کد خبر: 546364
|
۱۴۰۱/۰۱/۲۰ ۰۸:۳۰:۴۷
| |

فیاض زاهد، تحلیگر مسائل سیاست خارجی:

تغییر زاویه در جنگ اوکراین، برای روسیه هزینه‌های درازمدتی دارد

جنگ اوکراین، ترتیبات امنیتی اروپا را دگرگون کرده/امکان تولد دکترین امنیتی جدید در اروپا بعید نیست

جنگ اوکراین، ترتیبات امنیتی اروپا را دگرگون کرده است. اظهارات مرکل و سپس سارکوزی و واکنش زلنسکی به این نگره، نشان می‌دهد که برای بسیاری از دولت‌ها، ناتو و ترتیبات منطقه‌ای دیگر کارایی سابق را ندارد.

تغییر زاویه در جنگ اوکراین، برای روسیه هزینه‌های درازمدتی دارد
کد خبر: 546364
|
۱۴۰۱/۰۱/۲۰ ۰۸:۳۰:۴۷

فیاض زاهد روزنامه نگار و فعال سیاسی طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: درحالی وارد سال جدید و به تعبیری قرن نو می‌شویم که تحولات بین‌المللی سیر شتابنده‌ای یافته است. چند موضوع می‌تواند به عنوان دستور کار سیاست خارجی ایران مورد توجه دولت مستقر واقع شود.

1- تهاجم روسیه علیه اوکراین، فراتر از تصورات کرملین و متحدان میدان سرخ پیش رفته است. تصویر از پیش‌ساخته و تاحدی اغراق‌شده قدرت ارتش روسیه در جنگ اوکراین دچار خدشه شده است. هرچند در تاریخ روسیه اولین‌بار نیست شاهد چنین صحنه‌ای هستیم. این ارتش یک بار در سال 1905م از ارتش ژاپن و بار دیگر در «نبرد زمستان» در سال 1939 از فنلاند شکست سهمگینی را متحمل شد. من حتی بر این باورم که اگر برخی موجبات بین‌المللی و اجتماعی- اقتصادی در ایران فراهم بود، می‌توانست سرنوشت جنگ ایران و روسیه هم متفاوت باشد.

این تغییر زاویه در جنگ اوکراین، برای روسیه هزینه‌های درازمدتی به همراه خواهد داشت. روسیه به نظر، تمرکز خود را بر اشغال مناطق شرقی اوکراین گذاشته و اشغال و تثبیت این مناطق نیز برای روسیه می‌تواند دستاورد مهمی باشد. اما این پایان ماجرا نیست. روسیه اگر در تصرف کریمه، به نظر ماجرا را فیصله یافته می‌دید، اینک در حفظ آن مناطق نیز به نظر در درازمدت دچار مشکل خواهد شد. در برابر اشغال این مناطق و نابودی اوکراین، روسیه هزینه گزافی می‌پردازد. به نظر غرب از این فرصت برای تحقیر و تضعیف کامل روسیه بهره خواهد بود. عملیاتی که هزینه‌اش را اروپا می‌پردازد و بهره‌اش را امریکا و چین می‌برند.

2- جنگ اوکراین، ترتیبات امنیتی اروپا را دگرگون کرده است. اظهارات مرکل و سپس سارکوزی و واکنش زلنسکی به این نگره، نشان می‌دهد که برای بسیاری از دولت‌ها، ناتو و ترتیبات منطقه‌ای دیگر کارایی سابق را ندارد. روسیه هرچند تضعیف شده و به گرگی زخمی بدل می‌شود، اما وجودش واقعیتی محتوم است.  

سرنوشت فنلاند و سوئد پس از این جنگ در چنبره‌ای از بیم و امید خواهد بود. نه پیوستن به ناتو می‌تواند امیدبخش باشد و نه پرهیز از عضویت امنیت‌آفرین. امریکا در دوره ترامپ نشان داد که نمی‌خواهد بار هزینه‌های امنیتی اروپا را به دوش بکشد و بایدن نیز در چشم مدعیان، پرنسیپ لازم برای حفظ اقتدار بلوک غرب را ندارد. برای امریکا بهترین سناریو حفظ وضعیت نه جنگ و نه صلح خواهد بود. شاید به همین دلیل است که ارزیابی مقامات دفاعی امریکا و دبیرکل ناتو موید تداوم جنگ در سال‌های آتی خواهد بود. این یعنی تحریم‌های بیشتر، سرکوب جاه‌طلبی‌های روسیه و امید به کودتا در ارتش سرخ. اما از سویی نمی‌توان ارزش انرژی روسیه و وابستگی کشورهای اروپایی از جمله آلمان، اتریش، ایتالیا را نادیده گرفت؛ لذا امکان تولد دکترین امنیتی جدید در اروپا بعید نیست. اروپا برای تعادل امنیتی خود در قرن جدید نیازمند سازمانی قدرتمندتر است.

3- ایران درگیر دو بن‌بست اساسی در مناسبات خارجی خود شده است. مذاکرات برجام و نحوه تداوم مناسبات خود با روسیه پس از جنگ اوکراین. اگر همه مستنداتی که سراغ داریم، گویای آن باشد که موضوع خروج سپاه از لیست تروریسم تنها عامل عدم احیای برجام است و روسیه در این رابطه مدخلیتی ندارد، شاید سخن مستدلی باشد، اما با واقعیت‌های میدانی ناسازگار است. بدیهی است ایران نباید و نمی‌تواند بدون رفع تحریم‌هایی علیه بیت رهبری و سپاه پاسداران به عنوان یک ارتش رسمی و حقوقی کشور، به توافق بازگردد اما نباید فراموش کرد که سپاه درگیر تحریم‌های چندلایه و چندوجهی است. آنچه در مذاکرات مطرح است، تحریم‌های مربوط به حوزه برجام است. از منظر پرستیژ برای ایران اهمیت دارد که سپاه از لیست تروریسم خارج شود اما همه می‌دانیم دیگر تحریم‌ها بر جای خود باقی خواهند ماند. مقامات ایران با آگاهی از این امر به دنبال حفظ پرستیژ ملی خود هستند. دولت امریکا اگر صادق باشد، باید به این دغدغه احترام بگذارد.

اما روسیه مشکل بزرگ‌تری است. اگر سفر جناب عبداللهیان به مسکو موفق بوده باشد، معنایش آن خواهد بود که روسیه نمی‌تواند چیزی فراتر از برجام طلب کند. بر این باورم که ایران هیچگاه از سیاست نه شرقی و نه غربی به‌طور کامل عدول نکرده- هرچند خطاهای استراتژیک بسیاری مرتکب شده-آنچه تصویر ناروشن از مناسبات برخورنده ایران و روسیه را به تصویر می‌کشد، توازن ناموزون در دشمنی با غرب و ایالات متحده است. ذات حکومت ایران به روسیه اعتماد مطلق ندارد. 4- این تصور که امریکا به توافق با ایران نیازمند است، هم درست است و هم غلط. مهم‌ترین خطای استراتژیک ارزیابی ناموزون از قدرت خود و دشمن است. نه باید خود را خیلی دست بالا گرفت و نه حق داریم دشمن خود را تحقیر کرده و دست‌کم بگیریم. داستان روسیه و خطای راهبردی‌اش نشان داد که چگونه ارزیابی‌های فریبنده تلاش 30 ساله یک حکومت را بر باد می‌دهد. امریکا همان‌قدر به برجام نیازمند است که ایران. اما هرچه به جلوتر می‌رویم، هزینه توافق امریکا با ایران بالاتر می‌رود. گذشت زمان به ضرر ماست. انتخابات کنگره و اعطای امتیازات سیاسی از سوی کاخ سفید هر روز با محدودیت‌های بیشتری روبرو می‌شود. نامه 17 نماینده دموکرات کنگره نشان می‌دهد که برجام به‌تدریج اهمیت راهبردی خود را از دست می‌دهد. برای ایران هم در شرایطی که روسیه قرار دارد، بازگشت به برجام هم به تثبیت برتری ما در منطقه کمک می‌کند و هم می‌تواند برای روسیه فضای تنفس ایجاد کند؛ لذا توافق برای طرفداران سیاست روسیه در ایران هم می‌تواند مفید باشد!

دولت رییسی بر انبانی از وعده‌های متزاید نشسته است. بدون توافق به نظر نمی‌رسد بتوان چندان به توفیق این دولت امید بست. این نگرانی وقتی بیشتر می‌شود که به کابینه که با طیفی از وزرای با طبع خیالپردازی! شکل یافته، نظر افکنیم. 

تحلیل و درک به سامان این 4 موضوع می‌تواند اهمیت استراتژیک تصمیم‌سازی  درون  نظام  را  سامان بدهد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها