عبدالرضا فرجیراد، دیپلمات پیشین:
گره اختلافات در وین شل شده اما هنوز کاملا باز نشده
گره اختلافات شل شده اما هنوز کاملا باز نشده است. یعنی گرههای کوری وجود داشته، روی آنها بحث و تبادلنظر صورت گرفته، روی آنها کار شده و اکنون به مرحلهای رسیدیم که بسیاری از گرهها دیگر کور نیست و با تصمیم سیاسی کشورها امکان باز شدن آنها وجود دارد.
گفتوگوهای مستقیم میان ایران، 1+4 و گفتوگوی غیرمستقیم با ایالات متحده به زودی در وین از سر گرفته خواهد شد. پس از وقفهای که ناشی از بازگشت روسای هیاتها به پایتخت برای اتخاذ تصمیمهای سیاسی بود به نظر میرسد به هفتههای پایانی حصول توافق یا عدم تفاهم میان طرفها نزدیک شده باشیم و هنوز ابهامات زیادی پیرامون آنچه در وین میگذرد وجود دارد.
به گزارش روزنامه اعتماد، در گفتوگو با عبدالرضا فرجیراد، استاد دانشگاه و سفیر اسبق ایران در نروژ و مجارستان به بررسی این ابهامات پرداخته ایم. او معتقد است گره اختلافات شل شده اما هنوز کاملا باز نشده است. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
*مذاکرات میان ایران و 1+4 در سطح روسای هیاتهای مذاکرهکننده بیش از یک هفته است که متوقف شده و دیپلماتهای ارشد در پایتختهایشان به سر میبرند. ارزیابی شما از وضعیت فعلی مذاکرات چگونه است؟
برداشت من این است که مذاکرات به حساسترین بخشهای خود رسیده است و خیلی از مسائل میان طرفین حلوفصل شده است. روی رفع بسیاری از تحریمها توافق شده؛ پیشنهادهای خوبی درباره مساله تضمین و راستیآزمایی روی میز است و هرچند جمهوری اسلامی هنوز درباره پذیرش یا رد این پیشنهاد تصمیم نگرفته اما امکان کار روی آنها وجود دارد. در حال حاضر روسای هیاتها برای تصمیمگیری درباره پیشنهادها به پایتختها بازگشتهاند زیرا کار به جایی رسیده که دیگر هیاتهای مذاکرهکننده تصمیمگیر نیستند و باید مراکز تصمیمگیری اصلی در هر کشور پس از بحث و تبادل نظر داخلی به یک تصمیم واحد برسند. پس از آن هیاتها به وین بازخواهند گشت تا بر اساس نظراتی که در مراکز اصلی تصمیمگیری اتخاذ شده، مذاکرات را ادامه دهند. به عقیده من، پیشرفتهای خیلی خوبی اتفاق افتاده، مواردی باقی مانده که باید حلوفصل شود و قرار هم نیست کار از صفر شروع شود. پیشنهادهای دو طرف درباره موارد اصلی روی میز گذاشته شده، بحثهای اصلی در خصوص آنها انجام شده و حالا قرار است روسای هیاتها به وین بازگردند تا تصمیمات سیاسی کشورشان را به اطلاع طرف مقابل برسانند.
*پس از اقدام اخیر امریکا تمدید برخی معافیتهای تحریمی ایران در حوزه همکاریهای صلحآمیز هستهای، واکنشهای متفاوتی را نسبت به این اقدام شاهد بودیم. از نظر شما این اقدام را چگونه باید دید؟
من این کار امریکاییها را یک حسننیت میدانم. به این دلیل که هرچند تمدید معافیت تحریمی، گامی ضروری برای بازگشت به برجام و هموار کردن مسیر توافق بود اما این اقدام، اقدام کمی نیست. در حال حاضر فشار زیادی روی دولت امریکا وجود دارد؛ هم در داخل این کشور جمهوریخواهان با همراهی برخی دموکراتها در پی جلوگیری از احیای برجام هستند و هم در خارج از ایالات متحده از جانب اسراییل و کشورهایی نظیر عربستان و امارات به واشنگتن فشار میآورند که ایران نباید حق غنیسازی اورانیوم را داشته باشد. این در حالی است که براساس برجام ایران میتواند غنیسازی 3.67 درصدی انجام دهد. در نتیجه این فشارها، اقدام امریکاییها درخصوص صدور معافیت برای تحریمهای فنی در حوزه هستهای، نشان میدهد ایالات متحده برجام گذشته را قبول دارد و این پیام را منتقل میکند که قرار نیست چیزی فراتر از برجام بر ایران تحمیل شود. به عقیده من این اقدام یک اقدام مثبت و یک «نه» به مخالفین برجام بود.
*همزمان با نزدیک شدن به هفتههای پایانی مذاکرات، فشارهای مخالفان برجام که شما به آنها اشاره کردید تشدید میشود. تحرکات مخالفان برجام در کنگره امریکا نیز تشدید شده. این فشارها آیا میتواند تغییری در روند مثبت گفتوگوها ایجاد کند؟
اول باید دید خواسته اصلی این مخالفان چیست. مساله اصلی این است که قاطبه مخالفان در امریکا خواهان پایان مذاکرات نیستند، بلکه میخواهند مذاکراتی انجام شود که اولا طی آن به هیچوجه ایران اجازه غنیسازی نداشته باشد و ثانیا مساله موشکی نیز یکی از محورهای مذاکرات باشد. آنچه برای ما به عنوان ایران حائز توجه است این است که بخشی از این فشارها واقعی و برمبنای نگاه یک گروه یا جریان سیاسی به مساله ایران است و بخش دیگری از آنها نه تنها واقعی نیست، بلکه با این هدف به دولت بایدن اعمال میشود که هیات امریکایی بتواند با بهرهگیری از آنها امتیازات بیشتری از ایران بگیرد. چنانکه در داخل ایران نیز اقدامات مشابهی سابقه داشته و مثلا مشاهده میشود فردی که سابقا مسوولیت مذاکرات را بر عهده دارد، نامهای مینویسد و کاری میکند که پای میز مذاکره، از آن به نحو دیگری استفاده میشود. در امریکا هم همین شرایط حاکم است و بخشی از فشارهایی که چه از جانب جمهوریخواهان و چه از جانب دموکراتها مشاهده میکنید، واقعی نیست.
*گرههای مختلفی در مذاکرات وجود داشت و اختلافات در ابتدای دور هفتم بسیار زیاد بود. اگر بخواهیم جزییتر به مذاکرات نگاه کنیم، گرهها در کدام بخشها باز شده و در کدام بخشها هنوز پابرجاست؟
گره اختلافات شل شده اما هنوز کاملا باز نشده است. یعنی گرههای کوری وجود داشته، روی آنها بحث و تبادلنظر صورت گرفته، روی آنها کار شده و اکنون به مرحلهای رسیدیم که بسیاری از گرهها دیگر کور نیست و با تصمیم سیاسی کشورها امکان باز شدن آنها وجود دارد. ارزیابی من این است که دیگر مساله لاینحلی وجود ندارد. برای مثال اختلافنظرهای بسیاری در ابتدا در حوزه راستیآزمایی و تضمین وجود داشت که پس از ارایه پیشنهادها از سوی کارشناسان، مساله به سوی حل شدن پیش میرود. من نیز در گفتوگوهای پیشین پیشنهاداتی ارایه کرده بودم که اکنون میبینم تیم مذاکرهکننده روی برخی از آنها کار کرده است و در حال حاضر فکر میکنم توافق دستیافتنی است.
*در دو ماهه اخیر، اروپا و ایالات متحده با اشاره به مساله زمان فشار زیادی را به ایران وارد کردند و تاکید داشتند که با گذشت زمان امکان دارد مزایای منع اشاعه برجام از بین برود و دیگر توافق کارآمد نباشد. آیا در شرایط فعلی هم که به گفته شما و بسیاری از کارشناسان به توافق نزدیک شدهایم مساله زمان میتواند تا این حد تعیینکننده باشد که از حصول توافق جلوگیری کند؟
اگر واکنشهای دو هفته اخیر را بررسی کنید، خواهید دید که دیگر تا آن اندازه روی مساله زمان تاکید وجود ندارد. در مورد اروپاییها این تاکید کمرنگ شده و در مورد امریکاییها تقریبا به صفر رسیده. دلیلش این است که خیالشان راحت شده مذاکرات میتواند به زودی به نتیجه برسد. از طرفی، در ابتدا این سوءظن از سوی غربیها وجود داشت که ایران میخواهد وقتکشی کند و اراده جدی برای احیای برجام در تهران وجود ندارد. آنها اکنون اطمینان یافتهاند که اراده ایران برای بازگشت به برجام جدی است و میشود گفت خیالشان راحت شده که مذاکرات میتواند نتیجهبخش باشد.
*هفته گذشته آقای مالی گفتوگویی با کشورهای حوزه خلیجفارس درباره برجام داشت. تحرکات اسراییل علیه ایران نیز ادامه دارد. کشورهای منطقه تا چه اندازه میتوانند روی مذاکرات هستهای اثرگذار باشند؟
طبیعی است که این کشورها میخواهند با اعمال فشار بر امریکا به دو هدف دست پیدا کنند؛ یکی توقف غنیسازی در این و دیگری گفتوگو درباره موضوعات منطقهای و موشکی با ایران. آنها خواستار اعمال محدودیتهایی فراتر از برجام روی ایران هستند و در نظر دارند در مساله هستهای، مسائلی نظیر نابودی سانتریفیوژهای پیشرفته و ذخایر اورانیوم 20 و 60 درصدی ایران دنبال شود. آنها میخواهند به امریکا فشار بیاورند و امریکا هم میکوشد با استفاده از ابزار دیپلماسی و گفتوگو از حجم فشارها بکاهد.
*اما یکی از این نگرانیها در خصوص فشارهای داخلی و خارجی به کاخ سفید برای عدم احیای برجام، این است که اگر توافقی صورت گیرد و بعدا دولتی جمهوریخواه بر سر کار بیاید احتمال دارد بار دیگر شاهد شکست توافق باشیم. اینطور نیست؟
تنها راهحل تجارت مستقیم با خود امریکاست. شما واقعیتهای صحنه موجود را باید ببینید. این کنگرهای که ما میبینیم، چه مجلس نمایندگان چه مجلس سنا، از کنگرهای که در زمان اوباما وجود داشت و حاضر نشد برجام را تایید کند خیلی بدتر است. این یعنی شما گزینهای به عنوان تبدیل توافق به معاهده ندارید. چه راهحلهای عملی و در دسترسی باقی میماند؟ یکی از این راهحلها همین تجارت مستقیم با امریکاست. بهترین زمان هم ماههای اولیه پس از احیای برجام است که کشورهای اروپایی احتمالا هنوز درخصوص آغاز دوباره تجارت با ایران تردید دارند و نگرانند که در امریکا چه اتفاقاتی خواهد افتاد. در چنین شرایطی این امریکاست که میتواند به روند انتفاع اقتصادی ایران از برجام سرعت دهد و در حوزههایی نظیر نفت و انتقال پول راه را برای دیگر کشورها باز کند. در گذشته هم ما بهرغم نبود رابطه دیپلماتیک میان ایران و امریکا با این کشور تجارت داشتهایم و اگر بتوانیم تجارت با امریکا را فعال کنیم و گسترش دهیم این مساله میتواند در دوره بایدن تضمین جدی برای باقی ماندن امریکا در توافق باشد و حتی در دورههای بعدی نیز تا حد زیادی از احتمال خروج امریکا از برجام کاسته خواهد شد. اگر یادتان باشد، ترامپ در هر گفتوگویی که انجام میداد تاکید میکرد سود برجام را چین و روسیه و اروپاییها بردند و این سوال را مطرح میکرد چرا ما توافقی را بستیم که سودش را اروپا و چین و روسیه ببرند. تجارت با امریکا از یک جنبه دیگر نیز مفید خواهد بود. اینکه شرکتهای اروپایی نیز ترغیب خواهند شد و اطمینان خواهند کرد که یک بار دیگر برای سرمایهگذاری و کار به ایران بیایند. یکی دیگر از مواردی که ایران میتواند به عنوان تضمین روی آن دست بگذارد، مساله سانتریفیوژهای پیشرفته و ذخایر اورانیوم 20 و 60 درصدی است. بهطور حتم ما باید آنها را دراختیار آژانس بگذاریم اما میتوان مکانیسمی را تعریف کرد که اگر طرف مقابل خواست از برجام خارج شود، این ترس را بهطور دایمی داشته باشد که ایران میتواند بلافاصله به ذخایر هستهای و سانتریفیوژهای پیشرفته خود دسترسی یابد و با این کار زمان گریز هستهای برای تهران تا حد قابل ملاحظهای کاهش مییابد. اعتقاد دارم اگر چنین شرایطی وجود داشته باشد، هیچ دولتی در امریکا نمیآید ریسک کند و از برجام خارج شود. حتی معتقدم اسراییل نیز توصیه به خروج امریکا از برجام نخواهد کرد.
*همزمان در تهران هم برخی جریانهای سیاسی از ضرورت کنارهگیری از مذاکرات، غنیسازی بیشتر و ایجاد اهرم فشار صحبت میکنند. آیا این راهبردها با توجه به تهدیدها و عواقب احتمالی، نسبتی با منافع ملی دارند؟
حتما نسبتی با منافع ملی ندارند. حتما مخالف منافع ملی هستند. ضمن اینکه فکر میکنم این رفتارها برای ترساندن طرف مقابل است که ببینید اگر امتیاز ندهید و توافق حاصل نشود، راهبرد بعدی ما این خواهد بود.
*به نظر میرسد به صورت موازی گفتوگوهایی نیز برای تبادل زندانیان وجود دارد. آیا به عملی شدن این مساله خوشبین هستید و فکر میکنید میتواند روی روند گفتوگوها در وین اثرگذار باشد؟
تبادل زندانیان همزمان با حصول نتیجه در وین یا پیش از آن به نتیجه خواهد رسید. روی بعضی افراد بحثهایی وجود دارد اما فکر نمیکنم در روند کلی تبادل مشکلی وجود داشته باشد. ممکن است به این دلیل که فشار کمتری روی دولت بایدن اعمال شود، شرایط طوری در حال تنظیم است که بار منفی برای دولت امریکا نداشته باشد و افکار عمومی آن را به عنوان یک اقدام مثبت از سوی کاخ سفید ببینند.
*در سالهای اخیر جمهوری اسلامی نگاه ویژهای به شرق داشته. در دولت آقای رییسی نیز تاکید ویژهای روی شرق و همسایگان وجود دارد. اگر فرض را بر احیای برجام بگذاریم، فکر میکنید دولت سیزدهم برنامه مناسبی برای باز تنظیم روابط با غرب دارد و میتواند از فرصتی که ایجاد میشود بهره ببرد؟
در دو سال گذشته مقامهای ارشد ایران به ویژه در شورای امنیت ملی تاکید داشتند که سیاست ایران به سوی شرق متمایل است اما واقعیت این است که از زمانی که دولت جدید روی کار آمده، چنین نگاهی دستکم در دولت در دستور کار قرار ندارد. یک بار که آقای امیر عبداللهیان وزیر خارجه از ضرورت متوازنسازی روابط گفت و برخی رسانهها به او حمله کردند. رییسجمهور نیز تا جایی که شاهد بودم، این مساله را مطرح میکند که خواهان رابطه منطقی با همه کشورها هستیم. تصور من این است که اگر برجام امضا شود، دولت ایران از یک سو تلاش خواهد کرد متحدان دوره تحریم به ویژه چین را از خود نرنجاند و همزمان پیشنهادهای سرمایهگذاری اروپاییها را رد نخواهد کرد. اگر توتال بخواهد بازگردد اگر پژو بیاید یا اگر ایرباس پیشنهادی ارایه دهد فکر نمیکنم دولت ایران آن را رد کند. برای مثال، در دوره برجام در کرمان، انگلیس یک پروژه خورشیدی 600 میلیون پوندی را شروع کرده بود، خب اینها میتواند ادامه پیدا کند و باید ادامه پیدا کند. این به نفع ما خواهد بود. رویکرد درست این است که ضمن همکاری با چین با غرب هم کار کرد و البته نسبت کار با چینیها بیشتر خواهد بود. خوب هم هست، چراکه آنها مسائل سیاسی را دخیل نمیکنند و ایران هم دو دهه عقب افتاده است و نیاز به پیشرفت دارد. مردم، ایران را با کشورهای همسایه مقایسه میکنند، مردم مأیوسند و انتظاراتشان بالاست. این وظیفه روی دوش دولت است که سرمایهگذاری جذب کند و با پول فروش نفت درصدد توسعه کشور برآید. دولت هم وعدههایی از جمله ساخت 4 میلیون مسکن داده که من فکر میکنم اگر چهارساله نشود، حتما هشتساله میشود و با همکاری چینیها میتواند 4 میلیون مسکن ساخت. البته باید اشاره کرد که روسها چیز خاصی برای ارایه به ایران ندارند؛ اندکی صنایع نظامیمان تقویت میشود اما ما خیلی نمیتوانیم روی روسها حساب کنیم. ما میتوانیم برای جذب سرمایه با چین، ژاپن، کرهجنوبی و حتی کشورهای عربی همکاری کنیم.
کار امریکاییها را یک حسننیت میدانم. به این دلیل که هرچند تمدید معافیت تحریمی، گامی ضروری برای بازگشت به برجام و هموار کردن مسیر توافق بود اما این اقدام، اقدام کمی نیست
تصور من این است که اگر برجام امضا شود، دولت ایران از یکسو تلاش خواهد کرد متحدان دوره تحریم به ویژه چین را از خود نرنجاند و همزمان پیشنهادهای سرمایهگذاری اروپاییها را رد نخواهد کرد. اگر توتال بخواهد بازگردد اگر پژو بیاید یا اگر ایرباس پیشنهادی ارایه دهد فکر نمیکنم دولت ایران آن را رد کند. برای مثال، در دوره برجام در کرمان، انگلیس یک پروژه خورشیدی 600 میلیون پوندی را شروع کرده بود، خب اینها میتواند ادامه پیدا کند و باید ادامه پیدا کند
تبادل زندانیان همزمان با حصول نتیجه در وین یا پیش از آن به نتیجه خواهد رسید. روی بعضی افراد بحثهایی وجود دارد اما فکر نمیکنم در روند کلی تبادل مشکلی وجود داشته باشد
در گذشته هم ما به رغم نبود رابطه دیپلماتیک میان ایران و امریکا با این کشور تجارت داشتهایم و اگر بتوانیم تجارت با امریکا را فعال کنیم و گسترش دهیم این مساله میتواند در دوره بایدن تضمین جدی برای باقی ماندن امریکا در توافق باشد و حتی در دورههای بعدی نیز تا حد زیادی از احتمال خروج امریکا از برجام کاسته خواهد شد
دیدگاه تان را بنویسید