کارکرد خبرسازیهای جعلی از مذاکرات وین
مذاکرات وین به نقطهای رسیده که تاثیرگذاری بر افکار عمومی و ادراکسازی میتواند بر شکلگیری تصمیمات سیاسی از سوی کشورها تاثیرات جدی داشته باشد، لذا پیشبینی میشود که خبرسازیهای جعلی طی روزهای آتی زیادتر شود.
دور هشتم مذاکرات وین میان نمایندگان ایران و ۱+۴ با بازگشت هیئتهای سیاسی به وین از امروز سهشنبه مجددا از سر گرفته میشود.
به گزارش فارس، اگرچه مذاکرات در وین با وقفه چند روزه روبرو بود ولی انتظار میرود که هیئتهای سیاسی در پایتختها روزهای پرکاری را برای رایزنی با مقامات عالی کشورهای خود سپری کرده باشند.
به صورت طبیعی طی روزهای آینده مشخص خواهد شد که رایزنی در پایتختها به چه میزان توانسته در رفع گرههای مذاکراتی که به تعبیر دیپلماتهای حاضر در وین، باز کردن آنها نیازمند تصمیم سیاسی است، موثر بوده باشد.
از سویی؛ با توجه به اینکه موضوعات مورد بحث به نقاط کلیدی و حساس رسیده، به همان میزان که «جنگ ارادهها و استدلالها» در اتاق مذاکرات بالا گرفته در بیرون آن نیز طرف غربی بر اساس رویه جاری خود سعی میکند عملیات رسانهای برای «روایتسازی وارونه» را جایگزین فقدان ابتکار عمل در گفتگوهای سیاسی کند.
در همین راستا؛ چنانچه طی روزهای گذشته در موارد متعدد شاهد بودهایم، ایالات متحده به عنوان رکن اصلی طرف غربی حاضر در مذاکرات، تمام تلاش خود را برای «نمایش حسنِنیت» و «القاء علاقهمندی به حصول توافق» بهکار گرفته و سه کشور اروپایی حاضر در ۱+۴ نیز به نیابت از واشنگتن در تقویت این بازی فعال بودهاند.
اظهارات «ند پرایس» سخنگوی وزارت خارجه درباره معافیتهای تحریمی و بیانیه سه کشور اروپایی در تایید و ضریب دادن به آن یا انتشار خبر دروغ «رأی الیوم» مبنی بر حصول توافق دو ساله اتمی میان ایران و آمریکا نمونههایی از این تلاشها بوده است.
در این میان برخی رسانههای رسمی و غیر رسمی داخلی نیز متاسفانه با هدف معتبرنمایی خود اقدام به انتشار برخی اخبار و تحلیلها مانند ادعای دروغ دیدار رئیس سازمان سیا با مقامات ایرانی در آلمان کردند که عملا پازل آمریکاییها را برای رسیدن به اهدافشان تکمیل کرد.
این رفتار هماهنگ و برنامهریزی شده غربیها چند هدف عمده را دنبال میکند:
اول اینکه؛ در افکار عمومی داخل ایران نسبت به رویکرد و عملکرد تیم مذاکرهکننده ایرانی شبهه ایجاد کند و با القاء روایت وارونه از صحنه مذاکرات به جامعه این گزاره غلط که همه چیز جز اراده و تصمیم سیاسی جمهوری اسلامی برای حصول توافق مهیا است را به ادراک غالب در اذهان عمومی تبدیل نماید.
دوم اینکه؛ از این رهگذر فشار افکار عمومی بر تیم مذاکرهکننده تشدید شود و آنها را ناگزیر از پذیرش منویات زیادهخواهانه غربیها و عقبنشینی از اصول تامین کننده منافع ملت ایران نماید.
سوم اینکه؛ اگر به هر دلیل توافقی حاصل نشد با پیشبرد بازی مقصرنمایی نزد افکار عمومی داخل و خارج کشور، ایران و مشخصا دولت سیزدهم را مقصر این اتفاق قلمداد کند.
در این خصوص باید به این نکته توجه داشت که فارغ از گمانهزنیهای رسانهای که عمدتا ریشه در جهتگیریهای خاص سیاسی دارد، نزدیک شدن به توافق قابل اتکاء و پایدار که مطالبه جمهوری اسلامی است تنها در شرایطی رخ خواهد داد که غرب و به ویژه آمریکا با واقعگرایی به دنبال ارائه ابتکاراتی باشد که الزاماتی چون جامعیت و توازن و همچنین موثر و غیرنمایشی بودن را تامین نماید.
به بیان دقیقتر؛ توافقی که طی آن تحریمهای شکلدهنده فشار حداکثری رفع نشود، نه تنها نمیتواند مبنای یک توافق خوب باشد بلکه بدلیل شرطی کردن اقتصاد کشور، زیانش بیش از منافعش خواهد بود و طبعا مذاکرهکنندگان ایرانی زیر بار آن نخواهند رفت.
این دقیقا همان نقطهای است که ضرورت «تصمیم سیاسی» از سوی واشنگتن را ناگزیر کرده و عملا روند مذاکرات و حصول توافق را معطل خود ساخته است.
لازم به ذکر است؛ مذاکرات به مراحلی رسیده که تاثیرگذاری بر افکار عمومی و ادراکسازی میتواند بر شکلگیری تصمیمات سیاسی از سوی کشورها تاثیرات جدی داشته باشد، از این رو پیشبینی میشود که چنین تحرکات رسانهای طی روزهای آتی زیادتر شود، لذا مواجهه با آن هوشیاری رسانهها و افکار عمومی را میطلبد.
دیدگاه تان را بنویسید