کد خبر: 565471
|
۱۴۰۱/۰۵/۰۳ ۲۲:۳۶:۵۷
| |

نیویورک تایمز:

بایدن به روسای جمهور روسیه و چین اجازه می‌دهد تا سیاست خارجی آمریکا را تعیین کنند

​یک روزنامه آمریکا در گزارشی به تشریح هراس و ناتوانی آمریکا و کشورهای اروپایی برای محدود کردن چین و روسیه پرداخت.

بایدن به روسای جمهور روسیه و چین اجازه می‌دهد تا سیاست خارجی آمریکا را تعیین کنند
کد خبر: 565471
|
۱۴۰۱/۰۵/۰۳ ۲۲:۳۶:۵۷

نیویورک تایمز در گزارشی نوشت: چه کسی سیاست خارجی آمریکا را هدایت می‌کند؟ کاخ سفید؟ وزارت خارجه؟ سنا؟ شاید هم دایره سیاسی چین و کرملین؟

به گزارش ایسنا، بر اساس وقایع چند وقت اخیر به نظر می‌رسد که مورد آخر صحیح است. واکنش حزب کمونیست چین به این اخبار که نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا برنامه دارد تا هیاتی متشکل از اعضای کنگره را به تایوان بفرستد، را در نظر بگیرد. کمونیست‌ها در پاسخ گفتند که چنین سفرهایی "تبعات منفی جدی" در روابط آمریکا و چین خواهد گذاشت. سخنگوی حزب کمونیست چین بیان کرد  که پکن "به طور قاطع" مخالف هرگونه تعامل میان آمریکا و تایوان است.

شاید اینطور باشد اما سوال اصلی برای رئیس‌جمهور، سخنگو پلوسی و دیگران این است که آیا پکن باید حق تعیین برنامه سفری آن‌ها را داشته باشد؟

درست است که چین باور دارد تایوان بخشی از این کشور است، اما دولت و مردم آزاده آن جزیره نظری متفاوت دارند. اینکه شما می‌خواهید مالک جایی باشید، به معنای آن نیست که اجازه این کار را دارید. حداقل این اجماعی بود که از زمان جنگ جهانی دوم وجود داشت اما در سال‌های اخیر توافقی جدید پدیدار شده که بخشی از آن به لطف کمونیست‌های چین و بخشی از آن به لطف ولادیمیر پوتین بوده است.

پوتین نیز باور دارد که اوکراین بخشی از روسیه است. همانند چین و تایوان، استدلال‌های تاریخی طولانی می‌تواند در این زمینه ارائه شود اما زمانی به این شکل بود که اگر کشور مستقل و آزاد محسوب می‌شد، تمامی این ادعاها پوچ تلقی می‌شدند. آنوقت در سال ۲۰۱۴ روس‌ها به بخشی از خاک اوکراین حمله کردند. آن‌ها به اوکراین هجوم بردند و شبه‌ جزیره کریمه را از آن کشور جدا کردند. آمریکا و متحدانش اجازه دادند که این اتفاق رخ دهد. برخی‌ها بودند که می‌گفتند "این به ما ارتباطی ندارد". برخی دیگر نیز می‌گفتند "روس‌ها باور دارند که مالک اوکراین هستند، پس ما که هستیم که چیزی بگوییم". اغلب مردم نیز می‌گفتند که "ما خواهان نبرد نیستیم". ولادیمیر پوتین این صحبت‌ها را تماشا کرد و از آن‌ها چیزهای زیادی یاد گرفت.

پوتین شخصی است که به پیدا کردن ضعف در همتایانش مشهور است. داستان مشهوری درخصوص اولین دیدار وی با صدر اعظم وقت آلمان یعنی آنگلا مرکل وجود دارد. افسر پیشین کا گِ بِ (سرویس اطلاعاتی و امنیتی اتحاد جماهیر شوروی سابق) اطمینان حاصل کرد که تکالیفش را در رابطه با همتای جدید آلمانی‌اش انجام داده باشد و دریافت که مرکل ترس جدی از سگ‌های عظیم‌ الجثه دارد. پس پوتین چه کار کرد؟ وی اطمینان حاصل کرد که چندین قلاده سگ بزرگ در آغاز دیدارشان به آن‌ها ملحق شوند و باعث شد که مرکل را ترسی فرابگیرد که نمی‌توانست آن را پنهان کند؛ در حالی که خودش موضعی برتر پیدا کرده بود.

البته پوتین تا حدی دچار اشتباه محاسباتی شد. وی میزانی که ناتو می‌توانست خود را جمع و جور کند و روشی که از طریق آن ائتلاف غربی می‌توانست اهداف جدیدی را بازیابد، دست کم گرفته بود. وی همچنین توانایی‌های نیروهای ارتش و فرماندهان نظامی‌اش - که پیشروی‌شان در اوکراین سریعا کند شد - را دست بالا گرفته بود.

اما شکست آسانی که خیلی از آمریکایی‌ها آرزویش را داشتند، به حقیقت نپیوست. روس‌ها از اوکراین فرار نکردند. آن‌ها به نبرد ادامه دادند و نیروهای جوان را به  صحنه نبرد فرستادند.

کشورهای غربی به خاطر اتحاد و یکپارچگی‌شان به خود تبریک گفتند. آن‌ها با ارائه مهمات محدود به اوکراین موافقت کرده و میزانی که تحریم‌ها می‌توانند جلوی پوتین را بگیرند را دست بالا گرفتند.

در حقیقت پوتین غرب را از نزدیک تحت نظر داشته است؛ نزدیک‌تر از آنچه که غرب، پوتین را تحت نظر داشت. وی می‌داند که گاز اروپا به او بستگی دارد. وی می‌داند زمانی که زمستان فرا برسد، اروپایی‌ها احتمالا از کمبود گاز رنج ببرند و با یکدیگر وارد نزاع شوند. وی می‌داند که تحریم‌ها در واقع باعث افزایش قیمت نفت و گاز شده‌اند. این بدان معناست که پوتین به خاطر تحریم‌ها دارد ثروتمندتر نیز می‌شوند. وی می‌داند که غرب با آنکه خواهان مجهز کردن اوکراین با جنگ‌افزارهای سبک است، به مسلح کردن آن‌ها با جنگ‌افزارهای سنگین‌تر نخواهد پرداخت. این به دلیل ترس از نحوه واکنش نشان دادن پوتین به این مسئله است.

و اکنون به نظر می‌رسد که کرملین قصد دارد تا جنگ در اوکراین را گسترش دهد. مطابق با اطلاعات از طبقه‌بندی خارج شده‌ای که شورای امنیت ملی آمریکا منتشر کرده است، پوتین حال قصد دارد تا سریعا بخش‌های بیشتری از کشور را تصرف کند. جواب جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی چه بود؟ ظاهراً پاسخ این بوده که تصرف بیشتر خاک اوکراین توسط "پوتین" باعث می‌شود تا همه چیز برای روسیه بدتر شود.

این مرا به یاد یک صحنه‌ای مدهوش کننده در "زندگی برایان به روایت مانتی پایتان" می‌اندازد. "برایمان بدتر می‌شود؟ چقدر می‌تواند بدتر شود؟"

آمریکا و متحدانش تاکنون هرآنچه که جرئت داشتند بر سر روسیه بیاورند را انجام دادند و روسیه این را خوب می‌داند و به نظر می‌رسد که می‌تواند در برابر آن‌ها ایستادگی کند.

چین نیز این وقایع را تحت نظر دارد و می‌داند خیلی از کلماتی که از جانب واشنگتن مطرح می‌شوند صرفا "کلمه" هستند. قطعا تبعاتی برای مخالفت با آمریکا وجود دارد اما این تبعات کشنده نیستند. در واقع این تبعات محدودند و به سادگی می‌توان آن‌ها را پیش‌بینی کرد. همه چیز با ارائه مجوز الحاق شروع می‌شود و با تعیین برنامه سفری مقامات آمریکایی توسط دولت‌های خارجی به پایان می‌رسد.

اگر قرار بود به نانسی پلوسی توصیه بکنیم، به وی می‌گفتیم که برنامه پروازهایش را مقداری جلو بیاندازد، فورا بلیطی برای پرواز به تایوان رزرو کند و این کار را انجام دهد.

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها