اندیشکده شورای آتلانتیک شبه کودتا در امریکا و برزیل را بررسی کرد:
شورش به کمک تلگرام، فیسبوک و واتسآپ
برگزارکنندگان برای جلوگیری از شناسایی ازسوی مقامات، از یک تغییر ساده از حرف «و» به «م» و تبدیل داسلوا به داسلما استفاده کردند تا سلوا به معنای «جنگل»، تبدیل به سلما به معنای پارتی در جنگل شود.
اندیشکده شورای آتلانتیک در یادداشتی که روزنامه هم میهن آن را ترجمه کرده، نوشت: بلافاصله پس از هجوم خشونتآمیز به ساختمان کنگره، دادگاه عالی و کاخ ریاستجمهوری در برزیل، مقایسه این حادثه با رویدادهای بدنام 6 ژانویه 2021 در ایالاتمتحده انجام شد. هم دونالد ترامپ، هم ژائیر بولسونارو یک پایگاه سیاسی پرشور داشتند که از وضعیت بهوجود آمده ناراضی بودند؛ آنها شامل انجیلیهای مسیحی، عاشقان اسلحه و طبقه فقیر میشد. هر دوگروه طرفداران ترامپ و بولسونارو، بدبینانه و بدون ارائه مدرک، در پیروزیهای انتخاباتی جانشینان خود تردید میکنند.
اما این فهرست شباهتها، فراتر از سیاستصِرف است. حمله به دموکراسی در برزیل دقیقا با همان تکنولوژیهایی تقویت و هماهنگ شده که معترضان در ایالاتمتحده در 6 ژانویه استفاده کردند. در برزیل، موتورهای اصلی تولید اطلاعات نادرست و برنامهریزی برای شورش، اپلیکیشنهای تلگرام، فیسبوک و واتسآپ بودند، اگرچه برخی از تلاشها برای انکار انتخابات نیز در توئیتر صورت میگرفت.
زمانی که بولسونارو برای اولینبار در سال 2018 انتخاب شد، این پلتفرمها از پیش از آن، رسانههایی برای ترویج اطلاعات نادرست، تئوری توطئه و ایجاد ترس بودند. اما در پیش از خشونت 8ژانویه در برزیل، این پلتفرمها به ابزاری تبدیل شدند که «بولسوناروییها» ازطریق آنها افراد را برای یک حمله گردهم آوردند و حامیان خود را برای آمدن به برازیلیا بسیج کردند، با تبلیغاتی نظیر فراهم بودن اتوبوس و حتی غذای رایگان برای راهپیمایان و با استفاده از هشتگ فستا داسلما.
برگزارکنندگان برای جلوگیری از شناسایی ازسوی مقامات، از یک تغییر ساده از حرف «و» به «م» و تبدیل داسلوا به داسلما استفاده کردند تا سلوا به معنای «جنگل»، تبدیل به سلما به معنای پارتی در جنگل شود. کسانی که آن را میدانستند، معنیاش را درمییافتند.
افراطگرایی در پلتفرمهای جریان اصلی، توانمندسازی نامحدودی پیدا کرده است و شبکهای که بیشازپیش تکنولوژیهای جایگزین را گسترش داده، چنین صداهایی را در برابر چالشها مقاوم کرده است. پلتفرمهایی مانند Gettr، Gab و تلگرام به پلتفرمهایی برای شبکههای افراطی تبدیل شدهاند. تلگرام بهدلیل نقشی که در هجوم به کنگره در برازیلیا ایفا کرد، مورد بررسی جدی قرار گرفته است
اما هر پلتفرمی که میلیونها کاربر داشته باشد هم میتوانست به نتایج مشابهی دست یابد. در برزیل، الکساندر دو مورائس، قاضی دیوانعالی که رئیس دادگاه انتخابات است، تلاش کرد تا رسانههای اجتماعی را سرکوب کند و فعالیت کاربران را بهدلیل انتشار اطلاعات نادرست ممنوع کرد. اقدامی که باعث شکایت حامیان بولسونارو از این سانسور شد.
پس از انتخابات، مورائس برای تنظیم رسانههای اجتماعی از اختیارات قضایی بیشتری برخوردار بوده- اما با توجه به اینکه او در اجرای عدالت فقط یک نفر است و باتوجه به پیگیری تهاجمی طرفداران بولسونارو که پیامهای تحریکآمیزی را منتشر میکنند، بیطرفی او درحالحاضر به چالش کشیده شده است.
یک فرد برای اجرای عدالت بهتنهایی، فقط وضعیت بیثبات را شعلهور میکند. تنظیم موثر رسانههای اجتماعی، مستلزم یک نهاد مستقل است که دارای حمایت چندحزبی باشد و تحت قوانین و اختیارات کاملا تعریفشدهای عمل کند.
این مهم است که رژیمهای نظارتی مسئولیت اجتماعی، پلتفرمهای دیجیتال را در اولویت کار خود قرار میدهند و در عین حال تاکید میکنند که فناوری را میتوان با در نظر گرفتن موارد بسیار بیشتری طراحی کرد. بهتر است در یک حوزه عمومی دیجیتالی سرمایهگذاری کنید که اهمیت منحصربهفرد حوزه دیجیتالی را بهعنوان بخشی از زیرساخت دموکراتیک بهدرستی تشخیص دهد.
انجام این کار میتواند سنگری موثر در برابر سیاستی باشد که ریشه در تفرقه و دگرگونی واقعیتها و سوءظنی دارد که آن را حفظ میکند. زیرا بدون وجود عموم مردمِ سالم، آنچه در واشنگتن دیسی و برازیلیا اتفاق افتاد، بدونشک دوباره تکرار خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید