حریری، رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین:
اراده سیاسی برای گسترش روابط بلند مدت ایران و چین وجود دارد
رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین در گفت و گو با رادیو و تلویزیون مرکزی چین به بررسی روابط پنج دههای دو کشور پرداخت و آن را رو به جلو و دارای ظرفیتهای بیشتر برای توسعه توصیف کرد. از جمله گفت که اراده سیاسی برای گسترش روابط بلند مدت میان دو کشور وجود دارد.
اعتمادآنلاین| حریری اظهار کرد: موقعیت جغرافیایی ایران در منطقه باعث میشود این کشور به عنوان نقطه مهم مواصلاتی در ابتکار «یک کمربند - یک جاده» نقش موثرتری ایفا کند.
به گزارش ایرنا از رادیو بین المللی چین، او از طرف اتاق بازرگانی ایران و چین به عنوان نماینده بخش خصوصی که با شرکتهای چینی ارتباط اقتصادی دارد، پنجاهمین سالگرد برقراری روابط را تبریک گفت و تاکید کرد: امیدوار بودیم برای این مناسبت، مراسم با شکوه و شایستهای برگزار کنیم اما به دلیل شیوع ویروس کرونا متاسفانه امکان آن نیست.
رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین معتقد است پنجاهمین سالگرد روابط و عدد 50 میتواند نقطه عطفی در روابط دو کشور باشد و باعث شود مردم دو کشور شناخت بیشتری از هم پیدا کنند چرا که نقطه ضعف روابط دو کشور عدم آگاهی دو ملت ایران و چین از یکدیگر است.
مشروح مصاحبه با حریری ربه شرح زیر است.
*در آستانه پنجاهمین سالگرد برقراری روابط ایران و چین و تحولاتی که در عرصه بینالملل به وجود آمده، مناسبات این دو کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
درباره روابط ایران و چین فقط میتوانم از منظر اقتصادی صحبت کنم. منهای سوابق تمدنی این دو کشور در شرق و غرب آسیا و منهای نزدیکیهای فرهنگی که بین دو تمدن باستانی ایران و چین وجود دارد در شرایط جدید به خصوص پس از اصلاحاتی که در چین انجام شد ما با اقتصادی به نام «چین» مواجه هستیم که به سرعت در حال حرکت به سوی تبدیل شدن به بزرگترین اقتصاد دنیاست و در 40 سال توانسته خود را از یک اقتصاد عقب مانده از دوران صنعتی به قدرت دوم اقتصادی جهان تبدیل کند؛ این کشور از نظر تاریخی در حال حرکت به سوی نقطهای است که به زودی قدرت اول اقتصادی دنیا خواهد شد.
ایران نیز در منطقه ای قرار دارد که هم به لحاظ زیر زمینی مانند نفت، گاز و محصولات حاصل از آن مثل فراوردههای پتروشیمیایی و همینطور محصولات معدنی یکی از بزرگترین عرضه کنندگان مواد خام برای صنایع دنیاست و چین هم در حوزه اقتصاد بینالمللی یکی از بزرگترین مصرف کنندگان مواد خام محسوب می شود. به طور طبیعی برخی اقتصادها در دنیا مکمل هم میشوند مانند اقتصاد ایران و چین که مکمل هم هستند یعنی آنچه ما در عرصه بین المللی برای عرضه داریم بزرگترین مشتری آن چین است و آنچه که نیاز داریم از بازارهای بین المللی تامین کنیم، بزرگترین عرضه کننده آن در دنیا کشور بزرگ چین است. در نتیجه این دو اقتصاد منهای روابط سیاسی به طور طبیعی با همدیگر یک رابطه پایداری دارند.
مباحث سیاسی میتواند در روابط دو کشور مانع و یا کمک باشد که خوشبختانه از نظر سیاسی هم رابطه تهران-پکن یک رابطه همگرایانه است و در سطوح بین المللی در بسیاری از نقاط با هم منافع یا نظرات مشترک داریم. این اتفاق باعث شده که طی این روند 50 ساله روابط ایران و چین روز به روز در حال گسترش بوده و توسعه پیدا کرده و در آینده هم زمینه توسعه بیشتر برای آن فراهم است.
لازم به ذکر است منطقه جغرافیایی که ایران در آن واقع شده به عنوان نقطه اتصال شرق به غرب و جنوب به شمال دنیا (یا مرکزیت جغرافیایی ایران) با سیاستهای چین که پیشبرد همکاری اقتصادی مناطق شرقی و غربی است کاملا منطبق شده و آنچه که در دوهه اخیر و به خصوص پس از سال 2013 که ابتکار آقای «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین در خصوص «یک کمربند-یک جاده» ارائه شد، ایران یکی از نقاط مرکزی و مهم برای اتصال شرق به غرب، اتصال چین از ناحیه زمینی و دریایی به نقاط غرب دنیا از جمله غرب آسیا، شمال آفریقا و جنوب اروپا قلمداد میشود. این نقاط اتصال ایران باعث شده علاوه بر مزیت تامین مواد اولیه برای اقتصاد چین، به عنوان یک نقطه مهم در پازل ابتکار «یک کمربند-یک جاده» روز به روز رابطه دو کشور را محکمتر کند.
*با توجه به اهمیت ابتکار «یک کمربند-یک جاده» چه اقداماتی باید انجام شود تا نقش ایران در این ابتکار پر رنگتر شود؟
این موضوع تا حدی به شرایط سیاسی ایران بستگی دارد و به تبع آن موانعی که برای توسعه اقتصادی در کشور ایران وجود دارد. هر گاه روابط سیاسی ما با دنیا آرام تر میشود اهمیت این موضوع در فضای اقتصادی بیشتر خود را نشان میدهد و هر چقدر مثل این روزها که از طرف آمریکا دچار تحریم یکجانبه هستیم و فضا تنش آلود است این روابط از نظر اقتصادی میتواند تحت فشار قرار بگیرد زیرا بنگاههای اقتصادی منهای منافع سیاسی کشورها ملاحظات اقتصادی خود را در نظر دارند و این در رابطه ایران و چین به عنوان یک مانع جدی اکنون مطرح است چرا که بسیاری از شرکتهای معتبر چینی به دلیل منافع اقتصای خود در کشور آمریکا نمیتوانند با ایران رابطهای که دلخواه آنهاست و میتواند به طور طبیعی وجود داشته باشند، به آن شکل دهند.
بزرگترین مانع روابط ما در حال حاضر همین موضوع است با وجود آنکه مقامات چینی بارها طی سالهای اخیر اعلام کردهاند تحریمهای یکجانبه آمریکا را به رسمیت نمیشناسند اما شاهد آن هستیم که در خصوص فروش نفت و محصولات پتروشیمی به این کشور و نقل و انتقالات مالی با مشکل جدی مواجه هستیم.
*توافق راهبردی 25 ساله میان چین و ایران در فروردین ماه به امضای وزرای خارجه دو کشور رسید؛ آن را چگونه ارزیابی میکنید و چه چشم اندازی برای آن متصور هستید؟
اگر کمی به قبلتر بازگردیم بیانیه مشترکی که در سفر آقای «شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین به تهران در سال 2016 منتشر شد، نشان دهنده عزم استراتژیک دو کشور برای همکاری است این عزم را به صورت نمادین میتوانیم در امضای سند همکاری 25 ساله شاهد باشیم. این سند کلی است و اگر بخواهد به پروژه تبدیل شود باید دو طرف روی جزییات همکاری بیشتری صورت دهند و نیاز به فضای آمادهتری است تا بتوان استفاده حداکثری از این توافق استراتژیکی میان دو کشور که به طور صریح در دیدار سال 2016 رهبران دو کشور یعنی مقام معظم رهبری و آقای شی جین پینگ مورد تاکید قرار گرفت، صورت داد.
عزم و اراده و نیت سیاسی برای چنین روابطی و گسترش آن برای بلند مدت در دو طرف جود دارد و مکررا به صورت علنی گفته شده است؛ فقط راههای اجرایی کردن آن باید پیدا شود. ایران توقعات بیشتری از طرف چینی دارد که ملاحضات سیاسی را به ملاحظات اقتصادی و بنگاهی که در چین وجود دارد، تفوق بدهد. اما واقع بینانه میپذیریم که برای بنگاههای چینی موانع جدی اقتصادی وجود دارد که باید دو طرف به دنبال یافتن راه حلهایی باشند که این موانع را کم اثرتر کند.
*به عنوان رئیس اتاق بازرگانی ایران-چین پس از پنج دهه رابطه جدی تهران و پکن چه پیشبینی از چشم انداز این روابط دوجانبه دارید؟
سابقه تاریخی و تبادل فرهنگی بسیار طولانی نشان میدهد ایران و چین مبادی و مقاصد یک رابطه اقتصادی مفید بودهاند. در مناطق غربی و مرکزی چین که مسلمانان چین زندگی میکنند به ویژه در منطقه مسلماناننشین قوم «هان» از برخی واژگان فارسی استفاده مینمایند. این نشان دهنده یک پیوند تاریخی است. اما اگر به دوران رابطه جدید که از آگوست 1971 شکل گرفت نیز نگاه کنیم میبینیم که این مناسبات سرچشمهای طبیعی و اقتصادی دارد. فکر میکنم این رابطه چون منشا طبیعی دارد به طور طبیعی در حال گسترش است. دو حکومتی که در چین و ایران حاکم هستند مواضع نزدیک به هم دارند و مکررا در بیانیهها و مواضع از یکدیگر حمایت کرده و بر اهمیت گسترش روابط تاکید نمودهاند. حتما در آینده روابط ما بسیار گستردهتر خواهد شد به محض آنکه موانع بینالمللی مانند تحریمها برطرف شود بشدت استعداد گسترش بیشتر را میبینیم.
دیدگاه تان را بنویسید