی است.
تصورم این نیست که در ماههای آتی اتفاق خاصی در مذاکرات ما و عربستان صورت بگیرد
*شما چشماندازی برای بهبود روابط ایران و عربستان و نتیجهگیری از مذاکرات کنونیشان مشاهده نمیکنید؟
من تصورم این نیست که در ماههای آتی اتفاق خاصی در مذاکرات ما و عربستان صورت بگیرد، آن هم به دلیل وضعیت فعلی سعودیها.
*یعنی تا پنج یا 6 ماه آینده تحولی وجود ندارد؟
چشمانداز من اینگونه است، اما همانطور که میدانیم رئیسجمهور منتخب نخستین اولویت سیاست خارجی خود را تعامل با کشورهای منطقه به ویژه همسایگان قرار داده است؛ یعنی از جانب جمهوری اسلامی این آمادگی به صورت جدی وجود دارد. مشکل در آن سوی جریان مذاکرات است. جمهوری اسلامی آمادگی دارد در صورت صداقت گفتمان سعودیها، برای بهبود روابط اقدام کند. طبیعتاً ایران و عربستان به عنوان بزرگترین قدرتهای منطقهای میتوانند نقش مثبت و ارزندهای را در حل بحرانهای این منطقه ایفا کنند،. به شرطی که عربستان نیز آن را بخواهد. اما همانطور که عرض کردم سیاست خارجی عربستان، سیاست مستقلی نیست و این خود بزرگترین مشکل در مذاکرات فیمابین است.
جمهوری اسلامی اعلام کرده که در رابطه با موضوعات دفاعی و قدرت بازدارندگی وارد هیچگونه مذاکرهای نخواهد شد
*اشاره داشتید که سیاست خارجی عربستان، سیاست مستقلی نیست. فضای گفتوگوهای تهران و ریاض تا چه اندازه متاثر از مذاکرات احیای برجام و نقش آمریکاییهاست؟
به طور واقعی هیچ ارتباطی وجود ندارد. گفتوگوهای وین بر پایه موضوعات هستهای است. اگر چه بنیان این موضوع هم ادعای خلافی است که میگوید جمهوری اسلامی به سمت ساخت سلاح و تسلیحات اتمی به پیش میرود.
به هر حال نیت جمهوری اسلامی اعتمادسازی است تا به دنیا نشان دهد خواهان صلح و ثبات در منطقه و جهان است و نه تنش.
من ارتباطی هم میان بحثهای هستهای و مسائل منطقهای مشاهده نمیکنم که بگویم آنچه میان ایران و اعضای گروه 1+4 صورت میگیرد در رابطه با گفتوگوهای تهران و ریاض است. اما در مورد برجام متاسفانه با وجود اینکه جمهوری اسلامی به تمام تعهداتش در این توافق عمل کرد اما آمریکاییها با خروج از برجام، حتی خود را ملزم به پایبندی به آنچه پذیرفته بودند، ندانستند.
امروز تداوم این مسیر از نگاه جمهوری اسلامی ایران هم آن است که شعارهای آمریکاییها زمانی رنگ واقعیت به خود میگیرد که به تعهدات برجامیشان جامعه عمل بپوشانند و به برجام بازگردند؛ یعنی تحریمها را لغو کنند و امکان و شرایط راستیآزمایی را برای جمهوری اسلامی به وجود آورند.
مذاکرات احیای برجام تنها در این صورت به موفقیت میرسد. شما سالها مذاکره کرده و توافقی را پذیرفته اید و به یکباره از آن خارج شده اید. حالا فشار میآورید برای توافق وسیع و جامعتر.
این حرف اصلاً معنا ندارد. علاوه بر این، جمهوری اسلامی صراحتاً اعلام کرده که در رابطه با موضوعات دفاعی و قدرت بازدارندگی وارد هیچگونه مذاکرهای نخواهد شد. این در حالی است که آمریکاییها در حال تاکید بر این 2 موضوع هستند و اینکه باید توافق جدیدی صورت بگیرد و در آن باید به تمامی موارد مذکور پرداخته شود. این دیگر یک مذاکره برد-برد نیست. تحمیل یک اراده است که آمریکاییها نتوانستهاند از کانالهای دیگر به آن دست یابند و میخواهند از طریق مذاکره به آن برسند و طبیعتاً جمهوری اسلامی نباید آن را بپذیرد.
این موضوع همانطور که گفتم ارتباطی به مسائل منطقهای ندارد. بحران منطقه و چالشهای منطقهای ناشی از نزاع میان ایران و عربستان نیست. ناشی از حضور بیگانگان و اشغالگرانی است که سردمدار آنها آمریکاست و عامل بعد هم وجود یک غده سرطانی در منطقه به نام رژیم اشغالگر قدس است. جعلی است و چیزی است که استعمار بر منطقه ما تحمیل کرده است.
تنها مشکل منطقه ما این است و صراحتاً میگویم تا زمانیکه این مشکل وجود دارد اوضاع منطقه ما به سمت آرامش و ثبات پیش نمیرود. آمریکاییها داعش را به وجود آوردند، اشغال نظامی کردند. به دنبال نابودی فلسطین، لبنان و افغانستان بودند. میخواستند نظام سیاسی سوریه را از بین ببرند. رفتار 42 ساله آنها با جمهوری سلامی هم که عیان است، تحریمها و جنگ.
آمریکا در سیاستهای منطقهای خود تغییر راهبردی نداشته است
*سوال من این است که از دیدگاه جنابعالی ارتباطی میان مذاکرات ایران و عربستان با برجام وجود ندارد؟
نه، وجود ندارد. اما آمریکاییها به گونهای مطرح میکنند که مبتکر گفتوگوهای منطقهای آنها هستند؛ یعنی امروز آنها هستند که تصمیم میگیرند چه اتفاقی در منطقه صورت بگیرد و چه اتفاقی خیر.
آنچه در افغانستان انجام میشود به دلیل تغییر دکترین سیاست خارجی آمریکاست
*شما معتقدید بایدن تاثیری بر مذاکرات ایران و عربستان ندارد؟ چرا سعودیها در زمان ترامپ حرفی از مذاکره نمیزدند؟
آمریکا در سیاستهای منطقهای خود تغییر راهبردی نداشته است. تغییر در دکترین عملیات و گفتمان و گفتوگوست. تغییر ادبیات گفتمان است. من در این رابطه چند نمونه را بیان میکنم. خارج از اینکه بنیان تنش و بحران در منطقه ما ربطی به یک حزب در آمریکا ندارد، این موارد را میگویم. داعش در زمان کدام حزب حاکم آمریکا در منطقه شکل گرفت؟ در زمان دموکرات ها. اوباما بود دیگر. خودشان هم میگویند که ما داعش را ساختیم. تجاوز عربستان به یمن در چه زمانی انجام شد؟ در زمان ترامپ بود؟ خیر، در زمان دموکراتها بود. الان دموکراتها به دنبال صلح در منطقه هستند؟ کجا این قرینه را نشان میدهد؟ یعنی الان مواضع دموکراتها نسبت به جمهوری اسلامی تغییر کرده است؟ آنها تحریمها را ادامه میدهند. اعمال فشار میکنند تا ما توافق جدیدی را بپذیریم. توافق جدید از دیدگاه آمریکا یعنی چه؟ یعنی به برجام عمل کنند؟ خیر. یعنی بگویند ما وارد برجام شدیم و آن وقت سیاست ماشه را اعمال کنند. الان خارج از توافق هستند و امکان آن را ندارند.
در مساله یمن آقای بایدن میگفت مسائل حقوق بشر در عربستان مهم است. مساله سلاحهای تهاجمی، موضوع مهمی است، اما به عربستان سلاح میدهند. چه تغییری [در سیاستهایشان] حاصل شده است؟ تغییر در دکترین آمریکا در منطقه است. آن هم به جهت مشکلاتی است که با آنها مواجه شده است. الان نیروهایش در افغانستان آسیب میبینند و برهمین اساس هم تصمیم گرفته نیروهایش را به پایگاههای آمریکا در قطر، بحرین و کویت منتقل کند. بعد مترصد راه افتادن جنگ داخلی در افغانستان هستند تا با ناجیگری باز گردند. الان که آمریکا نیروهای نظامیاش را از افغانستان خارج کرده آیا کنترل هوایی افغانستان را هنوز در دست دارد؟ بله، دارد؛ یعنی خروجشان از افغانستان هم به شکل کامل نیست.
کاری که طالبان با شیوه نظامی انجام میدهد خواسته و ناخواسته بازی در زمین آمریکاییهاست
*یعنی آمریکا خود مایل به قدرت گرفتن طالبان است...
نمیگویم مایل به قدرت گرفتن طالبان است. میگویم آنچه در افغانستان انجام میشود به دلیل تغییر دکترین سیاست خارجی آمریکاست. آمریکا میگوید دموکراسی و نظام سیاسی افغانستان را من برپا کردهام و هر طور دلم بخواهد عمل میکنم. شما دیدید که رئیسجمهور افغانستان در سفر به واشینگتن چگونه تحقیر شد؟
*آمریکا از طالبان حمایت میکند...
خیر، من موضوع دیگری را میگویم. سیاست آمریکا در افغانستان امروز، شدت گرفتن جنگ داخلی در این کشور است. طالبان هم به دنبال حکومت است. نه یک حکومت مشارکتی یا یک حکومت فراگیر. کاری که طالب با شیوه نظامی انجام میدهد خواسته و ناخواسته بازی در زمین آمریکاییهاست.
دولت فعلی افغانستان قانونی است و شیوه نظامیگری طالب هم مورد قبول ما نیست
*سیاست ایران در این زمینه چیست؟
سیاست جمهوری اسلامی ایران از ابتدا کمک به صلح و ثبات و امنیت در افغانستان بوده است، برپایی یک نظام مردمسالار به دور از اشغالگری.
*الان نظام مردمسالاری که میگویید با وجود طالبان به چه صورتی درآمده است؟
تضعیف شده است.
*این نظام مردمسالار با حکومت طالبان تجلی پیدا میکند یا دولت قانونی افغانستان؟
معتقدم که دولت فعلی افغانستان قانونی است و شیوه نظامیگری طالب هم مورد قبول ما نیست. اصلاً راهحل مشکلات با گلوله و سلاح نیست. شیوهای که طالب برای تصرف افغانستان در پیش گرفته است، شیوه نظامی و مورد نظر ایران نیست.
*طالبان مگر همان گروهی نیست که دیپلماتهای ما را در مزارشریف کشت؟ شیعیان هزاره را قتلعام میکند. این افراد در ایران چه میخواهند؟ چرا نمایندههای مجلس، آنها را از این اتهامات مبری میکنند؟
قتلعامها در کجاست؟
ایران طالبان را بخشی از واقعیت افغانستان امروز میداند
*الان هزارهها از ترس قتلعام طالبان به کوهها پناه بردهاند.
هزارهها مردم کوهنشین هستند.
*چرا برخی از سیاسیون کشور مدام بر این موضوع تاکید دارند که طالبان تغییر کرده است. مگر این قوم اصلاحپذیر است؟
اجازه دهید من برداشت خودم را از این موضوع بیان کنم. نگاه جمهوری اسلامی ایران این است که افغانستان متعلق به تمامی مردم این کشور است. خارج از رنگ، قومیت، مذهب و دین و خارج از سلایق سیاسی، افغانستان به تمامی مردم این کشور تعلق دارد.
بعد هم اینکه ایران اعتقاد به نظام سیاسی مردمسالار در این کشور دارد. برای برپایی این نظام هم کمک کردهایم. حتی آمریکاییها هم به نقش سازنده جمهوری اسلامی ایران در افغانستان اعتراف کردند، هر چند که پس از مدتی رئیسجمهور آمریکا در نطق خود، ما را در محور شرارت قرار داد.
الان افغانستان نظام سیاسی بیثباتی دارد که معتقدم دلیل این بیثباتی سیاسی، حضور آمریکاست. آمریکاست که اجازه نمیدهد دولت قوی در افغانستان شکل بگیرد. آمریکاست که اجازه نمیدهد یک ارتش و پلیس ملی و حرفهای در این کشور شکل بگیرد، برای اینکه بتواند حضور و سیطره نظامی خود در افغانستان را کماکان حفظ کند. زمانی که میخواست طالبان را از بین ببرد به مجاهدینی که علیه ارتش سرخ شوروی ایستادگی کرده بودند گفت که شما قهرمانان ملی هستید، اما زمان تشکیل دولت به این افراد گفت که شما جنگسالار هستید. آمریکا به این صورت رفتار کرد. در این میان، ایران همانطور که گفتم از حضور دولت قانونی در افغانستان حمایت میکند، اما طالب را هم بخشی از واقعیت افغانستان امروز میداند، اما نه همه افغانستان.
حضور طالبان در حاکمیت، برای افغانستان و ثبات و امنیت منطقه بهتر است
*سوال من این است که آیا ایران باید با طالبان تعامل کند؟
این سوال خوبی است. اتفاقاً ما باید به این سوالات به راحتی پاسخ دهیم. ما باید با مردم به روشنی صحبت کنیم. من کارگزار نظام نیستم. من یک کارشناس هستم. اما اگر مردم ما حقایق را بدانند تحلیل و برداشتشان از صحنه بسیار دقیقتر خواهد بود. آیا ما باید با طالب تعامل کنیم؟ در این صورت، این همان طالبانی نیست که دیپلماتهای ما در مزارشریف به دست آنها به شهادت رسید؟ خود طالبان میگویند فاجعه مزارشریف را ما انجام ندادیم. اما اینکه از درون طالبان و با هدایت بیرونی، جریانی این کار را انجام داده باشد، منتفی نیست. خودشان این را میگویند.
نکته بعد اینکه جمهوری اسلامی ایران در چارچوب نگاهی که نسبت به افغانستان دارد، طالبان را بخشی از واقعیت امروز افغانستان میداند، همانطور که دیگران را میداند؛ یعنی شما نمیتوانید آنها را نادیده بگیرید و محو کنید.
حضور آنها در حاکمیت، برای افغانستان و ثبات و امنیت منطقه بهتر است. این واقعیت است. جمهوری اسلامی نه تنها در افغانستان حتی در عراق هم تعامل با همه گروهها و جریانات را در دستور کار خود دارد.
با همه طیفها و طرفهایی که در بازی منطقه و فضای سیاسی و امنیتی کشورهای منطقه نقش دارند در تعامل است؛ به طور مثال، در عراق مگر اکثریت مردم شیعیان نیستند، اما تاکید جمهوری اسلامی بر حاکمیتی مردمسالار و فراگیر است؛ یعنی فرض کنید اکثریت 65 درصدی شیعیان عراق میتواند بدون حضور دیگران دولت مدنظر خود را تشکیل دهد، اما ثبات آن چقدر تضمینپذیر است؟ نادیده گرفتن دیگران تا چه اندازه امکانپذیر است؟ پس مصلحت این است که همه را تشویق به حضور در حاکمیت کنیم. در افغانستان هم همینطور است.
*در افغانستان این اتفاق نمیافتد. برای اینکه طالبان قصد تصرف کلیه مناطق این کشور را دارد.
این نکته اختلافی است.
ایران به دنبال این است که به طالبان بگوید این مسیر غلط است و شما باید به سمت گفتوگوهای سازنده حرکت کنید
*امنیت ملی ایران هم در خطر است.
به این موضوع هم میپردازم. بنابراین اصل تشکیل حکومت در افغانستان مدنظر ایران است که با حضور همه طیفها و گروهها ایجاد شود. اما طالب میخواهد با شیوه نظامی، حاکمیتی ایجاد کند با مشخصه اینکه ملی و فراگیر و مشارکتی نباشد؛ یعنی حکومتی قومگرا را تشکیل دهد. آیا این به مصلحت است؟ خیر. چه بکنیم؟
*در صورتیکه جمهوری اسلامی ایران تعامل سازندهای با این گروه داشته باشد میتواند آنها را متوجه این اقدام غیرصحیح و خطرآفرین کند.
آیا شیوه نظامی طالب با موفقیتی همراه است؟ من میگویم خیر. آیا در این شرایط مجاهدینی که در برابر ارتش سرخ جنگیدند یا دیگر گروههای حاضر در افغانستان، دست روی دست میگذارند یا به مقابله با طالب برمیخیزند؟ قطعاً مبارزه میکنند و این همان جنگ داخلی و همان روندی است که آمریکاییها آن را دنبال میکنند. ولو طالب آن را نخواهد، اما این اتفاق میافتد. پس طالب با شیوه نظامی به حکومتی که میخواهد نمیرسد. طالب باید بپذیرد که افغانستان برای تمامی مردم این کشور است.
*سیاست ما در این میان چیست؟
جمهوری اسلامی با درک این واقعیت میگوید باید با همه طرفهای درگیر در افغانستان در تعامل بود. یکی از طرفها طالبان است. آیا جمهوری اسلامی از رهگذر رفتو آمد با طالب به دنبال تقویت مشی طالب است؟ خیر.
به دنبال این است که بگوید این مسیر غلط است و شما باید به سمت گفتوگوهای سازنده حرکت کنید. به سمت راهحل سیاسی. مبتکر گفتوگوهای افغان، افغان یا بینالافغانی جمهوری اسلامی است، اما این تعامل و گفتوگو منتج به چه اثراتی شده است؟
باید نگاه واقعبینانهای به این موضوع داشته باشیم. شاید امروز به شکلی، طالبان در نزدیک به 50 درصد از مرزهای ما حضور دارد. معتقدم در این چند سال به طور نسبی شرایط خوبی بر مرزهای 2 کشور حکمفرما بوده است. کشتار بینالمذهبی هم در افغانستان کاهش پیدا کرده است، چون ما نباید نگاه غیرواقعبینانه به این موضوع داشته باشیم.
طالب با این شیوه به حکومت نخواهد رسید
*[کاهش کشتار بینالمذهبی] به جهت وجود طالبان است یا دولت قانونی افغانستان؟
طالب به این فهم رسیده است که با مذاهب دیگر برخوردی نداشته باشد، چون خط وهابیت و سلفی، شیعه را رافضی و خارج از دین میدانند. طالبان الان معتقد به این نیست. شاید افرادی تخلف کنند، اما من نمیخواهم جو غیرواقعی را به جامعه القا کنم. ببینید پس من اصل نظامیگری را رد کردم. بعد هم گفتم طالب با این شیوه به حکومت نخواهد رسید. سوم هم این شیوه میتواند منجر به درگیریهای نظامی شود که آمریکا به دنبال آن است.
*چرا ما نباید از دولت قانونی افغانستان حمایت کنیم؟ چرا با طالبان گفتوگو میکنیم.
ما با دولت قانونی افغانستان هم تعامل داریم. اگر شما بتوانید مذاکرهای را انجام دهید و با آن مذاکره، طالب را متقاعد کنید که به جای شیوه نظامی به راهحل سیاسی روی بیاورد، بهتر نیست؟
داعش امروز در تعارض با طالبان است
*مگر طالبان تا حالا به راهنماییهای ایران توجه کرده است؟
من با چند کد به شما نشان دادم. گفتم امروزه درگیریهای مذهبی از ناحیه طالب کمتر شده است. مرزهای ما نسبتاً وضعیت خوبی دارند. اینها همه نشانه اثربخشی گفتوگوهای ماست. بعد هم جمهوری اسلامی نه تنها در افغانستان، بلکه در تمامی کشورها بر اساس چارچوب و مبانی مدنظر خود، با تمامی طرفهای حاضر در آن کشورها در تماس است.
جمهوری اسلامی در طرازی قرار دارد که همه مجموعهها میتوانند از این نوع رابطه به نفع خودشان استفاده کنند. برخلاف آمریکا که نشان داده است تنها به منافع خود میاندیشد، ما اینطور نیستیم. امروز [آمریکا] با طالبان مذاکره میکند و میگوید من نیروهایم را از افغانستان خارج میکنم، بلافاصله بعد از آن در کابل انفجاری به وقوع میپیوندد و 200 نفر کشته میشوند. البته آن انفجار هم کار داعشیهایی بود که توسط همین آمریکا ساخته شدهاند و یکی از دلایلی که میگویم طالبان با شیوه نظامی موفق به حکومتداری نمیشوند همین است، چرا که فقط طالب نیست. آمریکاییها دنبال مسائل خودشان هستند. داعش امروز در تعارض با طالبان است. چه کشوری داعش را به وجود آورد؟ آمریکا. به چه دلیل؟ برای اینکه در منطقه ابزارهای متعددی داشته باشد؛ آمریکا در عین حال که با دولت کار میکند با اپوزیسیون هم همکاری دارد.
حجم اخباری که از پیشرویهای طالبان منتشر میشود چون با فضای عملیات روانی در ارتباط است بیشتر از واقعیت موجود است
*الان دیدگاهتان در مورد میزان پیشروی طالبان چیست؟
معتقدم طالب با راهبرد نظامی به حکومت مدنظرش نمیرسد و حرکتهای آن، تنها موجب تشدید بحران و تشنج در افغانستان شده و این کشور را به سمت وقوع یک جنگ داخلی سوق میدهد. حجم اخباری که از پیشرویهای طالبان منتشرمی شود چون با فضای عملیات روانی در ارتباط است بیشتر از واقعیت موجود است. مجدداً تاکید میکنم حرکت نظامی طالبان منجر به حکومتداری نمیشود و نتیجه آن جنگ داخلی است. این نتیجه سیاستهای آمریکاییهاست.
حشدالشعبی اقتدار ملی مردم عراق است
*میخواهم به بخشی از این گفتوگو که در رابطه با موضوع عراق و آقای الکاظمی بود، بازگردم. با وجود اینکه نخستوزیر عراق مبدع مذاکرات ایران و عربستان است، اما از زمان روی کار آمدن، پاکسازی گستردهای در دستگاههای دولتی این کشور نسبت به حضور نیروهای وفادار به ایران انجام داد و از نفوذ منطقهای ایران در عراق کاست. درست است؟
شرایط در عراق حالت پیچیدهای دارد که باید به آن نیز توجه شود. آیا از زمان روی کارآمدن آقای کاظمی از حجم روابط اقتصادی 2 کشور کاسته شده است؟ اگر شده است چه اندازه از آن مرهون سیاستهای نخستوزیر عراق و تا چه اندازه به جهت کاستیهای درآمدی دولت عراق و شیوع بیماری کرونا بوده است؟ با تفکیک کردن این موضوعات میبینیم حرکتهایی از سوی آقای کاظمی برای کنترل مرزهای ایران و عراق نسبت به ورود تروریسم انجام شده است که ما هم این موضوع را نمیپسندیم، چرا که مرزهای عراق با ایران را جزو امنترین مرزهای این کشور میدانیم. یا فرض کنید آمریکاییها گروه حشدالشعبی را نمیخواهند اما این گروه که اقتدار ملی مردم عراق است آن رژه گسترده را در مقابل چشمان نخستوزیر عراق برگزار کرد. [آمریکاییها] میخواهند از طریق آقای الکاظمی فشارهای گستردهای بر حشد وارد کنند اما موفق نشده اند. مانور حشد الشعبی مانور قدرت مردم عراق در برابر آمریکا بود.
حذف دولت آقای دکتر عادل عبدالمهدی کار درستی نبود/ در همین دوره نخستوزیری آقای کاظمی هزینه ماهیانه دولت عراق نزدیک به 5.9 میلیارد دلار است/ ما 1200 مگابایت برق به عراق صادر میکنیم
*یعنی شما معتقدید دولت آقای الکاظمی به نوعی دستنشانده آمریکاست؟
نه، من این را نگفتم. ابتدا باید بگویم در تمامی دورهها، دولت هایی که در عراق شکل گرفته است، چه در دوره دولت موقت و چه انتقالی و دولتهای پس از آن، پایه شکلگیریشان بر مبنای استحقاقات انتخاباتی و توافقات پارلمانی بود.
در کشورهای دیگر انتخاباتی صورت میگیرد و براساس نتیجه انتخابات کارها به پیش میرود؛ مانند دولت منتخب ایران. آیتالله رئیسی خود رأساً به تشکیل دولت اقدام میکند، اما مثلاً در عراق فراکسیون اکثریت، صلاحیت تشکیل کابینه را دارد ولی پیش از معرفی نخستوزیر باید با فراکسیونهای دیگر در مورد ترکیب کابینه توافق کند. آقای کاظمی در حقیقت یک دولت انتقالی را تشکیل داد. من حذف دولت آقای دکتر عادل عبدالمهدی را نمیپذیرم. کار درستی نبود. معتقدم بخشی از فشارهای خیابانی که منجر به کنار گذاشته شدن ایشان شد، تصنعی بود و ربطی به خواستههای واقعی مردم نداشت. جوکرهایی که آمریکاییها ساخته بودند و فشارهایی که وارد کردند منجر به کنارگذاشته شدن این دولت شد.
به هر حال نخستوزیری آقای کاظمی هم با توافق پارلمان عراق و فراکسیونهای آن صورت گرفته است. ولو دیگران هم میخواستند، اما این توافق عراقی صورت گرفت.
ما نباید بگویم این آدم فلان قدرت است. آنها تبلیغ میکنند که ایشان گزینه مورد نظر ماست، اما باید دید اقدامات مورد نظر آنها تا چه اندازه توسط کاظمی به پیش رفته است. نکته بعدی هم اینکه دولتهای حاضر در عراق با بحران و چالشهای بسیاری مواجه هستند؛ مثلاً در همین دوره نخستوزیری آقای کاظمی هزینه ماهیانه دولت نزدیک به 5.9 میلیارد دلار است.
این در حالی است که درآمد آن تنها 5.5 میلیارد دلار است. این کشور با کسری بودجه سنگین مواجه است و چه باید کند؟ باید به دنبال قرض گرفتن باشد؟ طبیعتاً این امر بر اقتصاد و تجارت با ایران هم تاثیراتی بر جای گذاشته است؛ یعنی ما باید متوجه این موضوعات هم باشیم. الان شما ببنید دولت عراق در همین هفته گذشته یازده استان را تعطیل کرد، به جهت بحران برق. درجه حرارت در عراق، به بالای 50 درجه رسیده و خاموشیها هم زیاد شده است. کربلا با 19 ساعت خاموشی مواجه است. در رابطه با باقی استانها نیز به استانداران گفته شده که در رابطه با فعالیت ادارات تصمیمگیری کنند. اینکه میگویند دولت ناکارآمد است هم نقش اصلی را آمریکاییها ایفا میکنند. آمریکا از همان روزهای ابتدایی اشغال عراق، نخستین قراردادها را در حوزه برق منعقد کرد. قرارداد 54 توربین برق با شرکت آمریکایی جنرالالکتریک و 10 توربین نیز با شرکت آلمانی زیمنس. بعد هم متذکر شد که ساخت نیروگاهها نباید به ایران و کره شمالی و سوریه سپرده شود. در تمام این سالها نیز آمریکا، از اجرای قرارداد مذکور سرباز زده است. قرادادهای سنگین را مونوپل کرد و حتی به دولت عراق اجازه نداد در حوزه انتقال برق به اهدافش دست پیدا کند. اما سیاست جمهوری اسلامی ایران سازندگی است. دکلهایی که برای انتقال برق ایران به عراق استقرار پیدا کردهاند همه در مسیر مینگذاری شده قرار داشتند که پاکسازی شدند. ما 1200 مگاوات برق را به عراق صادر میکنیم، اما در رابطه با همین موضوع هم آمریکاییها مانع پرداخت پول برق به ایران میشوند. شما هر کجا که بحرانی در منطقه میبینید میتوانید ردپای آمریکا را هم مشاهده کنید.
هر دولتی در عراق، برای بقای خود راهی جز تعامل با ایران ندارد
*سیاستهای آقای کاظمی را در دوستی با ایران میبینید یا خیر؟
هر دولتی در عراق، برای بقای خود راهی جز تعامل با ایران ندارد. من به شما بگویم هیچ کشوری در دنیا به اندازه جمهوری اسلامی ایران به دنبال ثبات و امنیت در عراق نیست.
*من سوی دیگر این ماجرا را میگویم. از سوی طرف عراقی؟
ولو او هم نخواهد نمیتواند. برق این کشور از ایران تامین میشود.
حاج قاسم، قربانی امنیت منطقه شد
*شما سیاستهای چندماه گذشته دولت عراق را چطور ارزیابی میکنید؟
آیا الکاظمی میتوانست رابطهای بهتر از آنچه بود با ما داشته باشد؟ من میگویم میتوانست. اما این میتوانست با فشارهایی که بر او اعمال میشود، مواجه میشود و اینکه توان تحمل نخستوزیر عراق تا چه اندازهای است. میخواهم بگویم اگر دولتی در عراق بر سر کار بیاید که سیاستهایش در جهت قطع ارتباط با ما باشد، به هیچ وجه امکان اجرای سیاستهایش را ندارد. نه شرایط اجازه میدهد و نه خاستگاه مردمی.
مردم عراق از رهگذر تعامل با جمهوری اسلامی منتفع میشوند. کدام دولت و کدام کشور حاضر شد تا داعشی که آمریکا ساخت را از بین ببرد و حتی خون دهد.
حاجی شهید ما، حاج قاسم، قربانی امنیت منطقه شد. البته یکی از دلایل مقابله با داعش امنیت کشور خود ما هم بود. اما چرا آمریکا این فرمانده بزرگ را به شهادت رساند؟ به جهت نقش سازندهای که در منطقه برای جمهوری اسلامی و گفتمان انقلاب دنبال کرد. نقش او درست نقطه تقابل با سیاستهای آمریکا بود. آمریکا به دنبال امنیت منطقه ما نیست.
این کشور به دنبال امنیتی است که خود حاکم آن باشد و بحرانی که خود بتواند آن را هدایت و راهبری کند.
*در صحبتهایتان به حضور اسرائیل در منطقه و مشکلاتی که به واسطه این حضور به وجود آمده است، اشاره داشتید. در یک سال اخیر شاهد بهبود روابط اسرائیل با امارات و بحرین و تا حدودی عربستان بودیم. شاید اگر جایگاه سعودیها به عنوان امالقرای جهان اسلام نبود این کشور هم خواهان برقراری رابطه با اسرائیل میشد. این مناسبات را چطور ارزیابی میکنید؟ به هر حال ممکن است مواجههای میان ایران با این کشورها به وجود بیاید. از این جهت که بارها اعلام کرده است که اسرائیل دشمن اصلی ما در منطقه است
اتفاق خاصی نیفتاده است.
*در مرزهای شمال و شمال غربی ایران در ترکیه و آذربایجان، در سمت جنوب امارات و بحرین، در غرب و در عراق هم شاهد حضور نیروهای اسرائیلی هستیم.
سوال این است آیا حکام ارتجاعی منطقه به عادیسازی روابط با اسرائیل و رژیم اشغالگر قدس پرداختهاند؟
گفتمان مقاومت جواب داده است
*سوال من این است که این حضور، تا چه اندازه در خلاف منافع ایران است؟
اجازه دهید اول این موضوع را مشخص کنیم. من میگویم عادیسازی روابطی میان اسرائیل با کشورهایی که به آنها اشاره داشتید، صورت نگرفته است. میگویید پس چیست؟ میگویم علنی شدن روابط پنهان. مگر امارات- امارات که میگویم یعنی شیخ محمد زائد- چالشی با اسرائیل داشت که حالا بخواهد آن را عادی کند؟ خیر. فقط این روابط را علنی کرد. آیا این علنی شدن روابط به زمان حال تعلق دارد؟ خیر. پیشینه این موضوع چند دههای قدمت دارد. بحرین که حسابش روشن است. معتقدم کشورهایی که میگویند ما به عادیسازی روابط با اسرائیل پرداختهایم در حقیقت روابطی که قبلاً وجود داشت را علنی کرده اند. الان چه اتفاقی میافتد؟ خیزشهای عظیم مردمی در این کشورها بلاشک در برابر این خیانت انجام میشود. این خیانت به جهان اسلام است.
*سالها قبل هم میان اردن و مصر با اسرائیل این روابط شکل گرفته بود، اما هنوز هیچ خبری از خیزشهای مردمی نیست؟
از سال 2011 به بعد که بیداری اسلامی شکل گرفت، مگر این اتفاق نیفتاد؟ این اتفاق افتاد. بیداری اسلامی در برابر رفتار مستکبرین وابسته بود که علیه ملتها اقدام میکردند. مگر در مصر و لیبی و تونس و کشورهای دیگر این بیداری شکل نگرفت؟
آمریکاییها هم از همین حربه استفاده کردند تا بگویند خیزش مردمی در سوریه به وقوع پیوسته است تا جنگی را به مردم سوریه تحمیل کنند، اما در سوریه موضوع دیگری بود.
گفتمان مقاومت، جبهه مقاومت در منطقه آثارش را نشان داده است. در موضوع مقاومت، امروزعربستان دچار چالش شده است. در سوریه سال 2011 مگر نمیگفتند که ما نماز عید فطر را در مسجد امویه میخوانیم؟ اما در سال 2021 انتخابات ریاستجمهوری باشکوه سوریه برگزار شد. ایران پس از همه فشارها امروز پابرجاست.
با وجود ترور دانشمندان و تحریمها همچنان پرقدرت باقی مانده است. امروز نگاه میکنیم و میبینیم که گفتمان مقاومت جواب داده است. مقاومت 12 روزه در فلسطین مگر در همین چند روزه انجام نشد؟
معامله قرن دیگر تمام شد
*سوال من در مورد حضور اسرائیل در مرزهای ایران و اثرات آن بر روابط با همسایگان است.
شما میگوید اسرائیل در حوزه پیرامونی ما نفوذ پیدا کرده است. ما هم گفتیم که این کشورها قبلاً با اسرائیل روابطی داشتند که حالا آن را علنی کرده اند. در یک کشورهایی مانند آذربایجان هم همکاریها به صورت نظامی و مستشاری است. ما میپسنیدیم؟ خیر. این یکی از موارد اختلافی ماست و جمهوری اسلامی حتماً در رابطه با این موضوع در فضای امنیت ملیاش کار میکند.
اما من میگویم با این وجود، ببینید مقاومت 12 روزه فلسطین معادلات آنها را به چه گونهای درآورده است؟ اولاً روند سازش را از بین برد. شما ببنید محمود عباس امروز میگوید ما اگر صلح میخواهیم، صلح از طریق گلوله به دست میآید. رهبر روند سازش این را میگوید. معامله قرن دیگر تمام شد.عادیسازی روابط یا آنچه ما علنیسازی روابط میگوییم دیگر رنگ باخت.
چه کسی در این فضا دیگر جرأت انجام آن را دارد؟ در فلسطین اشغالی هم اسرائیلی که در هر عملیاتی سعی در کسب موقعیت جدیدی داشت، در مقاومت 12 روزه موضع دفاعی به خود گرفت تا موجودیتش را حفظ کند. حالا این رژیم میتواند در منطقه کاری انجام دهد؟
ابهت اسطورهای و امنیتی اسرائیل شکسته است
*سفارتخانه اسرائیل در امارات نیز در هفته گذشته با حضور وزیر خارجهاش افتتاح شد.
من که میگویم علنی کردهاند.
*منظور من این است با گذشت زمان از جنگ 12 روزه، مناسبات اسرائیل با کشورهای منطقه علنیتر شده است؛ یعنی این روابط رو به جلو بوده است. شاید برای کشوری مانند امارات خیلی هم مهم نباشد که در فلسطین چه میگذرد. همینطور برای بحرین. با وجودی که این کشورها همه از یک دین و مذهب و همه مانند فلسطین از اعراب هستند. در این میان موضع ما به چه صورت است؟
من میگویم اول بدانیم که ابهت اسطورهای و امنیتی اسرائیل شکسته است. امروز در داخل اسرائیل مشکلاتی وجود دارد.
*اما آنچه در این کشورها [امارات و بحرین] میگذرد برای ما مهم است.
درست است. اگر حالا مرکز [اسرائیل] تضعیف شد ه است و دیگر نمیتواند در خط مقدم مانور دهد، اما سیاستهای ما هم روشن است.
*ما نباید احساس خطر کنیم؟
اگر سوال شما از منظر امنیتی است، می دانید زمانیکه جمهوری اسلامی به آمریکاییها میگوید ما روی تمامی نقاط نظامی شما هدفگذاری کردهایم یعنی چه؟
این موضوع را که جمهوری اسلامی امروز کنترل امنیتی ندارد رد میکنم
*آقای یونسی از مقامات ارشد امنیتی ایران محسوب میشدند. وزیر اطلاعات بودند. چند روز پیش از عمق نفوذ موساد گفت و اینکه تمامی مقامات جمهوری اسلامی ایران باید از جایگاهشان بترسند. موساد در ایران نفوذ کرده و نفوذ زیادی هم دارد.
حالا این نفوذ ناشی از چیست؟
ترور شهید فخریزاده صد درصد کار موساد بود
*این برای ما خطرآفرین نیست؟ اصلاً این موضوع را میپذیرید؟
خیر. من این موضوع را که جمهوری اسلامی امروز کنترل امنیتی ندارد رد میکنم. شما به بحرانهایی که در سال 98 تلاش شد تا در کشور درست کنند، نگاه کنید. در دی ماه که ترامپ تلاش بسیار زیادی برای آن انجام داد.
*ترور آقای فخریزاده را هم به موساد نسبت میدهند...
صد درصد.
اینکه 4 ترورانجام شود برای ما خوب نیست، اما در هر صورت در این منطقه پرآتش، ایران یک جزیره ثبات است
*پس نشان میدهد که موساد در ایران است. چه کاری باید انجام داد؟
شما باید حجم تهدیدی که دشمن امروز تولید یا بازتولید میکند را ارزیابی کنید. بعد آن را نسبت به آنچه در کشور اتفاق میافتد ارزیابی کنید. جمهوری اسلامی با 15 کشور مرز مشترک دارد و تمامی این مناطق بحرانی هستند.
*و موساد تقریباً در تمامی این کشورها هست؟
اصلاً حضور دارد. من چه میخواهم بگویم؟ اینکه در داخل کشور 2 ترور انجام شود بد است، اما تمام جبهه دشمن به دنبال بیثباتی و ناامنی در داخل ایران است. آنها داعش را ساختند تا در خیابانهای همدان با ما بجنگد. اینکه 4 تا ترورانجام شود برای ما خوب نیست، اما در هر صورت در این منطقه پرآتش، ایران یک جزیره ثبات است.
آقای یونسی یک زمانی معتقد به یک آنارشیسم امنیتی است
*یعنی شما میگوید صحبتهای آقای یونسی اشتباه است که میگوید موساد در ایران نفوذ کرده است؟
یک وقتی ایشان هشدار میدهد که باید بیشتر مراقب باشید. یک زمانی هم ایشان معتقد به یک آنارشیسم امنیتی است و هر کسی که این را میگوید یعنی از امنیت تعریف و شناخت درستی ندارد، ولو اینکه وزیر اطلاعات این کشور بوده است. الان شما به داخل آمریکا نگاه کنید که با وجود سیستم پلیسی در آن، هر روز کشتار میشود. اتفاقی که در حمله به کنگره رخ داد.
*حمل سلاح در آمریکا آزاد است، اما در ایران اینطور نیست.
آزاد نیست، اما قانون مجازات سنگینی دارد. همان حمله نشان داد که امنیت حتی در داخل آمریکا هم دچار مشکل است. دنیای امروز که مسئولی ندارد و هر کشوری، هر تجاوزی را که بخواهد با حمایت قدرتهای بزرگ انجام میدهد. به یمن تجاوز میشود. به سوریه تجاوز میشود. در عراق گروههای تروریستی ساخته میشود. همه اینها برای هدف قراردادن امنیت ایران است. پدافند ما در خارج از مرزها صورت گرفت. ما هر روز در مرزهایمان داعشی و تروریست میگیریم. در کجای دنیا در یک منطقه بیثبات مانند منطقه ما، انتخابات در 18 ساعت با امنیت کامل انجام میشود. این پروسه نتیجه یک روند امنیتی سنگین است.
سیاست دولت منتخب حتماً تقویت جبهه مقاومت خواهد بود
*الان در این وضعیت فکر میکنید سیاست خارجی آقای رئیسی به چه صورتی باید باشد؟ گفتید که ما در یک منطقه پرآشوب زندگی میکنیم و شاهد هستیم اسرائیل در بیشتر مرزهای ما با همسایگانمان حضور دارد؟
سیاست دولت منتخب در منطقه باید تاکید بر صلح، دوستی و تقویت همکاریهای دوجانبه باشد و حتماً با تقویت جبهه مقاومت خواهد بود. ما روی این مساله نباید اصلاً خجول باشیم و تعارف هم نداریم. علت آن، این است که امروز امنیت کشور در گرو امنیت منطقه و تحولات آن است.
اگر آمریکا و متحدین منطقهای آن میتوانستند با ایران بجنگند به دنبال بهانه نبودند
*تقویت جبهه مقاومت موجب ایجاد تنش و جنگ میان ایران و کشورهای منطقه و یا حتی با اسرائیل نمیشود؟
اسرائیل چیست؟
*[این سیاست] بهانهای برای جنگ با ایران نخواهد بود؟
اگر آمریکا و متحدین منطقهای آن میتوانستند با ایران بجنگند به دنبال بهانه نبودند. مگر اشغال عراق بهانه داشت؟ اظهارات کالین پاول وزیر خارجه وقت آمریکا را به خاطر میآورید؟ میگوید رئیسجمهور بوش گفت بروید مدارکی را پیدا کنید که عراق به دنبال سلاح کشتار جمعی است. میگوید مدرکی پیدا نشد، اما بوش به همراه تونی بلر نخستوزیر وقت انگلیس تاکید داشتند که باید پیدا کنید. بعد حالا این فرد [کالین پاول] عذاب وجدان گرفته و میگوید من گفتم که نبود. حالا بعد از این همه کشتار این را میگوید. تلقی آمریکا این بود که من از طریق لشکرکشی نظامی به منطقه خاورمیانه میروم و خاورمیانه جدیدی را درست میکنم. چه کشوری در مقابلش ایستادگی کرد؟ جمهوری اسلامی. خدمتی که جمهوری اسلامی به مردم منطقه و جهان بشریت کرده است بیمانند است. ولو اینکه نیروهای داخلی ما به هر دلیلی بیایند این سیاست بحق جمهوری اسلامی را مخدوش کنند.
ما به دنبال منطقهای هستیم که امنیت آن توسط کشورهای منطقه تامین شود
[این بخش از گفتوگو قابل انتشار نیست]...
ببینید سوال این است که اصول و پایههای گفتمان انقلاب اسلامی و ارزشهای انقلاب چیست؟ عدالتخواهی، حمایت از محرومین، استقلال، عزت ملی، آزادی و.... آیا شعارهای انقلاب اسلامی خاستگاه مردمی در کشورهای دیگر ندارد؟ چه کسی با این موارد مخالف است؟ جبهه استکبار و سلطه، مخالف است. جمهوری اسلامی خواهان اتحاد ملتهاست. ما به دنبال جنگ نیستیم اما دشمن این را نمیخواهد. فلسفه وجودی رژیم اشغالگر قدس چیست که میگوییم جعلی و استعماری و سیاسی است. چرا این رژیم را در منطقه ما درست کردند؟
*الان ما میخواهیم سپر امنیتی اطرافمان را تقویت کنیم یا میخواهیم مدینه فاضله و جامعه اسلامیمان را تشکیل دهیم؟
ما به دنبال منطقهای هستیم که امنیت آن توسط کشورهای منطقه تامین شود.
*نه. نه. ببینید سوال من موضوع دیگری است. سیاست ما الان تشکیل جامعه اسلامی است؟
من کی این موضوع را گفتم.
*این موضوع از سوی آقای فضائلی [این بخش از گفتوگو قابل انتشار نیست] مطرح شده است. گفتهاند ما میخواهیم تمدنسازی اسلامی داشته باشیم.
احسنت.
*تمدنسازی اسلامی یعنی ما سیاست تهاجمی داشته باشیم؟
این تفسیر شماست.
ما در سیاستهای داخلی کدام کشور دخالت کردهایم و گفتهایم این دولت باید بر سر کار باشد؟
*به هر حال اگر قرار بر تمدنسازی باشد به همین شکل است.
اجازه دهید من برداشت خودم را عنوان کنم. اگر جمهوری اسلامی تاکنون غیر از این عمل کرده است، به آن اشاره کنید. آنچه برای جمهوری اسلامی مهم است جامه عمل پوشاندن به خواستههای مردمی و مردمسالاری در کشور است.
*پس به دنبال تمدنسازی اسلامی نیستیم؟
اجازه دهید. ما در سیاستهای داخلی کدام کشور دخالت کردهایم و گفتهایم این دولت باید بر سر کار باشد؟
*از طریق گروههای مقاومت یا همان جبهه مقاومت اهدافمان را پیگیری کردهایم.
همان جبهه مقاومت که شما میگوید. آیا بیشترین تعامل ما در منطقه با حزبالله لبنان نبوده است؟ آیا بیشترین حرفشنوی حزبالله از رهبری معظم بوده است یا خیر؟ شما در دنیا رهبری را به غیر از سیدحسن نصرالله میشناسید که بگوید رهبر ما ایشان [مقام معظم رهبری] است و افتخار میکنیم به ایشان؟
اما همین رهبر حزبالله همیشه عنوان کرده است که جمهوری اسلامی هیچگاه موضوعی را به ما دیکته نکرده است. گفت به نظر ما، این خوب است.
ما اگر پذیرفتیم که پذیرفتهایم و اگر نپذیرفتیم که هیچ. در عراق مگر شیعیان در اکثریت نیستند؟ عناصر بعثی که در کمیته ریشهکنی بعث تبرئه شدند و به فعالیتهای سیاسی روی آوردند، از جمهوری اسلامی خواستند تا کمک کند در دولت سهم داشته باشند.
دولت جمهوری اسلامی هم میخواست دولت مردمی در عراق شکل بگیرد. لبنان و فلسطین و لیبی آیا جامعه مسلماننشین ندارد؟ آیا مسلمان حاکمیت کفر را میپسندد؟
یا دولتی میآید و آن را تحمیل میکند؟ اگر این باشد تمدن اسلامی در این چارچوب حرکت میکند. آیا از نگاه امام خمینی که مبتکر و معمار این انقلاب بود زمانی که عنوان شد جهان اسلام یا امت اسلامی منظورش همین شیعیان بود یا همه مسلمانان؟
منادی وحدت بودن همه این موارد است. اما امروز دشمن به گونهای فضاسازی کرده که این جامعه اسلامی متفرق شده است و ما میگویم که باید متحد شوند. آیا با جنگ است؟ بله، در موضوع رژیم اشغالگر قدس امروز حرکتهای مردمی به این سمت میرود. در داخل فلسطین هم شاهد این موضوع هستیم.
رابطه با اروپا هم باید در چارچوب منافع دولت جدید باشد
*در مورد سیاست خارجی آقای رئیسی اشاره کردید که باید تقویت جبهه مقاومت در منطقه باشد.
توسعه و تقویت همکاری با کشورهای منطقه باید در اولویت باشد.
*در مورد اروپا چطور؟
رابطه با اروپا هم باید در چارچوب منافع دولت جدید باشد. ببینید در طول 42 سال گذشته جمهوری اسلامی با تمامی کشورها در تعامل بود الا رژیم جعلی و اشغالگر و بعد هم رژیم آپارتاید. آیا از منظر جمهوری اسلامی رژیم آمریکا مشروع است؟ ما کی گفتهایم نامشروع است؟ حضرت امام در سال 58 فرمود ما رابطه گرگ و میش را نمیخواهیم. اگر آمریکا منافع ما را در نظر بگیرد ما مشکلی نداریم.
اصلاً نیازی به امضای برجام نیست. چه چیزی امضا شود؟ چرا امضا شود؟
*اما آقای رئیسی در نخستین کنفرانس خبری خود به روشنی [ در پاسخ به خبرنگار روسی که از امکان دیدار روسای جمهور ایران و آمریکا سوال پرسیده بود] گفت خیر.
سوال شد آیا شما با بایدن دیدار میکنید، گفت خیر. چه ضرورتی به دیدار هست؟ در حالی که روز قبل از این سوال هم آقای بایدن در پاسخ به امکان دیدار به صراحت گفت NO. ببینید اینکه ملت ایران برای استقلال و تمامیت ارضیاش، از خود دفاع کرد، کار بدی بود؟ آمریکا چه میخواهد؟ مساله آمریکا چپ و راست نیست. مساله آمریکا با کل نظام جمهوری اسلامی ایران است. آمریکا به چیزی کمتر از بازگشت به ایران قانع نیست. ما نمیتوانیم این را بپذیریم. مردم ایران سلطه آمریکا را نمیخواهند. آقای رئیسی میخواهد با تمامی کشورهای جهان تعامل داشته باشد، حتی اگر آمریکا مصالح جمهوری اسلامی را در نظر بگیرد و واقعاً به دنبال آن باشد، اما در عمل اینطور نیست.
امضای برجام خطاست و نباید آن را امضا کنیم
*در مورد برجام میپرسم. اجرای برجام بدون شک در دولت آقای رئیسی انجام میشود. از دیدگاه جنابعالی این توافق باید در دولت آقای رئیسی امضا شود یا در همین دولت مستقر؟
اصلاً نیازی به امضای برجام نیست. چه چیزی امضا شود؟ چرا امضا شود؟ غلط است. ما توافقی کردهایم و برجام را اجرا کردهایم. آمریکا از آن خارج شده و حالا باید بازگردد.
*همین توافقی که منجر به احیای برجام میشود.
میگویم نباید امضا شود. میگویم خطاست. سندی را امضا کنیم که دولت بعدی با مشکل مواجه شود؟ مواضع جمهوری اسلامی بارها اعلام شده است. ما برجام را پذیرفتیم و به تعهداتمان هم عمل کردیم. آمریکا از برجام خارج شد و به تعهداتش هم عمل نکرد. باید به تعهداتش عمل کند و راستیآزمایی شود.
آمریکا به دنبال آن است که با ورود مجدد به برجام، سیاست ماشه را علیه ما اجرایی کند
*با امضا نکردن این توافق عملاً برجام احیا نمیشود.
خیر، برجام که الان هست. فقط آمریکا از آن خارج شده است.
*به هر حال ما امکان آزاد کردن منابع مالیمان را از دست میدهیم.
آمریکا به دنبال آن است که با ورود مجدد به برجام، سیاست ماشه را علیه ما اجرایی کند. این به نفع ما نیست.
*الان برنامه ما برای فروش نفتمان چیست؟
اولاً نفت یک بخش از اقتصاد است.
*اقتصاد ما بر پایه فروش نفت است. الان چه کاری میتوانیم انجام دهیم؟
الان نفت چند درصد اقتصاد ما را در اختیار دارد؟
*الان ما عملاً امکان فروش نفتمان را نداریم و به همین خاطر است که این نقش به صفر رسیده است.
به صفر که نرسیده است.
دولت آقای رئیسی میخواهد به ظرفیتهای داخلی توجه کند
*وضعیت اقتصادی مردم در جایگاه بدی قرار دارد.
درست است، اما من به شما میگویم کمتر از 15 درصد از مشکلات کشور به واسطه تحریمهاست. عمده آنها به بیاعتقادیهای ما، بیمدیریتیهای ما و خطاهای ما بازمیگردد.
*در دولت آقای رئیسی با یکدست شدن تمامی قوا و دستگاهها عملاً باید این مشکل برطرف شود.
دولت آقای رئیسی میخواهد به ظرفیتهای داخلی توجه کند.
آیا دولت جدید نیاز به درآمدزایی دارد و بخشی از درآمد آن ناشی از فروش نفت است؟ بله، درست است
*بنابراین باید شاهد اتفاقهای خوبی باشیم
صد درصد همینطور است.
*اما همان دولت هم احتیاج به فروش نفت دارد.
ببینید صد درصد نیاز دارد. باید بفروشد. اما اشتباه نکنید. فضای عملیات روانی را باید از واقعیت تفکیک کرد. آیا همه دنیا آمریکاست؟
*من با آمریکا کاری ندارم. من در مورد برجام سوال کردم و اینکه حتی دولت آقای رئیسی هم برای مقابله با کمبود بودجه نیازمند فروش نفت است.
صد درصد همینطور است. اگر خواستید وارد بحث دولت و اقتصاد شوید آنوقت مسائل زیادی برای بیان کردن وجود دارد. آیا دولت جدید نیاز به درآمدزایی دارد و بخشی از درآمد آن ناشی از فروش نفت است؟ بله، درست است. حالا راهحل ما این است که مجدداً توافق جدیدی با آمریکا داشته باشیم و امتیازات جدیدی را بدهیم و آمریکا از رهگذر امتیاز جدید، چیزی به ما میدهد؟ من میگویم خیر.
*یعنی شما معتقدید آنچه را در وین تحت عنوان احیای برجام در حال انجام است نباید پذیرفت؟
اگر امضا شود که آن را خطای محض میدانم و این مغایر با فرمایشات آقاست. بعد چیزی به ما داده نمیشود. آیا تحریمها برداشته میشود؟ اگر برداشته نشود به چه درد ما میخورد.
اقتصاد کشور را با اجرای برجام شرطی نکنیم
*گفتند که تحریمهای هستهای لغو میشود.
آمریکا میگوید لغو نمیشود. آمریکا صراحتاً میگوید من تحریمها را لغو نمیکنم.
*اعلام کرده که تحریمهای هستهای را متوقف میکند.
اسم شما در لیست تحریمهای هستهای است، اما همزمان در لیست سوم که شامل تحریمهای دیگر است نیز وجود دارد. من میگویم اقتصاد کشور را با اجرای برجام شرطی نکنیم. این خطاست.
برجام اولویت نخست جمهوری اسلامی نیست
*به هر حال ما یک سری پول داریم که باید به کشور بازگرددد.
این از رهگذر برجام به کشور بازنمی گردد. راه دیگری دارد.
صد درصد نباید FATF را بپذیریم
*در مورد FATF چطور؟
FATF هم همینطور است.
*یعنی شما میگویید آن را هم نباید بپذیریم؟
صد درصد نباید بپذیریم. من خارج از شعار بحث میکنم و اعتقادم این است که دولت جدید، باید جایگاه برجام را در سیاست خارجی جانمایی کند. برجام اولویت نخست جمهوری اسلامی نیست. ما باید به اقتصاد مقاومتی بپردازیم. آیا امروز ما با قدرتهای غیر از آمریکا نمیتوانیم تعاملات نفتی داشته باشیم؟ میتوانیم. ما خودمان را به آمریکا چسباندهایم.
*اما همین ژاپن، هند، چین و روسیه، همه این کشورها شرط و شروطی را برای ما تعیین کردهاند.
مگر همین چین نیامد و توافقنامه همکاری 25 ساله را با ما امضا نکرد؟ چرا ما با کشورهای دیگر نیز همین سیاست را در پیش نمیگیریم. معادلات بینالمللی امروز، تغییر کرده است. من از شما سوال میکنم مگر چین با اروپا و آمریکا نزدیک به 1200 میلیارد دلار در سال مراودات تجاری ندارد؟
ما نفت را بر اساس نُرم جهانی به چین میفروشیم
*درست است، اما چین در حال حاضر نفت را با ارزانترین قیمت از ما میخرد.
به این سوال جواب دهید که دارد یا خیر؟
*دارد...
مگر در بازار سرمایه آمریکا، چین با سرمایه بالای 1200 میلیارد دلار حضور ندارد؟ چرا این چین حاضر میشود سند 25 سالهای را با ما امضا کند؟
*برای اینکه میتواند نفت را به ارزانترین قیمت از ما بخرد، اما آن کشورهایی که شما به آنها اشاره کردید این کار را برایش انجام نمیدهند.
این از همان حرفهاست. ما نفت را براساس نُرم جهانی به چین میفروشیم. بعد زمانی که شما در فضای تحریم قرار دارید...
*برای همین هم ما اصرار داریم برجام امضا شود تا از آن فضای تحریمی خارج شویم و نفتمان را به هر کشوری که خواستیم بفروشیم.
من از شما سوال میکنم. قصه نفت و برجام مانند منطقه است. چه کسی اشغالگری کرد؟ چه کشوری داعش را آورد؟ کدام کشور فرمانده بینالمللی مبارزه با تروریسم را شهید کرد؟ بعد آمریکا ما را متهم به دخالت در امور منطقه میکند؟
*بحث من موضوع دیگری است. سوالم این بود که سازوکار ما برای فروش نفتمان چه باید باشد؟
دنیا امروز به نفت ایران نیاز دارد و باید در چارچوب همکاریهای بلندمدت با کشورهایی که خواهان فعالیت با ما هستند آن را بفروشیم.
*خب، این کار را نکردند؟ این چهار سال [هیچ کشوری در زمینه خرید نفت ایران] کاری انجام نداد.
ما کاری انجام ندادیم.
*در این چهار سال حتی ترکیه یا روسیه کاری انجام ندادند.
شما باید شرایط حاکم بر وضعیت ما را ببینید و بدانید که همین ترکیه در حال همکاری با آمریکاست و اگر قرار بر همکاری با ایران باشد زیر گیوتین و فشارهای آمریکا قرار میگیرد. ما باید راهی پیدا کنیم تا امکان این خطر از بین برود. با روسیه و هند و چین هم به همین شکل است. این امر نیازمند طراحی پروسه جدیدی است.
باید لوگویی طراحی شود و اعضای هیات دولت جدید نماد آن را بر روی کتهایشان بچسبانند با عنوان اقتصاد مقاومتی
*پیشنهاد شما چیست؟
معتقدم نگاه به تولید داخل و تعامل با خارج در کنار ایجاد یک فرماندهی اقتصاد مقاومتی که رئیسجمهور منتخب آن را هدایت و راهبری کند، راهگشاست. باید لوگویی طراحی شود و اعضای هیات دولت جدید نماد آن را بر روی کتهایشان بچسبانند با عنوان اقتصاد مقاومتی. یک دبیرخانه قدرتمندی را هم برای این شکل از کارها طراحی کنند.
*زمانیکه نتوانید مواد اولیه را با قیمت مناسب وارد ایران کنیم، چه کاری از دستمان برمی آید؟ وقتی تعاملاتمان با دنیا قطع شود امکان فروش نفتمان را نداریم.
ما تعاملاتمان قطع نیست.
ما نمیتوانیم بین ایران و ترکیه از ارزهای ملی 2 کشور استفاده کنیم؟
*اگر همین FATF را امضا نکنیم قطع میشود. به چه صورتی میخواهیم پولهایمان را وارد کشور کنیم؟ با کدام سازوکار؟
مساله نقل و انتقال پول ما به FATF ارتباطی ندارد.
*پس چرا نتوانستهایم تاکنون پولهایمان را وارد کشور کنیم؟
آمریکا در تعاملاتی که با دنیا دارد میگوید حق ندارید با ایران همکاری کنید.
*خب، تاکنون گفته است بعد از این هم میگوید...
مکانیزم جایگزین طراحی میکنیم. مگر ما نمیتوانیم بین ایران و ترکیه از ارزهای ملی 2 کشور استفاده کنیم؟
*ترکها که تاکنون این کار را نکردهاند. من حتی از اعضای اتاق بازرگانی ایران و ترکیه سوال کردم گفتند ترکها مایل به این کار نیستند.
ترکیه هم میگوید ایران نمیخواهد.
*ترکها میگویند ما توان رویارویی با آمریکا را نداریم.
من از شما سوال میکنم. چین هم از آمریکا میترسد؟ روسیه چطور؟
ما FATF را قبول نمیکنیم
*در مورد چین نمیتوانم پاسخ درستی بدهم، اما بخش خصوصی روسیه گفته این کار را انجام نمیدهد. گفتند شما حتی FATF را هم نپذیرفتهاید.
ما FATF را قبول نمیکنیم. چرا؟ اولاً ما در حال اجرای بسیاری از موارد این سیستم هستیم.
*پس چرا نمیپذیریم که امکان جابهجایی پولهایمان را داشته باشیم.
خطاست.
قدرت دفاعی و اقتدار منطقهایمان را از دست بدهیم، اقتصادمان را از بین ببریم و قوانین اسلامیمان را نادیده بگیریم، دیگر چیزی برای ما باقی میماند؟
*چرا خطاست؟
من از شما سوال میکنم. FATF را پذیرفته و امضا کردید، حد نهایتی که آمریکا میگوید از اینجا به بعد من قبول دارم کجاست؟ میخواهید من به شما بگویم. من برای اولین بار است که این موضوع را در مصاحبه عنوان میکنم. ما وارد برجام شدیم. آمریکا به آن عمل کرد؟ نکرد. فرض کنید وارد موضوعات منطقهای شویم و توافق هم انجام دهیم. آمریکا عمل میکند یا نه؟ عمل نمیکند. قدرت بازدارندگی و دفاعی و موشکیمان را از بین بردیم.
به اعتقاد شما آمریکا بحثهایش را تمام میکند؟ من میگویم که خیر. آمریکا میگوید شما باید تمامی نهادهای بعد از انقلابتان مانند سپاه پاساداران و شورای نگهبان را تعطیل کنید. میگوید بخشهای انتصابی را باید جمع کنید و تنها بخشهایی که از پیش بودند باقی بمانند. گام بعدیاش چیست؟ گام بعدی این است که تمامی قوانین باید بر مبنای قوانین مدنی و نه اسلامی نوشته و اجرا شود.
این را هم انجام دهیم به سراغ گامهای دیگر میرود. هشت گام مدنظر آمریکاست که میگوید اگر این گامها را بردارید من میآیم و با شما وارد روابط تجاری میشوم. در آن زمان هم از جمهوری اسلامی چیزی باقی نمانده است. ما قدرت دفاعی و اقتدار منطقهایمان را از دست بدهیم. اقتصادمان را از بین ببریم و قوانین اسلامیمان را نادیده بگیریم، دیگر چیزی برای ما باقی میماند؟
آمریکا بر این موضوع پافشاری میکند. اصلاً تشدید تحریمها به ترامپ برمیگردد؟ خیر. به اوباما بازمیگردد. همه این مواردی که به آنها اشاره کردم؛ قدرت دفاعی و موشکی ما از بین برود، ساختار تحریمها حفظ شود، همه از دوره اوباما شروع شد. اصلاً اینکه ما مسائل کشور را با برجام گره زدیم اشتباه است.
دیدگاه تان را بنویسید