«اعتمادآنلاین» بررسی میکند:
بارزانی- مقتدی صدر؛ امنیت عراق و قفل پنجه ترکیه در خاک عراق!
چند روزی است ارتش ترکیه حمله به خاک عراق را آغاز کرده است، گرچه این اولین بار نیست که نظامیان ترکیه به بهانه سرکوب سازمان کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) به خاک عراق یورش میبرند، اما ظاهراً این عملیات که قفل پنجه نامگذاری شده با دیگر حملات تفاوت دارد.
سید عماد حسینی- چند روزی است ارتش ترکیه حمله به خاک عراق را آغاز کرده است، گرچه این اولین بار نیست که نظامیان ترکیه به بهانه سرکوب سازمان کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) به خاک عراق یورش میبرند، اما ظاهراً این عملیات که قفل پنجه نامگذاری شده با دیگر حملات تفاوت دارد.
گرچه سابقه تجاوز دولت ترکیه به خاک عراق یا به تعبیری اقلیم کردستان عراق به دهه آخر از قرن گذشته میلادی یعنی دوره آغاز سیر قهقرایی ضعف رژیم صدام حسین بازمیگردد، اما این روزها نیز در سایه پیچیدهتر شدن کلاف سردرگم تشکیل دولت در عراق، احتمالاً آنکارا نیز فرصت را مغتنم شمرده و سودای امتیاز گیری منطقهای زیر چتر مبارزه با این گروه جداییطلب را در سر میپروراند.
یکی از شاخصهایی که این تجاوز را از سایر حملات متمایز میکند این است که ظاهراً این بار اقلیم کردستان یعنی بخشی از ساختار تشکیلدهنده کردهای منطقه با ترکیه برای سرکوب بخش دیگری از کردها همدست و همراه شده است.
به زعم کارشناسان، تهاجم جدید که با سفر مسرور بارزانی به آنکارا همزمان شده، به احتمال قریب به یقین با هماهنگی با اقلیم کردستان و در چارچوب همکاریهای امنیتی صورت گرفته است.
اما شاید این تمام ماجرای همکاری نباشد بلکه در پس این تقابل رقمهای بزرگی است که از معاملات نفتی پشت پرده و به دور از کنترل دولت بغداد عاید رهبری اقلیم میشود، حال آنکه با همکاری آنکارا و در سایه عطش این روزهای جهان به انرژی، امکان گسترش این حملات نیز وجود دارد.
از نگاه برخی از کارشناسان، تجاوز صورتگرفته حاصل مثلثی از رویکرد منفعتطلبانه و انتقامجویانه اربیل و آنکاراست.
در اینکه از چندی پیش رابطه اقلیم کردستان به محوریت حزب دموکرات کردستان با حزب کارگران کردستان شکراب شده شکی وجود ندارد، اما در این میان پارامترهای دیگری نیز درخور توجه است.
به هر روی، برای خانواده بارزانی که به دنبال تصرف اقلیم کردستان هستند، ورود حزب کارگران کردستان ترکیه به معادله معاملات تجاری سودآور با ترکیه و تاثیرگذاری منفی بر آن قابل تحمل نیست.
در ضلع دوم این مساله با نگاهی به روند عملکرد رجب طیب اردوغان طی حداقل ۶ ماه گذشته پی میبریم که او از هیچ تلاشی برای اعطای نقش محوری به کشورش در رخدادهای منطقهای و حتی جهانی فروگذار نمیکند و برای تحقق این هدف هم راهکارهای ترمیمی و هم راهکارهای تخریبی را در دستور کار خود قرار داده، که نماد آن نقشآفرینیهای ترکیه در سوریه و کاهش تنش با اسرائیل است؛ این در حالی است که میکوشد با نمایش شوهای نظامی در لیبی، سوریه و اکنون در عراق به نوعی قدرت حکومت خود را به رخ مرد عصبانی از مشکلات اقتصادی کشورش بکشد.
اما ضلع سوم این مساله را باید در مشکلات داخلی عراق جستوجو کرد، شکست جریان بارزانی در به کرسی نشاندن خواست خود برای انتخاب رئیسجمهور عراق، از نگاه تحلیلگران میتواند نقطه اصلی این بحران محسوب شود.
شاید همین امر باعث شده تا اتحادیه میهنی کردستان به عنوان ضلع دوم قدرت در اقلیم کردستان (بخوانید شریک سابق و رقیب فعلی) یکی از اولین جریانهایی باشد که بیانیه محکومیت این تجاوز را صادر کرده است.
اما این محکومیت صرفاً به احزاب رقیب همچون احزاب چارچوب هماهنگی و حتی سید عمار حکیم محدود نشده و متحد اصلی بارزانی در ائتلافی که خود را اکثریت برای تشکیل کابینه عراق معرفی میکند نیز زبان به اعتراض گشوده است.
مقتدی صدر متحد اصلی بارزانی برای تشکیل کابینه که مدتهای مدیدی در مقابل حملات جستهگریخته و گلولهباران مناطق مختلف اقلیم کردستان توسط ارتش ترکیه سکوت مشکوکی را در دستور کار خود قرار داده بود، در برابر این تجاوز دیگر امکان سکوت را از خود سلبشده یافته و در بیانیهای خواهان مقابله با این تجاوز شد.
به واسطه تجربه چند سال اخیر حزب دموکرات کردستان، این نوع رویکردها از جانب این حزب چندان غافلگیرکننده به نظر نمیرسد، به نحوی که حتی میتوان آن را قابل پیشبینی دانست، اما آنچه هنوز در هالهای از ابهام قرار دارد، نحوه تعامل ساختار رسمی دولت مرکزی عراق و متحدان حزب دموکرات به ویژه مقتدی صدر و ایضاً جریان اهل تسنن این کشور با رویکردهای مغایر با امنیت ملی عراق توسط این حزب و به تعبیری خانواده بارزانی است!
دیدگاه تان را بنویسید