کد خبر: 558088
|
۱۴۰۱/۰۳/۲۶ ۰۹:۱۴:۴۱
| |

طالبان پروژه پاکسازی غیر پشتون‌ها را کلید زد

به نظر می رسد روندی آغاز شده که طالبان در طی آن قصد دارد عناصر غیر پشتون گروه را اخراج و مناصبی که در ابتدا به آن‌ها سپرده بود را پس بگیرد.

طالبان پروژه پاکسازی غیر پشتون‌ها را کلید زد
کد خبر: 558088
|
۱۴۰۱/۰۳/۲۶ ۰۹:۱۴:۴۱

همین چندی قبل بود که بازداشت مخدوم عالم از فرماندهان ازبک طالبان توسط این گروه باعث اعتراضات گسترده‌ای در ولایت فاریاب شد. ماجرا از این قرار بود مخدوم عالم به دستور ملا فاضل معاون وزارت دفاع طالبان به جرم آدم‌ربایی بازداشت ولی بعد از اعتراضات گسترده ازبک‌ها وی آزاد شد.

به گزارش خبرآنلاین، قاری صلاح‌الدین از دیگر فرماندهان ازبک طالبان است که با سران گروه دچار مشکل شده است. قاری صلاح‌الدین که معاون وزارت احیا و انکشاف دهات بود محل کارش را در کابل ترک کرده است و در زادگاهش، روستای میرشادی در شهرستان المار استان فاریاب، زندگی می‌کند. گفتنی است قاری صلاح‌الدین یکی از چند فرمانده ارشد طالبان در شمال است که روز ۱۵ اوت و ساعاتی پس از فرار اشرف غنی از کابل، کاخ ریاست‌جمهوری افغانستان را تصرف کرد.

ملک خان از فرماندهان تاجیک طالبان از جمله دیگر افرادی است که در جریان پاکسازی های طالبان مورد بی مهری این گروه قرار گرفته است. وی که دو سال قبل به طالبان پیوسته در جریان حمله‌ طالبان به پنجشیر، خدمات زیادی به این گروه داد، ولی او این روزها به جبهه مقاومت ملی پیوسته است.

اینک نیز یک مقام غیر پشتون دیگر از طالبان جدا شده است. مولوی مهدی که از جمله رهبران هزاره طالبان است و در دولت طالبان مقام ریاست استخبارات بامیان را به عهده داشت با برکناری از جانب طالبان به ولسوالی بلخاب ولایت سرپل رفت تا از آنجا با نیروگیری و با استفاده از ۵۰۰ قبضه اسلحه‌ای که در اختیار دارد به مبارزه با طالبان بپردازد.

مولوی مهدی در سال ۲۰۱۷، در زندان پلچرخی توسط زندانیان طالب جذب طالبان شد. او پس از آزادی، فعالیت‌های نظامی‌اش را در مناطق هزاره‎‌نشین شمال، به‌ویژه در شهرستان بلخاب استان سرپل، به حمایت از طالبان آغاز کرد.

گویا روندی آغاز شده است که طالبان در طی آن قصد دارد عناصر غیر پشتون گروه را اخراج و مناصبی که در ابتدا به آن‌ها سپرده بود را پس بگیرد. این‌طور به نظر می‌رسد که هدف طالبان از جذب و به‌کارگیری عناصر غیر پشتون تلاش برای نشان دادن چهره‌ای ملی و فراگیر از خود بود.

در واقع این گروه تلاش داشت خود را در برابر دید مردم و طرف مذاکره جنبشی ملی نه قومی نشان دهد تا راحت‌تر بتواند قدرت را به دست گیرد؛ اما با گذشت مدتی با محکم شدن جای پایشان دیگر به عناصر غیر پشتون نیازی ندارند و آن‌ها را از پست‌هایی که در امارت اسلامی گرفته بودند برکنار می‌کنند. به این طریق آشکار می‌شود که آن‌ها علاوه بر دین و شریعت، دغدغه دیگری هم دارند که آن قوم پشتون است.

این اولویت قائل شدن برای قوم پشتون از نحوه چینش کابینه هم به‌وضوح مشخص است. طالبان در سال‌های ۲۰۰۱-۱۹۹۶ هم به همین شیوه عمل کرد. در آن دوره هم اکثریت قریب به اتفاق کارگزاران امارت از پشتون‌ها و به‌ویژه پشتون‌های دورانی بودند.

نمایندگان سایر اقـوام در شـورای عـالی، کابینه دولت و شورای نظامی، حتی به اندازه تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسید. گفتنی است، طالبان عمدتاً متکی بر قبایل پشتون است و در بین هزاره‌ها، تاجیک‌ها و ازبک‌ها هم طرفدار چندانی ندارد.

اولیویه روآ افغانستان شناس فرانسوی در این زمینه معتقد است که طالبانیسم به شدت تحت تأثیر علایق قومی و قبیله‌ای است و اکثریت پشتون‌ها حتی اگر عملکرد طالبان را قبول نداشته باشند باز هم با آن‌ها همراهی می‌کنند.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها