القدس العربی بررسی کرد:
5 هدف سیاست خارجی رئیسی
از افغانستان تا خلیج فارس و شرق دریای مدیترانه شاهد تحولاتی است که در این میان ایران، روسیه و چین نقش محوری را ایفا میکنند و این ایفای نقش آنها، به زیان اسرائیل و ایالات متحده است.
اعتمادآنلاین| القدس العربی در مطلبی به قلم إبراهیم نوار نوشت: دررئیس جمهور جدید ایران دستور کار خود در دوره ریاست جمهوری اش که تا سال 2025 به طول میانجامد را در جریان مراسم تحلیف خود اعلام و نشانههای دوره پیش رو در سطح روابط ایران با جهان و دولتهای همسایه، اداره امور داخلی و بویژه اقتصاد را ترسیم کرد. به نظر میرسد ایران با رئیسی در راه مرحله تازهای است که در آن، نفوذ منطقهای خود را به افغانستان، آسیای میانه و قفقاز، تا شرق مدیترانه و منطقه خلیج فارس میرساند.
به گزارش انتخاب، در ادامه این مطلب آمده است: هدف اصلی رئیس جمهور جدید ایران، استفاده از توازنهای داخلی به نفع ایران است و وی این مطلب را به صراحت اعلام کرد: «ملت ایران مصمم است در مسیر انقلاب گام بردارد»، همانطور که وعده ایستادن علیه تجاوز به حقوق مظلومان و مستضعفان در تمام جهان را داد، چه در قلب اروپا و ایالات متحده باشند و یا در آفریقا، یمن، سوریه و فلسطین.
رئیسی همچنین به بالاترین درجات شفافیت در اقتصاد و ریشه کن کردن فساد متعهد شده و وعده داد ایران در زمینه نیازهای اساسی، به خودکفایی برسد. این نشانه ها، میتواند اتهامات ضمنی باشد به دو دوره ریاست جمهوری روحانی، بخاطر عدم تحقق پیشرفت اقتصادی که با امضای توافق هستهای وعده آن را داده بود.
رئیسی که از اشاره به گزارش کمیته تطبیق در مورد مخالفت با نتایجی که دولت روحانی طی شش دور مذاکره در وین به آن رسیده بود، اجتناب کرد، در مقابل به وضوح گفت سیاست فشارها و تحریمها، ایران را از تلاش برای رسیدن به حقوق قانونی اش محروم نخواهد کرد.
وی تاکید کرد که برنامههای هستهای ایران صلح آمیز بوده، سلاح هستهای شرعا حرام است و هیچ جایگاهی در استراتژی دفاعی ایران ندارد. رئیسی از مخالفت با مذاکرات وین حرفی نزد و آن را یکی ابزارهای قدرت برای تحقق اهداف ملی ایران دانست. بر این اساس، میتوانیم اهداف سیاست خارجی ایران را به این شکل ترسیم کنیم:
1: هدف از مذاکرات در مورد برنامههای هسته ای، رفع تحریمهای آمریکاست، که ایران آن را غیر قانونی میداند. بعید است این مذاکرات شامل برنامههای موشکی و مسائل امنیت منطقه شود.
2: ایران یک ضلع اصلی در ائتلاف بین المللی وسیعی شود که چین و روسیه هم در آن حضور دارند و چه بسا طرفهای دیگری نیز به آن اضافه شوند و هدف از تشکیل این ائتلاف، مقابله با سیطره یک جانبه ایالات متحده بر جهان است. به این منظور، رئیسی امضای معاهده مشارکت و همکاری استراتژیک بین ایران و روسیه را در اولویتهای اصلی خود جای میدهد.
3: مخالفت با درخواست کمک از نیروهای خارجی در منطقه برای تامین امنیت ملی و تاکید بر اینکه امنیت منطقه در داخل آن و با گفتگوی بین دولتهای همسایه محقق میشود. برای مثال، رئیسی رابطه ایران با پادشاهی عمان را یک الگوی بی نظیر در راستای تحقق امنیت متقابل و همکاری مشترک برای رشد منافع دو ملت میداند.
4: ایران یک محور منطقهای متشکل از عراق، سوریه، فلسطین و یمن را بعنوان خط دفاعی اول برای حمایت از منافع ملی خود رهبری کند، که برای تحقق این امر، به امضای توافق همکاری راهبردی فراگیر با عراق فرا میخواند، همانطور که در مورد سوریه چنین شد. هدف از این ترتیبها، تقویت روابط ایران و نفوذ سیاسی و نظامی منطقهای آن است، به نحوی که اگر اسرائیل قصد جنگ با ایران را کرد، در وهله اول باید با حزب الله در لبنان، حماس در فلسطین، حشد الشعبی در عراق و انصارالله در یمن مقابله کند. رئیسی در جریان دیدار با رهبران حماس، انصارالله یمن و حشد الشعبی در عراق، بر ادامه تایید و حمایت از آنها تاکید کرد. رئیسی معتقد است قدرت حشد الشعبی سوپاپ اطمینانی برای حمایت از حاکمیت عراق و وحدت آن است.
5: ایران در تشکیل یک محور تازه تا شرق و شمال مرزهای سیاسی خود، حول مسائل امنیتی و توسعه در افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، اذربایجان و ازبکستان سهیم باشد و این مهم را با تلاش برای پر کردن خلأ نظامی و سیاسی حاصل از عقب نشینی نیروهای آمریکایی از افغانستان و مشارکت در عملیات آبادسازی و توسعه در آذربایجان، دولتهای قفقاز و آسیای میانه، عملی کند. احتمالا ایران نقش خود در این محور جدید را با هماهنگی چین و روسیه ایفا میکند، بویژه آنکه این دو کشور امنیت افغانستان را یکی از اولویتهای امنیت ملی خود میدانند؛ و ایران روابط مستحکم و نفوذ خوبی در مسلمانان شیعه در افغانستان دارد، همانطور که از روابط ویژهای با برخی دولتهای آسیای میانه و قفقاز برخوردار است.
مقابله با اسرائیل
در حال حاضر، صداها در اسرائیل برای انتقاد از دولت بنت به دلیل ناتوانی از وارد کردن ضربه به ایران پس از هجوم به کشتی اسرائیلی در تنگه هرمز بالا گرفته است. اگر ایران در معرض تجاوز اسرائیل قرار بگیرد، به راحتی قادر به واکنش است، همانطور که در ژوئن 2019 موفق به سرنگون کردن پهپاد آمریکایی شد که به مرز هوایی ایران تجاوز کرده بود و ترامپ در آن زمان از تصمیم خود برای حمله نظامی انتقام جویانه به تاسیسات نظامی ایران چشم پوشی کرد.
اسرائیلیهایی که حکومت این رژیم را متهم به ضعف میکنند، متوجه این موضوع نیستند که اسرائیل عملا حمایت آمریکا برای وارد کردن ضربه نظامی به ایران را از دست داده است.
با وجود صحبتهای بنت و وزیر جنگ او، بنی گانتس در مورد آمادگی اسرائیل برای حمله نظامی به ایران، حقایق زیادی وجود دارد که باعث میشود اسرائیل قبل از حمله نظامی مستقیم به ایران، بیشتر فکر کند، که از مهمترین آنهاست: اول، جدا شدن راهبردهای اسرائیل و آمریکا در قبال ایران، دوم اینکه پایبندی ایالات متحده به امنیت اسرائیل به معنای مشارکت با آن برای حمله به ایران نیست، سوم اینکه حمله نظامی اسرائیل به ایران، این رژیم را در معرض خطر حمله موشکی از سوی ایران یا حزب الله لبنان و یا حماس غزه قرار میدهد. این موارد سه گزینه را پیش روی اسرائیل میگذارد: پناه بردن به شورای امنیت، ادامه حملات سایبری علیه محرکات الکترونیکی مربوط به فعالیت هستهای ایران، تلاش برای بر هم زدن استقرار داخلی ایران.
دیدگاه تان را بنویسید