کد خبر: 541596
|
۱۴۰۰/۱۲/۱۵ ۰۹:۴۹:۱۱
| |

شریعتی‌دهاقان، سیاستمدار و نماینده اسبق مجلس:

اظهارات اخیر ولیعهد سعودی از بازگشت رویکرد تنش‌زدایانه خبر می دهد

اظهارات اخیر محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، شاهدی تازه از بازگشت رویکرد مسالمت‌جویانه و تنش‌زدایانه در روابط همسایگی ایران و کشورهای عربی منطقه است. جنگ همیشه با مزاج فطری کشورها نمی‌سازد.

اظهارات اخیر ولیعهد سعودی از بازگشت رویکرد تنش‌زدایانه خبر می دهد
کد خبر: 541596
|
۱۴۰۰/۱۲/۱۵ ۰۹:۴۹:۱۱

محمد شریعتی‌دهاقان، سیاستمدار و نماینده اسبق مجلس شورای اسلامی در یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: اظهارات اخیر محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی، شاهدی تازه از بازگشت رویکرد مسالمت‌جویانه و تنش‌زدایانه در روابط همسایگی ایران و کشورهای عربی منطقه است. جنگ همیشه با مزاج فطری کشورها نمی‌سازد. همیشه کشورهایی که تاریخ و تجربه دارند همواره از جنگ گریزانند. همین امروز شاهدیم که افکار عمومی در برابر جنگی که در اوکراین جریان دارد، نه تنها بی‌طرف نمانده است، بلکه علیه جنگ موضع‌گیری می‌کند. ممکن است که برخی سیاستمداران و صاحبان مناصب به دلیل معذوریت‌های سیاسی در آرا و اظهارنظرهای خود موضع بی‌طرفانه بگیرند، ولی از نظر افکار عمومی تردیدی در مخالفت با جنگ نیست و ملت‌ها مسیر صلح را ترجیح می‌دهند. انقلاب ما در ایران انقلاب نور بود. حکومت‌ها و دولت‌های پس از انقلاب یقینا تنش‌زدایی با همسایگان و محیط پیرامون را به عنوان اصلی برای انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران سرلوحه سیاست خارجی قرار می‌دادند. هر دولتی در سطح توان خودش به این موضوع رسیدگی کرد، ولی این رویکرد در دولت‌های سازندگی، به ریاست‌جمهوری مرحوم آیت‌الله اکبر هاشمی‌رفسنجانی و اصلاحات، به ریاست‌جمهوری سید محمد خاتمی، برجسته‌تر بود. امروزه هم هیچ راهی جز تنش‌زدایی با کشورهای منطقه جلوی راه دولت‌های ایران و عربستان سعودی قرار ندارد، چراکه جنگ جز ضرر برای ایران و عربستان ندارد. این دو کشور، قدرت‌های بزرگ منطقه هستند و اگر در مقابل هم بایستند، امکانات‌شان در رویارویی با یکدیگر از بین می‌رود در حالی که امروز نیاز زیادی وجود دارد که امکانات دو کشور صرف رفاه ملت‌های‌شان، ثبات و پیشرفت منطقه شود. عربستان سعودی هم اگر پول فراوانی صرف جنگ‌افزار می‌کند و در یمن خودشان را درگیر کرده‌اند...

 نهایتا تحت فشار افکار عمومی مجبور است که این مسیر را کنار بگذارد و از صرف این هزینه‌های گزاف در مسیری که منافع ملتش را تامین نمی‌کند، خودداری کند.

جای خوشحالی است که بعد از ۷ سال موضع‌گیری‌های تندروانه سابق چنین موضعی از سوی بلندپایه‌ترین رهبران پادشاهی سعودی گرفته می‌شود. کاملا درست است که دو کشور نمی‌توانند یکدیگر را نفی کنند و باید یکدیگر را به عنوان همسایه بپذیرند. هیچ کشوری در جهان همسایگانش را انتخاب نمی‌کند.

من علاوه بر اینکه مسیر تنش‌زدایی در روابط تهران و ریاض را مسیری مطابق فطرت صلح‌جویانه ملت‌های می‌دانم، در عین حال معتقدم که نزدیک شدن به توافق احیای برجام، یکی از عوامل این نوع موضع‌گیری‌های در میان رهبران منطقه است. متاسفانه برخی دولتمردان فعلی جمهوری اسلامی ایران این‌گونه می‌گویند که نباید سرنوشت، اقتصاد و مسائل دیگر کشور را با برجام گره زد. واقعیت این است که بسیاری از مسائل مبتلابه کشور با این توافق گره خورده است، هم روابط ما با همسایگان با این توافق گره خورده است، هم روابط بین‌المللی ما و مسائل اقتصادی و روابط تجاری ما چه بخواهیم چه نخواهیم با برجام گره خورده است. رهبران منطقه احساس کرده‌اند که برجام در مرحله احیا و بازگشت به اجراست و معتقدند که باید مسیری را انتخاب کنند که مشکلات در مقابل اجرای آن را کاهش دهند. واقعیت این است که جز همسایگان ما در جنوب خلیج فارس، قدرت‌های بزرگ آسیایی، یعنی روسیه و چین که به نوعی خودشان را هم‌پیمان ایران معرفی می‌کنند هم کاملا از احیای برجام و توافق برای از سرگیری اجرای آن حمایت می‌کنند. من معتقدم که در گام بعد از احیای برجام، اجرای الزامات FATF و پیوستن به پیمان‌های مبارزه با پولشویی نیز منافع ایران را تامین و به مسیر تنش‌زدایی با کشورهای منطقه و جهان کمک می‌کند. به نظرم این توافقنامه‌های بین‌المللی، همانند حضور ایران در سازمان ملل متحد هستند. ممکن است گروهی استدلال کنند که حضور ایران در سازمان ملل متحد چه فایده‌ای دارد، وقتی که سازمان ملل رژیم غیرمشروعی مانند اسراییل را به عضویت پذیرفته است و ما این همه پول عضویت پرداخت می‌کنیم و حتی ممکن است قطعنامه‌ها و بیانیه‌هایی هم علیه ما صادر شود؟ ولی واقعیت این است که به‌‌رغم همه این سخنان، حضور کشور در مجامع بین‌المللی و گره خوردن اقتصاد و موسسات مالی ما با ساختار مالی بین‌المللی، لازمه پیشرفت و لازمه حرکت با مسائل زمانه است.

عقیده من این است که مسائلی که به هر دلیل با عربستان سعودی و متحدانش ایجاد شده ‌بود، به مرور زمان برطرف می‌شود و به مسیر فطری مسالمت‌جویانه و صلح‌طلبانه‌اش باز خواهد گشت. علاوه بر این معتقدم که یکی از انگیزه‌های تسریع بازگشت به مسیر مسالمت، آثار ناشی از قرار گرفتن برجام در مسیر احیاست. البته عوامل حاشیه‌ای دیگری هم هست، مانند کنار رفتن دولت تنش‌زای پیشین در امریکا که منطقه را به آشوب و جنگ تشویق می‌کرد. به نظر من ملت و دولت ایران همواره باید از چنین موضع‌گیری‌هایی استقبال کند و مسیر حرکتش را در مسیر تنش‌زدایی و مخالفت با جنگ قرار دهد. همین امروز کاملا مشهود است که افکار عمومی ملت نسبت به حمله روسیه به اوکراین منفی است. تاسف‌آور است که برخی گروه‌های منتسب به ایران در منطقه، یا گروهی از شهروندان در برخی مناطق لبنان که مدیریت آن منتسب به ایران است، عکس برخی سران کشورهایی را بلند می‌کنند که در این جنگ تجاوز کرده‌اند، بر دیوارها نصب و آنها را تحسین می‌کنند، یا برخی رسانه‌هایی که هزینه‌های آن از جانب جمهوری اسلامی ایران تامین می‌شود و از گروه‌های نزدیک به ایران حمایت می‌کند، بر طبل حمایت از متجاوزان به اوکراین می‌کوبند. مسیر کلی ما باید در مسیر صلح، آرامش و تنش‌زدایی باشد. چند ساعت پیش مصاحبه‌ای از یک فلسطینی که شاهد بمباران‌های رژیم صهیونیستی در غزه بود را دیدم که از شهر خارکیف اوکراین به لهستان آمده بود و بمباران آنجا و تخریب مراکز حیاتی را با تخریب غزه توسط صهیونیست‌ها تشبیه می‌کرد. پخش این مصاحبه‌ها در برخی رسانه‌های معتبر جهان عرب یقینا تاثیر زیادی بر افکار عمومی می‌گذارد. همبستگی با مردم اوکراین در دنیا، صرف نظر از مواضع سیاسی دولت‌شان در موضوعات مختلف و عمدتا به دلیل قربانی شدن آنها در تجاوز یک کشور خارجی است.

در مورد بخش دیگری از اظهارات محمد بن سلمان در مورد اسراییل، من معتقدم که حرف‌های او سازنده و قابل قبول نبود. او فرزند سلمان بن عبدالعزیز است که حساسیت خاصی نسبت به روابط با اسراییل دارد، اما او در مصاحبه اخیرش گفته است که جای همکاری و شراکت با اسراییل وجود دارد. به خاطر موقعیت ویژه عربستان که هم قبله‌گاه مسلمین در آن واقع شده و هم میزبان سازمان همکاری اسلامی است که علت وجودی آن تجاوز اسراییل به سرزمین‌های عربی و از بین بردن حق حاکمیت ملی فلسطینی‌هاست، ما از چنین اظهارنظرهایی تعجب می‌کنیم. ولی در بخش دیگری از صحبت‌ها که تاکید کرده است اسراییل باید موضوع فلسطین را حل و فصل کند، احساس می‌شود که برخورد محمد بن سلمان بهتر از عده‌ای از متحدانش مانند امارات و بحرین باشد که کوچک‌ترین توجهی به سرنوشت فلسطینیان نشده است. من معتقدم که هرگونه امتیاز به اسراییل باعث می‌شود که خوی تجاوزگری خودش را نسبت به فلسطینیان و نسبت به کشورهای منطقه بیشتر بکند و باید بن سلمان را متوجه کرد که این‌گونه توسعه روابط با اسراییل جز ضرر برای خود او و منطقه نخواهد داشت. لکن اگر بخواهیم این موضوع را به عربستان تذکر دهیم نباید با تنش چنین کاری را انجام دهیم، بلکه باید در مسیر روابط دوستانه و خوبی که امیدواریم زودتر روابط دیپلماتیک برقرار شود، این اختلافات از طریق گفت‌وگو با بیان صریح و اخلاق خوب بیان شود.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها