نصرالله تاجیک، تحلیلگر مسائل بین الملل:
توقف مذاکرات در دولت قبل بهترین فرصت برای سعودیها برای به کارگیری قدرت تخریبیشان بود
بهتر بود مذاکرات تهران ریاض درحوزه سیاسی باشد تا امنیتی
در پایان دولت دوازدهم تقریبا به نتیجه رسیده بود و بنا بر مصالح داخلی تصمیم گرفته شد که این مذاکرات متوقف بماند تا دولت جدید روی کار بیاید و آن را به نتیجه برساند. این توقف، بهترین فرصت برای سعودیها بود تا قدرت تخریبی خودشان را به کار بگیرند.
نصرالله تاجیک، کارشناس مسائل بین الملل طی یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: من از ابتدا پنج دوره گفتوگوها میان ایران و عربستان سعودی را با تردید دنبال میکردم. تلقی من این بود که سعودیها در یک استراتژی دو ستونه ما را سرگرم میکنند.
در این نوع استراتژی سعودیها از یکسو تلاش میکردند از برندگی سیاستهای ما در مقابل خودشان بکاهند و از سوی دیگر سلسلهای از اقدامات تخریبی را که در خفا انجام میدادند، به نتیجه برسد. از ابتدا پیشنهاد من این بود که مذاکرات در سطح سیاسی برای ما بهتر از مذاکرات در سطح امنیتی است.
البته شرط سعودیها از ابتدا این بود که مذاکرات در سطح امنیتی برگزار شود. انگیزه من از دنبال کردن مذاکرات در سطح سیاسی این بود که قدرت تخریبی سعودیها به دلیل اندوخته و ذخیره ارزی و مالی که دارند، خیلی زیاد است و به راحتی اهداف و منافع سیاسی ما را به مسائل امنیتی میکنند و در جهت تخریب آنها بر میآیند.
سعودیها چه در حوزه سیاست داخلی و چه در حوزه سیاست خارجی، قدرت تخریبی بیشتری نسبت به قدرت سازندگی دارند. در استمرار مذاکرات ایران و عربستان در عراق، این امیدواری ایجاد شده بود که دور ششم مذاکرات در سطح سیاسی برگزار شود. مکتوباتی تحت عنوان صورتجلسه به رسانهها راه پیدا کرده بود که قرار است با تلاش آقای مصطفی کاظمی مذاکرات در چارچوب سیاسی و با حضور تیمهای سیاسی و دیپلماتیک دو طرف در دور ششم پیگیری شود.
ستون دیگر استراتژی سعودی کارهای پنهان آنها در رابطه با ائتلاف عبری-عربی بود که تلاش میکردند برجام را از بین ببرند. برجام طی روند مذاکراتی که انجام شده بود، در پایان دولت دوازدهم تقریبا به نتیجه رسیده بود و بنا بر مصالح داخلی تصمیم گرفته شد که این مذاکرات متوقف بماند تا دولت جدید روی کار بیاید و آن را به نتیجه برساند. این توقف، بهترین فرصت برای سعودیها بود تا قدرت تخریبی خودشان را به کار بگیرند. شرایط به گونهای رقم خورد که در ایران قدرت یکدست محافظهکار به جای رعایت حال مردم...
شیب اقدامات اصلاحی (یا حتی اگر بخواهیم نام آن را اصلاحات ساختاری بنامیم) به حدی تند شد که مردم تاب تحمل آن را نداشتند. این اقدامات دفعی شرایطی را درون کشور ایجاد کرد که در کنار کم و کاستهای نظام اداری، نظام تصمیمگیری، سطح نازل مشارکت مردم در سرنوشت خودشان در نهادهای انتخابی و ... به گونهای اتفاق افتاد که اعتماد به حکومت را پایین آورد و هم تبعات سیاسی- اجتماعی را شکل داد که فرصت بیسابقهای برای سعودیها ایجاد کرد.
سعودیها کمال استفاده را کردند تا در جهت از میدان به در کردن رقیب و چه امتیازگیری از ایران سر میز مذاکره، ستون دوم استراتژی خودشان را (استفاده از قدرت تخریبی و عملیات پنهانی) ادامه بدهند و آن را به سطح رسانهای بکشاند.
یکی از ابزارهای مهم سعودیها در این مسیر ابزار رسانه بود و با میزان نقشی که در تلویزیون ایران اینترنشنال داشتند با تمام فشار و تمام قد سعی بکنند که به این التهاب اجتماعی درون ایران دامن بزند. قطعا یک وجه این التهاب کاستیها داخلی است و کسی در آن تردیدی ندارد. لازم است در داخل به اصلاحات ساختاری دست بزنیم که حداقلش تغییر شیوه حکمرانی است تا اقدامات دیگر از جمله رسیدگی به حقوق اساسی مردم و ... . این سویه داخلی قضایا است.
اما در بحث سیاست خارجی، به دلیل اضافه برآوردهایی که داشتیم، وضعیت کشور را دچار مشکل کردیم. در موضوع روسیه، به دلیل اضافه برآورد به ویژه در موضوع پهپادها، شرایطی را به وجود آوردیم ک باعث حساس شدن بیش از حد غرب به نزدیکی بیش از اندازه ما به روسها شد.
بخشی از مداخلات خارجی در شرایط جاری کشور هم به همین سیاست باز میگردد که آنها میخواهند اجازه ندهند ما بیش از حد به روسها نزدیک شویم. از سوی دیگر اضافه برآورد دیگر ما مفهوم «زمستان سرد اروپا» بود که باعث شد اینگونه تلقی کنیم اگر شروط جدیدی در برجام بیاوریم، طرف مقابل به خاطر قرار داشتن در موضع ضعف، مجبور به پذیرش آنهاست.
این شروط جدیدی در حالی مطرح شد که به گفته وزیر امور خارجه کشور، ۹۵درصد از مسائل باقیمانده برجام حل شده و فقط ۵درصد باقی مانده است. با اضافه شدن این شروط براساس آن اضافه برآورد، شرایطی را به وجود آوردیم که زمینه مستعدی برای افزایش قدرت تخریبی سعودیها حاصل شد. شرایطی که ما اکنون با عربستان داریم از جمله اینکه قضایای یمن منجمد مانده است و اختلافها به سطح رسانه کشیده شده است، روند مطلوبی نیست.
یک این شیوه برخورد ما با واقعیت این است که اگر با قدرت تخریبی سعودی مواجه میشویم، در برابر به سمت تهدید و سخنان نظامیان و امثال اینها تمایل پیدا کنیم. به نظر من باید از چنین رویکردی فاصله بگیریم و سعی کنیم تنش را در بستر و زمینه خودش محدود کنیم، نه اینکه به تنش بیفزاییم.
باید سعودیها را از کانالهای دیپلماتیک متوجه کنیم که مسائل داخلی ما به خودمان مربوط است و انشالله حل و فصلش میکنیم. همزمان باید این توهم را از سعودیها و مجموعه غرب بزداییم که از طریق مداخله در مسائل داخلی ما میتوانند به نتایج دلخواهشان برسند.
الان در مذاکرات برجام هم همین مشکل را داریم که طرف غربی تصور میکند استفاده از شرایط داخلی ایران برای گرفتن امتیازهای بیشتر مفید است و سعی میکنند با استفاده از فشارها و تحریمها، زمینه را برای دریافت امتیازهای بیشتر فراهم کنند.
کاملا روشن است که سعودیها در حال استفاده از قدرت تخریبی خود هستند و برخلاف اسراییلیها آنقدر درایت ندارند که اقدامات خود را پنهان نگه دارند، اسراییلیها دقیقا متوجه هستند که دخالت آشکارانهشان نتیجه مطلوب نمیدهد. سعودیها از طریق ابزارهای رسانهای که دراختیار دارند، تلاش میکنند اعتراضهای مردمی را در ایران از بستر اعتراضی خارج و به بستر خشونت وارد میکنند. این روش سعودیها اگر ادامه پیدا کند، طبیعی است که ایران هم در واکنش به آن کارتهایی برای بازی دارند.
دیدگاه تان را بنویسید