علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل بینالمللی:
باید از طریق دیپلماسی چند مرحلهای بین ایران و آمریکا درک مشترک ایجاد کرد
با توجه به دیوار بلند بیاعتمادی که طی دهههای متمادی میان ایران و امریکا شکل گرفته است، باید از طریق نوع خاصی از دیپلماسی چند مرحلهای، زمینه را برای رسیدن به درک مشترک مبتنی بر منافع ملی دو طرف فراهم کرد.
علی بیگدلی، کارشناس مسائل بین الملل طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: 1) بهرغم همه تفاوتها و تضادهایی که میان ایران و کشورهای غربی به رهبری امریکا وجود دارد، واقعیت آن است که هم ایران و هم امریکا به توافق هستهای نیاز دارند. ایران برای حل مشکلات اقتصادی خود و سر و سامان دادن به معیشت و رفاه عمومی مردمش نیازمند پایان دادن به تحریمهاست و در نقطه مقابل بایدن نیز به توافق هستهای نیاز دارد تا حداقل یک برگ برنده در حوزه سیاست خارجی روبهروی کنگره ایالات متحده به زمین بزند. اما در عین حال هم ایران و هم ایالات متحده با موانعی در مسیر تفاهم مواجه هستند که باید بر این موانع فائق آیند. یکی از مهمترین پرانتزهای بازی که در برابر توافق هستهای ایران با 1+4 و امریکا وجود دارد، مساله تحریمهای اقتصادی است. ایران خواستار پایان دادن کامل به تحریمهای اقتصادی است، موضوعی که به نظر میرسد، غرب حاضر نیست مطالبات ایران را بپذیرد. امریکا بیشتر خواستار تعلیق تحریمهاست تا ایران را مجاب به تداوم گفتوگوها و پیگیری برجام 2و 3 سازد. ایران نیز با توجه به تجربهای که از تفاهم قبلی کسب کرده، خواستار تضامین عینی در خصوص لغو تحریمهای اقتصادی و بهرهمندی از منافع هرگونه تفاهم احتمالی است.
2) امریکاییها 4نوع تحریم، علیه ایران اعمال کردهاند که به صورت لایهلایه طی سالهای متمادی رسوب کرده است. نخست، تحریمهای غیربرجامی است، تحریم بعدی، حقوق بشری است، نوع سوم از تحریمها، تحریمهای موشکی است و نهایتا نیز تحریمهایی است که بهزعم امریکاییها به دلیل دخالتهای ایران در منطقه اعمال شده است. ایران خواستار برداشته شدن مجموعه این تحریمهاست. ایران به این فکر میکند که با بستن کامل پرونده تحریمهای اقتصادی، اجازه ندهد، امریکا برجام 2 در موضوعات منطقهای یا موشکی را دنبال کند. در این میان به نظر میرسد، دو طرف پذیرفتهاند که به صورت پلکانی و مرحله به مرحله، مشکلات و موانع پیشرو را پشت سر بگذارند. در گام نخست، بحث بر سر این است که زندانیان دو طرف مبادله شوند و در عین حال ایران بتواند، بخشی از مطالبات مالی خود از کشورهایی چون کره جنوبی، عراق و... را دریافت کند.
3) پرونده بعدی مرتبط با بحث غنیسازی است. غرب به دنبال آن است که سطح غنیسازی ایران را به محدوده 5درصدی برساند. این درخواست، مشکلاتی را برای ایران در حوزه غنیسازی ایجاد میکند، چراکه ایران دستاوردهای فراوانی در غنیسازی 20درصدی و 60درصدی کسب کرده است و مسکوت گذاشتن این دستاوردها مشکلاتی را برای توان فنی و مهندسی ایران ایجاد میکند. اما باید توجه داشت، برای دستیابی به توافق چارهای جز انعطاف بیشتر و رسیدن به یک درک مشترک وجود ندارد. همانطور که اشاره شد هم ایران و هم امریکا خواستار دستیابی به توافق هستند. بایدن شرایط مناسبی در امریکا ندارد و دستیابی به توافق با ایران میتواند به رییسجمهوری امریکا کمک کند. ایران هم برای حل مشکلات اقتصادی خود نیازمند توافق و لغو تحریمهاست.
4) آزادسازی فروش نفت و مبادلات بانکی، چالش دیگری است که ایران خواستار بهبود وضعیت آن از دل توافق است. در شرایط فعلی شبکه بانکی ایران به دلیل مشکلاتی که طی سالهای اخیر با آن دست به گریبان بوده، دچار رکود فراوانی شده است و توافق هستهای میتواند فرصتی را برای احیای وضعیت بانکی ایران ایجاد کند. FATF هم هنوز تصویب نشده و این روند بر حجم مشکلات ایران در حوزههای اقتصادی و راهبردی میافزاید. بنابراین برخلاف برخی خوشبینیها، هنوز تا رسیدن به یک درک مشترک راه زیادی باقی مانده است، اما با توجه به ارادهای که دو طرف برای دستیابی به توافق دارند، میتوان به آینده خوشبین بود. البته رسیدن به این توافق نیازمند، اعمال انعطاف از سوی طرفین گفتوگوهاست.
5) بارها تاکید کردهام که با توجه به دیوار بلند بیاعتمادی که طی دهههای متمادی میان ایران و امریکا شکل گرفته است، باید از طریق نوع خاصی از دیپلماسی چند مرحلهای، زمینه را برای رسیدن به درک مشترک مبتنی بر منافع ملی دو طرف فراهم کرد. البته در این میان برخی تحرکات افراطی که در داخل وجود دارد، مانع اصلی در این مسیر است. برخی مطالبات حداکثری در این خصوص که همه تحریمهای اقتصادی باید رفع شوند، در غیر این صورت توافقی در کار نخواهد بود، در مسیر حل مشکلات سنگاندازی میکند. تحرکاتی که نسبتی با منافع ملی نیز ندارند.
دیدگاه تان را بنویسید