کد خبر: 592544
|
۱۴۰۱/۱۱/۰۱ ۱۰:۴۵:۱۲
| |

ابوالقاسم دلفی؛ سفیر پیشین ایران در فرانسه در اعتماد نوشت:

تهدید نظامی اروپا از سوی ایران نامعقول است

متاسفانه مرجعی در کشور وجود ندارد که تذکر بدهد و واکنش‌ها را کنترل کند و تاکید کند که مسوولیت حوزه سیاست خارجی با وزارت خارجه و رییس‌جمهور است و بقیه باید تابع آنها باشند.

تهدید نظامی اروپا از سوی ایران نامعقول است
کد خبر: 592544
|
۱۴۰۱/۱۱/۰۱ ۱۰:۴۵:۱۲

ابوالقاسم  دلفی؛ سفیر پیشین ایران در فرانسه در یادداشتی برای روزنامه اعتماد نوشت: پارلمان اروپا، به لحاظ کارکرد تعریف شده در ساختار سیاسی اتحادیه اروپا، درخصوص مسائل سیاسی و مواضع سیاسی کشورهای عضو، نقشی ندارد. آنچه که این نهاد در حوزه سیاسی انجام می‌دهد، عمدتا در بخش تبلیغاتی و فشار سیاسی است. آنچه که روز پنجشنبه در پارلمان اروپا مصوب شد، این بود که پارلمان از کشورهای اروپایی خواسته که سپاه پاسداران را در فهرست گروه‌های تروریستی قرار دهد. این اقدام پارلمان اروپا، یک اقدام بی‌ربط و بی‌معنی محسوب می‌شود. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یک نهاد نظامی رسمی ایران است و هیچ کشوری نمی‌تواند ادعا کند به خاطر اختلاف‌نظرهایی که داریم یک نهاد رسمی کشور شما را گروه تروریستی تلقی می‌کنیم.

پارلمان اروپا، علی‌رغم اینکه این اقدام به لحاظ حقوق بین‌الملل هیچ پایه و اساسی ندارد، تصمیم گرفت که به این مصوبه رای بدهد. اما همان‌گونه که گفته‌ شده است، این قطعنامه الزام‌آور نیست و اساسا تصمیم‌گیری نهایی در این خصوص در حوزه اختیارات پارلمان اروپا نیست. قبل از پارلمان اروپا هم پارلمان بریتانیا چنین تصمیمی را اتخاذ کرده‌ بود. حتی وقتی پارلمان بریتانیا از دولت این کشور خواست که سپاه را در فهرست تروریستی قرار دهد، دولت بریتانیا چنین کاری نکرد. ارزش‌گذاری اقدام پارلمان اروپا به لحاظ حقوقی و سیاسی باید برای چارچوب نگاه ما به یک وضعیت بین‌المللی مهم باشد.

واکنش‌های نامتوازن در ایران

باید با این اقدام در حد ظرفیت خودش برخورد کرد. اینکه از راس تا ذیل کشور شروع کرده‌اند به بیانیه دادن و اظهارات تهدیدآمیز و واکنش‌های تند، جز اینکه فضا را برای تشدید فضا آماده کنند، چیزی نصیب ما نخواهد کرد. وقتی هنوز اتفاقی نیفتاده است، بگوییم ما می‌زنیم و نیروی‌های نظامی اروپا را در منطقه هدف تشخیص می‌دهیم و امثال این اظهارات، مواضع نامعقول و نامأنوس با سیاست خارجی است.

اگر بخواهیم ریشه‌یابی کنیم که چنین اقدام‌هایی از کجا ریشه می‌گیرد، باید توجه کنیم که مجلس ما نیز در بسیاری از مواضع سیاست خارجی و بین‌المللی وارد شده است. مهم‌ترین اقدام‌ها از این دست قانونی بود که نیمه دوم سال ۱۳۹۹ درخصوص برنامه هسته‌ای تصویب شد و شرط و شروطی برای مذاکرات هسته‌ای گذاشت و دولت را موظف به اجرای آن کرد. قدرت و ضمانت اجرای مصوبات مجلس شورای اسلامی اساسا با قدرت پارلمان اروپا قابل قیاس نیست. مجلس ما هم چنین دخالت‌ها و چنین واکنش‌هایی در سیاست خارجی دارد که در برخی مواقع برای دستگاه دیپلماسی کشور مشکل‌ساز هم شده است.

واکنش‌هایی که این روزها در داخل کشور در مقابل مصوبه پارلمان اروپا می‌شنویم، اساسا هیچ توازنی با اصل موضوع ندارد و نشان می‌دهد که چقدر ما نسبت به این مساله حساس هستیم. در واقع ما خودمان با صراحت به آنها می‌گوییم که طرف مقابل روی حساس‌ترین مسائل ما دست گذاشته‌. در واقع واکنش‌های ما طرف مقابل را مجاب می‌کند که از این طریق می‌تواند باعث تحریک مقام‌های ما شود و با ایجاد حساسیت‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی ما را وادار کنند که اقدام‌های نسنجیده انجام دهیم.

عقبه مشکلات ایران و اروپا

اما باید انگیزه‌ها و عقبه‌های این اقدام را بررسی کنیم و ببینیم که چرا وضعیت روابط پارلمان اروپا و ایران به اینجا رسیده است. به سالگرد تجاوز نظامی روسیه به اوکراین، به عنوان یکی از مهم‌ترین اقداماتی که امنیت اروپا را بعد از جنگ جهانی دوم و جنگ بالکان به خطر انداخت، نزدیک می‌شویم. علاوه بر اینکه یک کشور مستقل اروپایی مورد تهاجم نظامی واقع شده است، بخش عظیمی از جمعیت این کشور به سمت کشورهای دیگر اروپایی کوچ کرده‌اند که مشکلات عظیمی را برای کشورهای اروپایی، از مشکلات اقتصادی، اجتماعی گرفته تا مشکلات امنیتی ایجاد کرده است. علاوه بر این، بحران انرژی است که اروپایی‌ها به دلیل وابستگی به انرژی روسیه دچار مشکلات متعدد شده‌اند. مهم‌تر از این بحران مواد غذایی در جهان است، چراکه اوکراین و روسیه کشورهای اصلی تولیدکننده غلات در دنیا هستند که جنگ میان دو کشور، جهان را در آستانه بحران مواد غذایی قرار داده است. جنگ اوکراین، مشکلات متعددی برای اروپا ایجاد کرده است که در راس آنها مشکلات امنیتی قرار دارد.

مشکلی که برای ایران به وجود آمده است، این است که اوکراین، امریکا و اروپا ادعا می‌کنند که جمهوری اسلامی ایران در این جنگ به نفع روسیه مداخله کرده است. اینکه این ادعا تا چه اندازه صحت دارد، بحث جدایی است، اما واقعیت این است که ما از نظر اروپا یک کشور حامی متجاوز علیه امنیت اروپا قلمداد شده‌ایم. به همین دلیل است که می‌بینیم در طول یک سال گذشته به تدریج مواضع اروپا در قبال ما تندتر شده است. من متخصص نظامی نیستم و نمی‌دانم واقعا اینکه ما تعدادی پهپاد به روسیه داده ‌باشیم، کشوری که یکی از بزرگ‌ترین دارندگان سلاح‌های کشتار جمعی در جهان است تا چه اندازه در جنگ اوکراین تاثیرگذار بود؛ ولی اوکراینی‌ها و اروپایی‌ها می‌گویند که این سلاح توانسته است بسیاری از معادلات جنگ را به‌هم بزند، بنابراین آنها مدعی هستند که ما در این جنگ تاثیرگذار هستیم.

علاوه بر این نباید فراموش کنیم که طی این دوره، اروپا به دفعات ابراز تمایل کرده و سراغ ما آمده است که با ما در مورد مسائلی که می‌توانیم با هم همکاری کنیم، به ویژه بحث انرژی گفت‌وگو کنیم. اما اروپایی‌ها در این مسیر هم به در بسته خورده‌اند و برگشته‌اند. مجموعه این مسائل، عواملی هستند که روابط اروپا را با ما به ‌شدت دچار بحران کرده است. توجه کنید که سال ۲۰۱۱، زمان آغاز مذاکرات هسته‌ای با 1+5 حجم مناسبات تجاری ما با اروپا، چیزی نزدیک به ۳۰ میلیارد یورو بود، اما براساس آمار یورواستات در سال ۲۰۲۲، حجم روابط ما با کل ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا را نزدیک به ۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار اعلام کرد. ببینید که در عرض یک دهه، روابط اقتصادی ما از کجا به کجا رسیده است. در طول یک سال گذشته این کاهش روابط شتاب بسیار بیشتری گرفته است. آلمان، به عنوان بزرگ‌ترین شریک اروپایی اعلام کرده است که تمامی حمایت‌های دولتی از تجارت با ایران را قطع می‌کند، کشورهای دیگر هم به تبع اثرات تحریم، اساسا امکان کار کردن با ما ندارند. ما نه می‌توانیم به اندازه لازم نفت بفروشیم و نه می‌توانیم از عایدی نفت در چارچوب سیستم بانکداری بین‌المللی استفاده کنیم.

علاوه بر همه اینها بحث مذاکرات هسته‌ای است. برجام برای اروپایی‌ها موضوع حیثیتی و بحث حیات و ممات عدم اشاعه است. اروپایی‌ها برای نخستین‌بار بعد از جنگ جهانی دوم، از طریق مذاکره با یک قدرت منطقه‌ای توانسته‌ بودند بحث ادعای تولید سلاح هسته‌ای را حل کنند. این توافق امروز دچار مشکل شده است. در طول یک سال و نیم گذشته مذاکرات به جایی نرسیده و در طول سه، چهار ماه اخیر هم کاملا مذاکرات متوقف شده است. تقریبا همه امروز ناامید شده‌اند از اینکه آیا این مذاکرات امکان استمرار دارد یا نه. برای اروپایی‌ها خیلی مهم است که این مذاکرات به سرانجام برسد. فراموش نکنیم در همین قطعنامه‌ای که پارلمان اروپا تصویب کرد، بند مربوط به توقف به مذاکرات هسته‌ای رای نیاورد. معنایش این است که اروپایی‌ها دقیقا حواس‌شان هست که چه می‌کنند، یعنی می‌دانند مذاکرات هسته‌ای برای ما و اروپا تا چه اندازه اهمیت دارد.

مضاف بر این، جمهوری اسلامی ایران در چارچوب سیاست نگاه به شرق، توجهی به اروپا نشان نمی‌دهد و نمی‌خواهد اروپا را در بازی سیاست خارجی خود وارد کند. آنچه در عمل سیاست خارجی ما نشان می‌دهد، این است که تصور می‌شود هر آنچه از اروپا دورتر باشیم، باعث خرسندی روسیه و چین می‌شود. در مورد روسیه و چینی صحبت می‌کنیم که از روز نخست مذاکرات هسته‌ای، با مواضع علنی و غیرعلنی خودشان، مخالفت‌شان را با این مذاکرات نشان می‌دادند. پکن و مسکو هیچ‌گاه مایل نبودند این مذاکرات به‌سرانجام برسد. آنها می‌دانستند که اگر این مذاکرات به نتیجه برسد و ما از زیر بار تحریم خارج شویم و درهای بین‌المللی روی ما باز شود، محتاج و پیروی روسیه و چین نخواهیم بود. این دو کشور از روز اول تا به امروز کارشکنی کردند. همین حالا هم که روس‌ها به ظاهر ادعا می‌کنند که مخالف توقف مذاکرات هستند، طرفی بودند که در بحبوحه تحولات اوکراین، اعلام کردند که باید منافع روسیه و معافیت روسیه از تحریم‌ها در متن توافق احیای برجام گنجانده شود. مسکو شرطی گذاشت که مذاکرات را مختل کند و در این مسیر موفق بود.

اروپا همچنان به دنبال موفقیت مذاکرات با ایران است

اتحادیه اروپا و بریتانیا که از اتحادیه اروپا جدا شده است، علی‌رغم همه تنش‌ها و اختلافاتی که با ایران دارند، دنبال این هستند که ما را به سمت مذاکرات سوق دهند. برای آنها یکی از اهداف فشار ناشی از قطعنامه و فشار ناشی از تحریم‌های اروپا، این است که ما را به میز مذاکره بازگردانند. اینکه پارلمان اروپا از ورود به مذاکرات هسته‌ای خودداری کرد، نشان از تمایل آنها به ادامه مذاکرات دارد. بریتانیا هم همین مسیر را در پیش گرفته ‌است. وزیر خارجه انگلیس در سفر به امریکا و در نشست خبری مشترک با وزیر خارجه امریکا در واشنگتن، به صراحت تاکید کرد که می‌خواهیم باب مذاکرات با ایران باز بماند. اروپایی‌ها به همین صراحت بیان می‌کنند که راه مذاکره همچنان باز است.

علی‌رغم اینکه تمام این صحنه‌سازی‌های بین‌المللی علیه ما طراحی می‌شود و تحولات ما را به سمت کنج بسته‌ای سوق می‌دهد، ولی اروپایی‌ها مسیر مذاکره را همچنان باز نگه داشته‌اند و رسما و صراحتا اعلام می‌کنند که ما مذاکره را همچنان قبول داریم. در این شرایط اگر ما بخواهیم وضعیت را از اینکه هست بهبود ببخشیم و در چارچوب منافع ملی حرکت کنیم، حتما باید به این پیام‌ها توجه کنیم و از پاسخ‌های غیرمتعارف و غیرمعمول خودداری کنیم.

متاسفانه مرجعی در کشور وجود ندارد که تذکر بدهد و واکنش‌ها را کنترل کند و تاکید کند که مسوولیت حوزه سیاست خارجی با وزارت خارجه و رییس‌جمهور است و بقیه باید تابع آنها باشند. مذاکرات اهرمی است که می‌تواند دریچه خروج اضطراری کشور باشد و فضای تنفسی هر چند ناچیزی برای کشور ایجاد کند. اروپایی‌ها به‌ شدت دنبال ترغیب ما به سمت مذاکرات هستند و این فرصت را هم مانند فرصت‌های دیگر نباید به سادگی از دست بدهیم.

 

دیدگاه تان را بنویسید

خواندنی ها