گزارش اعتماد از انگیزههای دولت ترکیه در تمایل به عادیسازی رابطه با سوریه:
آشتی مصلحتی دو رئیسجمهور
هرگونه گشایش در رابطه آنکارا و دمشق به سرعت به تهدیدی برای حضور ایالات متحده در سوریه تبدیل نخواهد شد، اما نزدیکی اردوغان و اسد میتواند به تقویت نقش ولادیمیر پوتین در صحنه سوریه منتهی شود. افزایش تنش بین ایالات متحده و روسیه، میتواند اهداف بلندمدت امریکا از جمله مقابله با داعش و تضعیف محور تهران- دمشق را با پیچیدگیهای بیشتر روبهرو کند.
رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه سال سختی پیشرو دارد. انتخابات سراسری در این کشور روز 18 ژوئن (28 خرداد 1402) برگزار خواهد شد. سلطه دودههای رجبطیباردوغان بر کرسی قدرت با آزمونی سخت روبهرو است و همین نگرانی، رییسجمهور ترکیه را وادار به چرخشهایی در سیاست خارجی کرده که مهمترین آنها ابراز تمایل بیسابقه برای کاستن از تنش در رابطه با دمشق است. سایت تحلیلی responsiblestatecraft به بررسی تفصیلی انگیزههای اردوغان از نزدیک شدن به سوریه و فرصتها و چالشهای این رویکرد برای دولت سوریه، روسیه و ایالات متحده پرداخته که ترجمه آن در روزنامه اعتماد منتشر شده است:
بهرغم تهدیدهای مکرر ترکیه مبنی بر اینکه به زودی یک حمله زمینی نظامی جدید در شمال سوریه انجام خواهد داد، هنوز چنین عملیاتی محقق نشده است. این توقف عمدتا به دلیل تاخیر روسیه در چراغ سبز نشان دادن به این عملیات است که ترجیح داد منتظر بماند تا سطح پیشرفت در روابط دوجانبه ترکیه و سوریه مشخص شود. بر همین اساس، دولت ترکیه اشتیاق بیشتری برای تعامل با رژیم بشار اسد، رییسجمهور سوریه از خود نشان میدهد که این رویکرد تازه به منافع کردهای سوریه آسیب میرساند.
به گزارش روزنامه اعتماد، رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه پس از خوش و بش گرم با عبدالفتاح السیسی، رییسجمهور مصر در حاشیه جام جهانی 2022 قطر، به منتقدان رویکرد آنکارا در قبال دمشق که اتفاقا همحزبی او هم هستند، پاسخ داد و گفت: «همانطور که رابطه با مصر در مسیر درستی قرار گرفته، ممکن است اوضاع در رابطه ما با سوریه نیز به زودی متفاوت شود. در عالم سیاست جایی برای عداوت دایمی و تصمیمگیری براساس احساسات وجود ندارد.»
تلاشهای آنکارا برای آشتی با دمشق آغاز مرحله جدیدی در سیاست دهساله ترکیه در قبال سوریه است. اگرچه دولت ترکیه مدتهاست که درخواستهای خود برای تغییر رژیم در سوریه را به حالت تعلیق درآورده اما روابط آنکارا و دمشق همچنان تحت سلطه جنگ نیابتی و بیاعتمادی عمیق است. بنابراین انتظار اینکه دو طرف به سرعت گذشته را دفن کنند، واقعبینانه نیست. با این وجود، درخواستهای مکرر رییسجمهور ترکیه برای باز کردن کانالهای دوجانبه ارتباطی نشان از تغییر سیاست در محاسبات آنکارا دارد.
اردوغان که بسیاری او را استاد چرخشهای سریع در حوزه سیاست خارجی ترکیه میدانند در حال سرمایهگذاری روی گفتمان عادیسازی رابطه با بازیگران منطقهای و فرامنطقه است به این امید که شاید چنین سیاستی برای او در انتخابات ریاستجمهوری پیشرو در ژوئن ۲۰۲۳ دستاوردهایی به همراه داشته باشد.
رجب طیب اردوغان فعلا بر اراده دولتش برای عادیسازی رابطه با سوریه مانور میدهد تا به رایدهندگان ثابت کند که به زودی میلیونها پناهجوی سوری ساکن ترکیه به کشور خود بازخواهند گشت. فایده این حرکت پوپولیستی حتی اگر به بازگرداندن سریع پناهجویان هم منتهی نشود، این است که اردوغان از خود تصویر رهبری مقتدر میسازد.
اسد شکاک، اردوغان فرصتطلب
این مرحله جدید از سیاست ترکیه نتیجه طبیعی تغییرات استراتژیک قبلی در پرونده جنگ داخلی سوریه است. از زمان آغاز دخالت روسیه در جنگ داخلی سوریه در سال 2015، ترکیه جداییطلبهای کرد را به عنوان تهدید اصلی شناسایی و گروههای نیابتی خود را برای جنگ با کردهای سوریه اعزام کرده است. پس از بازپسگیری شهر حلب توسط دولت بشار اسد، گروههای شورشی چارهای جز اتکا به دولت ترکیه نداشتند. برخی گروهها با دریافت کمکهای مالی مستقیم از ترکیه نمایندگان مشخص و شناسنامهدار سیاستهای ترکیه در سوریه بودند، اما برخی دیگر در استان ادلب در شمال غربی، از حمایت غیرمستقیم آنکارا بهره برده و به همان میزان هم فعالیت کردند.
ترکیه انتظار دارد که به منظور تسریع خروج نیروهای امریکایی از شمال شرق سوریه و محدود کردن خودمختاری کردها از دولت سوریه کمک بگیرد. با این حال، دولت بشار اسد همچنان نسبت به اهداف دولت ترکیه مشکوک است. تا زمانی که آنکارا هیچ پیشنهاد مشخص و نقشه راه شفافی درباره تغییر سیاست چندساله خود درباره سوریه ارایه نکند، دیدار اردوغان و اسد، تنها موضع ترکیه را در اشغال نظامی پایدار ترکیه در شمال سوریه مشروعیت میبخشد. به دلیل همین نگرانیهاست که دمشق عقبنشینی نظامی ترکیه را پیششرط احیای روابط دیپلماتیک قرار داده، اما بعید است آنکارا این الزام را بپذیرد. بشار اسد همچنین میداند که کمپین انتخاباتی اردوغان در سال نو میلادی نقش مهمی در تصمیمهای اخیر سیاست خارجی او داشته و شاید اتکا به این تصمیمها چندان صحیح نباشد.
با در نظر گرفتن تمام این ملاحظهها، دمشق قصد دارد در ازای این کمک انتخاباتی به اردوغان، مابهازای قابلتوجهی هم از ترکیه دریافت کند. امتناع ترکیه از امتیازدهی، عدم جدیت اردوغان در مذاکره با دمشق را به تصویر میکشد و دمشق هم به این نتیجه میرسد که نباید برای کمک به پیروزی اردوغان در انتخابات عجله کند.
در فضای بدبینی بشار اسد به نیت اردوغان و بیمیلی دولت ترکیه به امتیاز دادن به دمشق، روسیه به کلید حلوفصل بنبست تبدیل میشود. چنین نقشی به خوبی با ولادیمیر پوتین، رییسجمهور روسیه سازگار است، زیرا او به دنبال حفظ موقعیت خود به عنوان داور اصلی در صحنه سوریه است. رجب طیب اردوغان اخیرا اعلام کرد که آنکارا در حال هماهنگی با مسکو برای تشکیل یک نشست سهجانبه با دمشق است. بر اساس این برنامه، وزرای خارجه و دفاع سه کشور گرد هم میآیند تا درباره موضوعات مورد اختلاف بحث کنند و پس از آن، شاید فضا برای دیدار روسای جمهور سه کشور مساعد باشد.
برای دمشق، موقعیت قدرتمند ترکیه در برابر روسیه پس از جنگ اوکراین یک مشکل بزرگ است. آنکارا اکنون انگیزهای برای خروج نیروهایش از مناطق تحت کنترل خود در سوریه ندارد. در سال 2020، زمانی که ترکیه پیشروی ارتش سوریه را به سمت مناطق تحت اختیار شورشیها در ادلب متوقف کرد، روسیه در کشتن سربازان ترکیه با یک بمباران سریع تردید نکرد.
امروز شرایط با دو سال قبل فرق کرده و مسکو تحت فشار تحریمهای بینالمللی با فشار مالی شدید مواجه است و آنکارا را شریکی کلیدی برای غلبه بر این محاصره و شاید هم دور زدن تحریمها میداند. در چنین شرایطی، دولت ترکیه احساس میکند که در مذاکره با بشار اسد که خود بهشدت به روسیه وابسته است، دست بالا را دارد. فشار فعلی مسکو برای مذاکرات آنکارا و دمشق به جای تشدید پیشروی نظامی ترکیه نشان میدهد که روسیه خواهان رویارویی با ترکیه بر سر سوریه نیست.
در چنین شرایطی به نظر میرسد که دمشق شاهد استفاده ولادیمیر پوتین از ادلب برای تحت فشار قرار دادن ترکیه برای گرفتن امتیاز باشد. مسکو از رای شورای امنیت سازمان ملل متحد در مورد کریدور کمکهای بشردوستانه مهم به ادلب استفاده کرده است. گذرگاه مرزی بابالحوا بین ترکیه و سوریه راه نجاتی برای میلیونها پناهنده در ادلب است و در صورت تمدید نشدن ماموریت سازمان ملل قبل از پایان آن در اواسط ژانویه، یک فاجعه انسانی قریبالوقوع است.
یک بحران پناهجویان دیگر آخرین چیزی است که آنکارا به آن نیاز دارد. روسیه با اشاره به حضور شبهنظامیان سوری «هیات تحریر الشام» که کنترل ادلب را در دست دارند، ادعا میکند «تروریستها» از این کریدور کمکرسانی، سود میبرند و پیشنهاد کرده که تمام کمکهای بشردوستانه از طریق دمشق ارسال شود. پیشنهادی که دستاوردهای بسیاری برای دولت بشار اسد خواهد داشت و در نتیجه آن دولت بشار اسد میتواند بر جمعیت ادلب اعمال فشار کند. در شرایطی که این نقشه روسیه به خوبی پیش نرود دولت بشار اسد که در موقعیتی مطلوب قرار ندارد با شک و تردید به ارزش توسعه روابط دوجانبه با آنکارا نگاه خواهد کرد و شاید تنها مزیت تن دادن به چنین معاملهای جلوگیری از دستاوردهای ارضی بیشتر توسط نیروهای مسلح ترکیه باشد.
شاید اینجا بازخوانی تحولاتی که در سال 2019 رخ داد، تصویر واضحتری به ما بدهد: حمله برونمرزی ترکیه با نام رمز عملیات چشمه صلح، وضعیت شهرهای کوبانی و منبج را - که هر دو توسط نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) اداره میشوند – تهدید کرد. دمشق ترکیه و نیروهای دموکراتیک سوریه را به اشغال غیرقانونی و جداییطلبی متهم کرد. نیروهای دموکراتیک سوریه که هیچ کمک فوری از دولت وقت ایالات متحده دریافت نکردند، چارهای جز دستیابی به توافق با دمشق نداشتند. در نتیجه ارتش سوریه وارد کوبانی و منبج شد و نیروهای سوری و روسیه گشتزنی نظامی مشترک خود را در مناطق مرزی آغاز کردند.
ترکیه در چند هفته گذشته بار دیگر تهدید به حمله به کوبانی و منبج کرده است. بمبگذاری نوامبر 2022 در میدان تقسیم شهر استانبول که شش کشته و دهها زخمی بر جای گذاشت به بهانهای برای حملات هوایی اخیر ترکیه به سوریه تبدیل شد. البته این مسائل هیچ کدام جدید نیستند، زیرا مقامات ترکیه در چند سال گذشته بهطور مداوم تهدید به حمله به نقاط مختلف سوریه کردهاند.
ولادیمیر پوتین از اردوغان و اسد میخواهد که یک نقشه راه تهیه کنند. اگر عادیسازی روابط دیپلماتیک دمشق و آنکارا امروز اتفاق بیفتد، این احتمال وجود دارد که ترکیه اقدامات نظامی خود را متوقف کند. با چه انگیزهای؟ اردوغان میتواند به راحتی ادعا کند که به پیروزی در یکی از مهمترین موضوعات این روزها دست یافته است: شاید دست دادن اردوغان با اسد همه را به این باور برساند که کنترل بخشهایی از خاک سوریه توسط ترکیه در آینده قابل پیش بینی به رسمیت شناخته شده است.
در مرحله بعد ترکیه ممکن است با قرار دادن آوارگان سوری در مناطقی که امنیت آن توسط ترکیه و روسیه تضمین شده، اقدام به بازگرداندن آوارگان سوری به کشورشان کند و در نتیجه منطقهای خودگردان را در جمهوری عربی سوریه ایجاد کند.
آنکارا پیش از این نیز با ساخت دهها هزار خانه در شمال غرب سوریه و برنامهریزی برای رسیدن به هدف خود برای تامین سرپناه برای یک میلیون پناهنده، گامهایی را برای تحقق این بازگشت به اصطلاح «داوطلبانه» برداشته است. به گفته دولت ترکیه، مناطق مسکونی که این کشور در سوریه میسازد دارای مدارس، بیمارستانها و مراکز خرید خواهند بود.
البته ناگفته نماند که اخراج عمدتا بیسر و صدای پناهجویان سوری توسط مقامات ترکیه در حال حاضر در جریان است. دیدبان حقوق بشر، اخراج دستهجمعی پناهجویان سوری را که مجبور به امضای فرمهایی برای موافقت با بازگرداندن ظاهرا «داوطلبانه» خود شدهاند، مستند کرده است. اخراج پناهجویان، پرداخت بودجه مشخص شده اتحادیه اروپا برای ترکیه را در معرض قطع شدن قرار میدهد زیرا آنکارا طبق قوانین بینالمللی موظف است از بازگشت هر فرد به جایی که ممکن است با خطر آزار و اذیت یا بدرفتاری مواجه شود، جلوگیری کند. اما اگر برنامه اردوغان برای اعلام مناطق تحت کنترل ترکیه به عنوان مناطق امن از طریق مذاکره با دولت اسد به خوبی پیش برود، اینگونه اخراجها یا بازگشتهای به اصطلاح «داوطلبانه» در اسناد قانونی به بازگشت به مناطق امن تعبیر خواهد شد و تنها در این صورت است که دولت ترکیه میتواند به هدف خود برای اخراج بیحاشیه یک میلیون پناهجو به سوریه برسد.
علاوه بر این، مناطق امن پیشنهادی ترکیه در داخل سوریه نیز به عنوان مناطق حائل برای ترکیه در برابر گروههای کرد عمل خواهد کرد. اگر دولت اسد بخواهد در آینده از کردهای سوریه علیه آنکارا استفاده کند، ترکیه احتمالا در پاسخ از دوستی خود با مخالفان سوری استفاده خواهد کرد.
اجماع آنکارا و دمشق: نابود کردن امید کردها در سوریه
خروج احتمالی نیروهای امریکایی از سوریه یک هدف مشترک است که ممکن است آنکارا و دمشق را در دراز مدت به یکدیگر نزدیک کند. عقبنشینی امریکا احتمالا باعث شکست تلاش کردهای سوریه برای دستیابی به کشور مستقل میشود. از بین بردن خودمختاری کردها یک اولویت استراتژیک برای ترکیه و یک نتیجه مطلوب برای دمشق است.
ترکیه در حال حاضر سرسختانه تلاش میکند زندگی در مناطق تحت کنترل نیروهای سوریه دموکراتیک را هر روز غیرقابل تحملتر از دیروز کند و البته همزمان برای روز پس از خروج نیروهای امریکایی از خاک سوریه به عنوان بخشی از پازل از قبل طراحیشده برنامهریزی میکند. برای مثال، آخرین حملات هوایی ترکیه به مرگ غیرنظامیان و تخریب زیرساختهای حیاتی و چاههای نفت منتهی شد.
در سکوت دمشق در قبال حملات هوایی ترکیه به خاک این کشور نکتههای بسیاری نهفته است. رییس کمیسیون امور خارجی پارلمان سوریه، بهرغم اذعان به اینکه غیرنظامیان و سربازان سوری نیز در میان قربانیان هستند، حملات ترکیه را «پیامی برای شبهنظامیان کرد جداییطلب» توصیف کرد. او افزود که همه کردهای سوریه را نمیتوان به خیانت متهم کرد و البته همه میدانند که منظور او یگانهای مدافع خلق بود. حملات ترکیه از حیث تسلیم کردن کردها در برابر بشار اسد کمکی به دمشق هم خواهد بود. اگر ایالات متحده واقعا در مقطعی از سوریه عقبنشینی کند، یک موضوع حیاتی ممکن است همچنان باعث جدایی آنکارا و دمشق شود: چه اتفاقی برای اعضای گروه موسوم به دولت اسلامی (داعش) و خانوادههای آنها که در کمپ الهول بازداشت هستند، رخ میدهد؟ گفته میشود که حداقل 53000 نفر در این کمپ نگهداری میشوند و مشخص نیست که آیا دولت اسد یا روسیه میتوانند با موفقیت مدیریت کمپ را به دست بگیرند. بسیاری از جنگجویان داعش در این اردوگاهها ممکن است تمایل به انتقام گرفتن از کردهای سوریه داشته باشند لذا ترکیه و نیروهای نیابتی سوری آن میتوانند به آنها به چشم متحدان بالقوه که شاید روزی به کار بیایند، نگاه کنند. بنابراین حتی اگر دمشق با آنکارا با در نظر گرفتن هدف مشترک عقبنشینی نیروهای امریکایی هم همکاری کند، حفظ چنین همکاری در دوره جدید پساامریکایی در سوریه بسیار دشوار خواهد بود.
سکوت واشنگتن
پاسخ ایالات متحده به حملات هوایی ترکیه به شمال سوریه نسبتا نرم بود و همین مساله تردیدهای جدی در میان کردهای سوریه در مورد آینده مشارکت با واشنگتن ایجاد کرد. اگرچه مقامات امریکایی «مخالفت شدید» خود را با عملیات نظامی ترکیه در سوریه تکرار کردهاند اما واکنش کلی دولت بایدن تا حد زیادی آرام بود. در ماه نوامبر 2022، در اقدامی که یادآور عملیات سال 2019 ترکیه در شمال سوریه بود، ترکیه بار دیگر حمله هوایی به مکانهای نزدیک به محل استقرار نیروهای امریکایی انجام داد که این مساله به خطرانداختن جان سربازان امریکایی تعبیر شد. اما برخلاف دولت ترامپ که در پاسخ به این اقدام تحریمهایی را علیه مقامات ترکیه وضع کرد، کاخ سفید تحت ریاست جو بایدن راه دیگری را انتخاب کرد. این سکوت واشنگتن در برابر حملات ترکیه شاید به دلیل اهمیت همکاری با آنکارا به دلیل جنگ اوکراین باشد. شاید هم واشنگتن تصور کرده که مقامات ترکیه به دنبال فرصتی برای جنگ لفظی با مقامات امریکایی هستند و بنابراین ترجیح دادند در زمین اردوغان که به دنبال ژستهای ضد امریکایی پوپولیستی در فصل انتخابات است، بازی نکنند. اقدامات تحریکآمیز ترکیه کاملا قابل پیشبینی بود: مقامات ترکیه ایالات متحده را مسوول بمبگذاری در میدان تقسیم معرفی کرده و تسلیت کاخ سفید را رد کردند. وزیر کشور ترکیه با تکرار این ادعا که حزب کارگران کردستان (پکک) تابع سازمانهای اطلاعاتی امریکاست در سخنانی تند و تیز گفت که ابراز همدردی ایالات متحده مانند حضور قاتل در صحنه جنایت است.
هرگونه گشایش در رابطه آنکارا و دمشق به سرعت به تهدیدی برای حضور ایالات متحده در سوریه تبدیل نخواهد شد، اما نزدیکی اردوغان و اسد میتواند به تقویت نقش ولادیمیر پوتین در صحنه سوریه منتهی شود. افزایش تنش بین ایالات متحده و روسیه، میتواند اهداف بلندمدت امریکا از جمله مقابله با داعش و تضعیف محور تهران- دمشق را با پیچیدگیهای بیشتر روبهرو کند.
دیدگاه تان را بنویسید