کوروش احمدی، دیپلمات پیشین:
سفر «انریکه مورا» به تهران؛ فرصتی دیگر برای احیای برجام
در شرایطی که طی دو ماه گذشته مذاکرات برجام با رکود مواجه بوده، سفر انریکه مورا، هماهنگ کننده اروپایی، به تهران که قرار است سه شنبه انجام شود، فرصتی دیگر برای شکستن بنبست موجود خواهد بود.
کوروش احمدی، دیپلمات پیشین طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: در شرایطی که طی دو ماه گذشته مذاکرات برجام با رکود مواجه بوده، سفر انریکه مورا، هماهنگ کننده اروپایی، به تهران که قرار است سه شنبه انجام شود، فرصتی دیگر برای شکستن بنبست موجود خواهد بود. به گفته بورل، مسوول سیاست خارجی اروپا، او به عنوان «تیر آخر» در جستجوی «راهی میانه» برای شکستن بنبست بر سر مهمترین مانع باقیمانده، یعنی خروج سپاه از لیست FTO (گروههای تروریستی خارجی امریکا) است. وی هفته قبل به فایننشال تایمز گفت که وضع موجود نمیتواند برای همیشه ادامه یابد. وی افزود: مذاکراتش با وزیر خارجه امریکا حاصلی نداشته و اکنون این پرونده روی میز بایدن است. البته بورل تاکید کرد که قصدی برای دادن اولتیماتوم به ایران وجود ندارد. با توجه به بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین، اروپا منافع زیادی در لغو تحریمهای نفتی ایران دارد. اکنون باید دید که آیا ایران و امریکا با «راه میانه» بورل که ظاهرا حذف سپاه از لیست FTO و افزودن سپاه قدس به آن است، موافقت میکنند یا خیر. امریکا پیش از این برداشتن سپاه از لیست FTO را به برخی از خواستههای غیر برجامی و نیز طولانیتر و قویتر کردن برجام گره زده بود.
مخالفان برجام در امریکا و منطقه نیز طی یکی، دو ماه گذشته تحریکات گستردهای برای جلوگیری از برداشتن سپاه از لیست مذکور انجام داده اند. هفته قبل سنای امریکا در یک مصوبه آییننامهای غیرالزامآور مواضعی حداکثری از جمله ماندن سپاه در لیست FTO و ربط دادن احیای برجام به ادعاهای غیر برجامی امریکا را خواستار شد. اهمیت این مصوبه از این جهت بود که 16 سناتور دموکرات نیز به آن رای مثبت دادند. البته اگر اراده سیاسی در واشنگتن وجود داشته باشد، همه چیز ممکن خواهد داشت.
در جانب ایران، نگرانی این است که نظام بر مبنای برخی ملاحظات کوتاه مدت و دراز مدت نسبت به احیای برجام بیتفاوت شده باشد. ممکن است مسوولان بر این باور باشند که با توجه به عادت اقتصاد ملی به تحریم و افزایش صادرات نفت و بهای آن، ایران سختی تحریم را از سر گذرانده و نیازی به تعدیل مواضع خود برای احیای برجام ندارد. در درستی چنین گزارهای تردید جدی وجود دارد. به دلایل زیر به نظر میرسد که احیای برجام همچنان ضروری است و بیشتر به سود ایران است تا به سود دیگر طرفهای برجامی:
1- بی شک، افزایش بهای نفت و افزایش مقدار نفت صادراتی ایران، گویا از 200 هزار بشکه در زمان ترامپ به بیش از 1.2 میلیون بشکه یا بیشتر در زمان حاضر، گشایش مهمی است. اما اولا روشن نیست در صورت قطعی شدن شکست مذاکرات، این حد از صادرات نفت الزاما قابل دوام باشد. ثانیا عواید برجام تنها محدود به صدور نفت و دریافت ارز حاصل از آن نیست، بلکه پای طیف گستردهای از تحریمهای بخشی، موضوعی و شخصی نیز در میان است. رفع این تحریمها بخش عظیمی از بندهایی را که بر دست و پای اقتصاد ایران نهاده شده، خواهد گسست. اگر چه انتظار نداریم که به خاطر تجربه گذشته و تهدید مستمر افراطیون امریکایی، احیای برجام به جذب سرمایه خارجی قابل توجهی بینجامد، اما رفع تحریمهای بخشی و موضوعی و بخش عمده موانع بانکی، از جمله تحریم سوییفت، کار اقتصادی در داخل و کار تجاری با خارج را تسهیل خواهد کرد و کمک قابل توجهی به تحرک بیشتر اقتصاد و حذف هزینههای عظیمی که صرف دور زدن تحریم میشود، خواهد شد.
2- اقدام دولت سیزدهم برای لغو ارز ترجیحی که به افزایش قیمت کالاهای اساسی خواهد انجامید، علیالاصول اقدام درستی است که بسیار زودتر باید انجام میشد. اما چنین تعدیل ساختاری خطیری نمیتواند در خلأ و بدون ایجاد شرایط و توجه به پس زمینههای لازم انجام شود. یکی از پیششرطهای موفقیت در این حوزه تنشزدایی در سیاست خارجی است. به علاوه، کشورهایی که چنین تعدیلی را انجام داده اند، به نحوی گسترده از حمایت نهادهای مالی و تجاری و نیز شبکه بانکی بینالمللی برخوردار بودهاند. البته تنشزدایی در داخل و آشتی ملی از یک طرف و فراهم کردن زمینه برای توسعه و ایجاد اشغال و مهمتر از همه ایجاد امید به آینده از طرف دیگر از پیششرطهای دیگر موفقیت در تعدیل ساختاری است که بدون احیای برجام تامین آنها چندان عملی نخواهد بود. در غیر این صورت، تورم شدید ناشی از حذف ارز ترجیحی در غیاب رشد بالای اقتصادی و بدون افزایش سریع نرخ اشتغال تنها منجر به افزایش شاخص فلاکت خواهد شد.
3- نفع دیگر احیای برجام این است که ایران را در مسیر اجرای «بندهای غرب» قرار خواهد داد. مطابق برجام محدودیتهای موشکی، برخی محدودیتهای هستهای و نیز برخی محدودیتهای باقیمانده در مورد اشخاص تحت تحریم باید کمتر از یک سال و نیم دیگر (اکتبر 2023) برداشته شوند و در همین تاریخ امریکا ملزم به اقدام برای لغو تحریمهای کنگره علیه ایران است.
به علاوه، مطابق بند 8 قطعنامه 2231 در جولای 2025 این قطعنامه ملغی و خاتمه خواهد یافت و موضوع برنامه هستهای ایران از دستور کار شورای امنیت خارج خواهد شد و همزمان بخش دیگری از محدودیتهای هستهای ایران در همین سال لغو خواهد شد. باقی محدودیتها، از جمله محدودیت غنیسازی در سطح 67/ 3 درصد و منع غنیسازی در دیگر سایتها، محدودیت در حوزه آب سنگین و... نیز قرار است تا سال 2030 لغو شود. اگر احیای برجام عملی نشود، این فرصتها از دست خواهند رفت که به سود افراطیون در امریکا و منطقه خواهد بود.
دیدگاه تان را بنویسید