گزارش نیویورک تایمز از هوشمندی دیپلماتیک دهلینو:
چگونه هند از جنگ اوکراین بیشترین بهره را برد؟
هند فشار آمریکا و اروپا در سازمان ملل برای محکوم کردن حمله روسیه را رد کرد، مسکو را به بزرگترین تامینکننده نفت خود تبدیل و ریاکاری غرب را رد کرد.
راجر کوهن، در گزارش ۳۱دسامبر۲۰۲۲ (آخرین روز سال گذشته) در نیویورکتایمز که روزنامه دنیای اقتصاد آن را ترجمه کرد به بررسی دیپلماسی هوشمندانه هند در سالی که گذشت پرداخته و نوشت:
اس. جایشانکار، وزیر امور خارجه هند که در ساختمان دولتی قرمز رنگ و گنبدی نشسته است، نیازی به یادآوری ندارد که چگونه جزر و مد تاریخ نظامهای منسوخ را از بین برده و نظامهای جدیدی به جای آنها برقرار میسازد. او معتقد است که این لحظه دگرگونکننده امروز است.
همانطور که او در مصاحبهای بیان کرد، «نظم جهانی که هنوز بسیار بسیار غربی است» با پیامدهای جنگ در اوکراین به سرعت از بین میرود تا با دنیایی از «همسویی چندگانه» جایگزین شود؛ دنیایی که در آن، این کشورها هستند که «سیاستها، ترجیحات و منافع خاص خود» را انتخاب خواهند کرد. یقینا، این همان کاری است که هند از زمان آغاز جنگ در اوکراین در ۲۴فوریه انجام داده است.
هند فشار آمریکا و اروپا در سازمان ملل برای محکوم کردن حمله روسیه را رد کرد، مسکو را به بزرگترین تامینکننده نفت خود تبدیل کرد و ریاکاری غرب را رد کرد.
جایشانکار گفت: «من هنوز هم دوست دارم دنیایی مبتنی بر قوانین را ببینم. اما وقتی افرادی به نام نظم مبتنی بر قانون شروع به فشار بر شما میکنند تا تسلیم شوید، درباره منافع بسیار عمیق مصالحه کنید، در آن مرحله بیم دارم مخالفت با آن مهم باشد و در صورت لزوم، به مبارزه فراخوانده شویم.»
به عبارت دیگر، هند با داشتن تقریبا ۴/ ۱میلیارد نفر جمعیت، به زودی برای سبقت گرفتن از چین بهعنوان پرجمعیتترین کشور جهان، به نفت ارزان روسیه برای حفظ رشد سالانه ۷درصدی خود و رهایی میلیونها نفر از فقر نیاز دارد. این نیاز غیرقابل مذاکره است. هند تمام نفت روسیه را حریصانه میبلعد.
برای جایشانکار، همانطور که در ژوئن بیان کرد، زمان بر این ذهنیت گذشته است که «مشکلات اروپا مشکلات جهان است، اما مشکلات جهان مشکلات اروپا نیست.»
جنگ اوکراین که خشم اخلاقی را در غرب به خاطر جنایات روسیه برانگیخته است، خشم دیگری را در جاهای دیگر دامن زده است؛ خشمی که بر توزیع اشتباهی و منسوخ جهانی قدرت متمرکز است. از آنجا که تحریمهای غرب علیه روسیه هزینههای انرژی، مواد غذایی و کودهای شیمیایی را افزایش داده و باعث مشکلات اقتصادی حاد در کشورهای فقیرتر شده، دلخوری و رنجش از ایالات متحده و اروپا در آسیا و آفریقا افزایش یافته است. به نظر میرسد رسیدن دامنه نبرد به خاک اروپا برای دیگران امری دور از دسترس است؛ اما هزینههای اقتصادی آن فوری و قابل لمس است.
جایشانکار گفت: «از فوریه، اروپا شش برابر بیشتر از هند انرژی فسیلی از روسیه وارد کرده است؛ بنابراین اگر جامعهای با سرانه ۶۰هزار دلار احساس کند که باید از خود مراقبت کند (و من این را به عنوان امری مشروع میپذیرم)، آنها نباید انتظار داشته باشند که جامعهای با سرانه ۲هزار دلار ضربه بخورد.»
در اینجا، نخستوزیر نارندرا مودی وارد میشود که با قاطعیتی عجیب به دنبال منافع کشورش میرود، هر گونه احساس حقارت را کنار میگذارد و همسویی تمام و کمال با غرب را رد میکند. اما کدام هندوستان در صحنه جهانی قرن بیستویکم پیشروی خواهد کرد و تاثیر آن چگونه احساس خواهد شد؟ این کشور در یک دوراهی قرار دارد که بین دو رویکرد قرار گرفته است: تکثر پر جنب و جوش دموکراسیاش از زمان استقلال در سال۱۹۴۷ و چرخش به سوی غیرلیبرالیسم در زمان مودی.
«رنسانس هندو»ی مودی برخی از ارکان اصلی دموکراسی هند را تهدید کرده است: رفتار برابر با همه شهروندان، حق مخالفت، استقلال دادگاهها و رسانهها. دموکراسی و منازعه همچنان داغ است- حزب ملیگرای هندوی بهاراتیا جاناتای مودی در انتخابات شهرداری دهلی در این ماه شکست خورد- و محبوبیت نخستوزیر همچنان قوی است. برای بسیاری، هند آنقدر وسیع و آنقدر متنوع است که نمیتواند تسلیم برخی دیکتههای ملیگرای واحد شود.
نظم پسا جنگ جایی برای هند در جدول بالا نداشت. اما اکنون، در لحظهای که حمله نظامی روسیه در زمان ولادیمیر پوتین، تصویر واضحی از این مساله ارائه میدهد که چگونه دنیای قدرتمندان و رقابت امپریالیستی به نظر خواهد رسید؛ اما هند ممکن است این قدرت را داشته باشد که تعادل را به سمت نظمی که تحت سلطه کثرتگرایی دموکراتیک یا تحت سلطه رهبران سرکوبگر است، متمایل کند. باید دید که شکل ناسیونالیسم مودی به کدام سمت خواهد رفت. رویکرد او به بسیاری از هندیها غرور جدیدی بخشیده و جایگاه بینالمللی این کشور را تقویت کرده؛ هرچند کثرتگرایی و امنیت کشور را تضعیف کرده است.
اولین نخستوزیر هند، جواهر لعل نهرو که خود از طریق آموزش و پرورش، آمیختهای از شرق و غرب بود، این کشور را بهعنوان «لوحی باستانی که لایه به لایه فکر و خیال روی آن نوشته شده بود» توصیف کرد؛ بدون اینکه هیچ یک از آن لایهها محو شود.
او متقاعد شده بود که یک هند سکولار باید تمام تنوعی را که تهاجمهای مکرر به ارث گذاشته بود، در خود جای دهد. حداقل، این به معنای آشتی با اقلیت بزرگ مسلمان کشور بود که اکنون حدود ۲۰۰میلیون نفر تخمین زده میشوند. اما امروزه، نهرو عموما توسط حزب ملیگرای هندوی مودی مورد تحقیر قرار میگیرد. هیچ مسلمانی در کابینه مودی وجود ندارد. حملات اوباش هندو به مسلمانان با سکوت نخستوزیر روبهرو شده است.
«آرونداتی روی»، رماننویس تحسینشده هندی گفت: «نفرت در سطحی کاملا وحشتناک به جامعه نفوذ کرده است.» ممکن است اینطور باشد؛ اما در حال حاضر، به نظر میرسد هند مودی پر از اعتماد به نفس است. جنگ اوکراین (که اثرات همهگیری کووید را تشدید میکند) به صعود این کشور دامن زده است.
آنها با هم شرکتها را تحت فشار قرار دادند تا با تنوع بخشیدن به هندِ باز و دور شدن از دولت نظارتی چین، زنجیرههای تامین جهانی را کمخطرتر کنند. آنها آشفتگیهای اقتصادی جهانی را که هند به واسطه بازار بزرگ داخلی خود نسبتا از آن جدا شده است، تشدید کردهاند.
دیدگاه تان را بنویسید