عباس رسولی، کارشناس روابط بینالملل:
واقعبینی ایران در مذاکرات هستهای یک ضرورت است
شش ماه پس از آخرین دور مذاکرات در دولت روحانی، تیم جدید مذاکرهکننده، در وین بر مبنای «سند دور هفتم» در حال مذاکره برای رسیدن به «برجام نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر» است و آماده است برای رسیدن به نتیجه قابل قبول، با امریکاییها هم سطحی از مذاکرات را داشته باشد.
عباس رسولی، کارشناس روابط بینالملل در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: نزدیک به شش ماه از استقرار دولت جدید و به دنبال آن تعیین تیم جدید مذاکرات هستهای میگذرد که اولین دور مذاکرات خود را از آذرماه آغاز کرد. دولت جدید در حالی که در ابتدا به نظر میرسید مذاکرات هستهای را در اولویت برنامههایش قرار نداده، در نهایت با رویکردی متفاوت وارد مذاکرات هستهای شد. این رویکرد درقالب مواضعی که وزیرخارجه و تیم مذاکرهکننده اتخاذ میکردند، قابل مشاهده بود و عبارت بودند از:
- با امریکا مذاکره مستقیم نخواهیم کرد، چرا که امریکا از برجام خارج شده و اکنون عضو کمیسیون مشترک برجام نیست.
- مذاکرات «فقط» در مورد رفع تحریمها خواهد بود. بحثهای هستهای قبلا در برجام انجام شده است.
- مذاکرات از نقطهای که خاتمه یافته (توسط آقای عراقچی) آغاز نخواهد شد و سند دور هفتم مذاکرات، مبنای مذاکرات جدید نخواهد بود.
- «همه» تحریمها باید «لغو» (و نه تعلیق) شود و لغو آن مورد راستیآزمایی قرار گیرد. با توجه به مصوبه مجلس شورای اسلامی، هدف مذاکرات باید «لغو همه تحریمها» باشد.
- امریکا باید تضمین بدهد که دیگر عهدشکنی نخواهد کرد.
- امریکاییها ده میلیارد دلار از داراییهای مسدودشده ایران را آزاد کنند. این پیشنهاد از سوی وزیر خارجه، آقای امیرعبداللهیان برای راستیآزمایی حسننیت امریکاییها اعلام شد.
اکنون شش ماه پس از آخرین دور مذاکرات در دولت روحانی، تیم جدید مذاکرهکننده، در وین بر مبنای «سند دور هفتم» در حال مذاکره برای رسیدن به «برجام نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر» است و آماده است برای رسیدن به نتیجه قابل قبول، با امریکاییها هم سطحی از مذاکرات را داشته باشد.
مذاکرات بازگشت به برجام در حالی صورت میگیرد که به گفته کارشناسان، تحریمها هر روز بالغ بر 150 میلیون دلار خسارت به اقتصاد کشور تحمیل میکند. در این مدت شاهد تعدیل برخی مواضع اعلامی از سوی تصمیمگیرندگان و تیم مذاکرهکننده بودهایم که البته این امر در هر مذاکرهای طبیعی است. اصولا مذاکره در جهت تعدیل مواضع و خواستههای دو طرف و رسیدن به یک توافق مرضیالطرفین صورت میگیرد، مشروط بر اینکه اتخاذ چنین مواضعی تحتتاثیر شعارهای بدون پشتوانه سیاسی، حقوقی و اقتصادی داخلی نباشد، بلکه با در نظر گرفتن اصول مذاکره و واقعیتهای میدانی روابط بینالملل و در جهت کسب بیشترین امتیازات باشد.
باید توجه داشت، دیپلماتهایی که در دو سوی میز مذاکرات بینالمللی مینشینند در واقع بخشی از تیم مذاکرهکننده هر کشوری محسوب میشوند. اما پشت سر این افراد، مجموعهای از رسانهها، اشخاص، نهادها، احزاب، سازمانهای ذینفع داخلی و حتی کشورهای ثالث خارجی قرار دارند که به صورت مستقیم و غیرمستقیم، اهداف و نظرات خود را به تیم مذاکرهکننده منتقل یا تحمیل میکنند.
تا زمانی که این اهداف و نظرات در جهت حمایت از تیم مذاکرهکننده و برای کسب حداکثر امتیازات و حفظ منافع ملی کشور باشد، امری پسندیده و حتی میتوان گفت از وظایف آنان محسوب میشود. اما متاسفانه گاه این گروهها و احزاب و رسانهها، هریک برای رسیدن به اهداف و منافع شخصی، گروهی و حزبی، به نوعی، مذاکرات و مذاکرهکنندگان را تحتتاثیر و هدایت قرار میدهند که در تعارض با منافع ملی کشور است. مقامات تصمیمگیر و مذاکرهکنندگان باید با تشخیص دقیق خود، منافع ملی را از منافع حزبی و گروهی تفکیک و با تسلط و شناخت خود از اصول و روابط بینالملل از اتخاذ مواضع غیرحقوقی و بدون پشتوانه سیاسی و اقتصادی خودداری کنند.
عدول مکرر از مواضعی که بر اساس شعارها و هیجانات لحظهای و بدون در نظر گرفتن مجموعه شرایط و احتمالات و پیشبینیهای دقیق صورت گرفته باشد، چه بسا تاثیر منفی بر مذاکرات داشته باشد. قطعا مسائلی همچون غرور ملی، هویت ایرانی، آرمانهای انقلابی، اصول اعتقادی و ... باید در تصمیمات و مواضع سیاسی و در جهت رسیدن به منافع ملی کشور در اولویت قرار گیرد. اما از سویی باید بسیار مراقب بود که مبادا افراد و گروههای خاص برای رسیدن به اهداف شخصی و گروهی خود، از این مسائل، به عنوان دستاویزی برای ایجاد مانع در مذاکرات استفاده کنند.
برجام که بدون تردید از افتخارات دیپلماسی کشور محسوب میشود، نشان داد که اگر تیم مذاکرهکننده با واقعبینی و تسلط و شناخت کافی از میدان روابط بینالملل، وارد مذاکره با قدرتهای جهانی شود میتواند با موفقیت و سربلندی آن را به سرانجام برساند و با پشتوانه غرور و هویت ملی خود، با حفظ اصول عزت، حکمت و مصلحت، در جهت منافع ملی کشور گام بردارد.
امیدواریم تیم جدید نیز بتواند به دور از هیاهوی سیاسی و شعارهای فریبدهنده و با حمایت همه جناحها، از منافع ملی کشورمان دفاع کرده و با موفقیت مذاکرات را به پایان ببرند. جریانات و جناحهای مختلف داخلی باید به حدی از بلوغ سیاسی برسند که در رابطه با مذاکرات بینالمللی، خود را از بازیهای سیاسی دور نگاه داشته و فقط در جهت حمایت و پشتیبانی از تیم مذاکرهکننده و حفظ منافع ملی گام بردارند.
دیدگاه تان را بنویسید