بحران اوکراین و توسعه جنگ ادراکی غرب علیه روسیه
واکنش سریع دولتهای اروپایی و آمریکا به اخبار شهر بوچا در اوکراین از جمله کاهش روابط دیپلماتیک با روسیه از سوی فرانسه و آلمان و همزمانی آن با موج سنگین رسانهها در محکومیت مسکو بیش از آنکه گویای بیان مستقل و بدون سوگیری واقعیتهای درون خاک اوکراین باشد، باز کردن یک جبهه جدید علیه روسیه و ضریب دادن به جنگ ادراکی علیه این کشور با بهانهی حقوق بشر است.
در دو ماهی که از آغاز جنگ روسیه و اوکراین میگذرد رفتار سیاسی دولتهای غربی و رسانههای وابسته به آن تناقضات آشکاری را در مواجهه با موضوعات مشابه در معرض نگاه افکار عمومی قرار داده است.
به گزارش نورنیوز، در روزهای اخیر موضوع کشتار غیر نظامیان در شهر بوچا در اوکراین توسط ارتش روسیه به صورت گسترده از سوی رسانه های غربی مطرح شده که نحوه اظهار نظر مقامات سیاسی و نظامی کشورهای غربی در مورد این موضوع و موج سازی علیه روسیه و رییس جمهور این کشور از سیاسی بودن فضا سازی های انجام شده حکایت می کند.
بدون شک تا زمانی که امکان حضور مراجع مستقل و بیطرف در مناطقی که جنگ میان روسیه و اوکراین در جریان است، وجود نداشته باشد، نمیشود به گزارش هایی که از سوی طرفین درگیری منتشر می شود به صورت کامل اعتماد کرد اما شاخصها و گزارههای مهمی در مقام ارزیابی نحوه مواجهه رسانهها با چنین رخدادهایی وجود دارد که می تواند به کشف میزان صداقت و بی طرفی رسانهای در انعکاس واقعه و همچنین چرایی واکنشهای سیاسی به آن، کمک شایان توجهی کند.
در موضوع رخدادهای ادعایی مربوط به شهر بوچا درحالی که هنوز هیچ نهاد بینالمللی صحت اخبار منتشر شده از سوی اوکراین و رسانه های غربی را تایید نکرده و سفیر روسیه در سازمان ملل با استناد به ویدئوهای منتشر شده، استقلال تحقیقات را زیر سوال برده است، دولتهای غربی و بویژه آمریکا اقدامات دیپلماتیک خود را برای محکوم کردن روسیه آغاز کردهاند.
واکنش سریع دولتهای اروپایی و آمریکایی به اخبار بوچا از جمله کاهش روابط دیپلماتیک با روسیه از سوی فرانسه و آلمان و همزمانی آن با موج سنگین رسانهها در محکومیت مسکو بیش از آنکه گویای بیان مستقل و بدون سو گیری واقعیتهای درون خاک اوکراین باشد، باز کردن یک جبهه جدید علیه روسیه و ضریب دادن به جنگ ادراکی علیه این کشور با بهانهی حقوق بشر است.
استفاده از تاکتیکهای شناخته شده رسانهای برای جریان سازی بین المللی بر علیه روسیه و متهم سازی رییس جمهور این کشور به جنایت جنگی آن هم بدون ارائه مدارک و شواهد تایید شده از سوی منابع مستقل در حقیقت برگزاری دادگاهی در بستر رسانه های غربی است که اول حکم صادر می کند و پس از آن با بهره گیری از ابزار رسانه و بدون ارائه مدرک و دلیل اثبات شد، مخاطب را متقاعد می کند که حکم صادر شده کاملا عادلانه است
ایجاد فشارهای رسانهای و دیپلماتیک از سوی دولتهای غربی برای مشروع جلوه دادن هر نوع کنشی در آینده مسبوق به سابقه است.
نحوه رفتار کشورها و رسانه های غربی در گذشته و نسبت به رخدادهای مشابه نیز به روشنی نشان می دهد که بهره گیری از این تاکتیک، شیوه مرسوم غرب برای شکست مخالفین خود با استفاده از ابزارهای جنگ ادراکی است. نگاهی به تحولات سوریه و اتهام استفاده از سلاحهای شیمیایی از سوی دولت اسد، طرح موضوعات مختلف در خصوص حکومت سابق لیبی و ایجاد هجمه بینالمللی برای حمله به عراق با استناد به اطلاعات دروغ، تنها برخی نمونهها از این رفتار در طول سالهای اخیر است.
از سویی؛ همزمانی فضا سازی رسانه ای در مورد موضوع بوچا با جنایتهای رژیم صهونیستی در باب العمود مسجدالاقصی علیه روزهداران مسلمان و سکوت دولتهای غربی و رسانه های وابسته به آن در مورد این رخداد ضمن آن که صداقت غرب در پیگیری موضوعات حقوق بشری را با سئوالات جدی روبرو می کند،اتهامات مطرح شده علیه روسیه در رخداد ادعائی بوچا را نیز از درجه اعتبار ساقط می کند.
در حال حاضر وهمزمان با جنگ اوکراین، شدیدترین سرکوبها علیه مردم فلسطین به وقوع میپیوندد اما در هیچ رسانهی غربی از جنایت های رژیم کودک کش صهیونیستی در نقض حقوق بشر سخنی به میان نمیآید.
این نحوه مواجهه غرب با موضوعات مشابه و پیروی از استانداردهای دو گانه در موضوعات حقوق بشری که مسبوق به سابقه نیز هست این سئوال جدی را در ذهن افکار عمومی ایجاد می کند که شاید آنچه که ادعا می شود در بوچا بوقوع پیوسته صرفا در چارچوب جریان سازی برای ایجاد پوشش برای موضوعات مهمی است که پس از وقوع جنگ در اوکراین به معظلی شکننده برای کشورهای غربی مبدل شده است .
بحران اقتصادی رو به تزاید در کشورهای اروپایی ناشی از تحریم روسیه به ویژه در موضوع سوخت و قیمت مواد غذایی اعتراضات مردمی قابل توجهی را در اروپا بدنبال داشته است.
این در حالی است که برخی از دولتهای اروپایی اکنون در آستانه انتخابات قرار دارند و تاثیرات اقتصادی و سیاسی جنگ اوکراین میتواند بر سرنوشت سیاسی دولتمردان آن موثر واقع شود
تلاش برای احساسی کردن فضای جنگ در اوکراین میتواند بامخفی کردن نقش تحریکآمیز غرب در ایجاد این منازعه و تبعات حاصل از آن برای شهروندان اروپایی، راهکاری موثر برای کاهش فشار افکار عمومی بر دولتهای غربی تلقی شود و معضلات ناشی از این رخداد را قابل پذیرش تر جلوه دهد.
دیدگاه تان را بنویسید