ساداتیان، دیپلمات پیشین تحلیل کرد:
چرا لحن اروپاییها در مقابل ایران تند شد؟ / عمان یا قطر میتوانند میانجی ایران و غرب باشند؟
سفیر پیشین کشورمان در انگلیس گفت: ناکام ماندن اروپاییها در تحقق اهدافشان در قبال تهران موجب شد تا به این نتیجه برسند که ایران کاملا در مقابل آنها قرار گرفته و در نتیجه لحنشان در قبال کشورمان تند شد.
سیدجلال ساداتیان، دیپلمات پیشین در تحلیل روند روز افزون افزایش تنش در روابط ایران با اروپا و در پاسخ به این سوال که برجام در سالهای اخیر به حلقه اتصالی میان ایران و اروپا تبدیل شده بود و حالا با توقف مذاکرات، بحران اوکراین و تحولات داخلی ایران، آیا تداوم این روند میتواند زمینه را برای شرایطی همچون سال ۱۳۷۶ که شاهد خروج هماهنگ سفرای ۱۳ کشور اروپایی از ایران بودیم، مهیا کنیم، گفت: روابط ما با اروپا در سالهای اخیر بد نبود به ویژه اینکه در دوران ترامپ که آمریکا به سمت اعمال فشار حداکثری پیش رفت و فشاری را نیز به دیگر طرفین برجام اعمال کرد که ضمن خروج از برجام، آنها نیز فشارهایی را بر ایران اعمال کنند اما اروپایی ضمن آنکه همواره با این طلبکاری ایران مواجه بودند که علیرغم تعهدات خود، اقدامی برای کم اثر کردن خروج ایالات متحده انجام ندادند اما در عین حال در مقابل فشارهای رئیسجمهور وقت آمریکا برای فعال کردن مکانیسم ماشه نیز مقاومت داشتند.
به گزارش ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی ساداتیان را در ادامه می خوانید:
*در این دوره نیز تروئیکای اروپایی تصور کرد که اگر کار میانجی گری را میان ایران و آمریکا انجام دهند و این وظیفه را به جای کشورهای سنتی بر عهده بگیرند، در کنار احیای برجام، قادر به تامین منافع خاص خود نیز خواهند بود؛ آنها فکر میکردند در زمان تحقق این امر بتوانند از انرژی ایران استفاده کنند و این هدف در زمان حمله روسیه به اوکراین، تحریم انرژی روسیه و توقف خط لوله گاز نورداستریم ۲ در آستانه بهرهبرداری و افزایش هزینه انرژی به خصوص در آلمان به اوج خود رسید.
*حالا آنها با شرایطی مواجه هستند که نه تنها به این هدف دست نیافتند، بلکه با توقف مذاکرات هستهای، نقطه گریز ایران به کمترین میزان خود رسیده و البته در هدف دور کردن ایران از روسیه نیز ناکام ماندند و حتی موضوع حضور پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین مطرح شد که وزیر خارجه ما نیز تایید کرد که ما پیش از جنگ اوکراین به روسیه پهپاد فروختهایم.
*در نهایت اروپاییها به این نتیجه رسیدند که ایران کاملا در مقابل آنها قرار گرفته و لحنشان تند شد. در این شرایط حتی لحنهای آرامی مانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی و آقای گروسی نیز تند شد و فشارهای این نهاد نیز بر ایران افزایش پیدا کرد و شاهد بودیم که آقای کمالوندی برای کنترل این روند سفری به وین داشتند.
*تحولات داخلی ایران نیز مزید بر علت شده و چندین وزیر امور خارجه اروپایی علیه ایران موضع گرفتند و همه این موارد علیه کشورمان دست در دست هم دادهاند و اگر نتوان این موضوع را جمع و حل و فصل کرد، بعید نیست که آنها با همراهی آمریکا، اگر براساس تصورات قبلی پس از انتخابات میاندورهای، مذاکرات را با ایران از سر نگیرد، وارد فضای فعال کردن مکانیسم ماشه شوند که دیگر شرایط برای ایران از منظرهای مختلف بدتر خواهد شد.
*شاهد تفاوتهای مشخص در رویکرد هر کدام از کشورهای فرانسه، آلمان و انگلیس در قبال ایران هستیم، آیا علاوه بر موارد ذکر شده، اهداف جزئی و انفرادی نیز در این تغییر لحن دنبال میشود،حداقل بنده چنین احساسی ندارم و عوامل ذکر شده برای این رویکرد اروپا در قبال ایران کفایت میکند.
*البته برخی وزرای خارجه خانم در حوزه اسکاندیناوی و وزیر امور خارجه آلمان مباحث مرتبط با زنان را نیز مطرح میکنند که شاید بتوانند مجالس و کابینههای خود را نیز همراه کنند و بعید میدانم تسویه حسابهای شخصی و موضوعات دوجانبه در این مقطع زمانی جایگاهی داشته باشد.
*با این حال باید ببینیم آیا کشورهایی همچون عمان یا قطر که البته درگیر جام جهانی فوتبال است، میتوانند از عمق گرفتن تنش میان ایران و غرب بکاهند؟ یا از سوی دیگر ایران در برخی درخواستهای خود در رابطه با توافق احیای برجام مانند بسته شدن کامل پرونده پادمانی کشورمان تجدیدنظر خواهد کرد یا آن را حل میکند؟
دیدگاه تان را بنویسید